eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.2هزار دنبال‌کننده
818 عکس
496 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به ابن الکریم خضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *عرضم این بود همون هیبت بی مثال ابی عبدالله نمیذاشت عبدالله رو حرف عمو نه بیاره.."احبسیه یا اختاه!"نگهش دار..هر جا صدای لاحول ابی عبدالله میومد بچه ها مطمئن بودن این زن و بچه امید داشتن. نقل مقتل اینه آقا میومد روی بلندی که خیمه صداش رو بشنوه میفرمود: "لاحول ولا قوه الا بالله"...تصور کنید اینهمه خستگی داشت آقای ما این همه شهید رو آورده خیمه ی دارالحرب..این همه داغ پشت داغ دیده.. آخرین داغی هم که دیده داغ عبدالله بن حسن بود.ربط به دین نداره قواعد جنگی ایجاب میکنه چون همه دارن یه نفر رو میزنن. آقا هی در تکاپو هست.. نمیتونه ساکن یجا وایسته ،وایسته میزنن لذا آقایی که این همه عزیز،ازدست داده و این همه نگرانی..بعدمن خیمه ها چی میشه؟ آقا اما میجنگه مثل شیری که میزنه به گله ی گرگا همه فرار میکنن.تو قاعده ی جنگ اینه داره میجنگی بابا این مال رسم‌ جاهلیت بود وقتی داری میجنگی ایستاد نفس بگیره حق زدن نداری..نوشتن" فَوَقَفَ یَستَریحُ ساعَتَنا" آقا ایستاد دقایقی استراحت کنه. یوقت دیدن یه ،سنگی پیشونی ابی عبدالله خورد.آقا اومد این لباس رو بده بالا خون رو از،صورت وپیشانی پاک کنه سینه ی آقا معلوم شد.نوشتن اینجا نامرد تیر و به کمان کرد زد.بعضی از بزرگان فرمودن: اصلا نیاز نبود بیان سر از بدن جدا کنن..همین یه تیر بس بود چون تیر به قلب ابی عبدالله خورد.شدتش رو میخوای بدونی..آقا دید هر کار میکنه تیر از جلو بیرون نمیاد،تیر رو از پشت سر بیرون آورد.انتهای تیر رو شکست.بالاخره آقا رو مرکبه آرام آرام دیگه بی رمق شد افتاد رو زمین..بی ادبی والله بگم ،بگم با نیزه به پهلوش زدن از اسب انداختنش..حالا عرضم اینجاست یکی یکی دور حسین رو گرفتن.همچنان اون هیبت حسین، حتی بابا بچه های امام حسن هستن که اینگونه باباشون احترام قائل بود هیبت برا ابی عبدالله..بابا حتی دشمنم اون هیبت رو قائل بود. خولی اومد بیرون از گودال گفت مگه نخواستی کار رو تموم کنی؟گفت: چشماش چنان با هیبت بود خودش میگه انگار علی داشت نگاه میکرد ترسیدم.اونکه دشمنه ،اون دشمن هم اون هیبت رو قائل بود حالا ایناکه خانوادتاً این هیبت رو قائلن...این هیبت رو نگاه کن..داره میره میدان این زنا دورش رو گرفتن این هیبته همچنان هست این کوه نبای دبه تلاطم بیفته، نباید زانوان این کوه بلرزه، یه وقت زینب اومد جلو گفت: داداش! این زنا آماده ان برات بجنگن ها..."احبسیه یا اختاه!" رو یادته باید نگهش داره زینب.. اما این هیبت که زمین افتاد.بابا.. عالم‌ دگرگون شد زینب که بماند.هرخواهری باشه تو این صحنه دست بسر میزنه..دست عبدالله رها شد دوید سمت گودال....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به ابن الکریم خضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ..*"فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى"به پیغمبرش فرمودن نعلینت رو در بیار با ادب وارد این سرزمین شود.سرزمین طوی رو بعضی بزرگان فرمودن همین کربلاست. وقتی موسی باید نعلینش رو در بیاره..عبدالله پابرهنه..گفتن با ادب بیایبد.رفتید کربلا کنار ضریح ابی عبدالله داد و بیداد نکنیدا..چون گفتن‌ مادرش میاد زیارت با احترام بیایید. سر و صدا کردن دور حسین تو کنار ضریحش سر و صدا نکن.با چکمه رو سینه می ایستادن..دور و بر آقای ما رو شلوغ کردن سر و صدا کردن.یوقت از دور عبدالله دید بحر ابن کعب ملعون شمشیر رو برده بالا خواست به آقا بزنه دوید اومد جلو پا برهنه با ادب اینجا دیگه طاقت نیاورد"اَتَقتُلُ عَمی" میخوای عموم رو بکشی دستش رو آورد جلو..