eitaa logo
دشت جنون
4.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 خیرُ الناسِ مَن حَبَسَ نَفسه فی سبیل الله یُجاهِدُ اَعداءَهُ وَ یَلتَمِسُ الموتَ فی مَصافِّه بهترین مردم کسی است که خود را وقف در راه خدا کند ، با دشمنان خدا جهاد نماید وخواهان مرگ وشهادت در صحنه های نبرد است. 📚 مستدرک ، ج ۱۱ ،ص ۱۷ http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 و شما اي برادران جوان و مسلمان ، امروز يك وظيفه شرعي و الهي و واجب به عهده داريد و آن رفتن به جبهه ها و نجات ملت هاي محروم و ادامه دادن راه مقدس شهيدان است و هر كدام در اين امر كوتاهي كنيد مسئول هستيد و در روز قيامت در برابر شهدا و انقلاب اسلامي جوابگو هستيد . 🌹 🕊 🌹 🌹 http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
Montazer.ir4_6046478968175989371.mp3
زمان: حجم: 15.2M
💐🌹🕊🥀🕊🌹💐 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 جهیزیه ی فاطمه حاضر شده بود . یک عکس قاب گرفته از بابای را هم آوردم . دادم دست فاطمه . گفتم : بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت . به شوخی ادامه دادم : « بالاخره پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره .» شب را خواب دیدم. گویی از آسمان آمده بود؛ با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی. یک خالی تو دستش بود. داد بهم. با خنده گفت: «این رو هم بگذار روی جهیزیه ی فاطمه.» فردا رفتیم سراغ جهیزیه. دیدیم همه چیز خریده‌ایم، غیراز ! راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
دشت جنون
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان آخرین روز سربازی در ایران نخستین روز اسارت در بغداد #قسمت_بیست_و_دوم رنگم
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 آخرین روز سربازی در ایران نخستین روز اسارت در بغداد بعد از یک ساعت دوباره مرا داخل یک اتاق بردند.کسی که آنجا بود گفت:من تازه رسیده ام و پرونده ات را خواندم. فهمیدم بی گناهی و دستور آزادیت را صادر کردم، اما نمی دانستم که دقیقا موقع اعدامت رسیده ام و جانت را نجات داده ام. باید بگویم خیلی شانس آوردی و اگر چند دقیقه دیرتر می رسیدم کار از کار گذشته بود». بالاخره وقتی مرا آزاد کردند. باورم نمی شد و فکر کردم نقشه ای برای کشتنم دارند. وارد خیابان که شدم دیدم یه پسربچه حدودا ۱۲ ساله آمد و مرا بغل کرد و گفت:« خانه ما روبرو است و من و مادرم از پنجره می دیدیم که این ۲روز تو را چگونه می زدند. منتظر بودیم که اگر آزادت کردند کمکت کنیم». این پسر بچه رفت و برایم بلیط خرید.... راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 💐🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷💐
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌴🌺🌼🌺🌼💐🌴 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 💐بسیجی سیف اله جمشیدیان 🌺(محمد) 💐بسیجی علیرضا محمدی 🌺 (علی) 💐بسیجی غلامرضا محمودی 🌺(غلامحسین) 💐بسیجی سعادت ابوترابی 🌺(مصطفی) 💐بسیجی امیر نادر کریمی 🌺(احمد)💐سرباز محمد عبداله کیماسی 🌺(حسن) 🌺 @dashtejonoon1🌸💐