eitaa logo
دشت جنون
4.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد محمد شجاعیسفر پر ماجرا 32.mp3
زمان: حجم: 7.48M
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 ۳۲ هر چیزی رو که میخوای با خودت ببَری، باید همینجا در درونت ریشه دارش کنی! محاله چیزی جزو باورت نباشه و قلباً بهش یقین نداشته باشی و بتونی با خودت بِبَریش 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
دشت جنون
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #محمد_زارع_نعمتی #قسمت_دوم ظهر ۳۱ شهریورماه ۵۹ بود که جنگنده‌های
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 روایت از امیر سرلشکر خلبان خلبان آزاده جنگ تحمیلی و دفاع مقدس در خاطرات خود به اشاره می‌کند و می‌گوید: در اوایل جنگ بود که در مأموریتی، قسمت انتهایی هواپیمایم، مورد اصابت موشک قرار گرفت و کنترل هواپیما از دستم خارج و موتور هواپیما خاموش شد! من احساس کردم که دارم می‌شوم و خود را گفتم و دستگیره پرش را کشیدم و بیرون پریدم و دیگر متوجه چیزی نشدم. چند ثانیه بعد، با سرعت وحشتناکی به زمین خوردم و از شدت ضربه، جلوی چشم‌هایم را خون گرفت، به طوری که بیشتر از پنج متر را نمی‌توانستم ببینم! کم‌کم حالم بهتر شد و حس کردم در ده‌متری من، عده‌ای مرا در محاصره گرفته‌اند! دست‌هایم را به علامت تسلیم بالا بردم و اسیر شدم. در میان نیروهای محاصره‌کننده، یک افسر هم بود که جلو آمد و چتر و لباس فشاری را از تنم باز کرد، بعد دست‌ها و چشم‌هایم را بستند و مرا سوار ماشین کردند و به جایی بردند که احتمالا مقرشان بود. لب پایینم پاره شده و پوست گردنم سوخته بود! بدنم داشت کم‌کم سِر می‌شد و بیش از پیش احساس درد می‌کردم و تعادلم را از دست می‌دادم. در آنجا یکی از افسران ارشدشان آمد و به روی من آب دهان انداخت! در همان لحظه، دردم بسیار شدید شد و بی‌هوش شدم! بعد که به هوش آمدم، دیدم در بیمارستان هستم. بعدا فهمیدم که بیمارستان «الرشید بغداد» است. وقتی به هوش آمدم، دکتر سرهنگی که پزشک معالج من بود، بالای سرم آمد. بعد یک افسر امنیتی عراق آمد و کارتِ خلبان را که اسیر شده بود به من نشان داد تا او را شناسایی کنم. من ایشان را قبلا در پایگاه دیده بودم و گفتم: این کارت خلبان است. آن افسر اطلاعاتی هم دیگر حرفی نزد و رفت. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 حجاب‌ ها بوی حضرت زهرا سلام الله علیه نمی‌دهد آن را زهرایی کنید. از خواهران می‌خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا سلام الله علیه رعایت بکنند نه مثل حجاب‌های امروز، چون این حجاب‌ ها بوی حضرت زهرا سلام الله علیه را نمی‌دهد. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