eitaa logo
دشت جنون
4.5هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🏴🕊🏴🕊🏴🌴 خیلی مواظب باش گاهی یک ، حال عبادت را از انسان مےگیرد . من ۱۵سال در خانه ای بودم حتی هم سهواً صاحب خانه را ندیدم . 🏴 🏴 شادی روح ، ، و حضرت آیت الله 🏴 @dashtejonoon1🏴🌴
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 از مهمترين‌ عواملی‌ است‌ كه‌ به‌ روح‌ آرامش‌ بخشيده، از بين‌ برنده اضطراب‌ و نگرانی‌های‌ روحی‌ است؛ به‌ دليل‌ اینکه‌ با برگزاری و برپاداشتن‌ ، روح‌ عملاً‌ احساس‌ می‌كند كه‌ با روح‌ عالم‌ وجود و با هستی‌ بخش‌ آن، از يك‌ رابطه قوی ناگسستنی برخوردار است كه‌ اين‌ رابطه‌ با تقويت‌ بيشتر، جبران‌ كننده تمام‌ كم‌ و كسری‌‌ها و مرتفع‌ كننده همه ضعف‌های‌ روحی است‌ و مسلماً‌ با داشتن‌ چنين‌ تكيه‌گاه‌ محكم، روح‌ انسان‌ قوت‌ گرفته‌ و در اين‌ دنيای‌ پرغوغا و زندگی پر فراز و نشيب، رابطه انسان‌ با خدا، بهترين‌ جايگاه‌ امنی است‌ كه‌ تأمين‌ كننده تمام‌ نيازمندی‌های روحی‌ ما است‌ و تغذيه‌ كننده به‌ تمام‌ معنای‌ روح . 📚 کتاب منشور پاکی و خدمتگزاری 🕊 🌹 🌹 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 سال هایی که نماینده مجلس بود، گاهی را کنار پیاده رو جلو ساختمان مجلس می کرد و همان جا به درخواست مراجعین رسیدگی می کرد. یک روز یکی از مسئولین حراست مجلس به محافظانش گفت: « به بگویید صورت خوبی ندارد کنار پیاده رو بنشیند ». موضوع را به گوش رساندیم ... گفت : اگر آنها نگران آمد و شد مردم هستند جایمان را عوض می کنیم ، اما اگر نگرانند که مردم بد عادت شوند که در اشتباه اند. بگو باید در کوچه و خیابان ها راه بیفتند و به عمل کنند . 🕊 🌹 🌹 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در این اردوگاه، شما را شکنجه‌تان می کنند یا نه؟ همه به آقا سید نگاه کردند ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه می کنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید . آقا سید باز هم حرفی نزد . گفتند: پس شما را شکنجه نمی کنند؟ آقا سید بلند و با ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت . مأمورین صلیب نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست . افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت: تو بیشتر از همه کتک خوردی، چرا به اینها چیزی نگفتی؟ آقای ابوترابی برگشت فرمود: ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمی برند . فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید، بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و بفکر عمیقی فرو رفت و گفت شما الحق سربازان خمینی هستید . 🕊 🌹 شادی روح و و سلامتی آزادگان سرافراز 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