eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عنایت ویژه الهی 🔹 گرچه همه كمالات به است براساس آیه ﴿مَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ﴾،[1] لكن خدای سبحان برخی از نعمت ها را با دخالت ابزار و وسایل همراه كرده است، بعضی از كمالات را مستقیماً خود به عهده گرفته است. آنچه كه راه فكری دارد، یعنی قابل نقل است قابل انتقال است، ممكن است انسان با نوشتن یا گفتن به كسی بفهماند آنها علوم حوزوی و دانشگاهی است؛ اما بعضی از علوم است كه پیوند می‌طلبد نه تحصیل. در علوم مسئله نبوت رسالت ولایت خلافت از این قبیل است یعنی انسان ممكن است درس بخواند یا زحمت بكشد ریاضت بكشد عارف بشود حكیم بشود متكلم بشود، اما بخواهد درس بخواند ولی بشود، امام و پیغمبر بشود چنین نیست. 🔹 مرحوم صدرالمتألّهین ایشان كمتر از كسی به عظمت نام می ‌برد، خب نسبت به مرحوم بوعلی سینا با همه قدرت علمی كه دارد بارها اشكال كرده، تعبیرات مثلاً نقدآمیزی دارد، اما نسبت به جناب حافظ در كمال جلال و شكوه از ایشان نام می ‌برد، می ‌گوید او لسان غیب است و «قال لسان العرفاء ناظم جوهر الأولیاء»[2] دولت آن است كه بی خون دل آید به كنار ٭٭٭ ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست[3] ▫️ می‌ گوید نبوت درسی نیست، این را خدای سبحان باید عطا بكند، یك كسی درس بخواهد بگوید من چندین سال زحمت بكشم بشوم پیغمبر از این قبیل نیست، بشوم امام از این قبیل نیست. آن چه در حوزه و دانشگاه است این پول خورد است، دولت در نبوت است و ولایت است! دولت آن است كه بی خون دل آید به كنار ٭٭٭ ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست ▫️ این شعر را جناب حافظ درباره نبوت و ولایت كه كسبی نیست سرود و مرحوم صدرالمتألّهین در بحث اینكه نبوت كسبی نیست از ایشان نقل كرد، آن هم با جلال نقل كرد! وارثان اینها كسانی اند كه فیض دسترس نبودن را خدا به اینها داد؛ یعنی كسی كه خواننده خوب است، سراینده خوب است، خطاط خوب است، اینها درسی نیست. 🔹 مطلب بعدی آن است كه این نعمت خداداد مسئولیت را به همراه دارد، چون این خداست. ممكن است خدای ناكرده اگر كسی حق شناسی نكند و آن را در راه صحیح به كار نبرد، خدا او را با همین نعمت بگیرد، چون خدای سبحان یك مبدئی است كه نمی ‌شود در برابر او ایستاد. یك وقت هست انسان می ‌گوید كه من در برابر آن ابرقدرت مبارزه می ‌كنم ولو یك لحظه، بعد شكست می‌ خورم؛ اما در برابر خدا نمی ‌شود مقاومت كرد، برای اینكه كل هویت آدم سرباز اوست! نه اینكه آدم شكست می‌ خورد، جنگ با خدا فرض ندارد! بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) این است كه فرمود: «جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ»؛[4] اعضا و جوارح شما، دهان و زبان و چشم و گوش شما سربازان اوست، او اگر خواست شما را بگیرد با سخن خودتان شما را می‌ گیرد، از جای دیگر لشكركشی نمی ‌كند! یك حرفی می‌ زنید كه آبرو می ‌رود، امضا می‌ كنید آبرو می ‌رود، با پایتان جایی می‌ روید كه آبرو می ‌رود، با سرتان اشاره می‌ كنید كه آبرو می‌ رود. اگر درون و بیرون شما سربازان اوست، او برای گرفتن شما از جای دیگر لشكركشی نمی‌ كند! خب اگر ما این را به جا صرف نكنیم، خدای ناكرده ممكن است با همین نعمت ما را بگیرد. [1]. سوره نحل, آیه53. [2]. مفاتیح الغیب، ص470. [3]. دیوان حافظ، غزل74. [4]. نهج البلاغه، خطبه 199. 📚 دیدار جمعی از هنرمندان، ادیبان و شعرا با حضرت استاد تاریخ: 1384/06/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 بلای حَسَن 🔹 وظیفه در شرایط كنونی این است كه ﴿وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا﴾؛ اگر در همه موارد باشید، چه درباره مسایل مالی متّقی باشید تا در امتحان سرافراز باشید و چه در مسئله جان در جهاد باشید تا سرافراز باشید، چه در مسئله این جنگ های روانی و شنیدن تهمت های ناروا باشید تا سرافراز باشید به مقصد می‌ رسید و باید هم صابر و باتقوا باشید! چرا؟ ﴿فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾.[1] ▫️ ️انبیای بزرگی را كه تصمیم های مهم داشتند اینها را می‌ گفتند اولوالعزم هستند؛ یعنی صاحب شریعت اند. گرچه در هر امر جزئی انسان با كار می ‌كند، ولی ذات اقدس الهی در مسایل مهم خانوادگی هم كلمه عزم را به كار می ‌برد ﴿وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ﴾[2] یا ﴿لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ﴾[3] این كارهای تشكیل خانواده یا انحلال خانواده كار جزئی نیست، از آن به عنوان عزم یاد كرده است. لقمان هم وقتی فرزندش را نصیحت می ‌كند، به صبر و بردباری نصیحت می ‌كند، آن وقت استدلال می‌ كند می ‌گوید: ﴿إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُورِ﴾؛ یعنی «من الامور التی یجب او ینبغی ان یعزم علیها»، ﴿وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾،[4] نوع موارد این‌چنین است مخصوصاً صبر و مقاومت این ﴿مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾ است. در این آیه محل بحث هم ذات اقدس الهی فرمود این ﴿مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾ است؛ یعنی از اول باید بدانید این خطر هست، نباید بگویید ما نمی ‌دانستیم یا ﴿جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللّهِ﴾[5] اینها را با هم خلط نكنید، اینها فرق دارد. 🔹 ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَكُوا أَذًی كَثیرًا﴾ این ضمن اینكه زمینه‌ ای است برای بحث های بعد می ‌تواند تتمه آیات جریان اُحد هم باشد، چون همه این مالی و جانی و حیثیت، در همان جریان جنگ و و مانند آن بود ﴿وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور﴾؛ یعنی اگر باشید، این اطلاع شما به صورت در می ‌آید. وقتی امتحان، انسان سرافراز شد، برای او بلای مبین و حسن می ‌شود. ▫️ درباره حضرت ابراهیم فرمود: ﴿وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ﴾[6] شما هم در این موارد امتحان، حالا امتحان یا امتحان یا امتحان «فَأَتَمَّهُنَّ» می ‌شود. اگر﴿وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ﴾ اینها هم جزء است، آن وقت اگر شما این با‌صبر و با‌تقوا از عهده این مواد یاد شده برآیید، اینها را اتمام كردید، از این به بعد می ‌توانید به عنوان معرفی بشوید كه ذات اقدس الهی او را پدر مسلمین معرفی كرده و فرمود: ﴿مِلَّةَ أَبیكُمْ إِبْراهیم﴾[7]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُم﴾ این گونه از موارد، چون انسان خیال می ‌كند كه مال برای اوست، ذات اقدس الهی مال را به خود انسان اسناد داده است كه می ‌گوید مال برای شماست و شما مال خود را در راه خدا صرف بكنید. بعد انسان وقتی كه می‌ خواهد صرف بكند، می ‌بیند كه جز به چیز دیگر نیست، در مال خدا به عنایت و توفیق الهی می‌ خواهد تصرف بكند. [1]. سوره آل عمران, آیه186. [2]. سوره بقره، آیه 227. [3]. سوره بقره، آیه 235. [4]. سوره لقمان, آیه17. [5]. سوره عنکبوت، آیه 10. [6]. سوره بقره، آیه 124. [7]. سوره حج، آیه 78. 📚 سوره مبارکه آل عمران جلسه 306 تاریخ: 1370 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 فیض توحیدی 🔹 ما هر چه فیض می‌بریم هستیم تردیدی در این نیست، نه تنها خود ما نظام ما، جامعه ما، کشور ما، انتخابات ما، همه موارد همین طور است به دعا و استجابت دعا و نیازمند هستیم و همه ما می ‌خواهیم که دعای ما مستجاب بشود این یک چیز خوبی است! چون «لا یمْلِكُ إلاّ الدُّعاء»[1] این «لا یمْلِكُ إلاّ الدُّعاء» از آن استثنایی است که «مستثنی منه» را تأکید می ‌کند. 