#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ کربلایی جبار بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*بعدِ دقایقی دوباره در زدن، بیبی در رو وا کرد، دید همان جوانِ با همان هیبت.گفت: اومدم پیغمبرِخدا رو عیادت کنم.بیبی فاطمه فرمود: دفعهی قبل گفتم که پیغمبرِ خدا ممنوع الملاقاته، طبیب ممنوع کرده کسی نباید پیغمبر رو ببینه.در رو بَست، سهباره در زدن، بیبی در رو وا کرد.قبلِ این که در رو وا کنه پیغمبر فرمود: فاطمه جان کیه در میزنه؟ گفت: یه جوانی به این هیبت، گفت اومدم پیغمبرِ خدا رو ملاقات کنم.گفت: فاطمه جان اجازه بده بیاد، اینی که در زده و اجازه گرفته مَلکُ الموتِ، برادرم عزرائیله آمده جانِ منِ پیغمبر رو بگیره اول از فاطمه اجازه داره میگیره مَلکُ الموت در میزنه وارد میشه اما هنوز آبِ غسل پیغمبر خشک نشده بود ...*
آتیشِ خونه امون
چقد هیزم ریختن پیشِ خونهمون
مگه مثلِ سابق میشه خونهمون
محکم در میزدن
لایِ تختههای در خنجر میزدن
یه زنُ جلو چشِ شوهر میزدن
محکم در میزدن ...
تویِ هیجده بهار
پیرِت کردن از زندگی ..
* گفت علی جان! آرام آرام واردِ حجره شو
مولا اومد کنارِ پیغمبر، گفت همه برن بیرون، فقط علی موند و پیغمبریه چیزایی تو گوشش پیغمبر میگفت، فاطمهی زهرا این صحنه ها رو داره میبینه هِی علی میگه نَعَم یا رسول الله ... بله یا رسول الله حتماً انجام میدم.چی شده مگه ؟!آه علی جان! بعدِ من در خونهت رو میسوزونن،
تو باید صبر کنی.. بله یا رسول الله ، صبر میکنم آقاجان. علی جان! جسارت به خونه ات میشه، هتکِ حرمتت میکنن، باید صبر کنی. یه وقت دیدن امیرالمؤمنین با هیبتِ حیدری رو زانو نشست. پیغمبر یه چیزی گفت، مولا رو کرد به فاطمه..اشک از گوشهی چشمایِ علی جاری شد. با حالتِ گریه گفت بله یا رسول الله...چه خبر شده؟! علی جان! جلویِ چشت فاطمه رو میزنن باید صبر کنی علی جان..*
چندتایی زدن با پا، در
تا که افتاد رویِ زهرا، در
گیرم از دستِ سنگها نشکست
چه کند بارِ شیشهاش با در
*میگن وقتی بنده به حالتِ محتضَر میرسه،
همینطور که دراز کشیدهاس، دکمه هایِ پیراهنشو وا کنید، این پیراهن رو سینهاش سنگینی میکنه، بذارید آزاد باشه سینه اشو نمایان کنید. پیغمبرِخدا فرمود: علی جان! برو حسن و حسینت رو بیار کنارم.صدا زد علی جان حسینو بذار رو سینه ام من آرامش بگیرم. اصلاً ممنوعه، نباید چنین کاری کرد، باید سینه آرام باشه.."الشمرُ جالِسٌ علی صَدره "یه روزم زینب داره بالا تَلِ گودال میبینه شمر رفته رو سینهی برادر.. میدونی کجا نشستی؟ اینجا همون جائیه که پیغمبر بوسه میزد، مادرم زهرا بوسه میزد*
هنوز در تهِ گودال تارِ گیسو هست
هنوز نیزه شکسته میانِ پهلو هست
چقدر زار زدم که نَبُر، رسیدم من
به خنده داد جوابم دِگر بُریدم من
گفت داداش!
