eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣شکر خدای را که فرزندی پاک از نواده رسول اکرم''ص''را با هوشیاری کامل اسلام را در جهان زنده نمود. و شکر خدای که توانستم در این راه مقدس گام بردارم و توانستم لباس سربازی امام زمان را بر تن نمایم. خدایا گر چه گناهان زیادی دارم و نتوانستم کاری که مورد رضایت تو باشد انجام دهم، ولی خدایا این خدمت ناچیز را از ما بپذیر و ما را مورد لطف خود قرار بده. خدایا این خونی را که در راه تو به زمین ریخته می‌شود، از بنده بپذیر. خداوندا چقدر شکر این نعمت بزرگ را بکنم که به این بنده حقیر جهاد در راهت و شهادت در راه حق را عنایت نمودی خدایا تو خود شاهد باش که بنده بخاطر ترس از دوزخ و برای بهشت، این راه را انتخاب ننموده‌ام و تنها بخاطر تو بود.... 🌷شهید: عبدالکریم باولی بهمنی تاریخ ولادت: ۱۳۴۶/۲/۴ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای بهبهان @defae_moghadas2
❣برای دنیا آخرت خود را نفروشید. به اسلام توهین نکنید و گران فروشی نکنید که بخواهید با این کار لطمه‌ای به وضع اقتصادی اسلام و مسلمین بزنید. پیوندتان را با امام و خانواده شهدا محکم کنید. چون خیلی ها دست به دل خانواده شهدا می‌زنند و دل آنان را آزار می‌دهند. به خدا اگر راه ما را ادامه ندادید مسئول هستید.. 🌷شهید: پرویز همتی تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۱۰/۷ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۰ محل شهادت: شلمچه نام عملیات کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای بهبهان @defae_moghadas2
از وسعت لبخند تو جان می گیرد زندگی بگذار لبخندت حال تمام روزهای مرا خوب کند.... سلام صبحتون شهدایی
❣ صبح روز عید قربان سال ١٣۶٧ 📍جاده اهواز - خرمشهر سه راهی کوشک 📆 اول مرداد مـــاه ۱۳۶۷ 🕊 🌷شهیدان: @defae_moghadas2
! ٥_نفر! ! 🔺در تاریخ ۱۳۶۷/۰۵/۰۱ در جاده اهواز – خرمشهر كه عراقی‌ها آن‌جا را گرفته بودند؛ با تیپ الزهرا از لشگر ده سید‌الشهدا(ع) درگیر می‌شوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر تانك در این‌جا مصداق علنی پیدا می‌كند؛ آن‌ هم در صبح روز عید قربان! 🔺قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود ٣٠ رزمنده؛ سوار كامیونی می‌شوند؛ به قصد جاده اهواز - خرمشهر؛ كه تیر مستقیم تانك بعثی‌ها كه تا آن‌جا هم راه پیدا كرده بودند به وسط كامیون؛ اصابت می‌كند و خیلی از بچه‌ها زخمی می‌شوند ولی فقط ٥ سید شهید می‌شوند. 🔺این نكته‌ عجیبی است؛ به خصوص وقتی در میان این رزمنده‌ها كسی مثل محسن اسحاقی هم بوده كه ده‌ها تركش می‌خورد اما به شهادت نمی‌رسد. گو این‌ كه فقط شهادت در تقدیر تمام ساداتی بوده كه در آن كامیون نشسته بودند؛ آن‌ هم به تعداد ٥ نفر! 🔺نام این شهدای خمسه سادات كوثر: سید علیرضا جوزى؛ سید داود طباطبایى؛ سید صاحب محمدى؛ سید مهدی موسوی و سیدحسین حسینی است. 🔺پیکرهای مطهرشان چون اجداد طاهرینشان در کربلا؛ به گونه‌ای قطعه قطعه می‌شود که قابل شناسایی و تفکیک نبودند؛ به همین دلیل پس از عقب‌ نشینی دشمن؛ قطعات مطهر پیکر این پنج شهید توسط دیگر همرزمان در همان محل شهادت به خاک گرم و خونین خوزستان سپرده می‌شود. 🔺با اتمام جنگ و بازگشت اهالی بومی منطقه که در پی اتفاقاتی با توسل به این قبر مطهر(واقع در سه راه كوشك _ خرمشهر) حاجت می‌گرفتند؛ بنا به درخواست اهالی از مسئولان منطق؛ هویت این قبور مطهر مشخص شد و در سال ۱۳۷۶ با اصرارهایی مبنی بر ساخت مقبره با همت خانواده معظم شهدا و جمعی از همرزمان؛ بقعه کنونی که دارای پنج ستون است احداث شد. این بقعه در میان اهالی منطقه کوشک به بقعه فاطمیه(س) نام گرفته است و زیارتگاه خیل عظیمی از اهالی است. @defae_moghadas2
