eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
17.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه یا صلواتی بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌وقتی داخل قبر شدی منتظر این سؤال باش... 👈مهمترین سوال قبر و قیامت... السلام علیک یا بقیةالله... http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
بنویس . 🌠 احمد بن محمّد از پدرش،از عمركى،از على بن جعفر از برادر بزرگوارش حضرت موسى بن جعفر از آباء گراميش عليهم السّلام،فرمود: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمودند:روز قيامت امر مى‌شود كه مردانى را به دوزخ ببرند سپس حق عزّوجلّ‌ به مالك كه خازن دوزخ است مى‌فرمايد به آتش بگو:پاهاى ايشان را نسوزاند زيرا با اين قدم‌ها به مساجد مى‌رفتند و نيز صورتهايشان را نسوزاند چون آنها را وضوء شاداب مى‌دادند و دستهايشان را هم نسوزاند زيرا براى دعاء آنها را بلند مى‌كردند و همچنين زبانهايشان را نسوزاند براى اين كه زياد با آن تلاوت قرآن مى‌كردند سپس حضرت فرمودند: خازن جهنّم به آنها مى‌گويد:اى اشقياء براى چه شما را به دوزخ آورده‌اند؟ آنها مى‌گويند:ما چون براى غير خدا كار مى‌كرديم،به ما گفته شد پاداش عملتان را از كسى كه برايش كار كرديد بگيريد . ☀️ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْعَمْرَكِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : يُؤْمَرُ بِرِجَالٍ إِلَى اَلنَّارِ فَيَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَلاَلُهُ لِمَالِكٍ قُلْ لِلنَّارِ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَقْدَاماً فَقَدْ كَانُوا يَمْشُونَ إِلَى اَلْمَسَاجِدِ وَ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَوْجُهاً فَقَدْ كَانُوا يُسْبِغُونَ اَلْوُضُوءَ وَ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَيْدِياً فَقَدْ كَانُوا يرفعوها [يَرْفَعُونَهَا] بِالدُّعَاءِ وَ لاَ تُحْرِقِي لَهُمْ أَلْسُناً فَقَدْ كَانُوا يُكْثِرُونَ تِلاَوَةَ اَلْقُرْآنِ قَالَ فَيَقُولُ لَهُمْ خَازِنُ اَلنَّارِ يَا أَشْقِيَاءُ مَا كَانَ حَالُكُمْ قَالُوا كُنَّا نَعْمَلُ لِغَيْرِ اَللَّهِ تَعَالَى فَقِيلَ لَنَا خُذُوا ثَوَابَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ. ◽علل الشرایع ج ۲، ص ۴۶۵ . . #ائمه_معصومین
درغسالخونه زده شد بیاید باز کنید در رو! ج..نا.زه رو اوردم،همراه با یک برانکارد وارد سالن شد میشه بیاید کمکم؟ تنهایی نمیتونم! من بالا حوض روم کردم سمت مخالف خودمو جمع کردم نشستم. گفتم نه اقا! مگه خانواده ش پشت در نیستن بگید اونا کمکتون کنن. نه اینکه خدای نکرده بخوام کم کاری کنم نه، فقط نمیخواستم بدون چادر و با اون لباس غسالی دیده بشم. خلاصه چند نفری کمکش کردن و ج.ن.ا.ز..