مرا به حرمله یا شمر یا سَنان مَسِپار
مرا بهخاطرِ مادر به ساربان مَسِپار
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#کربلایی_جبار_بذری
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مادرم دل شکسته می خوابید
می شد از درد خسته می خوابید
با سر نیمه بسته می خوابید
اکثراً هم نشسته می خوابید
مادرم رفت و پیر شد بابام
بعد از آن سر به زیر شد بابام
*صدا زد خواهرشو، زینبم تشتی برام بیار، چندین بار به امام حسن زهر داده بودند بی بی دوید تشتی آماده کرد جلو داداشش گذاشت. آقا شروع کرد سرفه کنه زینبم داره دعا می کنه ان شالله مثل همیشه زهر و بالا میاره راحت می شه، ولی یهو همینجوری که دعا می کرد چشمش به لبان حسنش افتاد دید دور این لبا خونی شده دلت کجا رفت؟ زینب ببینه دور لبای داداشش خونی شده، تازه کسی نزده، سریع حسین اومد عباس اومد، اومدن زیر بغلای زینبو گرفتن چه خبره؟ زینب خون دیده ،کمک این خانم کردن دیدی یه نفر که داغ میبینه یکی دوتا زیر بغلاشو میگیرن یکی شونه هاشو میمالونه، عباس شونه های زینبو داره میماله حسینم زیر بغلای زینبو گرفته هی میگن غصه نخور خوب میشه بهتر میشه، خدا رو شکر اینجا دو سه تا داداش بودن کمک زینب کردن خود امام حسن فرمود: "لا یوم کیومک یا اباعبدالله" کجا بودی اون لحظه ای که عمه ی سادات بالا تل ایستاده، اینجا لب خونی دیده، یه مرتبه یه نگاهی کرد دید دور گودال حلقه زدند یکی با شمشیر می زنه، یکی با نیزه می زنه، یه عده از دور ایستادن دارن سنگ می زنن دوتا دستشو رو سرش گذاشته هی می گه "وامحمدا.. واعلیا" داره بسمت گودال حرکت می کنه، اینجا لب خونی دیده، نمیدونم تو گودالم دیده یا نه، اون نامرد تا دید ابی عبدالله داره حرف می زنه مناجات می کنه "یا غیاث المستغیثین" میگه نیزه رو برداشت نمی دونم بی بی این صحنه رو دیده یا نه ، چنان با نیزه تو حلقوم حسین.....*
خسته بود آقا
تازه روی مرکبش نشسته بود آقا
می زدن سنگ سرش شکسته بود
خسته بود آقا
تنهای تنها بود تنهای تنها رفت
آرومِ جونِ من زیر دست وپا رفت
«ای حسین......»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بعد من ای خواهرم، قلبت خیلی خون نمیشه
قلبت بگیره برای حضرت زهرا، گریه کن
یادت بیار روضهٔ کوچه رو
هر از گاهی برای منم روضه بخوان
قرآن تلاوت کن وقتی که جان
از بدنم بیرون میاد خواهرم
آیت الله قمی از علمای قرن چهارم روایت رو اینجوری مینویسه: شب وقتی وارد حجره شدم. دیدم فرزند فاطمه سلام الله علیها خم شده داخل تشت وقتی نزدیک شدم دیدم پاره های جیگرش وارد شده تو تشت. زینب نشسته هی میزنه پشتش به کمرش بالا بیار داداش،جانِ زینب بالا بیار هر از گاهی وقتی بالا میاره میگه آخیش راحت شدم، زینب اینا اثر زهر نیست که زینب میدونی چند ساله جیگر من پاره پاره است؟
خدا رو شکر تو،تو اون کوچه نبودی زینب
فراموشم نمیشه جریان کوچه باور کن خواهرم
