eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88هزار دنبال‌کننده
819 عکس
496 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•برکت سفره ی نذری... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خون او قصه ی سرخی ست که جریان دارد تربتش خاصیت دارو و درمان دارد یک نفر نیست که در دام نیفتد، این ها برکاتی است که گیسوی پریشان دارد برکت سفره ی نذریِّ محرم صفر است باقی سال اگر سفره ی ما نان دارد چه کسی گفته که در جنت الاعلاست بهشت شاه ما روی زمین روضه ی رضوان دارد شرط ایمان به خدا گریه ی بر ماتم اوست قول معصوم بر این مسئله اذعان دارد تکیه بر نیزه غربت زده در حالی که لشگر جن و ملک گوش به فرمان دارد شمر با خنجر کندش چقدر تندی کرد ذبح با ضربه زدن درد دو چندان دارد در غم غارت پیراهن او می سوزد عاشقی که همه شب چاکِ گریبان دارد دخترش کاش نیاید وسط قربانگاه تا نبیند پدری بی سر و عریان دارد صورت برگ گل و ظهر عطش بار عراق دخترِ شاه و بیابان مگر امکان دارد ؟ بیشتر می شود ای ماه! بتابی امشب دختر گمشده ای سر به بیابان دارد بعدِ دوری از تو تنها گریه شد کارم پدر روضه ی بی وقفه ام، در حال تکرارم پدر من چه شب‌هایی که پای نیزه‌ات خوابم نبرد پس خیالت تخت، امشب با تو بیدارم پدر می توانی سر روی پاهام بگذاری خودت؟ نا ندارم تا تو را از طَشت بردارم پدر *سر چه سری بعد بیست و چهار روز و شب این سر رسیده به این دختر.. تو چنتا محفل بردنند چوب زدنند به این سر.. یا صاحب الزمان.. سری که هر روز به گلوش نیزه فرو کردنند در آوردند تو صندوق گذاشتند دوباره صبح ...نوشتند تو شام از اون هفتا بلایی که امام سجاد فرمودند سر ما آوردند یکیش اینه می‌فرمود: نیزه دارا بازیشون می‌گرفت هی با سرای بریده تو نیزه بازی می‌کردند. حضرت فرمود: گاهی سری از نیزه میفتاد روی سم اسبها.. سر چه سری.. این همه بلا سرش آوردند سر تازه رسید سر بچه نگفت عمه این سر کیه صدا زد این سر چیه؟ اما تا بغلش کرد دید بوی بابا میاد تو حدیث کسا میگه:"اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک راَّئِحَةً طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّی رَسُولِ اللَّهِ" حسنین اومدند تو خونه دیدن بوی پیغمبر میاد.این بچه هم از بوی بابا، بابا رو شناخت..صاحب کتاب از مدینه تا مدینه آیت الله ذهنی تهرانی مینویسه: سر با این همه بلا و مکافاتها که اومد سراغش سر وقتی رسید دست بچه..سری که بیست و چند روز از بریده شدنش گذشته دید تمام زخمها تازه هست. یعنی زخم لب و دست میزد. دست خونی میشد.زخم پیشانی را ناز ميکرد..* تک‌تک آمار زخم صورتت دست من است این چنین آموختم که خوب بشمارم پدر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این اواخر را میفتم شبیه مادرت هر زمان پا میشوم دنبال دیوار .. عاشق بازار رفتن با تو بودم، نه سنان... تو ندیدی با چه وضعی بُرده بازارم پدر گفت بابا..! من فقط یه خورده جا خوردم زبانم کند نیست اما آه کل شام می‌خندد به گفتارم پدر ناگهان بحث کنیزی شد، سکینه آب شد حرف خود را قطع خواهم کرد، ناچارم