ضربه رو زد خورد به بازوش بازو آویزون شد نمیدونم‌ چیشد یهو، بچه باشه میگه آخ دستم درسته، اما تا خورد به بازوش گفت: "یا اماه.."اصلا این خانواده همینجورین..عملیات کربلای پنج یا زهرا بود رمزش تیر به پهلو میخورد بچه هامون میگفتن یا زهرا..به سینه اشون میخورد میگفتن یا زهرا.. بچه های ما که هزارو‌وهارصد سال فاصله دارن اینها میگن یا زهرا...بابا عبدالله نوه ی فاطمه است خورد به به بازوش، یاد بازو شکسته ی مدینه افتاد..گفت: یا زهرا...بچه افتاد تو بغل ابی عبدالله آقا امر به صبرش میکرد."یابن اخی اصبر" صبر کن با گریه میگفت الان بابات داره میاد پیغمبر داره میاد جعفر و حمزه داره میاد جدت علی و مادرمون داره میاد.همینجورداشت بچه رو آرام‌ میکرد داشت حرف میزدچنان بغل میکرد این بچه رو همیشه تو لحظه های سخت این حسن بود حسین رو بغل میکرد.اون شبی که بابا داشت مادر رو غسل میداد بچه ها گوشه ی حیاط این حسن بودبچه ها رو بغل میکرد آرام میکرد این حسن بود بچه هارو بغل میکرد آرام میکرد.ابی عبدالله این لحطه ای که همه عزیزانش رو از دست داده یه آغوش آشنا میخواست.دلش برا حسن تنگ شده چنان عبدالله رو میفشرد به سینه این بچه بوی حسن‌ میده. آخرین داغ داغ عبدالله بود برا ابی عبدالله.. بچه ها اگر به ذبح رسیدی ذبح کاری از دستش بر نمیاد میگن سرش رو میخوای جدا کنی با خنجری با شمشیری اما اگه دو قدمی با تیر زدی یعنی داری بازی میکنی نوشتن از، فاصله ی نزدیک حرمله ذبح کرد این بچه رو رو سینه ی حسین..این صحنه رو تا حسین دید حرمله داره تیر رو میزنه نوشتن آقا روش رو برگردون یعنی این صحنه رو دل نداشت حسین ببینه..دوتا شهید بغل امام حسین جون دادن بغل امام حسین ذبح شدن یکی عبدالله یکی هم علی اصغر..رفقا اما فقط یه نفره که اون امام حسین رو بغل کرد و خودش جون داد..قربون دختری برم نیمه شب سر بریده ....خدا لعنت بحر ابن کعب رو..فقط تو شهادت عبدالله نقش نداشت.. یکی دو جا دیگه هم تو مقتل اسمش اومده میگن همین نامرد بود پیراهن حسین رو برد حسین جان...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه - حاج محمدرضا بذری.mp3
زمان: حجم: 36.78M
|⇦•به نام نامیت.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضابذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آنتوان بارا (دانشمند مسیحی سوری): اگر بگویم حسین (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام، اگر بگویم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترین جمله ای که می توانم بگویم این است که او وجدان تمام ادیان در تمام تاریخ است. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای اشک اول... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای اشک اول و نفس آخرم حسین ای سایه ی کرامت تو بر سرم حسین من باورم شده که فدای تو میشوم باور مکن که بگذرم از باورم حسین تا بزم روضه های محرم ببر مرا در من بدم که آتش خاکسترم حسین دارد زبانه می کشد این روضه از دلم گودال، تل، عطش، دل زینب، حرم، حسین حالا برای پیرهنت گریه میکنم با خواهرت کنار تنت گریه میکن : حسین خدایار لب تشنه سر بریدن سلطان کربلا را در خاک و خون کشیدن عطشان نینوا را ناله ی غربتی از کرب و بلا می آید حاجی عشق به میعاد منا می آید راه را باز نموده همه تعظیم کنید پسر شیر جمل عبد خدا می آید محک عشق کجا بر سر سن و سال است کودک اما، یلی انگشت نما می آید کرسی عرش خدا گوشه ی گودال شده پا برهنه به ملاقات خدا می آيد *پاشو میکوبید زمین می گفت: عمه بذار برم..عمه مگه نمیبینی عموم غریبه کسی رو نداره..تا فرمود:"وَاللهِ لا أُفارِقُ عَمِّي" بخدا دست از عموم بر نمیدارم.دیگه دستهای زینبم شل شد عبدالله را رها کرد مثل تیری که از کمان رها بشه دوید به طرف عمو وقتی نگاه کرد دید بدن عمو مجروحه، صورتش پر از خونه..