eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88هزار دنبال‌کننده
818 عکس
497 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_netروضه شب پنجم محرم.mp3
زمان: حجم: 19.46M
|⇦•بزم ما را حسن... و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد عطااللهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‌امیرمومنان علی علیه السلام : في تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ در گردش و دگرگونى هاى روزگار است كه گوهر مردان شناخته آيد. چه انسان‌هایی پای کار ‎ایران آمدند با همه‌‌ی تلخکامی‌ها و ریسک‌هایش و چه مدعیانی مهر سکوت بر لبها کوبیدند. 🇮🇷 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای زائر شکسته دل... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ طوری شود که مرا هم دوا کنی سرتا به پای غرق گناه و ضلالتم آقا تویی که با بدی ام خوب تا کنی ای زائر شکسته دل شهر غصه ها کی شود که قسمت من کربلا کنی *خوش به حال زائرهایی که الان نشستن کنار مرقد شریف امام حسین‌ ع یا بعضیا الان تو بین الحرمین دارن نگاه به پرچم بالای گنبد می‌کنند دونه دونه اشکاشون از چشم‌هاشون جاری میشه ما هم دلمون تنگ شده آقا ..* کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا این دل تنگم غصه‌ها دارد گویا میل به کربلا دارد کربلا کربلا کربلا کربلا حال و روزش با نوای عشق بهتر می‌شود هر که چشمش در میان روضه‌ها تر می‌شود این دل سنگم که جای خود شنیدم از کسی ریگ های دشت با نام تو گوهر می‌شود مگه میشه دل سنگم باشه اسم امام حسین رو بیاری نرم نشه ؟ حسین جان اسم توچیه که چیکار میکنه خاک رو شمش و طلا می‌کنه* نوکری پستم ولی دلخوشم از اینکه من روزگارم با غلامی شما سر می‌شود *خیلی خوشحالم که اسم منم غلام حسینه خدا را شکر کنید امام حسین یه کاری بهتون داده شدید سیاه لشکر امام حسین، منی که اصلا هیچ کاری هم بلد نباشم آخه از این جنس رفقا کربلا زیاد بودند اومد یکم سن و سالی هم ازش گذشته بود گفت: آقا من جنگ بلد نیستم اهل جنگ و کارزار نیستم می‌تونم با هات باشم منم تو خیمه گاه شما بمونم منو ردم نکنید برم شهرم می‌خوام عاقبت بخیر بشم. حضرت نگاش کرد گفت: بمونه می‌خوام بگم امام حسین‌ رد نمیکنه یه لحظه فکر کرد پیش خودش گفت آقا من یه کار بلدم حضرت فرمود: چه کار بلدی؟ گفت جنگ بلد نیستم آقا من قصه گویی بلدم اگر اجازه بدی شب ها برای بچه‌هات قصه بخونم. امام حسین حتی این قصه گو هم رد نکرد اومد تو خیمه امام حسین برا این دختر کوچولوها می‌شستن این پیرمرده براشون قصه تعریف می‌کرد کربلا. اینی که میگن امام حسین صورت به صورت غلامش گذاشت اون جون نیست ،جون ماجراش یه چیز دیگه هست این همون غلامه هست که بعدکه همه که رفتن اینم زد به دل لشکر که میگن امام حسین اومد صورتی که به صورت علی اکبر گذاشته بود رو صورت این هم گذاشت..* از شما دورم ولی شب‌های جمعه این دلم می‌پرد تا صحن تو مثل کبوتر می‌شود با نوای یا حسین و ذکر شور یا حسن دل اسیر نام های دو برادر می‌شود اول اجازه می‌دید بریم کربلا بعد اسم امام حسن و قاسمش رو بیاریم می‌دونید چرا میگم اولویت با کربلا به خاطر اینکه الان مادرش رسيده کربلا کنار گودال هی صدا می‌زنند یا بنی..