*جُناده میگه:دیدم تو این وضعه صدا کردم آقا جان کاری از دست من برمیاد یا نه ؟ دیدم سرشو از تشت بالا آورد خون از کنار لبهاش جاری میشد.سرشو چرخوند طرف من گفت "انا للّه و انا الیه راجعون" دیگه من رفتنی ام.جناده معلوم بود آدم زرنگیه گفت: آقا جان این لحظه آخر به جناده چیزی بگو من از شما چیزی یاد بگیرم آقا گفت:"ان فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب و بشبهاتها عتاب"جناده دنیا همینه ها برای دنیا گریه نکنیا. میگن تو همین حالت دیدم ابی عبدالله وارد شد. حسن علیه السلام همان لحظه که چشمانش افتاد به سید الشهدا بیا حسن فدات بیا.دیدم بدو بدو اومد سرش رو از زمین برداشت و گرفت تو آغوشش چشماش رو بسته بود اشک از چشمای اباعبدالله الحسین میچکید رو صورت امام حسن همین که اشک از چشمان امام حسین میریخت رو صورتش چشماش رو باز میکرد.فرمود:حسین تو گریه نکن. حسین یادم نمیره بابام شب آخر مادرم به بابام گفت: علی نذاری حسین گریه کنه. گفت اگه حسین گریه کنه عرش بهم میخوره،دنیا بهم میخوره حسین تو گریه نکن. گفت: چجوری گریه نکنم داداشی مثل تو از دستم رفت. چطور گریه نکنم اینا همه نقشهٔ امام حسنه میخواست فرماندهی که آخرین پیامش به حسین نگاه کرد.گفت؛ آخرین پیامم حسین تا اینجا برا من بود حسین جان تو کوچه ها چیشد برا من بود حسین.کنار نزدیکان، شکستن هم برا من بود.حسین من کارم رو انجام دادم فقط یدونه ماموریت مونده اونم مال توعه حسین "لایوم کیومک یا اباعبدالله"بعد دیدن چشمش زوایای حجره رو میگرده گفتن آقا کی رو میخوای؟ یهو دیدن گوشه حجره زانو هاش رو بغل کرده نشسته زینب، برادرت بمیره زینب، من کوچه دیدم، زینب من افتادن مادرم رو دیدم، زینب خودم دیدم، خودم دیدم، لبهای مادرم لرزید. زینب خودم دیدم مادرم صورتش رو کنار اون نانجیب گرفته بود بی هوا زد.خودم دیدم تمام قدرتش رو گرفت دستش غدیر خم و تسویه حساب گرفت خودم دیدم پاشد مادرم یه نگاه به سمت راست و چپ کرد دیدم مادرم آرام آرام راه میره مادر کجا میری؟حسن بیا بریم حسن کجایی؟ کجا بریم؟حسن اینجا جای ایستادن نیست.خب پس چرا از اونجا میری پس؟ چیکار کنیم؟حسن گفت: مادر خونمون اینوره. زینب همه اینا رو دیدم من زینب اما من دیده هام حسین دیده هاش کل خانوادم یه طرف.. اما زینب همه چیزایی که تو دیدی یه طرف. زینب کار سخت مال توعه.آدم به برادر بزرگش یجوری دیگه دل میبنده برادر بزرگ ستون میشه برای خواهرش یعنی حرفش رو برای هیچ کس نتونه بگه به برادر بزرگش میزنه..تصور کن زینب چند روزه از شام اومده کربلا و کربلا به مدینه برگشته عبدالله میگه دیدم زینب داره میره گفتم کجا میری؟ دخترای کوچیکش کنارش رو گرفت کجا میری زینب؟ میرم بقیع یه حرفهایی تو دلم مونده دختر های کوچک تو کربلا حرفاشون رو به عباس گفتن زینب حرفش رو تو کربلا نگفت نگه داشتم بیام اینجا بگم. اومد بقیع نشست سر قبر حسن اون کمر خم شدش رو یکم صاف کرد دیدن نقاب رو کنار زد زینب، یه نگاه کرد به حسن گفت پاشو یه نگاه بنداز به صورتم حسن، چشمات روشن داداش*
خبرداری من را بازار بردن
مرا در مجلس اغیار بردن
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین بالعراء، مقطع الاعضاء، مسلوب العمامه و الرداء، المجزوز الرأس من القفا"
