❣کربلا رفتن خون میخواهد و به سادگی و بدون رنج و زحمت هیچ کاری امکان پذیر نیست. توصیهام به دانش آموزان این است جای شهدا را در پشت میزهای درس خالی نگذارید و مواظب باشید که در مدارس فسادهای اخلاقی و بیبندباری بوجود نیاید و در صورت مشاهده به شدت با آن مبارزه کنید که در غیر این صورت شهدای دانش آموز هرگز شما را نمیبخشند.
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: ایمان( حجت) امینی قنواتی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۸/۵/۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۴/۸
محل شهادت: ارتفاعات قشن
نام عملیات: نصر چهار
@defae_moghadas2
❣
❣نامه دردناک شهید رستمعلی آقا باباپور
در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت.
صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد.
ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری
فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود :
رستمعلی جان، امروز پدر شدی،
وای ببخشید من هول شدم، سلام
عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟
از جهاد اومده بودن پی ات، می خوان اخراجت کنند،
خنده ام گرفته بود.
مگه بهشان نگفتی که جبهه ای ؟ گفتند بخاطر غیبت اخراج شده ای،
مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی دهد،
همان بهتر که اخراجت کنند.
عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده...
@defae_moghadas2
❣
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣رمز آرامش
📌تصاویر واقعی از دعا خواندن شهید در هنگام عملیات.
اللّهم قَوِّ عَلى خِدمَتِكَ جَوارِحي
پروردگارا، اندام مرا برای خدمت گزارىات نيرومند ساز .
🌱#شهیدوحیدرضارسولی
@defae_moghadas2
❣
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣شهید وحیدرضا رسولی در خانواده متدین و مذهبی در تاریخ ۱۳۶۸/۰۱/۰۵ دیده به جهان گشود.
🔖پسری ساده و بیآلایش که از اخلاق و منشی نیکو برخوردار بودند.
از بسیجیان وفرمانده گردان پایگاه
۱۳ حزبالله مسجد شهرک بعث اراک بودند
🔖درسال ۱۳۸۵ از هنرستان شهرک قائم در رشته حسابداری فارغ التحصیل شد و تا مقطع لیسانس این رشته ادامه دادند.
🔖ازآنجائیکه آمادگی وتوانا جسمی بالایی داشتند در ورزشهای رزمی کیوکوشین کاراته و دفاع شخصی فعالیت مینمودند.
🔖پس از اتمام تحصیل در دانشگاه، برای خدمت به نظام مقدس اسلامی در مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۵ به استخدام ناجا درآمدند.
🔖شهید از دانش آموختگان دوره ۲۹ دانشگاه علوم انتظامی و جانشین رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر سراوان در استان سیستان و بلوچستان بودند.
بعلت درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در منطقه سراوان در تاریخ ۱۳۹۶/۰۵/۲۴ به فیض شهادت نائل آمدند.
🌱#شهیدوحیدرضارسولی
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
@defae_moghadas2
❣
❣خداوندا آنقدر جرم و گناهانم زیاد است که مگر با شهادت و در صورت مقبولیت این گناهان پاک شود. خداوندا یقین دارم در مدت زندگانى کوتاهى که از عمرم مىگذرد هیچ کار خیرى انجام ندادهام. ولى خدایا از تو مىخواهم که با مرگم خدمتى به اسلام و مسلمین کرده باشم. خداوندا تو مىدانى که به خاطر رضاى تو از شهر خارج شدهام و به خاطر اولیاء تو ترک پدر و مادر و خانواده و دوستان را کردم و بهر سو در بیابانهاى گرم و سوزان خوزستان و کوههاى سرد و سر به فلک کشیده غرب کشور تنها بدنبال تو بودم و به عشق لقاى تو همه ناملایمات را بجان خریدم. و هر بار با از دست دادن دوستان همچون عبدالله و مجید عزیز و دیگر عزیزان جگر سوخته شده و هر بار با شرمسارى در مقابل خانواده آنها ظاهر مىشدم و آنقدر این مسئله مرا زجر مىداد که تاب تحمل نداشتم...
