eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
28 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 آقا جانم ... 🌹 تا نرفته‌ام ز نظر شام من رسان به سحر شمع انتظار تواَم، صبح نادمیده! بیا.. معنی چشم انتظاری را نفهمیدم ولی جان مادرهای العجل https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
📸| وقتی قرار است امام زمـان(عج) به امــام حسیــن(ع) شناختــه شـــود پس تنها مسیر ظهور همیــن مسیـــر است راه حضورمان و ظهورشان از کربلا می‌گذرد ... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣شهید وحیدرضا رسولی در خانواده متدین و مذهبی در تاریخ ۱۳۶۸/۰۱/۰۵ دیده به جهان گشود. 🔖پسری ساده و بی‌آلایش که از اخلاق و منشی نیکو برخوردار بودند. از بسیجیان وفرمانده گردان پایگاه ۱۳ حزب‌الله مسجد شهرک بعث اراک بودند 🔖درسال ۱۳۸۵ از هنرستان شهرک قائم در رشته حسابداری فارغ التحصیل شد و تا مقطع لیسانس این رشته ادامه دادند. 🔖ازآنجائیکه آمادگی وتوانا جسمی بالایی داشتند در ورزش‌های رزمی کیوکوشین کاراته و دفاع شخصی فعالیت می‌نمودند. 🔖پس از اتمام تحصیل در دانشگاه، برای خدمت به نظام مقدس اسلامی در مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۵ به استخدام ناجا درآمدند. 🔖شهید از دانش آموختگان دوره ۲۹ دانشگاه علوم انتظامی و جانشین رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر سراوان در استان سیستان و بلوچستان بودند. بعلت درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در منطقه سراوان در تاریخ ۱۳۹۶/۰۵/۲۴ به فیض شهادت نائل آمدند. 🌱 کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd @defae_moghadas2
❣به خوراک و شکمش خیلی توجّه نمی‌کرد؛ می‌گفت:«غذای زیاد روی فکر و ذهن آدم اثر منفی می‌گذاره.» از آیت‌الله جوادی آملی تعریف می‌کرد که به او گفتند بیشتر غذا بخورید؛ در جواب گفتند:«مگر من حمّالم که غذا را حمل کنم؟! آن‌قدر می‌خورم که بتوانم کارهایم را انجام بدهم و بیشتر از آن، حمّالی است!» خودش هم این‌گونه رفتار می‌کرد؛ در پادگان خیلی کم ناهار می‌خورد و غذا را به همکارانش می‌داد. در مورد گوشت‌خوردن هم دقت می‌کرد و می‌گفت:«خوردن زیاد از گوشت باعث میشه آدم قسی‌القلب و پرخاشگر بشه.» ماه رمضان هم که می‌شد، حبیب‌آقا با یک کاسه فِرِنی افطار می‌کرد و سحر هم به چایی خرما اکتفا می‌کرد. تمام خوراک او در ماه رمضان فقط همین بود! می‌گفت: «ماه رمضان ما روزه می‌گیریم که کمتر بخوریم، نَه اینکه مثل قبل یا بیشتر هم بخوریم.» 🎙راوے: همسر شهید مدافع حرم حبیب الله ولایی 📚برگرفته از کتاب: «حبیب خدا» @defae_moghadas2
3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دعای زیبا و دلنشین در میدان رزم، شهید مدافع حرم حاج حمید مختاربند ✍ فرازی از وصیتنامه شهید: ◇ مانند ستونی است که همیشه و در همه ی بحران ها و مسائل پیش رو باید به او اقتدا کنیم... ◇ اگر در اقتدا به ولایت شک کردیم ، همان کاری را انجام داده ایم که دشمن می خواهد ؛ ایجاد شک و شبهه یعنی‌برانداختن تیرک خیمه ی جمهوری اسلامی ... @defae_moghadas2
1.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• شهادت‌هدفت‌نباشه!!! میگفت: «شهادت‌هدف‌نیـســت!! هدف‌اینکـه‌عَلَمِ‌اسلام‌رو‌بــه اسم‌امـٰام‌زمان‌«عج»‌بالا‌ببریــد حالا‌اگـه‌وسط‌این‌راه‌شهـیدشـدید فدائ‌سرِاسلـٰام!’» 🔹️ همنشینی با شهدا عاقبت بخیری می آورد @defae_moghadas2
✅ شهیدی با دو مزار: یکی در بهشت زهرا یکی در سرپل‌ذهاب ♦️ شهید محسن حاجی‌بابا از فرماندهان عملیات در غرب کشور بود؛ مردی که شهادت را ساده نمی‌دید. روزی در جمع رفقا درباره نحوه شهادت گفت: ♦️ «شهادت سوسولی فایده نداره… آدم باید طوری شهید شه که شرمنده حضرت ابوالفضل(علیه‌السلام) نباشه؛ یه تکه از بدنش دستش باشه، بگه آقا من اینم » ♦️ و همین‌طور هم شد... ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۱، گلوله‌ای مستقیم روی سقف ماشینش فرود آمد. ♦️ او و دو فرمانده دیگر درجا پر کشیدند. شدت انفجار آن‌چنان بود که پیکرش هزار تکه شد... ♦️ تکه‌ای از بدنش را در سرپل‌ذهاب دفن کردند بقیه را در قطعه ۲۶ بهشت زهرا... ♦️ شهیدی که برای ما فقط روایت شهادت نگذاشت؛ معیاری گذاشت برای زندگی… برای کار کردن، برای بندگی. ♦️ حاجی‌بابا رفت تا شرمنده حضرت ابوالفضل نشود… 🔹 اما امروز ما چطور زندگی می‌کنیم؟ 🔹آیا ما طوری کار می‌کنیم که شرمنده اهل‌بیت نباشیم؟ 🔹 اهل‌بیت از ما شهادت نمی‌خواهند ولی اخلاص در کار صداقت با مردم و خدمت بی‌منت را چرا... 🔹 اگر ادامه‌دهنده راه شهید هستیم باید گفت: او رفت تا ما درست زندگی کنیم؛ با غیرت با ایمان با مسئولیت. ┄┅┅┅┅❁🌹🌹🌹❁┅┅┅┅┄ @defae_moghadas2
♦️نیمه های شب بود دیدم وارد خانه شد. لباسهایش خونی بود. مادر با عصبانیت رفت جلو و گفت معلوم هست کجایی آخه؟ تا کی میخوای با مأمورها درگیر بشی؟ این کارها به تو چه ربطی داره؟ یک دفعه میگیرن و اعدامت میکنن پسر. ♦️نشست روی پلۀ ورودی و گفت: اتفاقاً خیلی ربط داره. ما از طرف خدا مسئولیم، ما با کسی درگیر شدیم که جلوی قرآن و اسلام ایستاده. ♦️بعد ادامه داد: شما ایمانتون ضعیفه، شما یا به خاطر بهشت یا ترس از جهنم نماز میخونی؛ اما راه درست اینه که همه کارها برای خدا باشه ♦️مادر گفت: به به داری ما رو نصیحت میکنی این حرفای قشنگ رو از کجا یاد گرفتی؟ خودش هم خنده‌اش گرفته بود گفت: حاج آقا تو مسجد می‌گفت. ┄┅┅┅┅❁🌹🌹🌹❁┅┅┅┅┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@defae_moghadas2
بعد از پنجاه‌شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود؛ بچه‌ها را در آغوش گرفت و گونه‌هایشان را بوسید، زود صبحانه را آماده کردم، تند تند لقمه‌هایش را خورد و بلند شد، می‌دانستم می‌خواهد به کجا برود، گفتم: بعد از این همه مدت نیامده می‌خواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه‌ها بمان اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده، با لحن ملایمی گفت: حضرت رباب (سلام‌الله‌علیها) را الگوی خودت قرار بده، مگر نمی‌دانی که بچه‌های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند. کار همیشگی‌اش بود، نمی‌توانست توی خانه دوام بیاورد، باید می‌رفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر می‌زد. ┄┅┅┅┅❁🌹🌹🌹🌹❁┅┅┅┅┄ @defae_moghadas2
دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید ... ┄┅┅┅┅❁🌹🌹🌹🌹❁┅┅┅┅┄ @defae_moghadas2
هر وقت دلت گرفت، زیارت عاشورا بخوان؛ و بر مصیبتهای سرور شهیدان تاریخ، امام حسین(علیه السلام) بنگر، و اندیشه کن... ┄┅┅┅┅❁🌹🌹🌹🌹❁┅┅┅┅┄ @defae_moghadas2