پدر بی تو دق کردم و پنهون کردم پهلو دردمو همش دنبالت می‌گردم و اسیر زجر نامردم و اونقدر زد غش کنم چون میخواهد خواهش ازش کنم میگفت زدم بیچاره اش کنم تا خون به دل عمه اش کنم همش منو کشید شبیه وحشیا همش میگم عمو جونم زجرو نبخشیا گفت بابا...! گفتم با چشم تر مستی، اسم بابامو نبر تا اینو گفتم شد دردسر سیلی خوردم جای چند نفر عمه گریونه تو منم بی سرو سامون تو زجرو هم ببخشم جون تو نمی‌گذرم من از خون تو سر تو رو برید شبیه وحشیا همش میگم بابا تو هم شمر و نبخشیا مونده تو قتلگاه ناله ی عرشیا همش میگم بابا توام شمر و‌ نبخشیا بی‌رحم بی‌ادب، چی شد مگه افتادم عقب؟ به جونم افتادی نیمه شب واسم نمونده دندون و لب بی‌رحم بد دهن با عمه ام اینجوری حرف نزن گفتم به مردم به مرددو زن سنگها رو بندازن سمت من سنگ‌زدن به ما شبیه وحشیا بابا کوفه را حتی بخشیدی شام و نبخشیا تو مجلس حرام پیش ما باشیا کوفه رو حتی بخشیدی شام و نبخشیا خدا یا چنان کن سر انجام کار که دیگر رهایم کند نیزه دار شبیه اسیران جنگی شدم رخم نیلی و صورتم پر غبار اگر چه نخورده لب من به آب ولی خورده ام سیلی آبدار *از همه بیشتر ام کلثوم گریه میکرد.وقتی که رقیه را دفن کردنند مگر صورت از رو قبرش بر می‌داشت.همه رو زینب آرام‌کرد ام‌کلثوم آرام‌ نمیشد. بی بی اومد بغلش کرد خواهر چرا انقدر بی قراری میکنی؟ همه داغ دیدیم اما تو یه جور دیگه گریه میکنی..خودشو انداخت بغل زینب...زینب جان! یه صحنه میادجلو چشمام بیچاره ام کرده.قبل اینکه این بچه بخوابه نیمه شب خواب باباشو ببینه اومد بغلم نشست بهم گفت عمه ام کلثوم یه تیکه نان پیدا بشه خیلی گرسنمه.. زینب جان همه غصه ام اینه این بچه هم گرسنه جون داد...* آروم آروم از طبق بیا کنارم سر رو سرت بذارم حرف نگفته دارم چند شبه بابا یه ذره نون نخوردم اسمتو که میبردم همش کتک می خوردم عمه! بکشم سرمه چشام ناز میشه مگه نه عمه! باباییم میاد دلم باز میشه مگه نه عمه! دوباره زندگیم آغاز میشه مگه نه نامرتب نیستم من فقط النگوهام دستم نیست تو ندیدی بابا زیر معجر گل سر بستم نیست بابا !دندونم که افتاده در میاد مگه نه بابا! تو عروسیم داداش اکبر میاد مگه نه چقدر خوبه حالم پدر چقدر خوش گذشت این سفر رو پَرِ قو می‌خوابم شبا تا سحر توی این شهر یهودی نیست این کبودی، کبودی نیست صورتم گل انداخته هوای شام بهم ساخته اگه تو زیر دست و پا نبودی خب منم نبودم اگه میون آتیشا نبودی خب منم نبودم اگه جایی با اضطراب نرفتی خب منم نرفتم اگه توی بَزم شراب نرفتی خب منم نرفتم «خوبه خوبه خوبم بابا فقط بریم از این‌جا» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netMoharam shab03_14030418(03).mp3
زمان: حجم: 31.54M
