🎈توجه به علایق کودکان
علاقه شدید استاد شهید به ملاصدرا باعث شده بود که نه تنها مرکز انتشاراتی را که برای آثار خود تاسیس کردند، بلکه اولین نوه شان را نیز "صدرا" بنامند.
صدرا که در زمان شهادت پدربزرگ سه سال و نیمه بود چند خاطره کوتاه از استاد دارد.
از جمله به یاد می آورد که پدربزرگ بادکنک بزرگی را در خیابان زیر عبای خود برای او می آوردند.
راننده استاد می گوید:
در ضلع جنوبی خیابان میرداماد می رفتیم که صدرا از فاصله دور بادکنکهای بزرگی را در ضلع شمالی خیابان نشان داد. استاد بلافاصله از من خواستند که بایستم. از ماشین پیاده شدند و پس از عبور از چهار باند خیابان، بادکنک بزرگی را خریدند. آن را در زیر عبا گرفته و به سمت ماشین آمدند.
#اینگونه_بودند
🦋#کانال_تربیت_فرزند👼👇
@zendegiamooz
☘️💖☘️💖☘️💖☘️💖
🎈توجه به علایق کودکان
علاقه شدید استاد شهید به ملاصدرا باعث شده بود که نه تنها مرکز انتشاراتی را که برای آثار خود تاسیس کردند، بلکه اولین نوه شان را نیز "صدرا" بنامند.
صدرا که در زمان شهادت پدربزرگ سه سال و نیمه بود چند خاطره کوتاه از استاد دارد.
از جمله به یاد می آورد که پدربزرگ بادکنک بزرگی را در خیابان زیر عبای خود برای او می آوردند.
راننده استاد می گوید:
در ضلع جنوبی خیابان میرداماد می رفتیم که صدرا از فاصله دور بادکنکهای بزرگی را در ضلع شمالی خیابان نشان داد. استاد بلافاصله از من خواستند که بایستم. از ماشین پیاده شدند و پس از عبور از چهار باند خیابان، بادکنک بزرگی را خریدند. آن را در زیر عبا گرفته و به سمت ماشین آمدند.
#اینگونه_بودند
🦋#کانال_تربیت_فرزند👼👇
@zendegiamooz
☘️💖☘️💖☘️💖☘️💖
🌺 شما فرزندان پیغمبر هستید!
او همیشه زن و فرزند را امانتهای خداوندی میدانست و در نهایت احترام و محبت با آنها برخورد مینمود. هرگز نشد که با آنها تندی نموده و یا آنها را دچار رنجش نماید.
همواره مقابل پای فرزندانش و به احترام آنها از جا برمیخاست، ولو در ایام بیماری و در پاسخ ممانعت آنها از این کار همیشه میگفت: شما فرزندان پیغمبر هستید.
📚 مَنِ بی من | حکایات و نکاتی از زندگانی آقاسیدمحمدحسن الهی طباطبایی (برادر کوچکتر علامه طباطبایی)
📖 ص ۲۸۱
#اینگونه_بودند
🦋#خانه_تربیت_فرزند👼👇
@zendegiamooz
☘️💖☘️💖☘️💖☘️💖
🪴مرا دل نگران کردی
در همان ایامی که در فرانسه بودیم روزی خانم به منزل یکی از فامیلهایشان به مهمانی رفتند، اما موقع برگشتن، دو ساعت از وقتی که به حضرت امام گفته بودند که برمیگردند، دیرتر شده بود و هنوز برنگشته بودند.
امام که همۀ کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم میکردند، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند: «خانم نیامدند؟» دفعۀ سوم فرمودند: «نگران شدهام، شما نمیتوانید وسیلهای پیدا کنید که تماس بگیریم؟»
تا اینکه خانم تشریف آوردند، اما وقتی خانم آمدند با یک محبت خاصی روبروی خانم نشستند و فقط گفتند: «مرا دل نگران کردی»!
#اینگونه_بودند
📔برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد ۱، صفحه ۷۰ (به نقل از مرضیه دباغ)
🦋#خانه_تربیت_فرزند👼👇
@zendegiamooz
☘️💖☘️💖☘️💖☘️💖