🍂
🔻 نوشتم تا بماند
روزنوشت های آیت الله جمی
امام جمعه فقید آبادان
•┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
۱۳۹۶/۱۰/۱۱
صبح که از خواب برخاستیم، ابراهیم برادرم گفت دیشب توپهای سنگین عراقی خیلی شهر را کوبیده اند.
ساعت ۷ ناگهان خمپاره اندازها و توپها به صدا درآمدند و این غرش هر لحظه شدیدتر می شد به طوری که از تمام اطراف، صدای شلیک یک لحظه قطع نمی شد و خوشحال شدیم که این شلیکها همه از نیروهای ماست و معلوم است که از هر طرف به دشمن حمله ور شده اند. بیش از نیم ساعت ادامه داشت و معلوم است که از انواع سلاحهای سنگین استفاده می شود. ساعت فعلا از ۸ گذشته و صدای شلیک هم قطع شده [است]. سکوت و آرامش بر آبادان حاکم است. حقیر در صدد تحقیق و اطلاع از نتیجه حمله صبح بر آمده است. ان شاء الله مفید و مؤثر بوده باشد.
ابراهیم و مهدی برای تعمیر ماشینهایمان به جهاد سازندگی رفته اند و حقیر با آقای موسوی و دوستش زمانی در منزل هستیم. بالاخره ابراهیم با ماشین تعمیر شده آمدند. آقای مشهدی حسن رستمی که می بایست به اتفاق آقای موسوی به ماهشهر برود، آمد و حالا قرار است که به چوئبده برویم که هلی کوپتر از آنجا پرواز می کند. ساعت حدود ۹ برای چوئبده حرکت کردیم. چند کیلومتر که از آبادان به طرف خسرو آباد که بروید، یک جاده انحرافی دست چپ به طرف چوئبده می رود. تا نرسیده به جاده چوئبده که جاده آسفالته است حرکت اتومبیل دردسری ندارد، اما جاده چوئبده آسفالته نیست و تازه شن ریزی کرده اند که چون هنوز شن ریزی اش کامل نیست، ایام بارانی رفت و آمد در آن جاده خالی از زحمت نیست. و اتفاقا دیروز و امشب باران شدید آمده، از این جهت حرکت در جاده پرزحمت است. بالاخره باید این جاده را طی کرد و آقای موسوی این سید بزرگوار را نزدیک ترمینال و فرودگاه هلی کوپتر رساند. مسافت اندکی در جاده چوئبده طی کردیم که دیدیم یک اتوبوس در اثر ليز خوردن از جاده منحرف شده و مسافرانش سرگردان بودند و برای بیرون کشیدن اتوبوس دست و پا می کنند، اندکی معطل شدیم که راه بند آمده بود. بالاخره راه ما باز شد و حرکت کردیم. اما هرچه جلوتر می رویم، وضع راه خطرناک تر می شود و در اثر گل و لای که روی جاده پاشیده شده و در اثر بارندگی لغزشگاه شده است، حرکت خیلی با زحمت و با رعایت احتیاط انجام می گیرد. خلاصه دو یا سه کیلومتر نرسیده به محل فرود هلی کوپتر، وضع جاده فوق العاده ناجور و ماشین به این طرف و آن طرف لیز میخورد. با زحمت و مشقت به نزدیکی فرودگاه هلی کوپتر رسیدیم که دیگر نمی شد جلوتر رفت. آقای موسوی و دوستش و همچنین مشهدی حسن رستمی را پیاده کردیم. و سروته کردیم برای مراجعت. برگشت برای [ما] خیلی دشوارتر از آمدن بود، چه اینکه موقع آمدن، ماشین ما که نیسان بود در اثر داشتن مسافر، سنگین [بود] و کمتر لیز می خورد و اما الان که مسافری نداریم، ماشین زیاد لیز می خورد و ابراهیم برادرم خیلی وحشت دارد که ماشین منحرف شود. با دقت و احتیاط زیاد این دو، سه کیلومتر را طی کردیم و به اصطلاح از محل خطر گذشتیم. دیگر با اطمینان حرکت می کردیم تا نزدیکیهای جاده آسفالته اصلی آبادان - خسروآباد، که دیدیم راه بند آمده. یک کامیون باری از جاده منحرف شده و راه را بند آورده است از این طرف و آن طرف ماشینهای فراوانی گیر کرده اند که راه ندارند. بعضی از وسایط نقلیه که قوی بودند، از پایین جاده حرکت کردند که برای ما ممکن نبود، چون پایین جاده همه خاکی و ماشینهایی مثل اتوبوسها در گل فرو می روند. حتما چند تا ماشین نسبتا قوی هم در گل فرو رفته بودند. به ناچار ماندیم، حدود ۳ ساعت. تا اینکه ناچار شدند بار کامیون را تخلیه کردند و او را از جاده بیرون کشیدند تا راه باز شد. به منزل که رسیدیم ساعت نزدیک ۳ بعداز ظهر بود. خیلی خسته و کوفته و گرسنه بودیم. لقمه غذایی را صرف کردیم که آقای جعفری، شهردار آبادان آمدند و طبق وعده ای که با ایشان گذاشته ایم، باید به گارد ساحلی برای دیدار فرمانده جدیدش برویم. تا حدود ساعت ۴/۳۰ در گارد ساحلی بودیم و با فرمانده گارد صحبت و گفتگو کردیم.