|⇦•برکت سفره نان.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زیر تازیانه در خرابه های شام که دیده است که جوجه کبوتری توفان‏ زده را تیر و کمان حواله کنند؟ آه، رقیه ! بال‏های سوخته را طاقت سنگ نیست. لب‏های تشنه ‏ات را خاک پاشیدند و چشمان به اشک نشسته ‏ات را آشنای تازیانه ‏ها کردند 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•خورشید روی بام... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده نفسِ حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خورشید روی بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماه شبهای حسینی باباست محو حسن سیمای تو، بانو! یا این که تو گرم تماشای حسینی ای اشبحُ الناس به زهرا بین زنها محبوبه ی محبوب و زیبای حسینی انسیه ای اما، شبیه به فرشته باید صدایت کرد حورای حسینی بی بی جان عالم فدای طرز بابا گفتن تو شیرین زبان یک عمر رویای حسینی دل می برد چادر نمازت از ملائک مأموم شبهای مصلای حسینی *بی بی جانم! امروز با چشم دلت نگاه کن به قد و بالای این خانم سه ساله..ازش سوال کن بگو بی بی جان آبله ی پاهات خوب شده یا نه؟ بگو بی بی جان صورت نیلی ات خوب شده یا نه؟* بابا برای خود دو تا غمخوار دارد تو زینب کبری نه، صغرای حسینی *تا سر بریده رو جلوش گذاشتن باورش نمیشد لذا از روی تعجب صدا زد عمه! من که غذا نخواستم.وقتی در پوش رو از رو طبق برداشتن دید سر بریده ی بابا صدا زد بابا "یا ابتاه! من للیتیمة حتی تکبر؟" پدر جانم چه کسی یتیم تو رو سرپرستی کنه؟ "«يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ" وای از غریبی و بی کسی بعد از تو.."يا ابتاه! ليتني كنت لك الفداء"بابا بمیرم برات.. اما یه جمله ای گفته جگر ها رو آتش میزنه از این جمله پیداس دختر فدایی باباس دختر دور بابا میگرده صدا زد .."يا أبتاهُ، لَيْتني كَنت قَبل هذا الْيَومِ عمياءَ"بابا ای کاش کور شده بودم سر بریدت رو نمیدیدم بابا...* باورم نمیشه پیشونیت شکسته اومدی خرابه با چشمهای بسته خیلی گله دارم از دست زمونه که لبت کبود از ضرب خیزرونه بابا بابا !"یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی"یه نگاه کرد دید رگهای گردن نامرتب بریده شده شاید شنیده بود سر بابا رو از قفا بریده صدا زد :"يا أبتاهُ، منْ ذَا الَّذي قَطع و ريدَيْكَ؟"کی رگهای گردنت رو بریده بابا؟..* در این سه ساله مرا یک مسافرت بردی من از خرابه، تو از تشت سر در آوردی تو در تنور و من هم در خرابه خوابیدم چقدر ما دو نفر شکل هم بلا دیدیم بابا ببین که هر دویمان را اسیر کرده سفر ببین که هر دویمان را چه پیر کرده سفر بابا تو رفتی و من بیچاره بینوا ماندم تو رفتی و چقدر زیر دست و پا ماندم بابا! بیا مرا ببر با خودت که خسته شدم سه ساله ام قد صد ساله ها شکسته شدم *بعضی ها میگن سر رو نشناخت خیلی حرفه بعضیام بدن رو نشناختن طبیعیه.. بدن رو یا از روی سر میشناسن یا از روی لباس. قربون اون بدنی برم که نه سر داشت نه پیرهن کهنه داشت. لذا سکینه نشناخت. صدا زد عمه جان این بدن کیه؟ عمه جان این بدن بابای غریبت حسینه..اما مردم خیلی سخته خیلی حرفه دختر سر بابا رو نشناسه.چطور بود که سر رو نشناخت اهل ذکر دوتا دلیل نقل میکنن. اولین دلیلشون اینه میگن وضع سر به هم ریخته بود، پیشانی شکسته بود،لبها چوب خورده بود، لذا سر بابا رو نشناخت.اما یه دلیل دیگه میگن شاید این دلیل دوم درست باشه. از شدت سیلی که به رقیه زدن دیگه چشمهاش تار میدید...