|⇦•تماشات میکنم با اشک...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تماشات میکنم با اشک اگه پلکای من واشه
تو با سر اومدی گفتی رقیه سختشه پاشه
دیگه چیزی نمونده که بگم زیباترم این تو
قشنگی قد دختر،به موهاشه،به موهاشه
یتیما هی کتک خوردن همه هم بازیام مردن
منم حالا و اون دختر که گوشواره ام رو گوشاشه
تموم نون و خرماشون،که سهم نیزه داراشد
نشونم داد عمه،گفت دنیا مال باباشه
از اون شب بین اون صحرا دوتا دندونام افتادن
نشه باز گم بشم عمه دوباره زجر پیداشه
آخ،عمه جان!
ندیدی پیش اون ناقه گرفت از مو بلندم کرد
اخه بچه نمیتونه سوار ناقه تنهاشه
مگه من مرده بودم که لبات و خیزرون بوسید
حالا میبوسمت اما اگه با تو لبی باشه
سرت شرط قمارش
شراب اما کنارش بود
که عمه داد میزد که
بزن ما رو بزن باشه
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net4_5983368538339940575.mp3
زمان:
حجم:
13.83M
|⇦•تماشات میکنم با اشک...
# روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمحمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هان ای دختر خورشید! تو خرابه نشین نیستی. اینک عرش را به پاس قدوم تو مفروش کرده اند. پای بگذار! بالِ تمامِ ملایک برای گام گذاشتنت در خویش نمی گنجد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•امشب برایت دخترت...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج وحید گلستانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین....
وقتی ندارم سر پناهی غیر از اینجا
دستم به دامانت نکش از دست من دامن
*کجا رو داریم غیر از خیمه آقا ابی عبدالله
کجا رو داریم غیر از خیمه حضرت زهرا و بچه هاشون..*
شأنی برای خویش قائل نیستم
اصلا من کی ام؟
خُب نوکرانی بهتر از من داری
اما من پیدا نخواهم کرد بهتر از تو آقایی
تنها تو را دارم حسیــــن از دار دنیا من
خوب و بدِ عالم به زیر پرچمت جمع اند
هستن میان گریه کن های تو، حتی من
مانند حر که عاقبت او را بغل کردی
وا میکنی آغوش خود را، میرسم تا من
*همه ما رو حسین بغل گرفته خبر نداریم
عجب آغوش گرمی.اما بمیرم حسرت این آغوش به دل یه سه ساله موند..گفت بابا!..*
آغوش تو کجا این سر بابا
یکم بخند لحظه ی آخره بابا
مولای من ...!
از دوستی با غیر تو خیری نمیبینم
تنها تو هستی که رفاقت میکنی بامن
سرمایه ای دارم اگر قطعا خودت هستی
اصلا؟ که را دارم به جزِ اولادِ زهرا، من؟
کِی رو زدم چیزی طلب کردم به جز اینکه
سالی فقط یک کربلا دارم تمنّا من
*امروز کربلای مارو امضا بزن واسطه مون یه سه ساله است کافیه واسه بابا یکم ناز کنه کار هممون راه میفته..*
امشب برایت دخترت مرثیه میخواند
آزرده شد روحم همانند تو بابا، من
گفت بابای من....!
آنکه سرش پی در پی افتاد از نوک نی،تو
آنکه کنار نیزه ات افتاده از پا، من
ماهِ کبود من بیا تا صبح بشماریم
تو بیشتر از شمر سیلی خورده ای یا من
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
راستی دختری که آن کوچه از
کتکِ سیر خوردم از بابا
دست خودم نبود یدفعه پیر شدم
از خواب که پا شدم دیدم اسیر شدم
*آخه گفت...!*
خواب بودم یه خرده بد بیدار شدم
یکی داشت نعره میزد بیدار شدم
رو سرم دست میکشیدی پا بشم
بعدِ تو هی با لگد بیدار میشم
دست خودم که نیست خرابه مال من
بچه هاشون, بابا عمه رو میزنن
دست میندازن منو...
