اگر پول توجیبی بچهها سر موعد نباشه یا هر بار مقدارش فرق کنه، ممکنه یه سری مشکلات براشون به وجود بیاد.
۱. اعتمادشون به شما کمتر میشه
بچهها دوست دارن یه چیزایی تو زندگیشون ثابت باشه؛ مثلاً بدونن هر هفته یا هر ماه یه مقدار مشخص پول میگیرن. وقتی این نظم وجود نداشته باشه، حس بیاعتمادی پیدا میکنن. ممکنه فکر کنن شما قابل پیشبینی نیستید و این حس میتونه تو رابطهتون اثر بذاره.
۲. نمیفهمن پول چقدر مهمه
وقتی بچه ندونه قراره چقدر پول بگیره، ممکنه ارزش پول رو درست درک نکنه. مثلاً ممکنه یه بار یه عالمه پول خرج کنه و بار بعد که پولی نداره، سردرگم بشه.
۳. نمیتونن برای مخارجشون برنامهریزی کنن
فرض کن بچه میخواد یه چیزی بخره که گرونه و باید پول پسانداز کنه. اگر ندونه کی و چقدر پول میگیره، چطور میتونه برنامهریزی کنه؟ نتیجه این میشه که مدیریت پول رو یاد نمیگیره.
۴. استرس میگیرن
این بینظمی باعث میشه همیشه نگران باشن که “آیا پول کافی برای فلان چیز دارم؟” یا “دفعه بعد کی قراره پول بگیرم؟”. این نگرانیها ممکنه حتی روی روحیهشون اثر بذاره.
۵. احساس مسئولیت کمرنگ میشه
وقتی شما به قولتون برای دادن پول توجیبی پایبند نیستید، بچه هم یاد نمیگیره که تو مسائل مالی خودش مسئولیتپذیر باشه. این مسئله میتونه تو آینده براش مشکلساز بشه.
۶. ممکنه وابسته بشن
وقتی بچه نمیدونه پول بعدی کی میرسه، ممکنه برای گرفتن پول شروع کنه به چونهزدن، خواهشکردن یا حتی بازی با احساسات شما. این کارها باعث میشه به جای اینکه مستقل بشه، بیشتر وابسته شه.
۷. اعتمادبهنفسشون پایین میاد
وقتی بچه حس کنه نمیتونه به چیزی مطمئن باشه، ممکنه احساس کنه خودش هم تو مدیریت پول یا زندگیش ناتوانه. این حس میتونه اعتمادبهنفسش رو کاهش بده.
چطوری این مشکلات رو حل کنیم؟
1. زمان مشخص: یه روز و زمان ثابت برای پول توجیبی تعیین کنید (مثلاً هر جمعه یا اول ماه).
2. مقدار ثابت: مقدار مشخصی پول بدید که خودش بدونه چقدر قراره بگیره. اگه خواستید مبلغ رو تغییر بدید، حتماً براش توضیح بدید.
3. آموزش مدیریت پول: بهش یاد بدید که بخشی از پولش رو خرج کنه، بخشی رو پسانداز کنه و حتی اگه دوست داشت، به کسی کمک کنه.
4. شفاف باشید: اگه به هر دلیلی نمیتونید پول رو سر وقت بدید، باهاش حرف بزنید و دلیلشو براش توضیح بدید.
اینطوری هم اعتمادش به شما بیشتر میشه، هم یاد میگیره با پولش درست رفتار کنه و آینده مالی بهتری داشته باشه.
@moshaverehkadeh
اشتباهات والدین که باعث اضطراب کودکان میشود:
۱. انجام بیش از حد کارها برای کودک
توضیح:
والدین اغلب به دلیل کمبود زمان، کارهایی را که فرزندانشان میتوانند انجام دهند، خودشان انجام میدهند. این روش سریعتر و راحتتر است، اما به کودکان فرصت یادگیری مهارتهای جدید یا پذیرش مسئولیت برای اشتباهات خود را نمیدهد.
چرا مشکلساز است؟
مانع رشد استقلال کودک میشود.
کودکان مهارتهای حل مسئله و مسئولیتپذیری را یاد نمیگیرند.