* سیلی گرفت قدرت بینایی مرا دیوار میکند کمکم راه میروم *یه سیلی مدینه زدن اونقدر سیلی مدینه سنگین بود دیگه مادر سر درد میکرد.. دستمال به سرش میبست. معصبه الرأس، باکیه العین.. اونقدر سیلی مدینه سنگین بود گوشواره شکست. حالا من یه سوال ازت میکنم. سیلی با صورت مادر هیجده ساله چه کرد چشمها تار، گوشه ی چشم کبود سردرد..حالا من ازت سوال میکنم سیلی با صورت دختر سه ساله چه میکنه ؟ بگو حسین،حسین ..* بر لاله پرده ی نیلی نمیزنن ماتم رسیده را سیلی نمیزنن «هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net1_12491833035.mp3
زمان: حجم: 17.85M
|⇦•خورشید روی بام.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ عباس حیدر زاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو را چه بنامم که بیش از سه بهار در آغوش بابا، طعم زندگی را نچشیدی و مانند او، غریبانه از غربت این غریبستان خاکی بار سفر بستی. پس سلام بر تو، روزی که به عالم خاکی گام نهادی و روزی که به افلاک پر کشیدی 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•او‌ میدوید و... و توسل به دوطفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجراشده به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اول شهید علی اکبره، گفتن آقا شما صبر کن، فرمود من مثل جدم علی ام، برا پیغمبر چطور بود؟ اول نفر به امر او وارد میدان میشد، و پدرم هم تبعیت از جدش میکنه، اول علی رو میفرسته، وقتی علی اکبر رو کشتن، انقدر گریه کردن، زینب به بچه هاش گفت: بیاین ببینم، میرین الان جلوی دایی رو میگیرین، میگین به ما اجازه بده، بعد هم بگین مادرمون زینب فرستاده. دوتایی شون اومدن مؤدب، سرشونو پایین انداختن، دایی جان اجازه میدی بریم میدان؟ فرمود: نه، اون دو تا گریون شدن اما زینب یه لبخندی اومد رو لبش، گفت: من میدونم با حسین چه کنم، حسینو به چه کسی قسم بدم نه نمیگه، زودی اومد جلو خیمه ی برادر، حسین جان نکنه بچه هام رو قابل نمیدونی..حسین جان اجازه بده اینا برن میدان.. حسین جان مادر پهلو شکسته، گفت: باباشون هم پیغام داده گفته زینب هر جا دیدی سخت گرفتن بر حسین، کار به جنگ کشید، اول بچه های من برن جونشونو فدا کنن، دو تا آقازاده ها زدن به دل لشکر، یکی گفت این دو تا کی ان که انقدر با قدرت و هیبت اومدن وسط میدان؟ یکی صدا زد..اینا بچه های زینبن، گفت: بابا این زینب چقدر عاشق حسینه که حالا بچه هاش رو فرستاده؟ یه نامردی گفت: الان داغشونو به دل مادرشون میذارم. یا اباعبدالله، هر کی رو زمین افتاد زینب اومد جلو خیمه، برا علی اکبر هم زینب اومد وسط میدان گفت: داداش خدا صبرت بده، اما هر چی نگاه کردن دیدن زینب نیومد. یا اباعبدالله...روضه رو ببرم مدینه، کاروان رسید مدینه، عبداللهِ جعفر اومده، دونه دونه محمل ها رو داره نگاه میکنه، عاقبت رسید به یه محملی دید یه پیرزنی نشسته، صدا زد خانم تو کربلا کسی از زن ها هم شهید شده یا نه؟ من دنبال خانمم زینب میگردم، ناله ی زینب بلند شد. صدا زد عبدالله حق داری زینب رو نشناسی، خانم جان چرا انقدر پیر شدی بی بی جان؟ فرمود: عبدالله اگه اون چیزی که من دیدم تو میدیدی میمردی عبدالله ..* او می‌دوید و من می‌دویدم او می‌نشست و من مینشستم *روضه رو خوند گریه کردن، اما گفت: خانم ازت یه گِله گی دارم، شنیدم هر کی رو زمین افتاد شما با عجله بیرون اومدی، اما بچه هام رو زمین افتادن از خيمه بیرون نیومدی. صدا زد عبدالله درست شنیدی، من اگه اونوقت میرفتم برا این میرفتم که حسینو یاری کنم دلداری بدم، اما بچه هام افتادن ترسیدم حسین منو ببینه خجالت بکشه، زینب نیومد بیرون می‌گفت:نکنه داداشم خجالت بکشه، اما یه آقایی که دست نداشت گفت: آقا منو سمت خیمه نبر، چرا عباسم؟ آخه از روی بچه ها خجالت میکشم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net03041905(1).mp3
زمان: حجم: 18.64M
|⇦•او‌ میدوید و.. و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روز عاشورا شده و بچه ها آمدند و از مادر اجازه گرفتند . مادر ! اجازه بده ما جان خویش را فدای دایی مان کنیم . مادر گفت : بارک الله به شما که چشم هایم را روشن کردید . 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•از ازل خورشید انور... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از ازل خورشید انور زینب است حافظ الله اکبر زینب است پیکر اسلام‌ را سر زینب است حیدر کرارِ دیگر زینب است بعد زهرا روح کوثر زینب است پیش پایش آسمان خم می‌شود مرجع تقلید مریم زینب است کعبه ی غمهای عالم‌ می‌شود آیت الله معظم زینب است «محشر صحرای محشر زینب است» یک‌ زن اما لشگری را صف شکن یک‌تنه باب المراد پنج تن تکیه بر این شانه ها دارد حسن ذوالفقاری دارد از جنس سخن «منبری ها!جان‌ِ منبر زینب است» *بی بی جان تو کی هستی که شب عاشورا امام زمانت وقتی داره با تو حرف میزنه میگه خواهر یه قولی به من بده توی نمازات برای من دعا کن ..امام معصوم فرمود.زین العابدین میگه شب یازدهم دیدم بین خیمه های نیم سوخته عمه م نشسته نماز شب میخونه..آخ زینب * از امام خود حمایت می کند از گنهکاران شفاعت می کند گاه در میدان قیامت‌ می‌کند «مادری از جنس‌ خواهر زینب است » در خطر ها بال و پر را می‌دهد میرود خون جگر را می دهد موقع پیکار سر را می‌دهد پای عشقش دو پسر را می‌دهد «فانی عشق برادر زینب است» ای غریب کربلا جانم فدات نه پسر! دو نوکر آوردم برات این دوتا خاکند خاکِ زیر پات سهم‌ من‌ را هم‌ بده از کربلات «بین‌خیمه زار و مضطر زینب است» *قربونت برم خانم که بابات و داداشات طاقت گریه هات رو نداشتند..گفت خواهر چرا اینقدر بیتابی می کنی ؟ گفت : داداش! چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرم رو کشتند دلم خوش بود بابام و داداشام هستند ..اما همه رفتند..خدا سایه تو رو از سرم کم نکنه ...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net03041904-1.mp3
زمان: حجم: 22.76M