میگن میریم برات
گوشواره میخریم
دست میندازن منو میون بازار
دست میندازن منو توی خرابه
دست میزنن بابا همش به روسریم
*آخی چه دخترِ نازی بابا نداری؟ بابات کجاست چرا لباسات پاره است؟؟ *
دست میندازن منو میون بازار
دست میندازن منو توی خرابه
میگن آروم بازی کنیم تو کوچه
بابای این دختر رو نیزه خوابه
چشماتو وا کن و دخترتو ببین
تو صورتم بابا مادرتو ببین
دیگه نمیشه که مشکل و حل کنی
دست نداری تا منو بغل کنی
*بعد اینهمه مدت اومدی نه دست نه پا..*
دست تو که نبود
دستم شکسته است
دست یهود شده
یه جوری زجر زده
که حتی دستهای
خودش کبود شده
«دست عدو بزرگتر از صورت من است»
دستم نمیرسید بابا تا نیزه
زد نیزه دار رو دست من با نیزه
دست کدومشون تو رو کبود کرد
دستای خیزرون بوده یا نیزه
من که درگیر توام غیر تو گیری ندارم
اگه تو پیشم باشی درد اسیری ندارم
من دیگه بزرگ شدم نشون به این نشونی که
بعد تو دیگه بابا دندون شیری ندارم
وضع ما رو میبینه هرکی از اینجا رد میشه
نمیخوام گریه کنم برایِ عمه بد میشه
شنیدم زجر اومده
حرفمو آروم میزنم
نکنه نشونی خرابه رو بلد بشه
مشکل از چشام که نیست
نمیبینه نیمه شبه
من میخوام ببوسمت
مشکل ما زخم لبه
معلوم کار یکی فقط نبوده بابا جون
چقدر رگهایِ حنجر تو نامرتبه
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_وحید_گلستانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج وحید گلستانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفت بابا..!
بعد رفتن تو مهربون من
خواهرت میشد بلا گردون من
میشینم با دندونام قصه میگم
یکی بود یکی نبود دندون من
زخمهای سرت منو پیر میکنه
آیه های موت و تفسیر میکنه
دست نبردم تو موهات درد نکشی
توموهای سوخته دست گیر میکنه
بین موهام سوره فجرو نگاه
سه ساله دخترتم اجرو نگاه
دنبال موهام روی سرم نگرد
لابه لای پنجه ی زجرو نگاه
این پهلو ناقص، این بازو بی حس ای بابا...
مارو گردوندن مجلس به مجلس ای بابا..
باصورتم...چیکار کنم
بهم بگین فقط کجا....فرار کنم
چهجوری دست به موم زدن
منو درست جلو سر عموم زدن
گفت بابا..!
رسیده آخرِ کارم بابایی
*دیگه داره رمق رقیه هی میره..یه لحظه میتونی تصور کنی این بچه سر بابا رو گرفته تو بغل هی داره رمق از بدنش میره*
رسیده آخر کارم بابایی
پُرِ پاییزه بهارم بابایی
هرچقدر دلت میخواد آیه بخون
من که خیزرون ندارم بابایی
رنج و عذاب شد
خبر داری چیا تو مجلس شراب شد
وقتی که با چوب زدنت دلم کباب شد
بگو یه چیزی
به اون که داشت تو بزمِ مِی چشای هیزی
نشون میداد سکینه رو....
نزدیک بود امروز
کنیز خونه ای شم
دیگه آروم نمیشم
من دیگه اون رقیه که
نرفته بود بازار شام نمیشم
من دیگه اون دختری که
ندیده بود بزم حــــــرام نمیشم...
«من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه»
«بابا! مگر که تشت زر و چوب خیزران کم بود
که بعد چند دقیقه شراب آوردن»
تو رو میزدن به قصد ثواب
منو میزدن تو بزم شراب
تو بزم شراب...
شد آستین پاره برا من حجاب
نشست حرمله روبروی رباب
*حسیــــــــــن جــــــــــانم..سیدالمظلوم
سیدالغریب..رحم الله من ناداه یا حسین...*
رسمه به والله تو ماها ناز یتیم رو میخرن دختر یتیم که ناز کنه براش عروسک میخرن
اما بگم ز شامی ها با ماها خیلی فرق دارن
دختر یتیم گریه کنه سر باباشو میبرن
تو خرابه تشییع چطوری بود زینب یه گوشه نشسته بود این بدنو تو دست گرفته بود
یطرف رباب نشسته بود...تا حالا تشییع جنازه نشسته دیده بودین..دست به دست میچرخوندن و گریه میکردن رسید به قسمت سخت کار کی خاک بریزه؟هر کی مشت شو پر میکرد یاد ابی عبدالله میفتاد بالا سر علی اصغر وقتی میخواست روی علی اصغر خاک بریزه میگفت زینب هنوز چشاش بازه..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_وحید_گلستانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net-5995530621053296896_261553136307932.mp3
زمان:
حجم:
36.78M
|⇦•امشب برایت دخترت...
# روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج وحید گلستانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رقیه... رقیه کوچک! ای یادگار تازیانه های نینوا و سیل سیلی کربلا ! دست های کوچکت هنوز بوی نوازش های پدر را می داد، و نگاه های معصوم و چشمان خسته ات، نور امید را به قلب عمه می تاباند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•خورشید من آمدی شبانه...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چه اشک هاکه چکیده به پای آمدنت
بیا که جان من آقا فدای آمدنت
ازاینکه با عملم “تَحبس الدعا” شده ام
نمی رسد به اجابت دعای آمدنت
پس از هزار و صد و چند سال غیبت باز
به سر نیامده این ماجرای آمدنت
به سینه شوق تو دارم غریبِ بی یاور
بگو چه کار کنم من برای آمدنت
گذشت عمرم و شد پیر نوکرت آقا
در انتظار فرج جمعه های آمدنت
*فقط سوال یه من امشب شب سوم از خودم و همه شماها اینه که چقدر منتظر امام زمانت هستی چقدر برای اومدنش اشک میریزی چقدر براش دعا میکنی در طول روز چند بار صداش میزنی از خودم این سوال را میکنم شرمنده میشم سرمو پایین میاندازم چقدر نگاهت به دره تا آقات بیاد چقدر دعا میکنی تا آقا بیاد چقدر منتظرشی تا آقا بیاد اگر همه انتظارها را رو هم جمع کنی به یه لحظه انتظار رقیه نمیرسه همش نگاهش بود باباش کی میاد کی میاد کی میاد سوال میکرد عمه بابا کی میاد ؟گوشه خرابه اون شبی که بیدار شد گریه میکرد هرچی بهش اصرار کردند چی میخوای گرسنته؟ گفت نه عمه، تشنهای؟ نه عمه عمه چی میخوای؟ آهسته کنار گوش عمه گفت عمه بابا میخوام..*
اکنون که نیامد ز سفر ماه منیرم
خوب است در این گوشه ویرانه بمیرم
از من نکشد ناز کسی چون که اسیرم
*جان حضرت رقیه اگر همین الان یه دختر سه چهار ساله بیاد تو مجلس به شما بگن این بابا نداره یتیمه چه جوری احترامش میکنید چه جوری نوازشش میکنید؟.*
بابا بابا بابا بابا بابا...
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را پدر جان
اینطور بریده ناشیانه؟
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
اما بابا!
رفتم وسط شرابخواران
کت بسته به زور تازیانه
در راه شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت من کمانه
از خاطر من نمیرود نه
آن ضربهٔ چوب وحشیانه
دیگر ز سفر بدم میآید
کی میبریم پدر به خانه
در این سه ساله مرا یک مسافرت بردی
من از خرابه تو از تشت سر درآوردی
بابا جون من سلام
اومدی به دیدنم گوشه ویرانه شام
بابا جون من سلام
ببین از خار مغیلان آبله زده پاهام
از سفر خوش اومدی بابایی
شدی مهمون رو دست دخترت
مگه گوشه تنور بودی بابا
یکمی سوخته بابا موی سرت من فدای سر تو
صورتم کبوده مثل صورت مادر تو
خیمهها سوخته شد و گوشوارم را ربودند شبیه انگشتر تو
بابایی از شهر کوفه تا به شام
میزدند سنگها از رو پشت بام
سیلی میزدن گل سه سالتو
هر جایی که گفتم بابام میخوام
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*فرمودند سر بریده بابا را نشناخت چرا سر را نشناخت تا حالا از خودت سوال کردی چرا سر بابا را نشناخت بعضیها میگن به وضع سر هم ریخته بود پیشانی شکسته بود لبها چوب خورده بود مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه؟ یه دختر تو کربلا بدن بابا را نشناخت حق داشت نشناسه چون بدن را یا از سر میشناسند یا از لباس میشناسند. وقتی که اومد دید نه سر داره نه لباس داره صدا زد عمه جان این بدن کیه؟ گفت عمه جان این بدن بابات حسینه حق داشت سکینه نشناسه..