*جوادالائمه اومد. با هر کیفیتی بود آن قدر کفن های قیمتی و، بدن امام رضا رو با احترام غسل داد. با احترام کفن کرد. با احترام دفن کرد. نیمه های شب وقتی بنی اسد جمع شده بودن دور گودال، با تعجب داشتن به این بدن ها نگاه میکردن. یه وقت دیدن زین العابدین داره میاد. آقا فرمود: بنی اسد کنار برید؛ این بدن ها رو من خوب میشناسم. این بدن بریره. این بدن حبیبه. این بدن مسلم بن عوسجه ست. همه رو یک به یک دفن کردن تا رسیدن به گودال. یه بدن قطعه قطعه. نه سر به بدن داره، نه پیراهن به تن داره. الان دیدی زنها میان، دسته بنی اسد میان، ازاین زنبیل ها میذارن. اینا همینطوری نیست. اینی که حضرت طلب کرد برید قطعه ای حصیر بیارید. حضرت نگاه کرد دید این بدنو هر عضوی برمیداره، یه عضو رو زمین میفته. باید با یه چیزی انتقال بدن تا کنار قبر. فرمود: برید یه قطعه حصیر بیارید. اگر نه تو این قبیله چند متر پارچه بود بخواد این بدنو کفن کنن. آقا دید این بدن کفن نمیشه. با هر کیفیتی بود بدنو آورد. میخواد دفن کنه. "بسم الله و بالله و فی سبیل الله، و علی ملة رسول الله" بدنو روونه قبر کرد. بنی اسد ایستادن، دارن گوش میدن. دیدن صدای حضرت نمیاد. گفتن شاید حالش بد شده. نزدیک تر اومدن. دیدن داره با بابا حرف میزنه. باباجان! رسم دین ماست؛ صورت میت رو، رو به قبله رو خاک میذارن. من با این بدن چه کنم؟ دیدن خم شد، لب ها رو به رگ های بریده. ای حسین*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
#زیارت_مخصوص
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•ساحت عرش ...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*امشب برای امام رضا بلند بلند گریه کنید
راه افتاد از مجلس مأمون میخواد برگرده ، اما اباصلت میگه هی دیدم بین راه رو زمین مینشینه ،هی بلند میشه رو زمین میشینه بعضیا میگن این مسیرو امام رضا پنجاه بار رو زمین نشست و بلند شد شاید هر باری که می خواست از زمین بلند بشه شاید هی زیر لب می گفت مادر.....آه مادر، به من زهر خورونده اینجوری زمین خوردم، خودم می دونم زهر خوردم حالم بهم ریخته ست. اما بمیرم برات بی هوا زدنت زمین خوردی ، قربونت برم که بی هوا زدنت، نمیدونم چجوری زدن مادر ما رو..دیدی تو دعواها من ندیدم کسی تو گوش کسی بزنه زمین بخوره، نمیدونم چجوری اون نامرد تو گوش مادر ما زد هم زمین خورد هم وقتی تو صورت مادر زد گوشواره شکست...*
ساحت عرش غرق غمهابود
جگری در حصار سَم ها بود
ناله ی او به آه بند شده
داد انگورها بلند شده
هر چرا خورده بود پس می زد
من بمیرم نفس نفس می زد
هی نشست و بلند شد در راه
تا زمین خورد گفت: وا أماه
آه با مادرش چه بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
خاتم عشق بی نگین افتاد
با سر و صورتش زمین افتاد
در دل شیعه ها شرر انداخت
با عبایی که روی سر انداخت
سینه ی او مسیر سوختن است
اثر زهر تشنه لب شدن است
*هی میگفت جگرم می سوزه، خدا رو شکر اگه آقامون جگرش می سوخت اباصلت بوده اونجا، حتما ظرف آبی دست امام رضا داده، حتما وقتی آقامون میگفت جگرم،آب به آقاداده، اما یه آقایی سراغ دارم هی می گفت جگرم، میومد جلو آقا آب میخورد آبها رو زمین می ریخت می گفت ببین حسین آب هست و بهت نمیدم..*
سینه ی او مسیر سوختن است
اثر زهر تشنه لب شدن است
لااقل داده اند تسکینش
پسرش آمده به بالینش
این غریبی که سخت بی حال است
کنج حجره به یاد گودال است
*گفت فرشای حجره رو جمع کن، هر کدوم از اهل بیت آخر کارشون یه روضه برا امام حسین خوندن. چه خبره تو این روضه که اگه امام رضام باشی لحظه آخر باید بگی حسین، ببینم به منم اجازه میدی لحظه ی آخرم بگم حسین.....*
این غریبی که سخت بی حال است