ه رو داخل حوض گذاشتن و رفتن. @neiynava_313 منم تخت نشستم تو حوض کنار عروسم نفسم به سختی بالا می اومد بخاطر آسمی که داشتم،فاطمه کاور سیاه رنگ رو باز کرد منم قچی دست گرفتم و یک تیکه از لباس شو برش زدم، تا بتونم با دست بقیه لباس رو پاره کنم😔 مگه فکرش رو میکرد اخرین باری که لباسشو با دست خودش تن کرده بود الان بخواد غساله لباسش رو از تنش پاره کنم ... دنیاش اینقدر کوتاهه وقتش بیدار بشیم 🌱 شلنگ اب رو باز کردم دیدم از زیر پام کف حوض خو.ن در میشد💔 تمام صورتش پر از خو.ن بود تحمل دیدن این صحنه رو نداشتم نگاه به گلوش کردم دیدم یه شلنگ چند سانتی بهش اویزونه😭 وای مادرم..... ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💥 از 💥 🌿خدایا اشتباه شده کارهای خوبی داشتم که نیست گناهانی نداشتم که هست! ❣ندا خواهد آمد:حسناتت رفت در پرونده کسیکه غیبتش را کردی وگناهانی نداشتی که بخاطر غیبتت به پرونده ات اضافه شد 💥👈خیلی بایدمراقب بودحسابرسی دقیق ترین حسابرسی هاست ‌‌‎‎
🦋چرا باید با ترس و نگرانی و اضطراب زندگی کنی؟ مگر نه اینکه خداوند مالک و خالق ماست؟ مگر نه اینکه نیروی برتر جهان ، خداوند، از رگ گردن به ما نزدیکتره؟ مگر نه اینکه ما مخلوق و معشوق خداوند هستیم؟ مگر نه اینکه هیچ برگی از درخت نمی افته مگر به اذن خدا؟🍂 خوب پس استرس و نگرانی چرا؟ 🌻چرا باید فکر خودمونو مشغول چیزایی کنیم که هیچوقت اتفاق نمیفته یا اگر بیفته برای رشد و ارتقای ما و برای خیر ماست؟ 🌺🌿همیشه به خودت بگو: من در آغوش امن خداوند هستم و کارم رو به او سپردم 🦋میدونی آرامش چیه؟ 🌼نگاه به گذشته کنی و خدا رو شکر کنی؛ 🍃نگاه به آینده کنی و اعتماد به خدا کنی؛ 🌼نگاه به اطراف و دیدن خدا و شکر او 🦋فسَتَذْكُرُونَ مَآ أَقُولُ لَكُمْ ۚ وَأُفَوِّضُ أَمْرِىٓ إِلَى ٱللَّهِ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرٌۢ بِٱلْعِبَادِ . 🔶پس به زودى آنچه را به شما مى‌گويم به خاطر خواهيد آورد؛ و من كار خودم را به می سپارم؛ كه خداوند به [حال‌] بندگان بيناست. . 🔹سوره مبارکه - آیه 44 ‌ 💎🌸
اگر از من بپرسید سخت ترین لحظه ی غسالخونه کجاست؟ میگم همه ی لحظاتش قلب ادم رو به فشار میاره... اما امان از روزی که ج..-نازه ی کودکی رو بخواهیم غسل بدیم😭 امان از اون لحظه ای که نمیدونیم اون بچه رو چطور تو آغوشمون بگیریم چطوری اب بریزیم روی صورتش... امان از اون لحظه ایی که پدرو مادری پشت درغسالخونه اسم بچشون رو بلند بلند صدا میزنن😭 امان از اون لحظه ی که بخواهی کفن اماده کنی ونگاه کنی به قد قامت اون بچه... (بسم الله الرحمن الرحیم) باید میرفتم سردخونه و ج..نازه رو بلند میکردم اما من که جراتش رو نداشتم اقای ... میشه خودتون بلندش کنید. چرا مگه می تر...سی؟! بعد این همه مدت!!! تر...س نه اصلا. اما طاقتش رو ندارم چون منم یه مادرم😭 ج...نازه رو بردیم و گذاشتیم روی سنگ سرد وبی مهر غسالخونه💔 رفیقم بمن نگاه کرد... منم نگاهم رو برگردوندم نه نه از من نخواه... من میرم کفن اماده کنم، توهم کم کم امادش کن💔 خب زهرا وایسا یه لحظه! ببین اصلا این بچه غسل داره!! بدون نگاه من بهت میگم غسل داره غسلش رو انجام بده... رفیقم :نه زهرا تو یه لحظه نگاه کن... من: میخواهی دلم رو خو..