۲. واکنش بیش از حد به اشتباهات کودک
توضیح:
والدینی که مشغله زیادی دارند، اغلب به اشتباهات کودکان با شدت و استرس واکنش نشان میدهند. استرس والدین باعث میشود آنها نتوانند به درستی مشکلات را مدیریت کنند یا به کودک پاسخ مناسب بدهند.
چرا مشکلساز است؟
استرس والدین به کودکان منتقل میشود و این الگوی رفتاری در آنها نهادینه میشود.
کودکان به جای یادگیری حل مشکلات، از اشتباه کردن میترسند.
پیشنهاداتی برای بهبود رفتار والدین:
ایجاد فرصت برای استقلال کودک:
به جای انجام کارها برای کودک، زمان بیشتری به او بدهید تا خودش تلاش کند و مهارتهایش را تقویت کند.
کنترل واکنشها:
در موقعیتهای استرسزا، قبل از واکنش دادن، چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید به جای واکنش احساسی، پاسخ منطقی بدهید.
ترویج یادگیری از اشتباهات:
به کودک بیاموزید که اشتباهات فرصتی برای یادگیری و رشد هستند، نه چیزی برای ترسیدن یا شرمنده شدن.
مدیریت استرس شخصی:
والدین باید راههایی برای کاهش استرس خود پیدا کنند تا بتوانند بهتر به نیازهای کودکانشان پاسخ دهند.
@moshaverehkadeh
📝افراد کنترلگر چه ویژگیهایی دارند؟
شخص کنترلگر باعث میشود شما فکر کنید همه چیز تقصیر شماست، چراکه شما را به خاطر چیزهای جزئی که با آنها کاری ندارید هم سرزنش میکند. اگر مشکلی پیش بیاید آنها نقش قربانی را میگیرند و به شما این باور را میدهند که مسئول چیزهایی هستید که خارج از کنترل شما است. شخص کنترلگر به عزت نفس شما حمله کرده و دائما از شما انتقاد میکند. اگر اشتباهی انجام دهید آن را بزرگ میکند. حتی ممکن است دائما شما را بترساند و تهدید کند.
عوامل ژنتیکی، سبک فرزندپروری و محیط رشدی فرد در کودکی نقش پررنگی در شکلگیری این خصلت دارند. رشد کردن در خانوادههای بسیار سختگیر و کنترل کننده، خانوادههایی سرد و بیروح و دارای قوانین سخت و غیرقابل انعطاف، خانوادههایی که اطاعت کامل از قوانین خانواده چیزی است که از کودک انتظار میرود و هرگونه سرپیچی از آن عواقب وخیمی را برای کودک به دنبال خواهد داشت. در نتیجه این کودک میآموزد که همواره رفتار خود را زیر نظر داشته و در صورت انحراف از مسیر معین شده به شدت از خود انتقاد کند.
فرد کنترلگر نه تنها به دیگران بلکه برای خود نیز آسیبهایی ایجاد میکند این اشخاص با رفتارهای کنترلگرانه خود را از داشتن رابطه صمیمانه و عاطفی محروم میکنند. کنترلگری دائم، باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه میشود. بحث و جدلهای مداوم، فضای رابطه را مسموم کرده و به مرور زمان به فرسایش عشق و محبت بین طرفین منجر میشود.
فرد کنترلگر ممکن است در نهایت از رفتار خود احساس گناه و شرم کند. او ممکن است به مرور زمان متوجه آسیبهایی که به شریک عاطفی خود و رابطه خود وارد کرده است، بشود و از این بابت دچار عذاب وجدان و شرمساری شود. پس وجود همه این عوامل و مواردی که سابق بر این به آنها اشاره کردیم، لزوم اصلاح این رفتار در افراد را ایجاد میکند.
@moshaverehkadeh
💢 ضرورت اولویت بندی اهداف👇
⏱مدت مطالعه: 1 دقیقه
🔺بعضیها فکر میکنند داشتن اهداف فراوان، بهترین روش برای تضمین موفقیت است..!
تا اگر یک ایده به نتیجه نرسید، حداقل تعداد زیادی ایدهی دیگر وجود داشته باشد...