کنج حجره به یاد گودال است
یاد آن تشنه ای که عریان شد
بدنش پایمال اسبان شد
باز هم شکر پا نخورده تنش
نوکنیزه نرفته در دهنش
قدر یک نصف روز پیر نشد
شیرخواره اش ذبیح تیر نشد
پای قاتل در آستانه ش نیست
زجر دنبال دخترانش نیست
صلی الله علیک یا عطشان
مقتل میگه افتادی آقاجان
مقتل میگه از مادر آب خواستی
آقا بردن پیرهنت رو راستی
خواهرت به نفس نفس افتاد
خیمه دست شمر و شبث افتاد
پای قاتل در آستانه اش نیست
زجر دنبال دخترانش نیست
همسرش این همه عذاب نداشت
خواهرش غصه ی حجاب نداشت
اهل بیتش ندیده بد دهنی
وسط بزم می نرفته زنی
یا اباعبدالله!
مظلوم بودی و
از آب فرات محروم بودی و
تنها بودی و
فکر خیمه ی زنها بودی و
حسین جان تا حالا
از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
افتاد انگار داره
دست و پا می زنه
ای داد، انگار، داره ، مادرو صدا می زنه
ای وای، زهرا، اومد نبینه کاش چطور
داره شمر با خنجر بی هوا می زنه
خنجر روی حنجر،
نا نجیب نشسته روی تنش
ضربه پشت ضربه
داره میبره سرو از بدنش
سرو جدا کرد واویلا علی الحسین
تن و رها کرد واویلا علی الحسین
این بدنش رو، روی خاک کربلا
سوا سوا کرد واویلا علی الحسین
«مقطع الاعضا، حسین.....»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#زیارت_مخصوص
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netFadaeian_Shahadat_Imam_Reza14030613_02.mp3
زمان:
حجم:
39.14M
|⇦•ساحت عرش..
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام رضا علیه السلام:
هر کس خودش را از ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست!.
📚سفینه البحار 2/ ص 98
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به سخت جانی خود اینقدر نبود گمانم
که بی تو زنده ز دشت بلا به شام رسیدم
پس از تو جان برادر چه رنجها که کشیدم
چه کوچه ها که نگشتم چه شهرها که ندیدم
داداش شدم چو وارد بزم یزید بازوی بسته
هزار مرتبه ز خدا مرگ خود طلبیدم
*به دستور هارون الرشید ملعون جَلودی ملعون اومد منزل امام روغارت کنه اومد دم در هر چی اصرار کرد امام رضا فرمود: هر چی مال میخوای بهت میدم. اون اصرار، امام رضا نذاشت بالاخره امام رضا زن و بچه رو برد توی اتاق اون اومد هرچی مال خواست غارت کرد و رفت یا امام رضا! خبر داری مرا بازار بردن؟...*
«جای علی اکبر و اباالفضل
دور و بر اوست خیل اشرار
میداد سلام و سنگ میخورد
سنگ است مگر زبان گفتار
این مجلس شوم مجلس کیست
جمع است در آن چقدر کفتار
از حد تصور است بیرون
فهمیدن روضه است دشوار
ناموس یزید در حجاب و
ناموس حسین بزم شراب»
میان کوچه و بازار پای برهنه
پر از خجالت نامحرمان به جیب کشیدم
*ای خانم ای خانم قدیمیا چی میخوندن ..*
میان این همه دشمن چو بی کسم دیدن
به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدن
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_بذری
#زیارت_مخصوص
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امامحسنعسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فرمود: جیگرم داره میسوزه لبا خشکه..آقا حجت بن الحسن العسکری خودشون ظرف آبی رو آوردن مقابل دهان بابا گرفتن. همه بچهها زودی میان بالا سر باباشون اگه کاری داشته باشه. همه ی بابا هم عشق میکنن میگن موقع جون دادن بچهمون بالا سرمون باشه.. تشنه بودی میدونم اما مهدی برات آورد. یه نفرم گفت من آب ببرم سپرشو آب کرد تا رسید نزدیک گودال دید شمر داره بیرون میاد. گفت: بگو ببینم هلال کجا میری؟ گفت میخوام حسینو سیرابش کنم. یه وقت نگاه کرد گفت من حسینو سیرابش کردم..*