ن کنی💔 باشه باز کن کارتون رو.. صورتی نحیف زرد،چشمای که دیگه قرار نبود باز بشه، دستای مشت کرده گره داده لبای خشک وجمع شده😭 چقدر این ترکیب برام اشناست... از بغل گوشه های که خو،.ن می چکید.. غسل داره غسل داره... انجامش بده من روحیه ام دیگه نمیکشه😭💔 بغلش کرد و نگاهش کردم زدم بیرون اینقدر سنگین شدم انگار وزنه های ۱۰۰ کیلویی بم وصل کرده بودن.... ! به چه مغرور شدیم؟این دنیا؟ به خودمون؟ به مالمون؟ به خونمون؟ به ماشینمون؟ به اولادمون؟ به چه چیزی که اینقدر از خدا دور شدیم! نمیدونید؟ نمی بینید این امتحان های سخت دنیا رو! یافکر میکنید این داستان ها برای همسایه هاست؟ برای ماها نیست.... @neiynava_313 ادامه دارد.... کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
اگر از من بپرسید سخت ترین لحظه ی غسالخونه کجاست؟ میگم همه ی لحظاتش قلب ادم رو به فشار میاره... اما امان از روزی که ج..-نازه ی کودکی رو بخواهیم غسل بدیم😭 امان از اون لحظه ای که نمیدونیم اون بچه رو چطور تو آغوشمون بگیریم چطوری اب بریزیم روی صورتش... امان از اون لحظه ایی که پدرو مادری پشت درغسالخونه اسم بچشون رو بلند بلند صدا میزنن😭 امان از اون لحظه ی که بخواهی کفن اماده کنی ونگاه کنی به قد قامت اون بچه... (بسم الله الرحمن الرحیم) باید میرفتم سردخونه و ج..نازه رو بلند میکردم اما من که جراتش رو نداشتم اقای ... میشه خودتون بلندش کنید. چرا مگه می تر...سی؟! بعد این همه مدت!!! تر...س نه اصلا. اما طاقتش رو ندارم چون منم یه مادرم😭 ج...نازه رو بردیم و گذاشتیم روی سنگ سرد وبی مهر غسالخونه💔 رفیقم بمن نگاه کرد... منم نگاهم رو برگردوندم نه نه از من نخواه... من میرم کفن اماده کنم، توهم کم کم امادش کن💔 خب زهرا وایسا یه لحظه! ببین اصلا این بچه غسل داره!! بدون نگاه من بهت میگم غسل داره غسلش رو انجام بده... رفیقم :نه زهرا تو یه لحظه نگاه کن... من: میخواهی دلم رو خو..ن کنی💔 باشه باز کن کارتون رو.. صورتی نحیف زرد،چشمای که دیگه قرار نبود باز بشه، دستای مشت کرده گره داده لبای خشک وجمع شده😭 چقدر این ترکیب برام اشناست... از بغل گوشه های که خو،.ن می چکید.. غسل داره غسل داره... انجامش بده من روحیه ام دیگه نمیکشه😭💔 بغلش کرد و نگاهش کردم زدم بیرون اینقدر سنگین شدم انگار وزنه های ۱۰۰ کیلویی بم وصل کرده بودن.... ! به چه مغرور شدیم؟این دنیا؟ به خودمون؟ به مالمون؟ به خونمون؟ به ماشینمون؟ به اولادمون؟ به چه چیزی که اینقدر از خدا دور شدیم! نمیدونید؟ نمی بینید این امتحان های سخت دنیا رو! یافکر میکنید این داستان ها برای همسایه هاست؟ برای ماها نیست.... @neiynava_313 ادامه دارد.... کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