❣من این جان ناقابلم را در راه خدا می‌دهم و هر روزی که می‌گذرد یکی یا چندین نفر از برادران ما به خیل کاروان شهیدان می‌پیوندند. هر روز ستاره‌ای را از آسمان به پایین می‌کشند. اما ستارگان آسمانی پایانی ندارد و هر روز که می‌گذرد و برادران عزیز ما به شهادت می‌رسند مسئولیت ما سنگین‌تر می‌شود و رسالت خون شهیدان بر گردنتان انباشته می‌شود. رسالت خون شهید بر دوش کشیدن مشکل است ولی چه باید کرد که رسالت‌ها هر روز بیشتر می‌شود و بر دوش بیشتر فشار وارد می‌کند. من توانایی بر دوش کشیدن آنها را ندارم. من راه خود را یافته‌ام و آگاهانه قدم برمی‌دارم. انسان همیشه در معرض آزمایشهای الهی قرار دارد و ما باید کوشش کنیم تا از این امتحانات الهی سرافراز بیرون آییم و هر بار خداوند با امتحان دیگری شما را آزمایش می‌کند. تا روز قیامت به شما ثابت کنند که چقدر صبور بوده‌اید. امیدوارم که از این آزمایش الهی سرافراز بیرون روید. هرگز سنگر بسیج و مسجد را ترک نکنید و بدانید که شهادت آرزوی دیرینه من است. 🌷شهید: رضا شجاعی تاریخ ولادت: ۱۳۵۱/۱/۱ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۱ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای تشان @defae_moghadas2
❣خدایا یک بار دیگر مجبورم وصیت‌نامه خود را دوباره بنویسم. این بار با قلبی روشن و پر از عشق می‌نشینم. تا با معشوقم راز و نیاز کنم و به او بگویم که من به نام تو و به یاد تو و بخاطر تو و به امید تو به جبهه آمده‌ام. پس دیگر تحمل دوری تورا ندارم و برایم دوری از تو بسیار گران است. خداوندا هر روز عزیزی از عزیزان ما را به نزد خود می‌بری. کاروانی که به راه افتاده‌ایم من یکی از پای فتاده‌گان آن هستم که هنوز به جایگاه ابدی خود نرسیده‌ام. پروردگارا من دیگر خسته شده‌ام دوستان و عزیزانم همه رفتند و در ته این قافله لنگان لنگان من مانده‌ام. الهی کمکم کن چون من این راه را آگاهانه و با قلبی روشن انتخاب نموده‌ام. 🌷شهید: اصغر منوری تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۰۴/۱۶ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای بهبهان @defae_moghadas2
❣زمان جنگ با دشمن است، زمان، زمان پیکار است پس بشتابید بسوى میدان جنگ که در انتظار شما پیکارگران است و بیایید اى مردان خدا که دیگر فرصت نیست و فرصتها در حال تمام شدن است و اگر از این فرصت استفاده نکنید بعدها پشیمان خواهید شد. اى از خدا بى‌خبران شما تا کی مى‌خواهید برعلیه اسلام بجنگید و شما بدانید که‌ فرصتها روز به روز کمتر مى‌شود و یک روز خواهید دید در محاصره فرامین و احکام اسلام قرار مى‌گیرید و راه بازگشتى ندارید و در آخرت سزاى اعمالتان را خواهید دید. بسیجیان عاشق شهادت هستند و هیچگاه مرگ را فراموش نخواهند کرد. 🌷شهید: منوچهر آبروشن تاریخ ولادت: ۱۳۵۰/۲/۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۵ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای بهبهان @defae_moghadas2
❣برادران مسجدی خود را آماده برای سختی‌ها و مشکلات کنید. هر کاری می‌کنید اخلاص داشته باشید و کارهایتان را برای رضای خدا انجام دهید. در نماز جمعه و جماعات و دعاهای توسل و کمیل شرکت کنید. 🌷شهید: جواد همنشین تاریخ ولادت: ۱۳۴۵/۴/۱۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۳۰ محل شهادت: شلمچه نام عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای بهبهان @defae_moghadas2
❣ این وصیت‌نامه را چند بار با دقت بخوانید 🙏👍 ▶️ رهبر انقلاب: یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجان‌گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام. 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی 🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطنی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا شهادت چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید... @defae_moghadas2
❣یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان 🌹ظهر یک روز سال 58 بود. با یکی از دوستان کنار قفل یک مغازه بسته نشسته بودیم تا در قفل چسب بریزیم و بعد با دوستان از عصبانیت صاحب مغازه بخندیم. جوانی نزدیک شد. از ما رد شد. برگشت. فکر کردیم متوجه شیطنت ما شده و می خواهد دعوا کند. گفت: سلام! سلام کردیم. گفت: بچه ها شما چرا نمی آیید مسجد؟ گفتم: باید پیش کی بیائیم؟ گفت: پیش خودم. گفتم: دوست هایم را هم بیارم. گفت : همه بیائید. رفت.باز برگشت و گفت: قبل نماز منتظر شما هستم. از کار خودمان پشیمان شدیم چسب را بیرون انداختیم. قبل نماز به مسجد رفتیم. منتظر ما ایستاده بود. تا ما را دید گفت: به به جوان های مسجد هم آمدند! به هر کدام از ما یک کار کوچک در مسجد و کتابخانه داد. سید رسول بود، آنقدر شخصیت، سیما و رفتارش جاذبه داشت که دیگر از مسجد جدا نشدیم. صحبت ها و پندهای همیشگی و دلنشینش آینده ما را عوض کرد @defae_moghadas2