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه آبی برسان
که من از سوز عطش شعلهورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنهٔ دیوار و درم مهدی جان
لحظهای نیست عزیزم که تداعی نشود واقعهٔ کرب و بلا در نظرم مهدی جان
قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک
عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان
بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد
به رخ عمه نیکو سیَرم مهدی جان
*بازم بیحرمتی کردن به حضرت چند تا از این بچههای حضرت زهرا بوده ریختن تو خونَشون به هم زدن اما آقای من شما رو آزار دادن خونه زندگیتونو به هم ریختن ریختن تو خونَتون، امام صادقم به همین شکل، امام عسکری هم به همین شکل، اما فقط یه در خونه رو آتیش زدن.یا امام عسکری خیلی اذیتت کردن ی ابن الحسن خیلی غربت شنیدی و غربت کشیدی آقا جان.. درسته شما چهار ساله بودید باباتونو شهید کردن بارها و بارها حرمت باباتونو نگه نداشتن.. اما من بمیرم برای اون بچههای قد و نیم قدی که بعد پیغمبر همه دور مادر و گرفتن برا پیغمبر عزاداری میکنن که ریختن تو خونه در خونه رو آتیش زدن دستای باباشونو بستن.
علامه امینی گریه میکرد. گفتن آقا چرا اینجور گریه میکنی؟ گفت الان تو این فکر بودم.. اگه برا مادر اتفاق بیفته بچهها پناه میبرن به بابا، اگه برا بابا یه اتفاق بیفته بچهها پناه میبرن به مادر. تو کوچه بچهها به کی پناه بردن؟ یکی علی رو میکشه یه عده حرومی خانمی رو میزنن.. جانم بعضی روضهها گریه داره اما بعضی روضهها داد داره بلدی داد بزنی یا نه چرا داد نزنم، چرا فریاد نزنم، یه کاری کردن مادر هجده ساله امون مثل پیرزنا راه میرفت. یا الله میدونی چرا مثل پیرزنا راه میرفت؟ الان یه بیت میخونم..*
از آن روزی که سیلی خوردم دشوار میبینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار میبینم
دلم میخواست چشمانم نمیدیدن جایی را
که خون محسن خود بر در و دیوار نمی دیدم
« آخ مادر...»
*بیادب میگه بچه ای که به دنیا نیومده مگه میشه براش روضه بخونن الان یه روضه فقط برای زنا میخونم مردا رو نمیدونم چیکار میکنن..اما بدون زنی که میخواد بچه به دنیا بیاره قبلش براش لباسا آماده میکنه..بعد در و دیوار نیمای شب هر وقت بچهها میخوابیدن مادرمون لباس بچه اشو بغل میگرفت هی میگفت: محسن مادر خیلی دوست داشتم ببینمت اما این مغیره تو کوچه امون نداد...شبیه این مادر فقط یکیه، تو شام یه وقت زینب نگاه کرد دید رباب دستش رو تکونمیده چی شده عروس مادرم ؟ گفت خانوم مابین این زنا دیدم زنی بچه اشو بغل گرفته یاد علی اصغرم افتادم..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #مدح و توسل ویژهٔ آغاز امامت آقا صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تجلّیِ طاها، گُل اشکِ مولا،
دلآشفتهی داغ آن کوچهی غم
گرفتار گودالِ خونین، دلافکارِ غمهای زینب،
سیهپوشِ قاسم عزادار اکبر، گُل باغ لیلا،
پریشانِ دستِ علَمگیر سقّا نفَسهای سجّاد، نواهای باقر، دعاهای صادق کسِ بیکسیهای شبهای کاظم
حبیبِ رضا و انیسِ غریب جوادالائمّه
تمنای هادی، عزیز دل عسکری
پس نگارا بفرما کجایی؟
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیرِ نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدونِ ولایت صفایی ندارد
دلی که نشد خانهی یاسِ نرگس
خراب است و ویران، بهایی ندارد
مرا در کمندت بیفکن که دیگر گرفتارِ
عشقت رهایی ندارد
خوشا آنکه غیر از ظهورت نگارا
شبِ قدر، دیگر دعایی ندارد
یداللّهی و حق بجز دستِ مشکلگشای تو
مشگلگشایی ندارد
غلامِ توام از ازَل تا قیامت
که این بندگی انتهایی ندارد
بیا تا جوانم بِده رُخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد
نگارا! نگاهی که جز نوشِ لعلت
دلِ زخمخورده دوایی ندارد
بیا تا نمُردم به فکر دوا باش
به فکر علاجِ دلِ بینوا باش
کریما! رحیما! رئوفا! عطوفا! نگارا! بهارا! بیا جانِ مولا بیا جانِ زهرا، بیا جانِ زینب، بیا جانِ سقّا سحرخیزِ مکّه، سحرخیزِ کوفه سحرخیزِ مشهد، سحرخیزِ کربوبلا و مدینه سحر یادِ ما باش، سحر یادِ ما باش
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#آغاز_امامت_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج سید علی حسینی نژاد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشم و چراغ موسی بن جعفر
آتیش زده قلبت رو دوری برادر
اما بمیرم برای زینب،
واسه مصیبت آن ساعت آخر
*شما یه خواهری یه خواهر هم زینبه..*
چی بگم از کربلا و کندی خنجر
چی بگم از التماس خواهر و اشکای مادر
چی بگم از غارت گوشواره و معجر
*بی بی جان فقط داداشو ندیدی طول دادی
من یه خواهر سراغ دارم اونم عاشق برادر بود..*
خواهرش از لب گودال نظاره میکرد
*امام رضا فرمود: ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین، برا هرچی گریه میکنی زیر لب بگو حسین..*
خواهرش از لب گودال نظاره میکرد
چه کسی نیزه به پهلوی حسینش میزد
گرچه دیدار برادر نرسیدی بانو
بدنی زیر سم اسب ندیدی بانو
برای خواهر سخته حتی یه خراش رو بدن برادر ببینه..بیبی نبودی اون لحظهای که وسط حجره امام رضا دست و پا میزد. بمیرم برا اون خواهری که دید برادرش را دوره کردند هر کسی با هرچه دستش هست داره میزنه..*
آن یکی گفت خنجرش با من
دیگری گفت حنجرش با من
ساربان گفت خاتمش با من
شمر میگفت سرش با من
*زینب داره نگاه میکنه...*
نانجیبی در آن میانه گفت
معجر خواهرش با من
نعره ای زد زجر در آن میان و گفت
سیلی دخترش با من
*دیدند داره صاحب مرکبا میاد..*
گفت فرمانده سواران که
رفتن روی پیکرش با من
«ناله بزن یا حسین»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حاج_سیدعلی_حسینی_نژاد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج جلیل محمدی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تو بستر بسختی نفس میکشید
تو این لحظه ها شکل مادر شدی
الان خوب حس میکنم واسه چی
تو زهرای موسی بن جعفر شدی
چقدر زوده پرپر شدن واسه تو
چقدر زوده واست خمیده شدن
شدی فاطمه تا که سهمت باشه
تو سن جوونی شهیده شدن
چقدر داغ دیدی تو یک نصف روز
با اینکه دلت هیچ طاقت نداشت
شنیدم که داری میای سمت قم
برا پیشوازت همه اومدن
تا سایه ات رو حتی نبینه، یه مرد