اگر از من بپرسید سخت ترین لحظه ی غسالخونه کجاست؟ میگم همه ی لحظاتش قلب ادم رو به فشار میاره... اما امان از روزی که ج..-نازه ی کودکی رو بخواهیم غسل بدیم😭 امان از اون لحظه ای که نمیدونیم اون بچه رو چطور تو آغوشمون بگیریم چطوری اب بریزیم روی صورتش... امان از اون لحظه ایی که پدرو مادری پشت درغسالخونه اسم بچشون رو بلند بلند صدا میزنن😭 امان از اون لحظه ی که بخواهی کفن اماده کنی ونگاه کنی به قد قامت اون بچه... (بسم الله الرحمن الرحیم) باید میرفتم سردخونه و ج..نازه رو بلند میکردم اما من که جراتش رو نداشتم اقای ... میشه خودتون بلندش کنید. چرا مگه می تر...سی؟! بعد این همه مدت!!! تر...س نه اصلا. اما طاقتش رو ندارم چون منم یه مادرم😭 ج...نازه رو بردیم و گذاشتیم روی سنگ سرد وبی مهر غسالخونه💔 رفیقم بمن نگاه کرد... منم نگاهم رو برگردوندم نه نه از من نخواه... من میرم کفن اماده کنم، توهم کم کم امادش کن💔 خب زهرا وایسا یه لحظه! ببین اصلا این بچه غسل داره!! بدون نگاه من بهت میگم غسل داره غسلش رو انجام بده... رفیقم :نه زهرا تو یه لحظه نگاه کن... من: میخواهی دلم رو خو..ن کنی💔 باشه باز کن کارتون رو.. صورتی نحیف زرد،چشمای که دیگه قرار نبود باز بشه، دستای مشت کرده گره داده لبای خشک وجمع شده😭 چقدر این ترکیب برام اشناست... از بغل گوشه های که خو،.ن می چکید.. غسل داره غسل داره... انجامش بده من روحیه ام دیگه نمیکشه😭💔 بغلش کرد و نگاهش کردم زدم بیرون اینقدر سنگین شدم انگار وزنه های ۱۰۰ کیلویی بم وصل کرده بودن.... ! به چه مغرور شدیم؟این دنیا؟ به خودمون؟ به مالمون؟ به خونمون؟ به ماشینمون؟ به اولادمون؟ به چه چیزی که اینقدر از خدا دور شدیم! نمیدونید؟ نمی بینید این امتحان های سخت دنیا رو! یافکر میکنید این داستان ها برای همسایه هاست؟ برای ماها نیست.... @neiynava_313 ادامه دارد....
640.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیش از آنکه منزل عوض کنید آرزوهای مرده ها را عملی کنید آنان آرزو می کنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند و عملی مورد رضایت خداوند انجام دهند. (شیخ رجب علی خیاط) 🔹️امام علی (ع): در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش می کند، در حالی که مردگان را می بیند! به خدا سوگند یاد و خاطره مرگ است که مرا از سرگرمی ها و بازی های دنیا باز می دارد.(نهج البلاغه،خطبه ۸۳) 🔸️شهید همت: من زندگی را دوست دارم ، ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم... قلم میزنید برای خدا باشد گام بر میدارید برای خدا باشد باید شبانه روز دلمون و وجودمون و همه چیزمون با خدا باشه اینقدر پاک باشیم که خدا کلاً ازمون راضی باشه...♡ ✅ تجربه های خارجی مرگ موقت در پیج: @aalame_akharat #god #خدا  کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
فاجعه کاشت ناخن در غسالخانه👇
