eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
آمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🍂 🔴 عملیات بدر، شرق دجله آنروز را گذراندیم تا بعد از ظهر همان روز دستور جابجایی با نیروهای تازه نفس به ما رسید. هر چه بود یک روز را در آب گذرانده بودیم، دو عملیات سنگین کرده و هفت روز در برابر پاتک دشمن ایستاده بودیم و خط چهارکیلومتری را با کمک گردان های دیگر لشکر حفظ کرده بودیم و این در حالی بود که نشسته می خوابیدیم و تغذیه مناسبی نداشتیم. قبل از ورود نیروهای جدید قایق ها رسیدند و سوار شدیم تا به عقب برگردیم. قایق ها بمرور حرکت می کردند و ساعتی نگذشته بود که کل گردان به جاده معروف به پد 8 رسید و با لنکروزهای دوست داشتنی به مقر چادرها بازگشتیم. بچه هایی که در عقبه مانده بودند به استقبال آمدند. خبر شهادتها را شنیده بودند و با دیدن ما، جای آنها را خالی می دیدند. بچه ها را بغل می کردند و گریه می کردند. صحنه عجیبی شکل گرفته بود. وقتی نگاه ما به چادرها افتاد، تازه یادمان آمد چقدر جای بچه ها در این جمع خالی شده، در ارودگاه دیگر نه خبری از داود بود نه رضا، نه عبدالرحمن نه .... شانه ها در آغوش هم به شدت تکان می خورد و اشک ها جاری شده بود. تبلیغات گردان در گوشه ای پارچه ای پهن کرده بود و نام شهدای عملیات را بر آن می نوشت. دیدن اسامی دوستانمان روی پارچه چنان منقلب کننده بود که از وصفش عاجزم. فردای آنروز بعد از جمع و جور کردن وسایل ما را به ده روز مرخصی فرستادند و قرار شد بعد از مرخصی به پد8 در هور برگردیم. وقتی به اهواز رسیدیم گاهی دوستان می آمدند و از عملیات می پرسیدند. همه از موفقیت عملیات یاد می کردیم و از ضربه ای که به دشمن زده بودیم. همه مسرور و سرحال . ندیدن بچه های همرزم در آن چند روز خیلی برایمان رنج آور بود ولی در یک قرار نانوشته همه در نمازجمعه می رفتیم و دیداری تازه می کردیم. ده روز هم گذشت و به مقر اولیه در پد8 بازگشتیم. بعضی چهره ها دمق بود و بعضی پرسشگر. زمزمه ای بگوش می رسید که همه نیروها بعد از یک درگیری سخت، از منطقه عملیات بدر عقب نشسته اند و ..... باورمان نمی شد و برایمان خیلی سخت بود که بعد از آن همه زحمت و جانفشانی و دادن بهترین دوستان هیچ حاصل مادی برایمان نداشته. همه ناراحت و بغض کرده بودند. در این بین برادر شاه حسینی جانشین حاج اسماعیل همه را در سنگر بزرگی دعوت کرد تا مطلبی را بگوید. خیلی بی حال وارد سنگر شدیم و بعد از مقدمه، کاغذی از جیب درآوردند و گفت امام به شما پیامی داده که برایتان می خوانم. "حضرت امام در این پیام به رزمندگان یادآوری کرده بودند که تمامی اعمال شما چه جنگیدن و یا شکست در راستای ادای تکلیف می باشد و ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه، امروز روز استقامت و روز زنده شدن اسلام است". نمیدانم خدا در این چند سطر چه قدرتی قرار داده بود که آنقدر آرامش بخش بود. راستی مگر ما برای نتیجه جنگیده بودیم؟ ما تکلیفی داشتیم که باید ادا می کردیم، که کردیم. پس ناراحتی جایگاهی نداشت. پس از این جلسه چهره ها باز شده بود و کم کم خنده ها بر لبها نشست. حالا به فرموده حضرت امام باید آماده می شدیم برای عملیاتی دیگر. آنهم عملیاتی به بزرگی والفجر8 که با نیت های خدایی توانست آن همه موفقیت بهمراه داشته باشد. پس از چند سال به سراغ برادر شاه حسینی رفتم تا همان برگه پیام امام را که آنروز و در سال 63 قرائت کرده بود در اسناد نگهدارم که ایشان با گشاده رویی آنرا بما داد و اینک در معرض دید شما خوبان قرار می دهم. پایان کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
پیام حضرت امام بعد از عملیات بدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 انتشار pdf کتاب شهید حاج قاسم سلیمانی به نام "من قاسم سلیمانی هستم" تألیف ناصر کاوه, به مناسبت روز 22 اسفند, روز شهید 🙏التماس دعا 💢 لطفا تا میتوانید نشر دهید... @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 گفتگو با سردار صفوی 4⃣1⃣ 🔅 شما در همه ی مقاطع حساس و جنگ حضور داشتید به عنوان یک فرد مطلع بخصوص در حوزه های نظامی، بعد از جنگ چه تهدیداتی برای ما وجود داشته که با تدبیر رهبری از بین رفته است؟ در حوزه ی تهدیدات خارجی از سال 1990 که عراقی ها کویت را اشغال کردند و آمریکایی ها و متحدین آنها یک حمله ی بزرگی رابرای بیرون کردن عراق تدارک انجام دادند حضور آمریکایی ها در منطقه خلیج فارس برای ما یک خطر بزرگ بود. جنگ های دیگری مانند 2001 که آمریکایی ها به افغانستان حمله کردند و 2006 که آمریکایی ها به عراق حمله کردند سه حادثه ی بزرگ در اطراف ایران بود خصوصاً در 2001 و 2006 . خاطرات بوش چاپ شده است در این کتاب نوشته شده که ما بعد از افغانستان و عراق می خواستیم به ایران حمله کنیم. البته نظامی‌های ما مخالف بودند. ولی واقعیت این است که هم تدبیر مقام معظم رهبری در این سه جنگ بزرگ یعنی جنگ کویت، افغانستان و عراق هم سیاست های راهبردی نظام جمهوری اسلامی یعنی شورای عالی امنیت ملی و رفتار مجموعه دولت، مجلس و فرماندهان نظامی مانع از حمله دشمن به ایران شد. ما به لطف خدا در بحث سیاست های راهبردی به گونه ای با آمریکایی ها و متحدین آنها رفتار کردیم که دو دشمن بزرگ ما در افغانستان و عراق از بین رفتند. صدام یک دشمن خبیث بود و طالبان هم دشمن بودند چون بسیاری از ایرانی از جمله سیزده دیپلمات ما را از بین بردند و هم تفکر انحرافی نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی داشتند. نتیجه ی رهبری مقام معظم رهبری و سیاست های شورای عالی امنیت ملی و مجموعه ی مسئولین این شد که وزن ژئوپولتیکی ایران افزایش پیدا کند. الان وزن ما در منطقه ی غرب آسیا یعنی افغانستان، پاکستان، سوریه ، لبنان کشورهای عربی منطقه برتر شده و کفه ی ترازوی قدرت در این منطقه به نفع ایران است. این مسئله ناشی از هشیاری ملت ما، رهبری های مقام معظم رهبری و هم قدرت نیروهای مسلح و قدرت بازدارندگی است. مجموعه ی ارتش و سپاه پاسداران از یک قدرت بازدارنده برخوردار هستند. یعنی تجهیز، آمادگی و سیاست های آنها و رفتار آنها با آمریکایی ها. نیروی دریایی سپاه به ناوگان دریایی آمریکا در تنگه هرمز اعلام خطر می کند و به آنها می گوید که این منطقه آب های ایران است و نباید وارد آن شوید. یا برخوردی که ایران با انگلیسی ها کرد. در این بیست و چهار سالی که از جنگ گذشته اقتدار ملی ایران در بعد سیاسی، امنیتی و اقتصادی افزایش پیدا کرده ایران قدرت برتر منطقه است. ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 یاد یاران قسمت چهارم : گویا صدای موذن از حسینیه می آید! باید بطرف حسینیه سرازیر شد ، پس به همراه بچه ها به پایین برو و در صف جماعتشان بایست ، در هیچ کجای دنیا چنین جماعتی را دیده بودی همگی مخلص و بی ریا به نماز ایستاده باشند؟ ، در آنجا واقعاً نماز نماز بود و تقرب به خدا ، قنوتشان را ببین چه عارفانه خدا را می خوانند و از خدا درخواست بخشش گناه نکرده شان را می کنند و عاشقانه طلب شهادت می کنند، اشک غلطان روی گونه های بعضی هاشون را می بینی ، اوج عرفان بود ، بعداز نماز در گوشه ای بنشین و به نیمه های شب حسینیه گذری بزن ، هرکسی گوشه ای ایستاده و گردن خم کرده و در تاریکی شب مشغول عشق بازی با خداست، آرام اشک می ریختند و رازونیاز می کردند ، حسینیه پر بود و انگار هیچ کس در آن دل شب خواب نداشت ، وقتی موذن اذان می گفت هنوز بعضی ها در سجده بودند و شانه هایشان از خوف خدا می لرزید ، بعد هم نماز جماعت صبح ، نمازی که مشهود فرشتگان شب و روز بود ، بعداز نماز دعای عهد با مهدی موعود بود که تا پای جان در رکابش خواهیم بود، اَللهم انی اُجَدِدُ لَهُ فی صَبیحَه یَومی هذا وَ ما عِشتُ مِن اَیّامی عَهداً و عَقداً و بَیعَهًّ لَهُ فی عُنُقی لا اَحُولُ عَنها وَ لا اَزوُلُ اَبَداً، هنوز هم در آنجا یا هرجای دیگر اگر موقع نماز شهدا را در کنارت حس کنی نمازت را با حال‌تر و با توجه تر می خوانی، هرجای پادگان که نگاه می‌کنی یاد یاران است و افسوس از جاماندگی ما ، حال که از حسینیه فارغ شدی بیرون بیا و گشتی در اطراف بزن ، یک نگاهی به بالای سرت کن نوشته بالای دیوار حسینیه را ببین، هنوز همانگونه نوشته شده مانند نوشته آن روزها ،،عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید،، این جمله را همیشه نصب العین خود قرار بده و عمل کن ، همانطور که دوستانت عمل کردند ، دیدی چطور سربلند از این عالم عروج کردند و به محضر خدا رسیدند؟ بعد برو کنار حسینیه سری به دفتر تبلیغات بزن ، عبدالرضا زکی پور را بیاد داری حتی نماز شب خوان‌های توی ماسه ها را هم زیر نظر داشت و در صبحگاه از آنها یاد می کرد ، منصور ناردست را بیاد داری همیشه برایمان نوحه های حماسی می خواند؟ نوحه هایی که ما را حسینی و کربلایی می کرد؟ تبلیغاتی ها همیشه سعی داشتند بهترین سخنران ها را برای ما بیاورند، روحانیونی مانند بسطامی که چقدر عارف بود و خوش بیان ....... «حسن تقی زاده » ادامه دارد @defae_moghadas