زناشون همه دورِ تو صف زدن
زمین قم اون روز تو چشم ِخلق
گمونم که هم رتبه ی عرش بود
با فرش های با ارزش وقیمتی
مسیرِعبور شما، فرش بود
قم از کوفه و شام بیزار بود
که گل ریختن پیش پات مردمش
تا موسی بنجعفر رو راضی کنن
چه ها که نکردن برات مردمش
برات بهترین جای شهر قم و
قُرُق کرد موسی بن خزرج که ما
نباشیم امروز خجالت زده
مثل کوفیان،مثل شامیان
شدی زینب ثانی اما دیگه
خرابه نشینی نصیبت نشد
روی نیزه دیگه سرِ محرمات
قراره دل بی شکیبت نشد
تو هر جا که شیرخواره دیدی دلت
حسابی شکسته عین خانم رباب
ولی دیگه با دست بسته نبُرد
تو را هیچکس،توی بزم شراب
حرمت شیعیان قم ز تو کرد
ستم اهل شام را جبران
کاش زینب به قم سفر میکرد
تا نمیدید آن همه طغیان
اهل قم،کی برن مهمان را
گه به بزم شراب و گه زندان
جای تو روی چشم این مردم
جای زینب به گوشه ی ویران
دور تو عالمان فقه و اصول
دور زینب ابن سعد و شمر و سنان
دورِ تو دسته های گل در دست
دورِ زینب سنگ بود و زخم زبان
*گفت: ای برادر یکبار بپرس حالم چطوره ای حسین ..عرض کنم ...حسین جسمم کبود شده از اثر تازیانه ها آی داداش! خانم معصومه هم به برادرش نرسید
دیدن دمدمای آخر هی میگه : رضا جان
همه اطرافش رو بانوان قمی گرفته بودن
هی میگفتن : خانم جان ما هستیم کنارت
اما جان عالم فدای اون خانمی ..که فرمود:
حسین جان یک جا ،جان میدم که سایه ای نیست. زینب به فدای تو بشه همسایه ای هم نیست. دیدن پیراهن خونی رو همچین به قلبش فشار میده.. آی حسین ...با زحمت فراوان پیراهنت رو ازشون گرفتم.*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حاج_جلیل_محمدی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج حسین سازور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تو همان عشقی که پاینده بوَد قربانیش
یادنصرالله ویاد شورخطبه خوانیش
ذکر تو مانند ذکر مادرت مشکل گشاست
خواهش ما این زمان از محضرت تنها دعاست
با دعای تو به قلب کفر مطلق میزنیم
مسجدالاقصی بیادت رفته بیرق میزنیم.
دست حق از آستین شیعه بیرون آمده
وقت نابودی اسرائیل ملعون آمده
رمز پیروزی ما بوده توسل برشما
زینبا یا زینبا یا زینبا یا زینبا....
این که خونپیروز برشمشیرشد کارتوبود
جان فدای آن سه ساله که علمدار توبود
قصد من مداحیت بوده ولی غم تازه شد
سایه ات را مرد همسایه ندیده روضه شد
نام تو با گریه و غصه قرین شد زینبا
السلام ام المصائب خواهرِخون خدا
تو به این شأن ومقام و مرتبت حقت نبود
از جفای دست نامحرم شود رویت کبود
کشته ما را ماجرای کربلا و بعد از آن
دست بسته رفته ای شام بلا بعداز آن
چون خرابه منزلت ای مالک هفت آسمان
خاک برسر گشته از این روضه ها کل جهان
بزم نامحرم کجا و دختر خیرالانام!!!؟
زینب کبری کجا و کوچه و بازار شام!؟
حضرت صاحب الزمان تاجمعه ی روز قیام
میکند خون گریه از داغ اسارت صبح و شام
اسم تو بالاترین سوگند در پیش خداست
حق زینب که بگویم حاجتم قطعاً رواست
ازکرم بر نوکرانت رزق گریه میدهی
رخصت و اذن عزای فاطمیه میدهی
آه،آهِ ما به سوی عرشت آور میرود
اهل عالم دختر آمد حیف مادر میرود
«صلی الله علیک یاسیدی ومولاتی یازینب»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_حسین_سازور
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net