کاشت ناخن در غسالخانه ی زنان پیامک اومد روگوشیم کجایی خونه ای کارت دارم فلانیم! برات زحمتی دارم میخوام باشی ... بدمش دست تو.. که خیالم راحت باشه تموم کارهای غسلشو انجام میدی حداقل غسل اخرش درست باشه اینو که بم گفت کمی شک کردم! ولی چیزی نگفتم تاخودمو رسوندم غسالخونه... جواب پیامکش رو دادم ورفتم غسالخونه یه لحظه حس کردم سالن عروسی اومدم اشتباهی! اکثرشون کم حجاب بودن😔 ولی من غساله این انتظار رو داشتم حداقل در غسالخونه کمی به خودمون بیایم یه لحظه فکر کنیم که بابا اخر این دنیا مر..گه! چرا از دستور خدا سرپیچی میکنیم ما که اول اخر همه مون باید از اینجا رد بشیم پس چرا اماده نیستیم! هیچی نگفتم و وارد سالن شدن اومد بغل کرد و دم گوشم گفت حواست بهش باشه تورخدا جوونه زندگی نکرد زهرا .... گفتم شرط من اینه هیچ کس دورم نباشه تا بتونم کارم رو درست وتمیز انجام بدم دیدم چندتا خانم گفتن نه ماکاری بهت نداریم فقط میخوایم نگاه کنیم! گفتم سینماس!!!! الان من چطور تن م..یت رو جلوی شما عریان کنم؟ یه لحظه چشمم به دستش خورد که از کاور زده بود بیرون 🥺کاشت ناخن مصنوعی داشت تازه فهمیدم چرا بم گفت حداقل غسل اخرش درست انجام بشه... گفتم کاشت داره؟؟؟؟!!! دیدم خانم های همراهش گفتن اره مگه چه اشکالی داره! یه لحظه نگاهم به دست هاشون افتاد دیدم خودشون هم کاشت دارن😔 گفتم هیچی اشکال اینه کسی که کاشت داره تو غسل حیض و جنبش مونده یعنی تموم غسل هاش به گردنشه ومنم اگه این کاشت ناخن در نیارم با همین بدن میره اون دنیا! شما که دلتون نمیخواد ج..نازتون اینجور دفن بشه گفت وا خانم مگه میشه نه درش نیارید بزارید بمونه گفتم باشه پس جای من اینجا نیست خودتون غسلش بدید ... اگه من میخوام غسل بدم نمیزارم حقی به گردنم بمونه، وممنون میشم شما سالن رو ترک کنید ادامه دارد... @neiynava_313
زندگی از غسالخونه تا برزخ
لذت دیدن خواب یک فرشته
لذت دیدن یک فرشته منبع @neiynava313 @neiynava313 هنوز هنگم و مبهم این روزها تو چالش های زیادی قرار گرفتم،اتفاقاتی رخ داد که بین منو خدا خواهد موند... سه روز مدام صداشون زدم سه روز مدام گفتم پس من چی؟ این همه نظر کردید به همه پس من کجای این داستانم؟؟ این همه بدو بدو ،الان تو چالشم الان گیر کردمه خودتون بم نمیخاید نشون بدید؟؟؟ این همه منم واسطه قراردادید برای بقیه.... پس کی میخاد واسطه ی من شه! شاکی بودم بدجور دل دماغ هیچی رو نداشتم ولی مدام بهشون میگفتم این همه معجزه همه دارن ازت میبنن من ادم نیستم؟ من خواستم رو مینویسم باید بهم بدیش خودت واسطه میشی پیش خدا من میخامششش دقیقا همون چیزی ک تو ذهنم رد شد🥺 بعداز کلی حال آشفتگی امروز پیامی اومد خانم قلندری از طرف ش_هید ابراهیم هادی خواستتون برآورده شد من مات ومبهم ،این همه شاکی شدم این همه حرف زدم چطور شد؟؟؟ گفتن از طرف حضرت زهرا س این شهید واسطه شده و و.... اینو تا اینجا داشته باشید نمیتونم زیاد از این ماجرا بگم.... بعد از کلی بی حس بدنم و شوکه شدنم گوشی زنگ خورد جواب دادم!!! سلام علیکمممم بفرماید خانم قلندری؟؛ از فارس تماس میگیرم شمارتون رو از فلانی ک چند روز پیش معرفی کردید گرفتم ،درخدمتم بفرماید خانم ما حدود دوماه مریض بودیم ، این اواخر بچمم تب ۴۲ درجه داشت خسته و ناامید از همه جا اومدم پست شمارو خوندم گفتید از ش_هدا بخواهید جوابتون میده،نزدیک اذان صبح بود خواب رفتم یه اقای با لباس سبز ارتشی بهم گفت به خانم قلندری بگو این همه حواسش به همه هست😭حواسش بمنم باشه من خوزستانم😭💔 بهشو بگو منو فراموش نکنه💔گفتم شما گفت بهش بگو من پاکپورم فرصت زیادی نداری تا فراموش نکردی حال بچه ات هم خوب میشه،گفت یهو پریدم از خواب اذان بود دست گذاشتم به بدن دختر خبری از تب نبود،پاک پور؟؟؟ کیه چی بود من این اسم رو تا به حال نشنیدم🥺سرچ کردم دیدم ش_هیدی که بعداز ۱۱سال به خانواده ش برگشت از بچه های اراک بود 💔 گفت رفتم عکسا شون دیدم یکیشون اسمش جواد بود ،جواد همون چهره ی بود که من تو خوابم دیدم...خانم قلندری بهش متوسل بشید جوابتون میده.... من نذر کردم هرماه به نیت این شهید غذا پخش کنم جون بچمو به این شهید مدیونم الانم نمیدونم شما کی هستید فقط اومدم پیام اون شهید رو بهتون برسونم منتظرتونه..... #گمنام #نینوا#جهادگر #انگیزشی http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
غسالخانه ی زنان 💅 منبع خاطرات خانم غساله👇👇👇👇 @neiynava313 من وحسین داشتیم تو حیاط خونه قایم موشک
ادامه ی پست قبلی منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 یا زهرا یاریم کن😞 چادرم رو آویز کردم به چوب لباسی داخل سالن غسالخونه,صدای مداحی گوشیمو زیاد کردم و گوشی رو داخل طاقچه بالا گذاشتم، رفتم سمت عروسم دستام میلرزیدن زیپ کاور رو باز کردم.... کاور رو کشیدم پایین ،لباس هارو با کمک رفیقم دراوردم،صورتش سمت مخالف من بود و سعی میکردم چشمم بهش نیفته، صدای یا زهرا یا زهرا گفتن همسرش رو پشت درب میشنیدم، برام سنگین بود کار کردن تو اون ساعت و لحظه انگار همه چی دست به دست هم داده بودن تا من عاجز از کار بشم اماااا نه خستگی وعاجزی تو این مسیر باید بمونه بعداز.ش.ه.ا.دت، انتظار داشتم با یه صورت پر خون و بدنی سوراخ سوراخ روبه رو بشم چون هفته ها تو کما بود😞 اما الحمدلله اون چیزی ک تصور میکردم نبود، وقتش بود صورتش رو ببینم ،فلانی سرش رو بگیر تا خوب حمومش بدیم بعد غسلش روبجا بیاریم، رفیقم سرش عروسم رو گرفت تو دستاش چشمم به چشم های بسته ش خورد💔 چشمم به صورت قشنگ و نورانیش خورد.. اه عزیزم ،اه جوانم، اه مادر.... صدای خواندن قران میاد امشب چ شبی شده ،تو کی هستی! چرا اینقدر رفتنت قشنگ شده امشب.... مشتم رو پر سدر کردم ریختم روی سر و صورتش و شروع کردم به شستنش.... دستم خورد به گلوش.... سوراخ بود 💔 هفته ها بود غذا خوردنش از طریق گلوش بود ‌... چشم هامو بستم و شستم و شستم‌.. دوباره رسیدم به زخم های دیگه ‌... نگاه به رفیقم کردم 🥺اینا چین‌😭 سرمون رو انداختیم پایین و گفتیم استغفرالله ربی و اتوب الیه😔 خدایا ازمن بگذر ...‌ بنده ی خوبی برات نبودم💔 شست و شو تمام شد شروع کردیم به غسل دادن.... غسل های اخر دنیاش بود 🥺 باید جوری غسل میدادم که اون دنیا اگه اومد برا م شهادت بده ازم رضایت داشته باشه😭 اخه دختر حضرت زهرا بود. ادامه دارد.. با ذخیره کردن و ن.شر دادن این پست کمک میکنید تا دست بقیه هم برسه پس ان شاالله کاری کنید بیشتر انگیزه برای نوشتن داشته باشم♥️ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5