eitaa logo
دشت جنون
4.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 02 خرداد 1404ه.ش 🗓 25 ذی القعده 1446 ه.ق 🗓 23 مه 2025 میلادی 🔸صفحه 32 🔸جزء 2 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 اِنّ لِلّهِ عباداً فی الأرضِ یَسعَونَ فی حوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ یَومَ القِیامَه. همانا خدا را در زمین بندگانی است که برای رفع نیازهای مردم می‌کوشند، اینان در روز قیامت (از عذاب)، در امان هستند. 📚 بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۳۱۹ 🇮🇷 @dashtejonoon1🌹🇮🇷
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 تا آنجا که در توان و در وجودمان نیرو داریم شب و روزمان را وقف امورخدائی و خدا گونه حرکت کردن و خدمت در مسیر خدا و جهاد فی سبیل الله و ان شاءالله کشته شدن در راه خدا نمائیم تا در سرای جاویدان از آنها باشیم که مورد رحمت و رضایت و خشنودی خدای یکتا قرار بگیریم . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 @dashtejonoon1💐🌼
Montazer.ir4_6046478968175989371.mp3
زمان: حجم: 15.2M
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🍀 🌼 روزگارم باشما بسیار زیبا می شود 🍃 خادم ڪویٺ یقین محبوب زهرا می شود 🌼 آبرو و اعتبارم ز الطاف شماسٺ 🍃 در پناه تو یقین یڪ قطره دریا می شود 💐 اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🍀 @dashtejonoon1🍀
🌺🍀🌼💐🌼🍀🌺 زمین بہار را بہانہ مي‌کند و زنده مي‌شود... و من براے زندگي تو را بہانہ مي‌ڪنم و چشمـانم را کہ هر صبــح براے زودتر دیدنت، بیـدار مي‌شوند. و هنوز هم به یاد قدم‌هایم در مسیر جاده‌ی نجف تا کربلا به نیت ظهورت قدم برمی‌دارم. 💐 اللهم‌ عجل‌ لوليک الفرج💐 🌺 @dashtejonoon1🌼🍀
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 🌹 🌹 فرزند : رجبعلی : 🗓 1335/05/11 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد : 🗓 1361/02/02 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : خرمشهر عملیات : بیت المقدس مزار : 🥀 @dashtejonoon1🕊🥀
دشت جنون
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹 #شهید_والامقام #عبدالحسین_ربیعیان #اولین_شهید_هسته_ای فرزند : رجبعلی #
🌹💐🌷🕊🌷💐🌹 گذری بر زندگی در یازدهم مرداد ماه 1335 در خانواده‌ای مذهبی و پر جمعیت متشکل از یازده فرزند در نجف‌آباد به دنیا آمد. فرزند پنجم خانواده بود و چون در دهۀ اول محرم به دنیا آمد، پدر او را نام نهاد. او کودکی آرام، مؤقر و صبور بود. پس از گذراندن دورۀ ابتدایی در دبستان پهلوی، وارد دبیرستان دهقان (آموزش و پرورش فعلی) شد و در رشتۀ ماشین‌ نویسی دیپلم گرفت. پدر از همان ابتدا به فرزندان‌شان قول داده بود به شرط قبولی در امتحانات تا هر مقطعی که بخواهند ادامۀ تحصیل دهند، هزینۀ تحصیل‌شان را می‌پردازد و بعد از گرفتن دیپلم در کنکور سراسری شرکت کرد ، اما قبول نشد. بنابراین به درخواست پدر به تهران رفت تا پس از گذراندن دورۀ زبان به آمریکا برود و بخواند. با گذراندن دو سال دورۀ زبان و زندگی در کنار خواهر و شوهر خواهرش که در وزارت نیرو کار می‌کرد با (وزیر نیروی سابق ایران) آشنا شد. به او پیشنهاد کرد به جای پزشکی در رشتۀ ‌ادامه تحصیل دهد. پس از مشورت و گرفتن اجازه از پدر همین رشته را انتخاب کرد. 🌹💐🌷🕊🌷💐🌹
دشت جنون
🌹💐🌷🕊🌷💐🌹 گذری بر زندگی #شهید_والامقام #عبدالحسین_ربیعیان #اولین_شهید_هسته_ای #قسمت_اول در یازدهم
🌹💐🌷🕊🌷💐🌹 برای مدتی نسبتاً طولانی، پدر هزینۀ تحصیلش را می‌پرداخت؛ اما پس از آن دیگر آن هزینه را قبول نکرد و گفت نیازی نیست و خودش شب و روز کار می‌کرد تا مخارجش را تأمین کند. او در مدت تحصیل دوبار به ایران آمد ؛ اما هیچ گاه تحت تأثیر قرار نگرفت و بسیار لباس می‌پوشید و رفتاری شایسته داشت. اخذ مدرک لیسانس انرژی اتمی ‌او از دانشگاه فلوریدای آمریکا، مصادف بود با آغاز جنگ در ایران و بنا به خواست خویش برای اَدای دِین به کشورش بازگشت. او همراه با شوهر خواهرش در تهران جویای کار شد؛ اما از او کارت پایان خدمت سربازی خواستند. که قلباً مشتاق رفتن به جبهه بود، سریعاً اقدام کرد و بعد از اتمام دورۀ آموزشی در ارتش به جبهه فرستاده شد. در آنجا پس از اطلاع از تحصیلات وی سعی کردند او را به عقب بفرستند و از جبهه دور نگه دارند؛ زیرا اعتقاد داشتند کشور در آینده به حضور و تحصیلاتش نیاز خواهد داشت؛ اما او سر سختی کرده و حضورش در جبهه را در اولویت می‌دانست و آنجا مسئولیت معاون گروهان را به عهده گرفت و حتی بعد از مجروحیت کِتفش زیاد در مرخصی نماند و به جبهه بازگشت. آخرین باری که در طول یک‌سال حضورش در جبهه به مرخصی آمد، خواهرش بود. هر چه خانواده اصرار کردند که مرخصی‌اش را تمدید کند و بیشتر بماند قبول نکرد و دوباره راهی جبهه شد. سرانجام یک روز قبل از آزادی خرمشهر در تاریخ دوم خرداد ماه 1361 در عملیات بیت‌المقدس با اصابت ترکش به سر و صورت خالصانه به سوی معبود پر کشید و پیکر پاکش را در گلزار نجف‌آباد به خاک سپردند . 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