* از راه می‌آید بانویی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده مادرها ببخشن بابا سخته یه مادر هر شب جمعه این رگ‌های بریده رو می‌بینه..میگن مادر یکی از مدافعین حرم رو برده بودن منطقه محل شهادت پسرش رو بهش نشون داده بودن از حال رفته بود تازه بدن بچه اشو ندیده بود..تکه تکه مقطع الاعضا است نه فقط گفتن این محل شهادت پسرته مادرش غش کرده بود اما این مادر با همه ی مادرهای عالم فرق داره* فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدربیاید بازوی زهرا بگیرد *علی میاد بازوی زهرا رو گرفته خانمم بیا بریم کنار گودال قتلگاه حالا امشب شب جمعه رسیده است انبیا پشتشون روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد بمیرم برای حسین که مادر ندارد یک جای سالم در بدن آخر ندارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ‏ عَلَى‏ هَامَتِهِ‏"یعنی سلام به قاسمی که شمشیر به فرقش خورد دیگه نتونست رو مرکب دووم بیاره. امشب شب یتیم نوازی این آقا دید شب عاشورا عموش داره خطبه می‌خونه. حضرت با همه حرف زد اصحاب همه نشستن امام چهره به چهره نگاه می‌کرد هرکی هرچی می‌پرسید پاسخ می‌داد قاسم بلند شد عمو اجازه دارم یه چیزی بپرسم آیا فردا منم کشته می‌شم؟ آقا سوالشونو اینجوری پاسخ داد جوونا آقا اول فرمودن: بگو ببینم مرگ در نظر تو چگونه است؟ این که تو داری میگی من فردا کشته میشم چرا امام حسین پرسید می‌خواد در تاریخ ثبت بشه رغبت قاسم به شهادت چه طوریه.. تا اینو گفت با عجله گفت:" اهلی من العسل" به خودت قسم از عسل هم برام شیرین‌تره تا اینو شنید ابی عبدالله فرمود: آری قاسم انقدری بگم علی اصغرم هم می‌کشن نه تنها تو علی اصغرم هم می‌کشند. این جای روایت سخته تا اینو شنید جا خورد گفت: یعنی عمو میگه علی اصغر یعنی اینا تا خیمه ما میان؟ آری قاسم این‌ها تا خیمه‌گاه ما میان. رسید عاشورا دید حسین از جلوی خیمه هی میره میاد لشکر نگاه می‌کنه اهل حرم رو نگاه می‌کنه فهمید اومد به مادرش گفت، گفت مادر عموم دیگه بعد علی اکبر قرار نداره داغ جوون دیده من هم دیگه بعد از علی اکبر نمی‌تونم دووم بیارم بذار برم عموم غریبه. نجمه یه دسته گلی مثل قاسم پرورش داده بود برا همین روزها آمادش کرد آره عزیز دلم الان وقتشه راه افتاد خوشحال رسید جلوی خیمه عمو جان بعضیا میگن چون کنار ابی عبدالله این بچه‌ها بزرگ شده بودن پدر صدا می‌زدن یا ابتا بعضیا میگن صدا زد السلام علیک یا عما عمو سلام بر شما آقا دید این قاسم دیگه قاسم لحظه پیش ساعت پیش نیست. این اصلاً از رنگ و روش اشتیاقه شهادت معلومه. حضرت بغلش کرد حالا همه دارن نگاهشون می‌کنن میگن امام حسین هی نگاش می‌کرد.گریه می‌کرد هی به سینه می‌چسبوند گریه می‌کرد اون قدری که در لهوف سید ابن طاووس آورده "وغشی علیهما "دوتاشون غش کردند. فرمود: اجازه نمیدم فردای قیامت چه جور تو چشم حسنم نگاه کنم برگرد دورت بگردم مادرت تنهاست. اومد تو خیمه نشست زانوهاش بغل گرفت یه جوری که نجمه دلش سوخت قاسم دورت بگردم مادر چرا اینجوری زانوهاتو بغل گرفتی؟ چرا اینجوری غم گرفتت پسرم؟ بلند شو دورت بگردم بلندشو گفت: دیدی عمو دست رد به سینه ام زد. یا امام حس سفارش مارو به ابی عبدالله بکن. فقط امام حسن اون سفارشو به قاسم داد.گفت: دورت بگردم صبر کن دستنویس بابات حسن اینجا برای تو رهگشاست بگو یا کریم اهل بیت امشب برات منم بده، دست خالیم آقا،گرفتارم آقا. قاسم یه وقت دید باباش نوشته "بسم الله الرحمن الرحیم من الغریبه الی الغریب" از غریب به غریب دوتامونم غریبیم داداش زبون حال دارم میگم ها شاید اینجا قاسم نگاه به نامه کرده باشه تکلیف که امام حسن روشن کرد تو وصیتش برای قاسم اما شاید می‌خواست بگه قاسم یه روزی میرسه اونجا داداشم به یه سیزده ساله تکیه می‌کنه. امام حسین بعد علی اکبر دیگه اون امام حسین نشد باید کمکش کرد دست نویس باباشو آورد انقدره خوشحاله می‌دود بال پرواز پیدا کرده رسید دوباره جلوی خیمه. مگه نگفتم نیا چرا دوباره برگشتی عمو ؟دستشو انداخت گردن عمو حسین، ببین چی برات آوردم ابی عبدالله نگاه کرد. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *یه نگاه به این دستنویس انداخت دید این دست خط داداشه.. اینجا میگم شاید یاد اون قباله ی فدک افتاد، یاد حسن افتاد. دستش تو دست مادرش رفتن قباله فدک رو بگیرن. اما وقتی برگشتن قباله پاره شد، صورت مادر ورم کرد، چادر پاره پاره شد، دیگه دست مادر تو دست برادر... قاسم دل منو بردی مدینه باشه پسرم برو اما صبر کن چون علی اکبر وقتی می‌خواست وداع کنه فرمود: برو از خیمه خداحافظی کن. اما قاسم رو نگه داشت. گفت: اهل خیمه بیاید یتیم نوازی کنید پسر داداشم داره میره. زینبم عمامه داداشمو بیار.چرا عمامه چرا خود نداشت؟ چرا کفن چرا زره نداشت؟ آی قربون قد و بالات برم هرچی عمه جانش گشت به قد و بالاش زره اندازه نبود. حبیب بن مسلم روایتگر جنگه نزدیکه صحنه‌ها بود می‌نوشت میگه یه وقت دیدم گرد و خاک افتاد یه آقایی "فوقع صدره علی صدره" سینه قاسم به سینه اش گذاشت نگاش کردم دیدم عموش حسینه.. انقدر قشنگ جنگید تا وارد میدان شد دیدن هیچ جوره حریف قاسم نمیشن نانجیب‌ها یه کوچه باز کردن سنگ بارون کردن آقا رو اسم کوچه اومد.یاد کوچه مدینه افتادم آخه باباش حسن خیلی خاطره بدی از کوچه داشت سادات ببخشن گفت عمو اگه نذاری برم دق میکنم میدونی چرا؟ گفت بابام دید مادرش رو زدن، من تحمل ندارم دست رو مادرم بلند کنن.* مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره‌ای زد به مادرم به غرورم بر خورد ایستادم به نوک پنجه پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه شب ششم.mp3
زمان: حجم: 29.4M
|⇦•ای زائر شکسته دل... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد عطااللهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شهید جاویدالاثر حاج‌ احمد متوسلیان🌹 ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد هرکس مرد این راه است، بسم الله؛ هرکس نیست خداحافظ.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همان علّتی که کشتی تایتانیک را غرق کرد؛ هم می‌تواند اسرائیل را نابود کند، ✘ هم ما را ‼️ 📌پیشنهاد دانلود منبع :گزیده ای از مبحث استغاثه_۳۰ خرداد ۱۴۰۴ @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•تیری رسید و حنجر تو ... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این جمعه هم نیامد و با گریه سر کنم باید در این فراق شبم را سحر کنم آخر نمی‌ می‌شود که فقط کنج خلوتی زانو بغل ز دوری او دیده‌ تر کنم *مولا جانم! شب هفتم محرم، شب قحطی آب تو خیمه های ابی عبدالله..* یک بار هم نشد که دمی رخصتم دهد * مگه علی بن مهزیاری دعوتت کنن به خیمه مگر سید بحرالعلومی تو سرداب مسجد سهله امام زمان از پشت سر صداش می‌کنه سید جان بعد در آغوش میکشه سید بحرالعلومو.. کدوم یکی از اینا هستی؟ بگو آقا جان در عالم رویا و آرزوی خودم میگم کاش یه بارم تو خیمه تو جا بشم یه گوشه‌ای از خیام شما منم راه بدید..* یک بارهم نشد که دمی رخصتم دهد تا از کنار خیمه ی سبزش گذر کنم یا که به صحن مسجد سهله ببینمش یک عمر روشن است این دلم از یک نظر کنم *خوشا بحال اونایی که شب هفتم محرم الان کربلا دارند تو حرم امام حسین برا علی اصغر گریه می کنن، برا مظلومیت سیدالشهدا داد می زنن، برا غربت خانم رباب ضجه می‌زنن، عیبی نداره الان کربلا همین جا تو همین حسینیه ست نمی‌دونم مادرا بچه شیرخواری بغلشون هست یا نه امشب روضه‌مون رو با همین بچه شیرخواره‌ها کربلا کنیم.. امام صادق علیه السلام دید کمیت وارد شد. کمیت مداح بود. شاعر اهل بیت علیهم السلام بود. تا امام صادق دید کمیت اومده فرمود: درس امروز تعطیله کمیت امروز برای ما روضه بخونه کمیت شروع کرد روضه خوندن حضرت دستور داد زنان پشت پرده بشینن چی شد یه دفعه یه خانمی از پشت پرده بچه شیرخواره داد بغل امام صادق کلا بهم ریخت جلسه‌ی روضه ی امام صادق علیه السلام دیدن امام صادق به پهنای صورت گریه می‌کنن فرمود: جد ما حسین مظلوم بود کربلا اما مظلوم‌تر از جدم علی اصغره..آخه زبان سخن نداشت.اگه تشنه میشی میگی برات آب بیارن حرف میزنی میگی تشنمه. اما کربلا فقط این بچه گریه کرد. با اشکش به همه فهموند من تشنمه گفت علی اصغرم...* خندیدی و شکستم و عالم خراب شد *میگن اون لحظه که سه شعبه اصابت کرد به گلو یه تبسمی به بابا‌کرد و تمام..* خندیدی و شکستم و عالم خراب شد سهم تمام ثانیه‌ها اضطراب شد تیری رسید و حنجر تو آتش گرفت از آتش گلوی تو قلبم کباب شد تیری رسید و هستی من را به باد داد گفتم که آب، تیر برایم جواب شد *من آب خواستم ازتون شما تیر دادید.. خدا هیچ مردی رو اینجوری شرمنده نکنه عبا رو که کشید رو صورت علی اصغرش آخه قد بچه شیرخواره مگه چقدره ولی تیر سه شعبه بلندتر از قد علیه.. ابی عبدالله دید اگر بخواد تیر و در بیاره سر جدا می‌شه مگه چقده سر بچه شیرخواره ..ای حسین..* از بین قتلگاه به تو تا بین خیمه ها * بیچاره کرده امام حسین و علی اصغر می‌دونی چرا آخه هی چند قدم می‌رفت سمت خیمه دوباره برمیگشت* از بین قتلگاه تو تا بین خیمه‌ها ذکر لبم بریده بریده رباب شد *هی صدا می‌زد جواب ربابو چی بدم.. پسرم پسرم ..