* نه زره دارد و نه خود و نه شمشیر عجب چه کریمانه به معراج دعا می آید خیره شد برق نگاهم به نوک شمشیری بی هوا این لبه ی تیغ کجا می آید ؟ *تا دید داره شمشیر به عمو میزنه این دو تا دستش رو بالا برد جلو شمشیر رو بگیر دستش قطع شد.وقتی این طفل خودش رو روی سینه ی عمو انداخت. گفت: عمو به دادم برس عمو ببین دستم رو قطع کردن نوشتن ابی عبدالله دستش رو بلند کرد نفرینشون کرد. دست خود را سپر حنجر یارم کردم ته گودال سرم باز چه ها می آید *دستی که سپر بشه در یاری ولایت دشمنان ولایت اون دست رو کوتاه میکنن دو تا دست هم کنار نهر علقمه قطع کردن یه دستی هم مدینه وقتی کمر بند علی رو گرفت گفت نمیذارم علی رو ببرید. اون نانجیب صدا زد قنفذ....ای مادر...عبدالله وقتی دستش رو قطع کردن صدا زد یا اماه..* سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین اما قنفذ آنقدر زد انداخت ز پایم که نشد یه سری داره این روضه ی بی بی نمیدونم دقت کردی یا نه؟ هر چی زدنش یه بار نگفت علی.. هر چی زدنش یه ناله نزد. آخه میدونست اگه ناله بزنه جگر علی آتش میگیره..* دلم بهر علی می‌سوخت چون قنفذ مرا میزد نگاه دردناکش بیشتر مرا می داد آزارم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net21-04-403 حیدرزاده.mp3
زمان: حجم: 14.62M
|⇦•ای اشک اول.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج‌ عباس حیدر زاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در احوالات مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی آمده است که به علت پادردی که داشتند نمی‌توانستند پا‌های خود را جمع کنند. به همین علت در اتاقی دیگر پاهایشان را زیر کرسی، به سمتی که رو به مجلس عزا نباشد، دراز می‌کردند و علت این امر را جسارت نشدن به مجلس عزای امام حسین ذکر می‌کردند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
🕊 امام رضا علیه السلام: 🌸کسی که را گرامی بدارد در زمره شهدا خواهد بود🌸 نیت خیر کنید، هرکی به قدر وسعش یه نمکی بپاشه و خودش رو به این جریان عظیم وصل کنه .. ✘ مشارکت از طریقِ ↶ ➠
6273817010150831
(روی شماره کارت بزنید کپی میشه) به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•ای عمو فتح... و توسل به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای عمو فتح نمایان کرده ام دشمنان را همه حیران کرده ام تو که جای پدر من بودی تو که چون تاج سر من بودی بشتاب و تن من پیدا کن برگ سربازی من امضا کن تن بیتاب مرا تاب بده جگرم سوخت به من آب بده پا میکشم بر خاک آخر نا ندارم باید که برخیزم توانش را ندارم یک یک تمام دنده هایم را شکستند آنقدر تا خوردم که دیگر جا ندارم روی تن من دو قبیله جنگ کردند پس حق بده دستی ندارم پا ندارم نام حسن را بردم و هی سنگ خوردم یک صورت سالم اگر حالا ندارم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net030421007.mp3
زمان: حجم: 6.49M
|⇦•ای عمو فتح نمایان.... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حماسه خونین نورستگان وارسته‏ ای چون قاسم بن حسن علیه السلام انسان‏ ها را از لاک غفلت‏ بیرون می‏ آورد. به آنان راه و رسم از خودگذشتگی و فداکاری می ‏آموزد و با ارج نهادن و زنده نگاه داشتن یاد مقدس‏ چنین در خون خفتگان و پرتوافشانی نوجوانانی چون قاسم دلها طراوت یافته و قلب‏ها جرعه‏ه ای روان‏بخشی را دریافت می‏کنند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به نام نامی شیر جمل... و توسل به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به نام نامی شیر جمل به نام حسن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قیام کرده شجاعت به احترام حسن رسیده پرتو نوری ز اوج بامِ حسن کشیده باده ی خود را به سمت جام حسن در این پیاله شرافت به جوش می آید صدای غیرت قاسم به گوش می آید زره به پیکر ابن الکرم عبایش شد طنین سبز حسن جان نوای نایش شد خروش رزم علی بانگ ربّنایش شد بلای ازرق شامی و بچه هایش شد دوباره زنده نموده است یاد حیدر را به چهار ضربه به هم ریخت چهار پيکر را ز هُرم غرّش قاسم گلو به وجد آمد ز آب چشم تر او وضو به وجد آمد ز شربت عسل او سبو به وجد آمد ز رزم بی مثل او عمو به وجد آمد همان دمی که دم تیغ او به ازرق خورد حسین وقت تماشای او چه حظّی برد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net03042105.mp3