«قسمتی از وصیتنامه»
🌷شهید: محسن اکبری
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۶/۱۴
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۲۵
محل شهادت: ارتفاعات شنام
نام عملیات: والفجر 10
@defae_moghadas2
❣
❣ دهم آذرماه ۱۳۶۳ به پادگان کرخه اعزام شدیم. فصل سرسبزی آن منطقه بود. از تپه که به پایین سرازیر شدم دشتی سرسبز دیدم. چادرهای گردان در دامنه تپه برپا بود. نم بارانی زده و هوا بی نظیر بود. مدت زیادی از حضورم در آنجا نمی گذشت که یک روز در حال رفتن به طرف چادرمان موتور تریل قرمزی دورم زد. کمی بالاتر ایستاد و جوانی، عینک دودی به چشم، پیاده شد. نگاهم سُر خورد روی لباس اتوکشیده فرم سپاهش. گتر کرده بود. پوتین های واکس زده و موهای شانه کرده اش در آن خاک وخل به چشم می آمد. توی دلم گفتم این پانکی توی جبهه چه کار میکند! آن وقت ها به کسانی که به خودشان می رسیدند و لباس های شیک می پوشیدند «پانکی» می گفتند. پانکی از کنارم گذشت و پیش علی رفت و گرم صحبت با او شد. فهمیدم اسماعیل فرجوانی، فرمانده گردان کربلا، است که نیروها برای همکاری با او سر و دست می شکستند. عینک دودی زدن وسط جبهه مرسوم نبود. تا اینکه از بچه ها شنیدم در عملیات خیبر شیمیایی شده و چشم هایش آسیب دیده اند و به تجویز پزشک عینک دودی می زند. در آن موقعیت جنگی توی نخ تیپش بودم. لباسش مرتب و تمیز بود. پایین پیراهنش را توی شلوارش گذاشته و فانسقه هم رنگ لباس سپاهش را محکم بسته بود. از همه جالب تر پوتین های واکس زده اش بود!
از همان روز می شود گفت مریدش شدم.
روایت حاج حسن موسوی کربلایی
•⊰┅┅🔅🌹🔅┅┅⊰•
#بی_آرام
#گزیده_کتاب
@defae_moghadas2
❣
#شهید_محمد_فرخی_راد
این روزها توفیقی است که با تعدادی از آزادگان عملیات رمضان شرستان دزفول مصاحبه می کنم. موضوع و محور گفتگوهایمان معلم شهید محمد فرخی راد است. به حمدلله، روز به روز ناگفته های بیشتری در خصوص این معلم شهید برایم آشکار می شود، اما یکی از این ناگفته ها را چند شب پیش از زبان یکی از آزادگان دزفول شنیدم که هنوز که هنوز است با به یادآوردنش ، تمام وجودم به درد می آید.
#پیگیر_باشید 👇
@defae_moghadas2
❣
🍀🌺🍀🌺🍀
ادامه 👇
شهید فرخی راد را به خاطر شاخصه و ویژگی خاص شهادتش ، علاوه بر دزفولی ها ، بسیاری از رزمندگان و خصوصاً آزادگان شهرهای مختلف ایران می شناسند. آزاده ای که چند روزی پس از اسارت کلاس های نهضت سوادآموزی را بدون هیچ امکاناتی در دل اردوگاه های رژیم بعثی عراق راه اندازی می کند و این محوری ترین فعالیت او در طول دوران اسارت است. آزاده ای که دو سال تمام به خاطر انواع فعالیت هایش به شدت شکنجه می شود، اما دست بردار نیست و برای حفظ روحیه و سلامت جسمی و روحی اسرا از هیچ فعالیتی دریغ نمی کند و در نهایت پس از تحمل دو سال شکنجه های مختلف و متعدد، بالاخره به آرزوی دیرینه خود می رسد و در دیارغربت شربت شهادت می نوشد و پیکر پاک و مطهرش غریبانه در قبرستان «کُرُخ» عراق دفن می شود و مرداد ماه سال ۱۳۸۱ به شهر و دیارش رجعت می کند و در مزار یادبودش در گلزار شهدای شهیدآباد به خاک سپرده می شود.
#پیگیر_باشید 👇
@defae_moghadas2