اما سه ساله سر بابا را نشناسه خیلی حرفه اما نگاه کرد سر را نشناخت بعضیا میگن سر پیشانی شکسته بود. لبها چوب خورده بود. خدا رحمت کند حضرت آیت الله شیخ حسن آقا تهرانی را ایشون خودش برا من نقل میکرد اوایل انقلاب حاکم شرع بود میگفت یه روز زنگ زدن خونه ما این دختر ۵ سالهام گوشی رو برداشت منافقین به این دختر گفتن میخوایم بیایم بابایت رو بکشیم این دختر پشت گوشی دستش لرزید خورد. زمین یک هفته نکشید دق کرد مرد فقط به این دختر گفتند میخوایم بیایم باباتو بکشیم.. حالا بیا ببین سر بریده بابا را جلوی دختر ..*
خیلی دیر اومدی دیره
دخترت داره میمیره
رمقی نداره دستاش
سرتو بغل بگیره
*میگن سر بابا رو نشناختی بعضیا یه علت دیگهای نقل میکنند میگن از شدت سیلی که به رقیه زدند دیگه چشماش تار میدید. آخه دست سنگین و صورت سه ساله شاید این درستتر باشه آخه یه سیلی مدینه زدند.انقدر دست سنگین بود چشم مادر سرخ شد گوشواره شکست حالا من از شما سوال میکنم سیلی با صورت دختر سه ساله چه میکنه؟ با ناله جواب بده بگو یا حسین ..*
بابا بابا بابا بابا بابا..!
بابا کبودیهای تنم را تو دیدهای
لکنت زبان گرفتن من را شنیدهای
عمه به وقت پا شدنم گریه میکند
چیزی مگر ز مادرتان ارث بردهام
حالا گرفتهام که چهها مادرت کشید
از درد استخوان کمر جان سپردهام
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net03) روضه، حاج عباس حیدرزاده.mp3
زمان:
حجم:
45.96M
|⇦•خورشید من آمدی شبانه...
# روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را پدر جان
اینطور بریده ناشیانه؟
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•ورمکرده چشمام...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج امیر کرمانشاهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ورم کرده چشمام باورت میشه
چرا قربونت برم مگه چی شده
کتک خوردم تو شام باورت میشه
گرسنه ام این ایام باورت میشه
* از همون شب اول که اومدی روضه برگشتی رفتی خونت مادرت اومده استقبالت. خسته نباشی پسرم الهی از جوونیت خیر ببینی از این حرفایی که هممون شنیدیم و این حس ها رو دریافت کردیم آخر میبینی مادرت یه سفره برات پهن میکنه یه غذا جلوت میزاره با همه غذاها فرق میکنه میگه ننه بخور جون بگیری گریه کردی..*
ورم کرده چشمام باورت میشه
کتک خوردم تو شام باورت میشه
گرسنه ام این ایام باورت میشه
ببین که زخم پام باورت میشه
باورت نمیشه که خوردم از ناقه زمین
مثل مادرت شدم راستی پهلومو ببین
* بابا یه شب میای روضه مادرت بهت میرسه میگه بچه م جون بگیره توون داشته باشه آخه آدم توون نداشته باشه نمیتونه سر پا بایسته حالا این پا زخمم باشه دیگه واویلا..*
*سرم ،سرم، سرم..... بابا یه وقت هست از سر و صدا سردرد میگیری یه وقت هست یه ضربهای به سرت میخوره سردرد میگیری اونایی که دختر دارن امشب کجا نشستن بابا بچه وقتی سرش داد میزنی یه گوشه کز میکنه بغض میکنه یهویی میزنه زیر گریه اونم دختر بچه لطیفه حساسه بیشرف هی پای نحسشو برمیداشت جلو اومد سرش داد زد نمیگم دیگه چیکار کرد..*
* آخ سرم سرم آخ سرم سرم حرم حرم حرم حرم...چی شده فقط همین قدر *
حرم شد آواره باورت میشه
ندارم گوشواره لباسم شد پاره باورت میشه
تن من درد داره باورت میشه
باورت نمیشه که پیر شدم خیلی زود
راستشو بخوای بابا مجلس خوبی نبود
چطور مگه ؟
یک سرخ مو سه زقافله ما کنیز خواست
*دیدن آروم جاشو عوض کرد جهت نگاه تغییر کرد..*
عمو عمو آخ عمو عمو نگو نگو نگو نگو
نگو نگو نگو نگو...