حالا برگردیم خیمه خواستم فقط حال امام حسین رو بهت نشون بدم.. شب هفتم که آبو بستن علی اکبر و قمر بنی هاشم جنگیدن رفتن آب آوردن اینجور نبود که آب قطع شد ولی اینا جنگیدن برا آب. مثل الان میبینی بچه های غزه رو می جنگن تا بتونن آذوقه بگیرن تشنه گرسنه الان حقیقتاً تو دوره آخرالزمان هم همین شده یعنی خیمه‌ی امام حسین و خیمه ی شمرش و خیمه ی عمران سعد. اینا رفتن آب آوردن شب عاشورا دیگه تموم شد. دیگه از اینجا روایت می‌خوام از دختر امام حسین سکینه سلام الله علیه میگه آب تو خیمه ما تموم شد دیگه روم نمی‌شد به بابام بگم تشنمه.. دیگه روم نمی‌شد برم خیمه‌ی بابام بگم بابا مشک آبمون خالیه.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چیکار کرد؟ میگه اومدم دم خیمه ی عمه جانم زینب گفتم شاید تو خیمه‌ی عمه‌ ام یکم آب مونده باشه میگه اومدم تو خیمه عمه ام زینب پرده خیمه رو زدم یه صحنه دیدم خودم خجالت کشیدم اومدم حرف بزنم حرفم تو گلوم خشک شد. دیدم عمه ام علی اصغرو رو گرفته رو دست هی صدا میزنه "یاابن اخی صبر صبرا اصبری" صبر کن علی اصغرم می‌دونم تشنته..حالا شاید بعضیا بگن چرا بغل عمه اش بوده آخه مادر خسته شد از بس این بچه رو بغل گرفت. هی لالای خوند هی بچه رو بغل گرفت آروم نمیشه.. آخ بمیرم اینا شب عاشورا رو گذروندن رسید به ظهر عاشورا. روایت میگه این بچه انقدر پژمرده بود سیاهی چشمش رفت هی بیهوش می‌شد به هوش میومد رباب هی به سینه می‌چسبوند علی پسرم بیدار شد مادرت دق می‌کنه. تا نمردم علی چشاتو وا کن پسرم دق نده مادرتو..* لالا لالا منو نکن خونه خراب چیزی نمونده عمو جون بیاره آب بابات رفته به یاری آب‌آورش اما داره میاد چراخمیده کمرش اون باباته داره میاد *چرا دست به کمر گذاشته یه چیزایی فهمید فهمید دیگه امیدش ناامید شده دیگه ابالفضل هم به خیمه نیومد تا فهمید دیگه عباس هم کشتن اومد بیرون خیمه داد زد* علیم داره میزنه دست و پا بچه‌ام داره می‌میره ای خدا لالایی یکم دیگه دووم بیار لالایی دندون روی جیگر بزار «آروم بخواب لالایی ..» * سید الشهدا وسط میدون بود داشت خطبه می‌خوند، داشت صدا می‌زد. می خواست امام حسین دست اینا رو بگیره اینا بیمعرفتا نفهمیدن وقتی صدا زد هل من ناصر ینصرونی نه اینکه امام حسین تمام هستی تحت عنایتشه مگه امام بیچاره میشه نه امام بیچاره نمیشه امام میخواست دست اونا رو بگیره گفت کسی هست که من کمکش کنم؟ اما اونا نفهمیدن اما یه جمله داره توی خطبه عجیبه گفت"هل‌ من ضابه یظبه حرم رسول الله" آیا کسی هست دفاع کنه از حرم پیغمبر. حرم بی سرپناه شده، حرم دیگه علمدار نداره، حرم حبیب نداره، حرم زهیر نداره، حرم مسلم نداره، دونه دونه رو گفته کسی هست از این حرم پیغمبر دفاع کنه ؟* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *یه وقت شنید صدا شیون زنا از حرم بلند شد یعنی غیرتشون قبول نکرد ببینن حسین بی‌کس شده حسین یار و یاوری نداره زنا فریاد زدن ابی عبدالله برگشت دید اهل بیتش بیرون خیمه ان یه صحنه‌ای دیده جان عالم فدا حسین جیگرش آتیش گرفت دید جلوتر از همه زینب شیرخواره رو، رو دست گرفته همه پشت سر زینب یعنی حسین داداش ، همه ی حرف حرم اینه علی داره می‌میره، خیمه دیگه آب نداره، یه کاری کن مادرش داره دق می‌کنه. رباب از خجالت جلوتر نیومده زینب این بچه رو داد دست ابی عبدالله حضرت فرمود: من خودم می‌برم خودم سیرابش می‌کنم. اونا با من سر جنگ دارن بچه شیرخواره ام که گناه نداره آقایان امام حسینی که عالم بهش