هدایت شده از تحلیل و تبیین
🎤 #روایت| آقا گفت: سه چهار خط آخر را بردار؛ گفتم برنمیدارم!
👈 بخشی از گزارش «گلآقای مردم ایران» که به بررسی گوشههایی از زندگی و کارنامهی مرحوم کیومرث صابریِ فومنی، هنرمند طنزپرداز میپردازد:
🔹 ... او به همان میزان که به اطاعت از امام وفادار بود، به خَلف او نیز وفادار ماند. بعد از ارتحال امام خمینی، به یاری رهبر جدید میشتابد و متنی نیز برای بیعت با او مینویسد تا در روزنامه اطلاعات منتشر کند. ۲۸ سطر از متن او، در رثای امام و سه سطر پایانی چنین بود: «غروب خورشید وجودت بر طالبان نور، تسلیت و طلوع ستاره رهبری عزیز دلت بر عاشقان عدالت، مبارکباد.»
🔹 رهبر انقلاب اسلامی که از نگارش چنین متنی با خبر میشوند، قصد مطالعه آن قبل از انتشار را دارند. «من این قدر خط میزنم یک مطلب را که جز من کسی نمیتواند بخواند، گفتم آقا نمیتوانی بخوانی. گفت که من از سال ۶۰ دارم نوشتههایت را میخوانم، چطور نمیتوانم بخوانم، بده. [...] عینک زدند و شروع کردند به خواندن [...] گفتند که این ۳ - ۴ سطر آخر را بردار. گفتم چرا؟ گفت چون مربوط به من است.
🔹 گفتم: برنمیدارم، گفت که اِ ! من میگویم بردار. گفتم: آقا شما اگر به عنوان رهبر به من تکلیف شرعی بکنید من مرتکب گناه میشوم، حرفتان را گوش نخواهم کرد؛ من خواهش میکنم به من تکلیف نکنید الان، من باید این را چاپ کنم. [...] من تکلیف دارم به عنوان یک روشنفکر فوکل کراواتی که به نام امام کراواتش را باز کرده، با شما بیعت بکنم. بیعت من با امام بیعت خالص بود و باید هم اعلام کنم و الا برای ما ریش تراشیدهها، ضد انقلاب خیلی برنامه دارد.».
🔍 متن کامل گزارش را بخوانید👇
khl.ink/f/60079