|⇦•از ازل خورشید انور... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ علامه جعفری: شهادت امام حسین(علیه السلام) با عظمت‌ترین شهادت است که در تاریخ بشر بروز کرده است، زیرا او با شناخت همة ابعاد و امتیازات زندگی و توانایی بر برخورداری از آنها دست از زندگی شسته است. 📚امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، علامه جعفری 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•چه‌کم دارد کسی که... و توسل به حضرت ابا عبدااله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج حیدر خمسه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نفَس‌های مرا وابسته‌ی آهِ دَمادَم کن طنابِ بغض را دورِ گلویم سفت،محکم‌کن چه کم دارد کسی که در دلَش داغِ تو را دارد تنورِ سینه‌ام را روشن از گرمای این غم کن به جای مالِ دنیا، گریه می‌خواهم فقط از تو *ما رو راه بنداز من اگر گریه نکنم خفه میشم چشم رو هم گذاشتم شب چهارم هم رسید ما رو راه بنداز* به جای مالِ دنیا، گریه می‌خواهم فقط ازتو دو جرعه اشک را در استکانِ چشم من دَم کن پس از مُردن، لباسِ روضه‌ام نذر حسینیه‌ست تمامِ تار و پودِ مشکی‌ام را خرجِ پرچم کن در آغوشم نمی‌گیری چه زَجری بیشتر از این *وقتی جُون کیسه اش را گرفت، نگاه به نگاهش کرد گفت یعنی برم ؟ آقا دست گذاشت روشونه ش خودشو انداخت تو بغل ابی عبدالله.. من دنبال یه بهانه ام بغلت کنم.من میام کربلا ضریحت را میبینم انگار دارم بغلت میکنم .. آخ بغلم کن..* در آغوشم نمی‌گیری چه زَجری بیشتر از این؟! بیا با بوسه‌ای دردِ دلِ عشّاق را کم کن همه عالَم مرا دیوانه‌ی عشق تو می‌دانند *آقا ما را ببین طرف به ما میرسه باورش شده فکر میکنه تو ما را تحویل میگیری... جلو مردم خرابمون نکن.. آقا اینا فکر میکنند ما آبرو داریم ،فکر می‌کنند روضه خوناشون را دوست داری !* همه عالَم مرا دیوانه‌ی عشق تو می‌دانند اگر این است رسوایی، مرا رسوای عالَم کن سر پیراهن تو گریه‌ی ما را درآوردند میان این همه کُشته چرا تنها تو عریانی؟ حبیبِ تو شدن شیرین‌ترین رویای نوکرهاست پس از عمری به پایت سوختن پُشت مرا خم کن *اومدند به حبیب گفتند: حبیب خبر داری بچه های علی ، بچه های حسین ترسیدند؟ گفت: نه والله..گفت: حرف پیچیده میگن یارای پدر ما همه پیرند.. لذا شمشیردارها را صدا زد؛ آی حبیب چی کار کردی ؟رفتی کربلا برو‌تو بغل حبیب بگو :تو رفیق شیشِ امام حسینی تو به آقا بگی آقا نه نمیگه .. شمشیر دارها اومدند پشت خیمه مخدرات؛ یا بنتِ علی! شمشیرها را به هم زدن؛ تا ما زنده ایم کسی نزدیک حسینت نمیشه.. آه دم غروب عمه جان سادات اومد دم گودال «أین الحبیب» ؟؟مگه نگفتی نمیذارم کسی دست بهش بزنه! پاره پاره اش کردن ..* حبیب تو شدن شیرین‌ترین رویای نوکرهاست؛ پس از عمری به پایت سوختن پُشت مرا خم کن نسیم کوی تو حرّ یزیدی را حسینی کرد مرا با عطر باب القبله ات یک روز آدم کن من از تعداد زخم پیکرت سر درنیاوردم خودت فکری به حال پرسشی اینگونه مبهم کن کسی جز تو تن پاشیده را جمعش نخواهد کرد بیا ای بوریا کاری برای جسم دَرهم کن *دیدن امام سجاد از گودال بیرون نمیاد . یکی گفت: آقا چرا قبر باز مونده؟فرمود: تیکه های بدنش رو پیدا نمیکنم. انگشت را برید پرت کرد بین اجساد؛ گفت: دنبال بدن باباش می‌گشت ،دَر هَمِش کردن..