متاسفانه، این نوع از تردید و ناپایداری به شدت ناکارآمد است.
فرض کنید مغز ما یک توپ بادی است و داخلش پر از زنبور است. هر زنبور معادل یک ایده است.
حال زنبورهای داخل توپ میخواهند آن را به حرکت در بیاورند. اگر هر کدام از زنبورها (ایده ها در ذهن ما) بخواهند به سوی جهتی مجزا پرواز کنند چه خواهد شد؟
میتوان حدس زد که شاید این توپ ۳ متر به جلو برود و ۲ متر به عقب، اما هر چه که هست شاهد اتلاف وقت و انرژی هستیم..!
🔺این وضعیت «پراکندگی ذهنی» نام دارد...
مغز پر از هدف و ایده است؛ اما هیچ کدام از این ایدهها شانس عملی شدن ندارند..!
بعضی از ما آدمها هیچ وقت راضی نمیشویم که فقط «یک کار» را انجام بدهیم. دوست داریم همهی کارها را با هم انجام بدهیم. از زبان آموزی تا مطالعه و سرمایه گذاری تا آشپزی و ورزش حرفهای... و ده ها ایده فوق العاده دیگر.
این مدلِ زندگیِ بیشتر آدمهاست. در کش مکشی شبانه روزی با اهداف و ایده های دوست داشتنی.
برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
✅ راه نجات، اولویت بندی کارها و پرداختن به هر کاری در اولویت تعیین شده است👌
@moshaverehkadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
❣در زندگی مشترک
داشتن سواد رابطه یعنی:
💍 محدودش نکنم و اجازه بدم گاهی هم با دوستای همجنس خودش رفت و آمد داشته باشه. قرار نیست او، اسیر و زندانی باشه
💍 یعنی احساساتم رو به درستی بروز بدم و زمینهای فراهم کنم تا اونم احساساتش رو بروز بده
💍 برای اینکه دوست داشتنش رو بفهمم، مدام با هر روشی امتحانش نکنم
💍 دائماً در موضع طلبکار نباشم و خودمم به سهم خودم برای تقویت رابطه تلاش کنم
💍 اگه از چیزی ناراحتم، به درستی به زبون بیارم، مسیر گفتگو رو مسدود نکنم، مدام قهر نکنم
💍 احترامش رو نگه دارم، وعده و قول الکی بهش ندم و اون رو بازیچه خودم نکنم
#مهارتهای_زندگی
#همسرانه
@moshaverehkadeh
.
وقتی با واقعیتهای ناراحتکننده یا چالشهای زندگی روبهرو میشویم، ذهن ما به طور طبیعی تلاش میکند تا از احساسات منفی جلوگیری کند و واقعیتها را تحریف یا نادیده بگیرد. این نوع از فریب خود معمولاً در قالب افکار منفی مانند "من هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیستم" یا "همه چیز به خاطر من خراب شد" ظاهر میشود. این افکار معمولاً به دلیل ترس از مواجهه با واقعیتها و یا ناتوانی در پذیرش مشکلات به وجود میآیند.
برای متوقف کردن خودفریبی و رسیدن به آگاهی بیشتر، نخست باید این افکار را شناسایی کنیم. وقتی افکار منفی به ذهنمان میآید، باید از خودمان بپرسیم که آیا این فکر واقعاً صحیح است؟ سپس سعی کنیم شواهدی برای رد آن پیدا کنیم و با آن مواجه شویم. پذیرش واقعیتها بدون تحریف و توجیه، به ما کمک میکند تا مسئولیتهای واقعیمان را بپذیریم و با مشکلات زندگی روبهرو شویم.
آگاهی از خودفریبی و پذیرش آن، به ما این امکان را میدهد که به جای فریب دادن خود، واقعیت را همانطور که هست بپذیریم و از آن به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم. این فرآیند نه تنها باعث افزایش مسئولیتپذیری میشود، بلکه به ما کمک میکند تا به یک دیدگاه صحیحتر و واقعگرایانهتر نسبت به خود و دنیای اطرافمان دست پیدا کنیم.
@moshaverehkadeh