eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_صادق_هلیسایی🕊🌹 #شهید_رضا_هلیسایی🕊🌹 شهادت هر دو برادر : 1365 #کربلای_5 @defae_moghadas2
🍃🌸 ❣زندگی دنیا در مقابل آخرت ارزشی ندارد « الدنیا مزرعه الآخره » بدانید که تمامی انسان ها روزی از این جهان خاکی رخت بر خواهند بست و به دیار جاوید خواهند شتافت. پس چه خوش است که انسان با اعمال شایسته و صالح آخرت خود را اصلاح کند و فریب این دنیای فانی را نخورد و چه خوش است که این مرگ و انتقال در راه خدا انجام گیرد و برای رضای او فعلیت پذیرد. فرازی از وصیتنامه 🕊🌹 @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔻 حق الناس بر گردن شهید 🔸همراه چند نفر از عزیزان بسیجی برای دیدار از خانواده شهدای دانش آموز به محل خانه آنها رفتیم. پدر شهید «محمد پی گم کرده» چند سالی است که از دنیا رفته است. مادر شهید با مهربانی و صمیمیت به پیشوازمان آمد. او ما را به خاطرات شهید میهمانی کرد و گفت: پسرم شهید شده بود و مراسم خاکسپاری او تازه تمام شده بود که یک روز.... 🔸 كه يك روز زن همسایه آمد پیش من و گفت: محمد دیشب به خوابم آمد و گفت: به مادرم بگویید آن امانتی مردم را که پیش من است، باز گرداند. هر چه فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید؛ زیرا پسرم نوجوان و مجرد بود؛ مال و منالی هم نداشت که به کسی بدهکار باشد. روز دوم باز همان زن آمد و همان حکایت را تعریف کرد! به او گفتم: فرزندم محمد که از کسی پول یا چیزی نگرفته است که من پس بدهم. روز سوم باز هم همین اتفاق تکرار شد. 🔸....این بار رفتم جلوی تاقچه، مقابل عکس او ایستادم و گفتم: مادر چه امانتی پیش من داری که من نمی دانم؟ یک مرتبه چشمم به چند گلوله (کلاشینکف) که محمد از جبهه به عنوان یادگاری آورده بود؛ افتاد. گفتم: مادر نکند اینها را می گویی. گلوله ها را برداشتم و تحویل برادران سپاه دادم. شب بعد به خوابم آمد و گفت: «مادر دستت درد نکند راحت شدم؛ حق الناس بسیار مهم است حتی اگر یک گلوله باشد!» @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 #شهید_علی_محمد_طاهری🕊🌹 شهادت : #کربلای_5 @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_علی_محمد_طاهری🕊🌹 شهادت : #کربلای_5 @defae_moghadas2
🍃🌸 ❣سن او کمتر از حد لازم بود ، شناسنامه را تغییرداده بود ، اما مشکل امضاء سرپرست خانواده باقی بود . به ناچار از برادر کوچکتر خود خواست تا پای برگه حضور در جرگه ی دوست داران معشوق را امضاء کند و سپس راهی جبهه شد... قبل از عکس خویش را در قاب گذاشت و به مادرش گفت. " گل را خودتان تهیه کنید، این آخرین دیدار است..." ابوالفضل با وفای گردان حمزه ، شهید بزرگوار در همان عملیات به فیض عظمای شهادت نائل شد و یادش در قاب دل های دوست دارانش جای گرفت. ✍راوی :عباس اسلامی پور اندیمشک @defae_moghadas2
🍃🌸 #امام_خامنہ_‌ای ❤️ اگر این #شهدایی که شلمچه یادگار آنهاست نبودند ، امروز در این کشور از #استقلال ملی ، #شرف ملی ، از اسلام ، هیچ نشان برجسته ای نبود. @defae_moghadas2
🍃🌸 ❣ منطقه عمومی خرمشهر (شلمچه) دی‌ماه 1365 « »، «رزمنده جعفر لشکری» را که در عملیات مجروح شد بر دوش خود به اورژانس رساند اما در بازگشت بر اثر اصابت ترکش به رسید. 📸عکاس: محمود بدرفر @defae_moghadas2
🍃🌸 #شهید_رضا_ایزدی🕊🌹 شهادت : دی ماه 1365 #کربلای_5 @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_رضا_ایزدی🕊🌹 شهادت : دی ماه 1365 #کربلای_5 @defae_moghadas2
🍃🌸 ✍از بچگی کتاب میخواند خیلی به مطالعه علاقه داشت تقریبا سیزده سالش که شد ،شروع کرد به شعر گفتن. در مدرسه هر چه به ذهنش میرسید را چک نویس میکرد و بعد که می آمد خانه در دفتر شعرش می نوشت .بعد ها هم عضو انجمن شعرای اهواز شد. ✍دفعه آخر که میخواست برود جبهه ،داشت دنبال دفترش می گشت.آمد گفت مامان هر چه می گردم دفتر شعرم نیست. دو تا دوست دانشجو داشت که میخواست شعرهایش را بخوانند گفتم توی قفسه ست ،خودم دیدمش ،هر چه گشت پیدایش نکرد! آخر سر گفت من میرم دیرم شده،حالا این باشه واسه دفعه دیگه. ✍وقتی برای انجام کاری سر قفسه رفتم دیدم دفترش سر جایش است.بهت زده بودم از این که چطور دفتر را ندیده !وقتی که برنگشت و شهید شد فهمیدم که خداوند می خواست دفترش برایمان یادگاری بماند . 🕊🌹 @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #شهید_رضا_ایزدی🕊🌹 شهادت : دی ماه 1365 #کربلای_5 @defae_moghadas2
🍃🌸 ❣ قسمتی از وصیت نامه ی خاص این عزیز که حاوی یک غزل از سروده هایش است : دوش از غصه دلم شکوه به دنیا می کرد بال و پر می زد و مهر تو تماشا میکرد آن غلامی که در این دایره سرگردان بود روز و شب را طلب خانه مولا می کرد سخت عاشق شد و عزم سر کوی تو نمود راه بگشا که فدا جان و سر و پا می کرد ایزدی را ز نهان دید و دل غمزده اش گفته بودش که هویدا مکن ،اما می کرد... @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا