eitaa logo
♡✿כڂٺــࢪٵن زێنـݕـے✿♡
470 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
166 فایل
﷽ 🌻כڂٺــــࢪٵن زێنݕێ🌻 💕ڂۅݜ ٵݦــــכے ݕٵنۅ ڄٵنـــــ🧕 ٺۅݪכ ڪٵنٵݪݦۅטּ ۱۴۰۰/۷/۲۲🎂 ڪݐے ݕٵڐڪࢪ صݪۅٵٺــــــ✔ نٵݜنٵس سنڄٵڨہ🙃 🚫ۅࢪۅכ ٵڨٵێٵن ݦݦنۅع(ۅڱࢪنہ ࢪێݐ!)🚫 🌸ٵࢪٺݕٵط ݕٵ ݦٵ🌸 @your_girl88 ݜࢪۅطـــــ @gfjvxh💜 800___________✈_________900
مشاهده در ایتا
دانلود
آخه این دلبرا رو ببین ☝🥰 به نظرتون بخورمشون؟؟ یا بزارم برا صاحبشون 😊 اگه دنبال یه هدیه خاص و کیوت 🌈🦄🥳 یا اهل نذر فرهنگی هستی🍃🌺🍃 خوشگلایی که تو هیچ مغازه ای مثلشونو پیدا نمی کنی 🎁🥰 بدو بیا اینجا👇 همه چی هست پر از 💝 کانال ما 🍃🌺https://eitaa.com/joinchat/441057523C17b08f1d26🍃🌺
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
سری از روی تکون داد و چیزی نگفت... کیانا:آرمین خوبیه جانا... چرا می کنی؟ در حالی که به اشاره می کردم گفتم:آرمین به من ؟ کیانا: به جانایی که من می شناختم ... - کیاناخانم...اون جانا... ! تموم شد... چرا نمی کنید؟ با صدای گفتم:مشکل شما چیه؟؟ مامان قدم برداشت و به من شد. نگاهشو به دوخت و گفت:اون پارچه که می اندازی... مشکل ما ! - یعنی با، مشکلی ندارید؟ + ظاهر خودته...هرطور دوست داری ! به سختی دادم و زیر لب ای گفتم و به اتاقم برگشتم... https://eitaa.com/joinchat/1674051752C620c5b737b
یہ چریک𖦹⁂ قبل‌از‌اینڪه عـاشق‌مبـارزه‌بااسرائیل‌باشہ باید‌ عاشـق‌مبارزه‌با‌نفسـش‌باشه ༄😎 تـجمع دختـران و پسران مذهبۍ 🖇🇮🇷 مـا اینـجاییـم تا براۍ ظهور ڪار کوچیڪی انجـام بدیـم☝️🏻💕 ✋🏻 🌿 ❤️🦋⚡️ ➪﴾https://eitaa.com/joinchat/2832793955Cae055c7b9d ﴿ آرزوۍ اول و آخرمـا شہادتـہ 😻❤️ بہ جمـع هـزار و صـد نفرۍ ما بپـیوندیـد🌚🌸
یہ چریک𖦹⁂ قبل‌از‌اینڪه عـاشق‌مبـارزه‌بااسرائیل‌باشہ باید‌ عاشـق‌مبارزه‌با‌نفسـش‌باشه ༄😎 تـجمع دختـران و پسران مذهبۍ 🖇🇮🇷 مـا اینـجاییـم تا براۍ ظهور ڪار کوچیڪی انجـام بدیـم☝️🏻💕 ✋🏻 🌿 ❤️🦋⚡️ ➪﴾https://eitaa.com/joinchat/2832793955Cae055c7b9d ﴿ آرزوۍ اول و آخرمـا شہادتـہ 😻❤️ بہ جمـع هـزار و صـد نفرۍ ما بپـیوندیـد🌚🌸
یہ چریک𖦹⁂ قبل‌از‌اینڪه عـاشق‌مبـارزه‌بااسرائیل‌باشہ باید‌ عاشـق‌مبارزه‌با‌نفسـش‌باشه ༄😎 تـجمع دختـران و پسران مذهبۍ 🖇🇮🇷 مـا اینـجاییـم تا براۍ ظهور ڪار کوچیڪی انجـام بدیـم☝️🏻💕 ✋🏻 🌿 ❤️🦋⚡️ ➪﴾https://eitaa.com/joinchat/2832793955Cae055c7b9d ﴿ آرزوۍ اول و آخرمـا شہادتـہ 😻❤️ بہ جمـع هـزار و صـد نفرۍ ما بپـیوندیـد🌚🌸