* "السلام علیک یا بنت امیر المؤمنین" *اومد خدمت برادر نه مثل اون خواهری برادری..که اینجا دختر علی اومد با اون جبروت با اون وقار زینبی،بچه هاش هی دور ابی عبدالله شمشیر درمی‌آوردند که آقا ببیندشون؛ آقا میگفت: برید کنار مادرتون.* زین دو طوفان سوار می‌سازد مردِ روزِ شکار می‌سازد زلفشان را به شانه می ریزد چند تا آبشار می‌سازد مثل خورشید باشد و از خود دو قمر در مدار می‌سازد دارد از سر به زیرهایِ حرم شیعه ی سر به دار می‌سازد هر دو تا تیغه هایِ یک شمشیر دارد او ذوالفقار می‌سازد تیغشان را چه خوش تراشیده هر دو را آبدار می‌سازد به علمدار می‌کند نظر و از روی او دو بار می‌سازد کم اگر آورند فرضِ محال از خودش تیغدار می‌سازد می رود خود میانِ میدان و همه را تار و مار می‌سازد پیشِ او هرچه هست چیزی نیست کوه باشد غبار می‌سازد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حیدر خمسه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *اومد تو خیمه ابا عبدالله ؛گفت: نمرده زینب اینجور غصه دار باشی. گفت: برو . کجا برم ؟ مگه ندیدی باباشون گفت: اینا بچه های من نیستن مهریه های تو هستند .. قاسم رفت. میخوای جلو نجمه خجالت بکشم؟؟گفت: برو ؛ حسین ! میخوای بمونم کتک خوردن منو ببینن.گفت: مدینه یادت هست ؟ گفت: حرف مدینه رو نزن* فردا هر کی نیاد سراغمون.. خانم میاد؛ اینا برای بچه های ما خیلی گریه کردند.. زینب برا همه رفت برای این دوتا نرفت.اما خانم جان ما برای بچه هات خوب گریه می کنیم .* از سواران سراب می ماند از سپاهی مزار می‌سازد از رجزهایشان مقابلِ خود شیون و الفرار می‌سازد او خودش مرتضای کرّار است زینب است این،دو تا علمدار است اگر اینجا کویر دریا من اگر اینجا غبار صحرا من اگر اینجا غریب اُفتادی چه خیالیست کربلا با من همه‌شان گرد و خاک، طوفانم همه‌شان کوچک اند اما من پشتِ در می روم به خاطرِ تو مرتضایی اگر تو، زهرا من غربتت دیدم و به من برخورد رخصتم می دهی ، به مولا من این زمین را به باد خواهم داد تازه هم می کنم مدارا من دست بالا گرفتم از اول بینِ یاران مچرخ آقا، من کیست در روز بی کسی هایت کیست در لحظه ی مبادا، من در دو راهی نشسته ام آقا یا که این دو جوان یا که من به تو سوگند که بنی هاشم می شوند مات اینها حتی من این غزالان غلام زاده شدند هر دو از زینب اند اینها من کار مگذار بر مدینه کِشَد مکش آقا زِ دستِ ما دامن آمدم تا به من زیان نخورد آب هم در دلت تکان نخورد *واویلایی بود تو خیمه از وقتی زینب حرف مدینه رو زد ورق برگشت. حسن یه دونه دید دق کرد؛ میخوای این دوتا پسرام ببینند رو طناب بستنت؟؟گفت: بگو برن..* کربلا پیش این دو جان می داد بوسه بر این دو نوجوان می داد هر دو، نعم الامیر می گفتند آسمان دل به آسمان می داد تا محمد کمی رجز می‌خواند عون هم پاسخِ همان می‌داد اشهد انّ یا ولی الله مثلِ این بود که اذان می‌داد آن یکی تا جواب این می گفت این یکی هم جواب آن می‌داد پشت بر پشتِ خود چرخیدند تیغِ مولا خودی نشان می‌داد این یکی اهل کوفه را می ریخت دیگری حقِ شامیان را داد *حالا وسط میدان عباس جانم جانم می گفت همه بیرون بودن اما یه خانم توی خیمه بود ...