زمان: حجم: 7.49M
|⇦•به نام نامی شیر جمل.... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قاسم با این که در دشت کربلا هم چون نگینی در محاصره مخالفان ودشمنان دیانت قرار گرفت. اما با اراده ه‏ای آهنین و مصمم هم چون ‏صلابت کوه زیر اشعه سوزان آفتاب کربلا با لب‏ های تشنه و بدن زخم‏ خورده ایستاد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•عمو‌جان به دادم برس... و توسل به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شب قاسم بن الحسنه، به یاد اون بچه هایی که سیزده، چهارده، پونزده ساله بودن، گفتن میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم، مادره گفت پسر کجا داری میری؟ تو یکی یدونه ی منی، من تو این دنیا فقط یه پسر دارم، چرا میخوای مادرتو تنها بذاری؟ یه نگاه کرد گفت: مادر چقدر کربلا رو دوست داری؟ خیلی عزیز دلم،گفت مادر میرم راه کربلا رو باز کنم، رفت و دیگه نیومد، یاد کنیم همه اشون رو، پدر مادرای شهدا رو هم یاد کنیم. اومد جلو خیمه، صدا زد عموجان اجازه میدی برم میدان؟ یادتون باشه تنها کسی که ابی عبدالله زودی فرمود برو میدان فقط علی اکبر بود. وقتی قاسم گفت: عموجان اجازه میدی؟ حضرت فرمود: تو یادگار برادر منی عزیزم، برگرد قربونت برم. حسین جان! امروز هم ما اومدیم بگیم حسین جان ما هم هستیم. حضرت وقتی اجازه نداد دلش گرفت اومد تو خیمه، زانوها رو بغل گرفت، یه مرتبه مادرش نجمه خاتون صدا زد.. عزیزم سرتو بالا بیار، بابات حسن فکر این شب ها و روزها رو کرده، نامه ای نوشته، فرمود: همچین روزی بده دست قاسم ببره خدمت برادرم، انقدر خوشحال شد نامه رو گرفت، «تو غربت دیدی یه بچه محل رو از دور میبینی اصلا زنده میشی» همچین که اومد مقابل عمو گفت عموجان این نامه ی بابامه، ابی عبدالله همچین که باز کرد دید دستخط داداش حسنشه انقدر گریه کرد. حسن جان دلم برات تنگ شده داداش، کجایی ببینی حسینتو غریب گیر آوردن، تو اونجا سفارش کرده، امامه امام حسینه، حسین جان روز عاشورا من نیستم یاریت کنم، بذار قاسمم عوض من شمشیر بزنه، لباس رزم تنش نشد، با کفن، عمه ها دورشو گرفتن، سوار شد رفت زد تو دل دشمن، گفتن این کیه؟ شروع کرد خودشو معرفی کردن، من نوه ی علی ام، من نوه ی فاطمه ام، من پسر امام حسنم، یه نانجیبی گفت: داغشو به دل مادرش میذارم.اما نتونستن، یک جوری شمشیر زد همه متحیر شدن، برا همین بود یه وقت دیدن ابی عبدالله جلو خیمه دست رو سر گذاشت. آخ دور قاسمو گرفتن، انقدر شمشیر به بدنش زدن، یه وقت دیدن این آقازاده رو زمین افتاد، همونجا صدا زد عموجان! به دادم برس. فقط همینقدر بهتون بگم پاهای قاسم به رکاب نمیرسید. ابی عبدالله وقتی اومد کنار بدن قاسم، دید یه نانجیبی کاکلشو گرفته، حضرت با ضربه ای انداختش کنار، قاسمشو بغل گرفت. شیخ جعفر شوشتری روحش شاد فیض ببره از این روضه، یه گریزی داره، شیخ جعفر شوشتری میگه: پاهاش به رکاب نمی‌رسید اما ابی عبدالله هر کی رو زمین افتاد بغلش کرد، آورد سمت خیمه، وقتی قاسمو بغل کرد بچه ای که پاش به رکاب نمی‌رسید پاهاش رو زمین کشیده میشد، شیخ جعفر میگه: دو تا حالت داره، یا انقدر مصیبت سنگین بود امام حسین با قد خمیده قاسمو برگردوند، یا انقدر بدن زیر سم اسب ها بود....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net