eitaa logo
دشت جنون
4.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : 🌹 بسیجی نوروزعلی شمس 🌺 (محمد) ـ 26 ساله ـ نجف آباد ـ کهریزسنگ 🌹 انقلابی اصغر اناری 🌺 (غلامحسین) ـ 18 ساله ـ نجف آباد 🌹 انقلابی محمدحسن پورمحمدی 🌺 (مهرعلی) ـ 17 ساله ـ نجف آباد 🌹 انقلابی نصراله محمدی 🌺 (قربانعلی) ـ 20 ساله ـ نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🕊 @dashtejonoon1🌹🌴
🌴🌺💐🍀💐🌺🌴 ای ڪاش ڪسے برای آقا تب داشت یادے ز امـام منتـظـر بر لـب داشت قـرباڹ غریبـی‌ات شـوم مهـدے جان اے کاش که صاحب الزماڹ زینب داشت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) 🌴 @dashtejonoon1🍀🌺
دشت جنون
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_هفتم 🍁وارد کلانتري شدم
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁توي محل همه را مي شناختند . خيلي قوي بود . اما براي اينکه جلوي کســي کم نياره رفت سراغ کشــتي . البته قبل از آن يکبار با پسر عموم رفت ورزشگاه . مسابقات کشتي را از نزديک ديد و خيلي خوشش آمد . براي شروع به باشگاه حميد رفت . 🍁 زير نظر آقاي مجتبوي کار را شروع کرد . بدنش بســيار قوي بود . هر روز هم مشــغول تمرين بود . در اولين حضور در مسابقات کشتي فرنگي به قهرماني جوانان تهران در يکصد کيلو دست يافت . سال پنجاه در مســابقات قهرماني کشور در فوق سنگين جوانان بسيار خوش درخشيد . 🍁اون تمامي حريفان را يکي پس از ديگري از پيش رو برداشت . بيشتر مسابقه ها را با ضربه فني به پيروزي ميرسيد . قدرت بدني ، قد بلند ، دستان کشيده باعث شد قهرمان بشه . در مسابقات کشــتي آزاد هم شرکت کرد و توانست نايب قهرماني تهران را کسب کند . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #فرج_اله_رازقی #قسمت_چهارم ما را بردند تهران و سپس اعزام
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 گردان صبار و قهار و جبار برای این تیپ بود. این دو سه روزی که ما در سایت 4و 5 بودیم رزم شبانه داشتیم و آموزش هایی به بچه ها می دادند که چطور با دشمن بجنگیم و از ستاره ها راه را بشناسیم. روزها هم کلاس قرآن داشتیم. خوب یادم هست یک روز به این آیه سوره یس رسیدیم: «جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ». مربی که چند سال از ما بزرگتر بود گفت همین آیه را جوانان ما در خط مقدم می خوانند و سالم بر می گردند. این آیه را حفظ کنید و خداوند حجاب دهنده شما در برابر دشمنان خواهد بود. سپس ما را آوردند دشت آزادگان و تا 3 اسفند سال 62 در دشت آزادگان بودیم. کنار «شط علی». اینجا یکی از مکان های ارسال نیرو به سمت هورالعظیم و خاک عراق بود. قبل از حرکت ما ساعت 2 سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر 5 نصر سخنرانی کرد و در مورد اهمیت عملیات صحبت کرد و مهمترین نکته اش هم آبی خاکی بودن عملیات بود. یعنی ما تا به حال چنین عملیاتی در طول سه سال و نیم جنگ نداشتیم که از خشکی و آب وارد منطقه عملیاتی شویم. یک ساعتی صحبت کرد و هیجانی در میان بچه ها ایجاد شد. او گفت قرار است بروید شهر «العزیر» در خاک عراق که جای کوچکی است. 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز... تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد و عظمت تو دور نکند. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