رو میزنه، امام حسینی که همه منتشو می‌کشن، اومد از یه مشت نامروت منت کشید تاریخ می‌نویسه فرمود: "منو علی ابن المصطفی" به من بچه پیغمبر منت بزارید آبم بخوره می‌میره فقط قول دادم این بچه رو سیرابش کنم مادرش تو خیمه منتظره این جام باز امام حسین خواست دست اینا رو بگیره. میدونی چیکار کردن مشکا رو آوردن بالا نشون امام حسین دادن این مشکا رو برگردوندن آب جلوی امام حسین ریختن گفتن آقا داد می‌زنی میگی تشنمه ما آب داریم به تو نمی دیم. من میگم شاید اونجا سیدالشهدا عبا رو کشید رو صورت علی که نبینه. علی حسرت آبه پسرم تو نبین آبو..بچه رو برداشت زیر عبا برد اومد سمت خیمه چند قدم برگشت دید نه نمی‌تونه روی برگشتن به خیمه رو نداره جواب مادرشو چی بده دوباره برگشت. روایت میگه اینجا متحیره حیرونه تا حالا امام حسین کسی اینجوری ندیده بود هی می‌رفت برمی‌گشت می‌رفت برمی‌گشت. دید نه اونی که جلو خیمه ایستاده زیر آفتاب ربابه اگه بره دق می‌کنه بیچاره میشه لذا رفت دور زد خیمه رو پشت خیمه ها نشست قنداقه رو گذاشت دل خاک...* ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت رفتی و رفت خنده ز لب‌های مادرت یک تیر بوسه‌ات زد و شد روز من سیاه حالا چه کرد بین سفر نیزه ها با سرت *کی خبر به رباب داده به سر زنون اومد پشت خیمه‌ها صدا می‌زنه حسین جان! بزار یه بار دیگه بچه‌مو ببینم. حسین جان بزار یه بار دیگه گلوی بچه‌مو ببوسم آخ خدا برای هیچ مادری نیاره این صحنه رو زنا دست ربابو گرفته بودن از بس چنگ به صورت میزد آوردنش کنار مزار علی اصغر یه نگاه کرد دید گوش تا گوش که میگن یعنی سر به پوست آویزون بود چیزی نمونده بود از این فقط خم شد آروم گلو رو بوسید..* هرکس که دید راس تو بر روی نیزه ها آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت *وقتی بوسیدیم گلوی ریش ریش شده را زینب با اصرار رباب و برگردوند صدا زد حسین خاک بریز روی این بدن مادرش داره میمیره * اورک ملکِ ویرانده الله خیالی پریشانده الله سوسوزو اغلوم اخلانده الله آدامسیز ربابم ای وای بغاضی یارالی بالام وای دوشدی سینه امده آرالی بالام وای تِز گل ربابی مارالی بالام وای «لای لای بالام لای...» *گذشت تموم شد داشتن محملا رو می‌بردن فردای عاشورا یه کاروان عصر یازدهم داشت حرکت می‌کرد یه وقت دیدن از بین یه محملی صدا ناله زنانه بلند شد. زینب سلام الله علیها بررسی کرد دید این ناله از محمل رباب بلند شده..عروس مادرم چرا گریه می کنی گفت بی‌بی جان دیشب یکم آب خوردم بعد ساعت ها تشنگی آبو باز کردن یکم آب خوردم امروز می‌بینم شیر دارم ولی علی ندارم الان دلم تنگ شده برا علی اصغرم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه شب هفتم.mp3
زمان: حجم: 28.51M
|⇦•تیری رسید و حنجر تو... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد عطااللهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ و اون وعده‌یِ صادقِ نهایی ای که خدا وعده‌شو داده اینه که : خلافتِ رویِ زمین، در نهایت از آنِ مستضعفینه و همین مستضعفان‌اند که قراره زمام‌دارِ واقعِی زمین رو داشته باشن ! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net