🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#فرازی_از_وصیت_نامه
#شهید_والامقام
#طیب_حاج_رضایی
#شهید در وصیت نامه در خواست کرده که در حرم حضرت #عبدالعظیم دفن شود و علت را نزدیکی شرافت این مکان با کربلا بیان میکند
او همچنین میخواهد که برای او دعای #کمیل زیاد بخوانند و نسبت به این دعا اظهار علاقه مینماید و در آخر میگوید .
رضیت بالله ربا…
#راضیم به اینکه الله #خدای من است…
و این وصف #شهیدان راه خدا است که در #قرآن آمده است : رضیالله عنهم و رضو عنه ، آنها از پروردگارشان #رضایت دارند و #خدا نیز از آنها #راضی است
#امام_حسین علیهالسلام در روز #عاشورا به حُر فرمودند :
تو آزادهای (حُر) همانگونه که #مادرت تو را #حر نامید.
باید گفت #طیب نیز پاکیزه و #طیب از این جهان رخت بر بست . همانگونه که #مادرش او را #طیب نامید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 @dashtejonoon1🌴🥀
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهید_والامقام
#سیدعبدالحسین_واحدی
مادر من #حضرت_زهرا_س است ، به مادر من توهین نکن...
وقتی سید را میآورند توی اتاق تیمور بختیار، او به #شهید_واحدی فحاشی میکند و به #مادرش بد میگوید .
#شهید_واحدی میگوید مادر من #حضرت_زهرا_س است ، به مادر من توهین نکن و صندلی را بلند میکند بزند توی سر بختیار .
در همان لحظه تیمور بختیار اسلحهاش را میکشد و با شلیک شش گلوله ، سینه #سیدعبدالحسین_واحدی را مضروب ساخته و به #شهادت میرساند ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#عاشقانه_های_شهدا
#مادران_شهدا
#سیم_خاردار
یک نفر باید #داوطلب میشد که روی سیم #خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن #رد شوند .
یک #جوان فورا با شکم روی سیم #خاردار خوابید ، همه #رد شدند جز یک #پیرمرد
گفتند : #بیا !
گفت: نه ...
شما برید ...
من باید وایسم بدن #پسرم رو ببرم برای #مادرش ...
#مادرش منتظره ...
چسبیدن به #سیم_خاردار کجا
چسبیدن به #میز_ریاست کجا
#تفکر
#تأمل
🌹 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#مادرانه
#مادر_شهید
کفن را از روی چهره فرزندش بر میدارد، به چهره اش خیره می شود، خنده های فرزندش را به یاد می آورد. زمانی را به یاد می آورد که فرزندش را در رخت عروسی میدید، اما حالا جسد بیجان فرزند جلوی چشمان #مادر است. دلش میخواهد پیشانی بی جانش فرزندش را ببوسد، تنش را ببوید و او را در آغوش بکشد اما گویی نمی تواند، هنوز هم محو همان خاطره هاست. اشک هایی که از چشمانش جاری می شوند ضامن این ماجرا هستند. #مادر فرزندش را برای آخرین بار میبیند و می بوید و فرزند برای همیشه #مادرش را ترک میکند. این است قصه #شهادت فرزند و #مادر او.
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌺💐🌼🌴🌼💐🌺
#مادرانه
#خاطرات_طنز_جبهه
عازم جبهه بودم ، یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد . #مادرش برای بدرقه ی او آمده بود ، خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد .
به او گفتم :
#مادر شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما #شهید بشیم ، دعای مادر زود مستجاب می شود .
او در جواب گفت :
خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی #پدر و #مادرت زنده بمونی ، الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده .
🌺 @dashtejonoon1🌼💐
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#از_شهدا_بیاموزیم
#سردار_شهید
#مهدی_زین_الدین
وقتی رسیدیم دزفول و وسایلمان را جابه جا كردیم ، گفت میروم سوسنگرد
گفتم : مادر، منو نمیبری اون جلو رو ببینم ؟
گفت : اگه دلتون خواست با ماشینهای راه بیایید، این ماشین مال #بیت_المال است.
حساسیت روی #بیت_المال را از مولای خود #علی_علیه_السلام آموخته است، او حاضر نشد #مادرش را با ماشین #بیت_المال ببرد!
امّا کجایید ای #شهیدان_خدایی که اکنون #بیت_المال را عده ای شکم سیر اشرافی برای خود #ذخیره میکنند و یار #انقلاب نامیده میشوند!
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خدا
#تفکر
#تأمل
#بیت_المال
🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#مادرانه
#مادر_شهید
#فرزندش راهی جبهه شده، قرار است از کشورش محافظت کند، قرار است از آرمان ها و ارزش هایی که #مادرش دارد محافظت کند، #فرزند قرار است از بزرگترین دارایی اش یعنی #مادرش محافظت کند. در همین بهبوئه اتفاقی ناگوار رخ میدهد، فرزند #شهید می شود. #مادر هنوز چشم به راه است، چشم به ساعت دوخته و به در می نگرد. پس چه شد؟ به من قول داده بود امروز می رسد؟ به من گفته بود فلان ساعت اینجاست؟ اکنون که مدتیست گذشته پس چرا صدای در را نمیشنوم؟ اندکی بعد صدای در می آید. #مادر خندان در را باز میکند اما نمی داند این خنده قرار است به #گریه_ای تلخ تبدیل شود. خبر #شهادت فرزندش، جگر گوشه اش را به او می دهند. حالا #مادر دیگر #فرزندی ندارد که منتظرش بماند، حالا او مانده و خاطراتی که از #فرزندش دارد. همین خاطرها تنها یادگاری #فرزندش برای او هستند. این ماجرایست تلخ که #مادران_شهدا آن را تجربه کرده اند.
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#در_محضر_شهدا
#فدائی_امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#مصطفی_ردانی_پور
جلوی مادر با ادب می نشست و می گفت: من رو بیشتر دوست داری یا خدا رو؟
مادر: خب معلومه! خدارو
امام حسین(ع) رو بیشتر دوست داری یا خدا رو؟
مادر: امام حسین(ع) رو هم برای خدا می خوام.
پس راضی می شی من #شهید بشم و فدای امام حسین(ع) بشم؟
این جوری #مادرش رو راضی کرد و رفت فدای امام حسین(ع) شد.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#مجید_قربانخانی
تا پیش از سفر #کربلا خیلی پسر شری بود ، همیشه #چاقو در جیبش بود ، #خالکوبی هم داشت.
وقتی از سفر #کربلا برگشت #مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از #امام_حسین_ع خواستی؟!
#مجید گفته بود یه نگاه به گنبد #امام_حسین_ع کردم و یه نگاه به گنبد #حضرت_عباس_ع انداختم و گفتم آدمم کنید .
سه چهار ماه قبل رفتن به #سوریه به کلی #متحول شد ، بعد از اون همیشه در حال #دعا و #گریه بود. نمازهایش را اول وقت می خواند .
خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه #دعا بخوانم و #گریه کنم و در حال #عبادت باشم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#ایران_حسین_علیه_السلام
#تا_ابد_پیروز_است
#کانال_شهدائی_دشت_جنون
http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b
🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