@defae_moghadas
#صلوات
#کتاب
🍂
🍂
🔻 فاتحان خرمشهر
برای آشنایی با عملیات لازم است توضیحاتی داده شود تا به ریز حوادث و پیشروی ها بیشتر پرداخته شود.
👈 مهمترین اهداف عملیات بیت المقدس عبارت بودند از:
▪️انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشكر.
▪️آزاد سازی حدود 5400 كیلومتر مربع از خاك ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.
▪️خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.
▪️تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).
▪️آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.
👈 در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود كه حمله به جناح دشمن، كه عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود (که تا حدودی شرح آن داده شد)، عامل موفقیت عملیات است.
هم چنین، شكستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
محورهای عملیاتی هر یك از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:
1- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه كرخه).
2- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
3- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از كارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
@defae_moghadas
🍂
4_5929024441697698729.mp3
زمان:
حجم:
7.7M
🍂
🔻 نواهای ماندگار
حاج صادق آهنگران
نوحه زیبای
🔴 تخریب چی برگرد
کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 نوشتم تا بماند
روزنوشت های آیت الله جمی
امام جمعه فقید آبادان
•┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
۱۳۸۹/۱۰/۱۲
روز جمعه است و معمولا به فکر نماز جمعه (هستیم ). و روزهای جمعه معمولا تا قبل از رفتن به نماز در منزل هستیم. امروز به همین روال تا ساعت نزدیک ۱۱ در منزل بودم و سپس به محل نماز جمعه، که این هفته در کمیته ارزاق مثل بعضی هفته های دیگر منعقد است، رفتم. تا ساعت ۱۱/۳۰ محل کمیته مملو از جمعیت شد و کثرت جمعیت این جمعه از هفته های قبل بیشتر است به طوری که چند بار از حضار خواسته شد که صفوف خود را فشرده تر سازند.
قبل از ایراد خطبه های نماز جمعه، آقای کیانی، فرمانده سپاه پاسداران سخنرانی مفید و عالی نمود و جمعیت را از توطئه های ضدانقلاب آگاه و مطلع ساخت که فوق العاده مورد توجه و استقبال نمازگزاران واقع شد.
بعد از نماز به درخواست آقای صادقیان، مسؤل کمیته ارزاق به اتفاق چند نفر از برادران سپاهی و ارتشی ناهار را در چلوکبابی، که تازه به دست بعضی از برادران مفتوح شده، صرف کردیم. عصر در منزل ماندم و نماز مغرب و عشاء را هم در منزل خواندم، به اتفاق بعضی از برادران که برای مشاهده و مذاکره در موضوعی آمده بودند. شب تا حدود ساعت ۱۰ بیدار ماندم و اخبار رادیو را گوش دادم.
۱۳۸۹/۱۰/۱۳
تا حدود ساعت ۹/۱۰ در منزل بودم. اخبار رادیو را گوش دادم و چند سطری در این دفتر رقم زدم و بعد از منزل خارج شدم. اول سری به ستاد عملیات زدم و با برادران ارتش سلام و علیک و گفتگوئی کردم. از آنجا به سپاه پاسداران رفتم و گفتگوئی هم با آن برادران [کردم]. بعد به رادیو رفتم که برادران همه در سالن جمع بودند و یک فیلم جنگی را تماشا می کردند. پس از تماشای این فیلم و چند کلمه ای صحبت با برادران رادیو، ساعت حدود ۱۲ به منزل برگشتیم. لحظاتی که در رادیو بودیم، صدای چند انفجار وحشت زا [در نزدیکیهای] رادیو شنیده شد که از خمپاره بود و خدا را شکر آسیبی به کسی نرساند.