🔹 این قدر حوادث زیاد است که انسان پیش ‌بینی نم ی‌کند، فرمود راه‌ حل این است کلید این است. در روایات است که ما تعجب می ‌کنیم دست کسی کلید است و حال این که اظهار فقر می‌ کند! این همه مخازن پُر از گنج، و کلید هم دست شما، آه و ناله می ‌کنید برای چه؟! ما کلید را نمی ‌شناسیم این را نمی‌ شناسیم. اگر در و دیوار این حرم را می ‌بوسیم برای این حرف‌ هاست، این حرف‌ ها کجا پیدا می ‌شود؟! این حرف‌ ها که در درس و بحث و کتاب و مانند آن نوشته نیست فرمود کلید دست شما است! خدا غریق رحمت کند این بزرگان را! چه مرحوم شیخ مفید چه مرحوم شیخ صدوق چه مرحوم شیخ طوسی! اینها آن شیرین‌ ترین و لطیف ‌ترین روایات را ـ گرچه همه آنها شیرین و لطیف است ـ در این أمالی انتخاب می ‌کردند در جلسات خصوصی برای دوستان و اصحابشان روایت ‌ها را با سند می ‌خواندند و این شده أمالی. در این أمالی مجلس سی و سوم صفحه274 مرحوم شیخ مفید دارد «عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیاثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیهما آلاف التحیة و الثناء) إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَلَّا یسْأَلَ اللَّهَ شَیئاً إِلَّا أَعْطَاه». این نه است که ما بگوییم به ما نمی ‌رسد، نه می‌ خواهد که بگوییم ما نداریم، این فقط می ‌خواهد، این «وَ سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاء»[2] همین است، بله بعضی از مقام‌ ها است که خلیل حق گفت: «خلیل من همه بت های آزری بشکست»[3] وجود مبارک ابراهیم خلیل دید امامت یک چیز بسیار خوبی است: ﴿وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماما قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتی﴾[4] یک سِمَت خوبی است به ذرّیه من بده، فرمود ما این را به هر کسی نمی‌ دهیم! 🔹 اما از این مقام که بگذریم یعنی امامت و مقامات را که بگذریم این دعا برای مؤمنین هم هست، این چیزی نیست که در آن عصمت شرط باشد امامت شرط باشد نبوت شرط باشد حالا یا همیشه «مستجاب الدعوة» است یا در یک مقطع خاصی که قلب او شکسته است است. اینجا وجود مبارک امام صادق فرمود: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَلَّا یسْأَلَ اللَّهَ شَیئاً إِلَّا أَعْطَاه‏ فَلْییأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِم» از همه ناامید باشند یک «لا اله الا الله» می ‌خواهد! یک وقت به خودش، به قدرت خودش، به موجودی خودش، به اعتبار بانک خودش، به حیثیت خودش، به سوابق خودش به اینها هیچ نگاه نکند «صفر الید»! یک وقت است که خودش را می ‌بیند، قدرت خودش را می ‌بیند، قوم و خویش خودش را می ‌بیند، می ‌گوید اینها هم هست، طبیب هم سفارش کردیم، تخت هم گرفتیم، همه را هم نگاه می ‌کند ضمناً یک «یا الله» هم می‌گوید این دعا بعید است که مستجاب بشود؛ اما آن کسی که هیچ احدی را اعتنا نمی ‌کند و نگاه نمی ‌کند، ادب دارد اما می‌گوید کاری از آنها ساخته نیست فقط از خدا ساخته است «إلا و لابد» این دعا مستجاب می ‌شود. این توحید چه عظمت و چه برکتی دارد! بعد فرمود: «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» حالا بروید بررسی کنید ببینید در قلب شما چه کسی است؟ مگر شما نمی‌ خواهید «مستجاب الدعوة» بشوید؟! بروید در یک گوشه بکنید. می ‌گوید این دعایی که می ‌کنید می ‌گویید خدای بعلاوه اینها یا اینهای بعلاوه خدا یا «خدا، خدا، خدا»؟! خدا حفظ کند را! فرمود چرا خدا خدا نمی ‌کنی؟! به مجاز این سخن نمی ‌گویم ٭٭٭ به حقیقت نگفته ‌ای الله[5] چرا خدا خدا نمی ‌کنی؟! در آن غزل دارد چرا به سر و سینه ‌ات نمی ‌زنی؟! چرا خدا خدا نمی ‌کنی؟! [1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص850. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص850. [3]. دیوان سعدی، غزل40؛ «دگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد ٭٭٭ خلیل من همه بت‌های آزری بشکست». [4]. سوره بقره، آیه124. [5]. دیوان علامه حسن زاده آملی. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 528 تاریخ: 1398/11/3 🆔 @a_javadiamoli_esra