منو بازار بردن باورت میشه
جلو انظا ر بردن باورت میشه
با چشم تار بردن باورت میشه
چقدر رو خار بردن باورت میشه
عمو عمو عمو عمو عمو عمو نگو نگو نگو نگو نگو عمو عمو عمو نگو نگو نگو نگو نگو منو بازار برده باورت میشه
جلو انظار بردن باورت میشه
باورت نمیشه که غریبه دستامو بست
تو روبروم رو نیزه و حرمله روبروم نشست
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_امیر_کرمانشاهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net[Ansarolhojah]Shab3Moharam1402.04.29-04.mp3
زمان:
حجم:
35.37M
|⇦•ورم کرده چشمام...
# روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج امیر کرمانشاهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
وقتی میان خون و آتش، صدای گریهات، دل سنگ را میلرزاند و پاهای تاول زدهات، سختیها را گلایه میکرد، همه چشمها کور بودند و دلها سنگینتر از آن بود که بار سنگین دلت را سبکتر کند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•بابا تویی؟!...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بابا تویی؟! یا خواب می بینم؟!
امشب که شامِ غصّه ها سر شد
بعد از گذشتن از چهل منزل
ویرونه ی ما هم منوّر شد
پس نوبت ما هم رسید آخر
می خوام تو آغوش سرت باشم
دیدم که تو دلتنگ زهرایی
گفتم شبیه مادرت باشم
اینجا که می بینی؛شباش سرده
گرمای روزاش،مثل آتیشه
اون گوشه اون خاکا رو می بینی؟!
اون رختخواب دخترت میشه
دور و برت رو خوب تماشا کن
اینجا خرابه بود،خونه ام شد
اون لکه های قرمزِ رو خاک
اون جانماز عمه زینب شد
تو این خرابه کار من هر روز
با بغض و گریه یا بهونه ات بود
اون ورتر و دیوار که خیسه
بابا برای من جای شونه ات بود
شبا با درد پهلو صبح میشه
روزا با سیلی غروب میشه
دستام،چشمام،پاهام،سرم،گوشام
بابا این چیزی نیست،خوب میشه
*حالا دختر داره به بابا توجه میکنه...*
تعریف کن از اون چهل منزل
واسم بگو از روزا و شب هات
گفتن که تو پیش خدا بودی
پیش خدا زخمی شده لب هات؟!
اون شب که ما از کربلا رفتیم
گفتن سرت یه جای دور بوده
گفتن که تو پیش خدا بودی
حتما خدا هم تو تنور بوده...
*شنیدی میگن یه شبه بزرگ شد؟! گفت بابا...!*
چیزی نپرس از کربلا تا شام
سخته بگم از اون همه آزار
بابایی من دیگه سه سالم نیست
یه عمر شد رفتم تو اون بازار
سخته بگم از قصهٔ زخمام
واسه تو که دریای احساسی
راستی بابایی،بین این مردم
مردی به اسم زجر میشناسی؟!
من گم شدم،اومد سراغ من
موهام شد بیشتر پریشونش
گفتم:عمو!سیلی زد و بعدش
با طعنه گفت:اینم عموجونت...
دستامو پنهان میکنم پشتم
بازم یه جاهاییش معلومه
این حلقه قرمز،کبودی نیست
تو فکر کن جای النگومه
هرجا که میشد ما رو چرخوندن
با سختی رو پاهام می ایستم
بزمِ نمیدونم چی بود اونجا
من حتی اسمش رو بلد نیستم...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net[SARALLAH-Zn.COM] 040406 05.mp3
زمان:
حجم:
37.69M
|⇦•بابا تویی...
# روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چیزی نپرس از کربلا تا شام
سخته بگم از اون همه آزار
بابایی من دیگه سه سالم نیست
یه عمر شد رفتم تو اون بازار
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net