* مادری بینِ خیمه اش بود و ظرفِ اسفند را تکان می‌داد *خیمه ها رو زدند ..اما یه خیمه رو هشتم نهم محرم زدند. خانم سوال کردند کسی قراره بیاد؟ گفتند: نه ..بعدها معلوم شد اون خیمه دارالحربه ..دو نفر خیلی تو این خیمه رفتند. یکی ابی عبدالله یکی زینب هرکس رو می برد تو خیمه زینب براش عزاداری میکرد ؛* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج حیدر خمسه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دردِ پا داشت از دویدنها دردها را به استخوان می‌داد فکر و ذکرش فقط حسینش بود داشت در خیمه گاه جان می‌داد تشنه بودند و ضعف می‌کردند یک نفر کاشکی امان می‌داد یک حرامی در آن طرف اما به کفِ حرمله کمان را داد به زمین روی خاک اُفتادند وایِ من سینه چاک اُفتادند خشک شد، خشکِ خشک حنجرشان خورد یکجا به سنگ ساغرشان رو به سمتِ حریم زینب بود بینِ خونها نگاهِ آخرشان کارِ صیادِ زنده کندن شد *هنوز داشتند نفس می‌کشیدند کاش می برید کَندند سر رو ..* به زمین ریخت بال و پرهاشان می‌رسد دشنه ها به سینه چه سخت می‌کُند ضربه ها مکررشان نیزه ها می شوند کوچکتر تیغ ها می کُنند اکبرشان *یا الله.. رفت وسط میدان بلندشون کرد ..روی دوش حسین خون می ریخت* کرده آن بوسه ها معطرشان کو محمد کدام عونِ من است؟ چه به هم ریخته سراسرشان پیش روی حسین با عباس پهن بودند در برابرشان سوخت تا خیمه گاه، دارُالحَرب آتش اُفتاد رویِ پیکرشان پیش نامردهای کوفه نشین روی ناقه نشست مادرشان پرت می شد حواس نامحرم غلت می‌خورد بر زمین سرشان سرِ عباس بود و محملِ زینب گریه می‌کرد بر دلِ زینب *کار تمام شد. کاروان اومد مدینه، عبدالله با زینب رو در رو شد؛ بعد از اینکه حرفا زده شد، گفت: خانم! ازت یه گله دارم؛گفت: چیه عبدالله ؟گفت: شنیدم کربلا خودتو برای همه خرج کردی؛ شنیدم برای همه مو پریشان کردی ؛ شنیدم برای همه عزاداری کردی... گفت :خب؛ اما میگن برای بچه های من نرفتی! گفت : عبدالله حسین وایساده بود. برادرم خجالت می‌کشید. عبدالله از دور براشون سینه کوبیدم. عبدالله ! حسین خجالت کشید...* آه اباعبدالله...ابا عبدالله اباعبدالله جز این دو میوه قلبم ثمر نداشته ام ببخش اگر که پسر بیشتر نداشته ام برای اینکه شبیه تو بی کفن بشوند برایشان کفن از خانه برنداشته ام مصیبت علی اکبر قد مرا خم کرد و گرنه دست به روی کمر نداشته ام بیا دو تا پسرم را خودم فدات کنم که دشمن تو نگوید جگر نداشته ام بخاطر تو ز خیمه نیامدم بیرون وگرنه هیچ غمی در نظر نداشته ام حسین! غصه نخور مادر شهید شدم تو فکر کن که از اول پسر نداشته ام هزار مثل پسرهای من فدای سرت تو فقط گریه نکن...گریه نکن.. * اگه تو نبودی سر مادرم جون داده بودم گریه نکن، اگه بابام رفت فقط به خاطر تو زنده موندم گریه نکن؛ حسنم را که زدن به هوای تو زنده موندم..* هزار مثل پسرهای من فدای سرت ببخش اگر که پسر بیشتر نداشته ام «یا ابا عبدالله...ابا عبدالله..ابا عبدالله» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net