به گزارش خبرگزاری اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی در پایان درس فقه روز چهارشنبه (20 بهمن ماه ) که به مباحث اخلاقی اختصاص می دهند، اظهار داشتند: فقه، یک فقه خشک نیست که جا برای حقوق و امثال آن نباشد، غالب روایات و احکام را فقه کاملاً می تواند به عهده بگیرد و حل کند چه اینکه دارد حل می کند و سالیان متمادی احکام فقهی را عمل کرده اند، اگر یک وقت جایی مثلاً حکم تند و تیزی هست، حکم عفو و مهربانی هم در کنارش هست، حتی در که فرمود: ﴿النَّفْسَ بِالنَّفْسِ﴾[1] فرمود حالا یک وقت چنین حادثه ای پیش آمد شما گذشت کنید برای اینکه او بشود کار بکند. یک وقت است که کسی قاتل و آدمکش رسمی است او حکمش اعدام است، آنجا جای گذشت نیست اما یک وقت مثلاً کسی حالا عصبانی شد و این کار را کرد، فرمود: ﴿وَ أَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلْتَّقْوَی﴾. 🔸 ایشان ادامه دادند: در مقابل یک سلسله اخباری است که به صورت ادعیه درآمده است و فقه واقعاً توان آن را ندارد که اینها را حل کند؛ چه اینکه فلسفه و کلام هم نمی تواند آنها را حل کند. این دعای نورانی ماه رجب را ملاحظه بفرمایید! این در کدام علم از علوم حوزه علمیه در سراسر جهان اینها حل می شود؟ از توقیع مبارک هم هست! 🔸 آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشتند: این دعای نورانی از وجود مبارک امام زمان، توقیع مبارک حضرت است، این توقیع مبارک که به دست محمد بن عثمان بن سعید (رضوان الله تعالی علیه) آمده، گفته شده در هر روز ماه پربرکت رجب این را بخوانید. حالا ما این چند جمله اول را می خوانیم تا برسیم به آن جمله های حساس. 🔸 «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یَدْعُوکَ بِهِ وُلَاةُ أَمْرِکَ الْمَأْمُونُونَ عَلَی سِرِّکَ الْمُسْتَبْشِرُونَ بِأَمْرِکَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ أَسْأَلُکَ بِمَا نَطَقَ فِیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ» یک ظاهر دارد و یک باطن دارد، این بزرگواران معدن کلمات الهی اند یعنی معدن قرآن اند معدن حدیث قدسی اند معدن روایات اند «وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِکَ وَ آیَاتِکَ وَ مَقَامَاتِکَ الَّتِی لَا تَعْطِیلَ لَهَا فِی کُلِّ مَکَانٍ» هیچ وقت هم اینها تعطیلی ندارند، اینها معلوم می شود که خواب و بیداری شان یکسان است مرتّب بیدار هستند، حیات و مماتشان یکسان است «یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ» هرکس تو را می شناسد به وسیله اینها می شناسد «لَا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ» هیچ فرقی بین تو و اینها نیست مگر اینکه تو خالقی اینها مخلوق اند، تو معبودی اینها عابدند! این یعنی چه؟ «فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَ عَوْدُهَا إِلَیْکَ أَعْضَادٌ» اینها هستند، مانع پیشرفت دیگران اند در کفر و امثال ذلک. «وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَ أَرْضَکَ حَتَّی ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ»؛ اینها همان هستند که در آسمان و زمین چراغ روشن کردند تا روشن شده که تو خدایی و واحدی. این یعنی چه؟ ما خیال می کنیم حرم مطهر امام مشرّف می شویم عرض ارادتی می کنیم می گوییم: «کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» مثلاً اوج مقام اینهاست؟ نیست! اینها را در کدام علم باید حل کرد؟ 🔸 معظم له ادامه دادند: اینها را کجا باید حل کرد؟ این جمله که هیچ فرقی بین تو و آنها نیست مگر اینکه اینها بنده تو هستند، این را کجا باید حل کرد؟ این توقیع مبارک است ائمه (علیهم السلام) می دانند که این طور حرف زدن بالاخره بی خطر نیست. آن حیثیتی که مربوط به خودشان است آن هم برای مردم شفاف بشود که ما چه کسی هستیم، حواس شما جمع باشد، آن حیثیتی که به وابسته است آن را هم گفتند، اگر جمع نمی کردند مسئله غلو بود اما جمع کردند کاملاً، فرمودند ما را بخواهید بگویید به حسب اینکه خودِ خود ما چه داریم، ما این هستیم ما برده ایم، بنده ایم و فلان هستیم، عنایت الهی که در ما ظهور کرده ما را «خلیفة الله» کرده آن هستیم. 🔸 یک بیان نورانی حضرت امیر دارد که مرحوم کلینی نقل کرده که «مَا لِلَّهِ عزوجل آیَةٌ هی أَکْبَرُ مِنِّی»[2] این را کلینی نقل کرد که حضرت امیر فرمود: «مَا لِلَّهِ عزوجل آیَةٌ هی أَکْبَرُ مِنِّی». حالا اگر آینه بزرگی را شما داشته باشید که حرم مطهر امام رضا، این گنبد طلا و تشکیلات همه را نشان بدهد، بله نشان می دهد؛ اما در آینه که چیزی نیست. 👇👇👇👇
💠 هدایت و ضلالت 🔹 فرمود: ﴿وَمَا یضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ﴾؛ یعنی كسی كه فَسَقَ و انحرف عن الطّریق، خدای سبحان او را به عنوان كیفر، گمراه می ‌كند. گمراهی، یك وصف وجودی نیست كه خدای سبحان به كسی بدهد، بلكه همین كه را به كسی نداد و فیض را امساك كرد، این شخص می ‌شود گمراه، به شهادت آیه ﴿مَّا یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلاَ مُمْسِكَ لَهَا وَمَا یمْسِكْ فَلاَ مُرْسِلَ لَهُ﴾. 🔹 هر كسی كه گمراه می ‌شود، آن گمراهی اولش به سوء اختیار خودش است و گمراهی دوم، به عنوان كیفر دامنگیرش می ‌شود، پس تمام كارهای او محفوف به ضلالتَین است، چه اینكه هر انسان تبهكاری به دو بیماری محفوف و پیچیده است: یك بیماری اول كه به خودش است كه ﴿فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ﴾ و یک بیماری دوم که به عنوان از طرف خدای سبحان دامنگیرش شده است كه ﴿فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً﴾؛ یا ﴿فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ﴾ ـ «زیغ» یعنی انحراف ـ هر كسی كه منحرف است محفوف به دو انحراف است: یك انحراف اولی كه به سوء اختیار خودش است و یك انحراف ثانوی كه به عنوان كیفر دامنگیرش شده است؛ یا هر كسی كه در حجاب و پرده و ختم است كه چیزی نمی ‌فهمد، این محفوف به دو حجاب و دو پوشش است: پوشش اول را خود روی چشمش گذاشت كه نبیند و پوشش دوم را خدای سبحان روی آن پوشش گذاشت، فرمود: ﴿خَتَمَ اللّهُ عَلَی قُلُوبِهِمْ وَعَلَی سَمْعِهِمْ وَعَلَی أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ﴾؛ یك غشاوه و پرده جلوی چشمشان گذاشتند و جایی را نمی ‌بینند، آن ‌گاه خدای سبحان دل های اینها را مُهر می‌ كند. 🔹 هر انسان تبهكاری محفوف به دو مرض است، محفوف به دو ضلالت است، محفوف به دو حجاب است و مانند آن که اولی را با دست خود انجام می‌ دهد و دومی را به عنوان كیفر، خدای سبحان او را عقاب می ‌كند و می‌ گیرد. در مسئله هدایت هم این ‌چنین است؛ یعنی هر كسی كه راهی را طی می‌ كند محفوف به دو هدایت است اما اولی و دومی هر دو به است. در مسئله ضلالت، اوّلی به سوء اختیار خود اشخاص است و دومی به عنوان ضلالتِ كیفری از طرف خدا دامنگیرشان می ‌شود؛ ولی درباره هدایت، هر كسی كه در مسیر مستقیم حركت بكند محفوف به دو هدایت است که هر دو هدایت را خدای سبحان داد؛ اگر فطرت است كه خدا داد اگر ارائه طریق است كه خدا داد و اگر توفیقِ بعدی است، آن را هم خدا داد. 📚 سوره مبارکه بقره جلسه 4 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra