#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#تخریبچی_شهید_علی_شریفی
شهادت عملیات کربلای 8
22 فروردین 1366
🔷 مصادف با #12_شعبان_المعظم
سنگر بچه های تخریب کنار قرارگاه تاکتیکی لشگر10 در غرب کانال ماهی بودما سوله ای داشتیم که روش خاک ریخته بودند تا از تیر و ترکش در امان باشد و جلوی سوله را با گونی با یک حالت ال مانندی درست کرده بودند که تیر و ترکش مستقیم در سوله نیاد و به گونی ها بخورد . دشمن مدام این مکان رو به خاطر نزدیکی به منطقه ی درگیری میکوبید اون روز از بعد از ظهر تا قبل از غروب آفتاب صدای انفجار می آمد . من دیدم که #شهید_حاج_ناصر_اربابیان با سرعت سمت سوله می آید . تا به من رسید گفت : برادر بداقی بیا با هم برویم. موتور را برداشتیم و با عجله رفتیم و دیدیم که برادر #شریفی روی زمین افتاده و یک ترکش به سینه اش خورده است .
برادر شریفی تازه به جمع #بچه_های_نخریب در خط اضافه شده بود و فکر کنم چند هفته ای بود که به منطقه آمده بود . بلندش کردم و حاج ناصر پشت موتور نشست و من شهید شریفی را برداشتم و با کمک حاج ناصر ترک موتور نشاندیم و خودم هم نشستم پشت برادر شریفی . به سمت بیمارستان صحرایی که در ان نزدیکی بود حرکت کردیم و در مسیر که میرفتیم چندین بار احساس کردم شریفی بیجان شده و سرش روی شانه هاش افتاد ... به بیمارستان رسیدیم و پیکرش رو روی برانکارد گذاشتیم . یکی از دکترها بالای سرش آمد و نبضش را گرفت و قیچی انداخت و پیراهنش را پاره کرد و ما دیدیم که یک ترکش خیلی طلایی به سینه اش خورده و سینه رو شکافته و شهید شده است.
🔶(راوی: حسین بداقی)
@defae_moghadas2