نماز را در منزل به جا آوردم. اخبار ساعت ۲ را هم گوش دادم و ساعت ۳ از منزل خارج شدم که جلسه ای در فرمانداری است و باید در آن جلسه باشم. تا ساعت 6 در آنجا بودم، سپس به منزل مراجعت کردم. که در منزل هم قرار یک جلسه و گفتگو در بعضی مسائل مربوط به تداركات جبهه ها با فرمانده عملیات و فرماندار و مسئول کمیته ارزاق داشتم. تا ساعت ۷/۳۰ فرماندار و بعضی از برادران بودند و چون فرمانده عملیات در اثر درگیری نتوانست بیاید، برادران رفتند. ساعت ۸ سرهنگ شکرریز، فرمانده عملیات تلفنی اطلاع داد که می آید ولی دیگر دسترسی به فرماندار و سایر برادران نداشتیم. ساعت نزدیک ۹ بود که سرهنگ شکرریز به اتفاق سرهنگ رحیمی و یک سرهنگ دیگر آمدند. حضور این آقایان خیلی لذت بخش بود. تا ساعت ۱۲ نشستند و خاطرات گذشته خود را مخصوصا در ایام شکوفایی انقلاب بیان داشتند. و همچنین از ژنرالهای خائن دوران محمدرضا سخن به میان آمد که هر کدام در این باره خاطره ای داشتند و در آن میان سرهنگ شکرریز، جریان دستگیری نصیری را بیان کرد که شخصا او را دستگیر و به دفتر امام در تهران تحویل داده.
@defae_moghadas
#صلوات
#کتاب
🍂
🍂
🔻 فاتحان خرمشهر
جریانات مرحله اول عملیات:
در محور قرارگاه قدس (یعنی شمال كرخه كور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحكامات بسیار زیاد، پیشروی نیروها به سختی امكان پذیر شد و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کنند و منطقه ای در جنوب رودخانه كرخه كور را به عنوان سرپل تصرف كنند.
عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود كه فشار شدید دشمن روی این قسمت زیاد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگان ها موفق شدند از رودخانه عبور کنند و به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر برسانند و به ایجاد استحكامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحركات دشمن در جاده مذكور بپردازند. در این محور عراق نیروی خاصی نداشت و بطور کامل غافلگیر شد.
در محور قرارگاه نصر به دلیل تاخیر در حركت و وجود با تلاق در كنار جاده اهواز – خرمشهر و هم تمركز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست پیدا کنند و با قرارگاه فتح الحاق صورت دهند.
الحاق كامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور كار عملیات شب دوم قرار گرفت كه با انجام گرفتن آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، ولی بعضی رخنه ها همچنان باقی بود تا این كه سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از كیلومتر 68 تا كیلومتر 103 تثبیت و كلیه رخنه ها ترمیم شد.
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 بزم عاشقی
عشق را با هم روایت می کنیم
یاد یاران را حکایت می کنیم
با شهیدان لحظه ای خلوت کنید
عشق را بر بزمخود دعوت کنید
هم نفس، آلاله ها را یاد کن
در سکوتت عشق را فریاد کن
عاشقان سربر سر نی کرده اند
هفت شهر عشق را طی کرده اند
عاشقان عشق حسینی بوده اند
جمله شاگرد خمینی بوده اند
خاطرت باشد که مجنون زاده ایم
کربلا در کربلا خون داده ایم
یادمان باشد که ما مردیم مرد
سینه ای داریم مالامال درد
با توام ای محرم اسرار من
آشنای دیده بیدار من
ای قلم هاتان به خون رنگین شده
بارتکلیف شما سنگین شده
هم نفس با من بیا پرواز کن
خاطرات جبهه را آغاز کن
یاد کن از دود و باروت تفنگ
یاد زهرا یاد مهدی یاد جنگ
@defae_moghadas
🍂