eitaa logo
با امام خامنه‌ای تا ظهور
5.9هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
7.8هزار ویدیو
280 فایل
اعتقاد و اهداف ما ؛ دفاع از #ولایت و رهبری ، حمایت از جریان انقلابی ، امید آفرینی، دشمن شناسی ، بصیرت افزایی و ترویج ارزش های دینی و انقلابی ✔️ آیدی مدیر کانال @p_bazargan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔴آخرین روز قبل از واقعه ... ⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون) 🔷کانال با امام_خامنه_ای تا ظهور تبیین مواضع و حمایت از ولایت و رهبری http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
سیدحسن از تحقق یکی از های رهبر عزیزمان ◾️: چند ماه قبل از پیروزی حزب الله بر (سال ۲۰۰۰ ) جلسه ای با انقلاب داشتیم. ▪️۵۰ فرمانده میدانی حزب الله همراه ما بودند. قرار نبود رهبر انقلاب برای آنها سخنرانی کند ولی بعد از نماز مغرب گفتند میخواهم با شما سخن بگویم و شما ترجمه کنید ◾️رهبر معظم انقلاب خطاب به ۵۰ فرمانده حزب الله فرمودند: "پیروزی شما بسیار نزدیک است و همه شما با چشم خودتان این پیروزی را خواهید دید." ▪️من که داشتم ترجمه میکردم خیلی میترسیدم. برادران لبنانی به کلمات خیلی دقیق هستند. با خود گفتم اگر یکی از آنها شهید میشد و نمیتوانست پیروزی را ببیند، ممکن بود کسی بگوید چرا بشارت رهبر درست درنیامد. ◾️۶_۷ ماه بعد همه این فرماندهان که در خطوط مقدم بودند، به چشم خود، عقب نشینی و فرار اسرائیل از لبنان را به چشم خود دیدند ▪️و جالب اینکه حتی یکی از این ۵۰ فرمانده نشد. 😊 🔷کانال با تا مواضع و حمایت از و http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
🔴🔴آخرین روز قبل از واقعه ... ⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون) 🔷کانال با امام_خامنه_ای تا ظهور تبیین مواضع و حمایت از ولایت و رهبری http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
سیدحسن از تحقق یکی از های رهبر عزیزمان ◾️: چند ماه قبل از پیروزی حزب الله بر (سال ۲۰۰۰ ) جلسه ای با انقلاب داشتیم. ▪️۵۰ فرمانده میدانی حزب الله همراه ما بودند. قرار نبود رهبر انقلاب برای آنها سخنرانی کند ولی بعد از نماز مغرب گفتند میخواهم با شما سخن بگویم و شما ترجمه کنید ◾️رهبر معظم انقلاب خطاب به ۵۰ فرمانده حزب الله فرمودند: "پیروزی شما بسیار نزدیک است و همه شما با چشم خودتان این پیروزی را خواهید دید." ▪️من که داشتم ترجمه میکردم خیلی میترسیدم. برادران لبنانی به کلمات خیلی دقیق هستند. با خود گفتم اگر یکی از آنها شهید میشد و نمیتوانست پیروزی را ببیند، ممکن بود کسی بگوید چرا بشارت رهبر درست درنیامد. ◾️۶_۷ ماه بعد همه این فرماندهان که در خطوط مقدم بودند، به چشم خود، عقب نشینی و فرار اسرائیل از لبنان را به چشم خود دیدند ▪️و جالب اینکه حتی یکی از این ۵۰ فرمانده نشد. 😊 🔷کانال با تا مواضع و حمایت از و http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
﷽ 💍 تمام کارها بازی است 💍 💓 همراه با به سمت مقرّ سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک نگه داشت. 💓 گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر برویم مقرّ، همون جا رو می خونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمندها را انجام می دهیم. این هم مثل نمازه. 💓 با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: «تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل بشیم. ان شاء الله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی.» 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۲۶. 🔷کانال با تا مواضع و حمایت از و http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم... صبح ۵ اردیبهشت، یکدفعه صدای انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود. یکی از دوستانش از شهادت بسیار ناراحت بود. شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود. از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟ محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم... 🔷کانال با تا مواضع و حمایت از و http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
﷽✍کور آن نیست که چشمش باشد بلکه کور واقعی آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد. 🔽خیلی‌ها اوایل انقلاب هوادار بودند. می‌گفتند: «از اون انقلابی‌های دو آتیشه‌اس». گوش تا گوش منتظر نشسته بودند که با کفش وارد شد و رفت پشت تریبون. 🌷هادی زیر لب گفت: «کسی که حرمت مسجد سرش نشه به درد جمهوری نمی‌خوره». شبِ بعد هادی روی یک تکه کاغذ نوشت: 👌«نظر شما درباره فقیه چیه؟ و کاغذ را رساند به بنی‌صدر. او هم جواب داد: «من با مخالفم». 🌷 هادی سری تکان داد و گفت: «خیلی زود جبهه‌ی خودت رو مشخص کردی و کار ما رو راحت. باید دنبال یه کاندیدای دیگه باشیم». 🌸رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: 👌 آن نیست که چشمش باشد بلکه کور واقعی آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد. 📚(كنزالعمال، ح ۱۲۲۰ 🌷 سید محمد هادی مخلصی 🔷کانال با تا مواضع و حمایت از و http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
18.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️مسیری که هلیکوپتر ابراهم رئیسی طی کرد و در نهایت منجر به سقوط شد...
💠 سلسله روایت هایی زیبا و عاشقانه و حماسی از شهدا در بیان همسرانشان تحت عنوان «نیمه پنهان ماه» در قالب ✔️فصل اول ✔️فصل دوم ✔️ فصل سوم ✔️فصل چهارمفصل پنجم 🌹 شهید جواد فکوری 🌹شهید رشید جعفری 🌹شهید داوود رحیمی 🌹شهید حسن رضوان خواه 🌹شهید حسن امانی زاده 🌹شهید حسن باقری 🌹شهید حسن اقارب پرست 🌹شهید حسین خرازی 🌹شهید حسین صنعتکار 🌹شهید حسین بصیر 🇮🇷 زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا از خود شهادت کمتر نیست.(امام خامنه ای) 🆔 @sot_enghelabi 🔻کانال با امام خامنه ای تا ظهور http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
عالم از خون ، شود زیر و زبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معرفی شنیدنی یحیی سنوار به رهبر معظم انقلاب توسط هنیه خدایا اگر نشیم ، می‌میریم 😭 🌹رحمت و رضوان خدا بر شهیدان راه حق🤲
نگارش کتاب با راهنمایی شهید .mp3
16.8M
🎙پادپخش «ما زنده ایم » 👈 حکایاتی شگفت انگیز از زنده بودن شهدا 🌹قسمت دوم : نگارش کتاب با راهنمایی شهید 🌹حکایت نگارش کتاب زندگی نامه و خاطرات 👈 شهیدی که از خدا خواسته بود : یکبار چون عباس ، یکبار چون حسین و یکبار چون زینب سلام الله علیهم باشد! 👌نگارش این کتاب در واقع اذن الهی برای این است.