eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
27 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ خلاصه🔹🔹 به جبهه برگشتم 🏃.. راستی از درسم نگفتم، لابه لای جنگ تو هنرستان صنایع شیمیایی درسم 📚 رو هم ادامه میدادم. دوستانم هم اصرار داشتن که حتما باید تحصیلاتت رو ادامه بدی 🙂🙂 موقع امتحان 📝 به خونه 🏡 بر میگشتم اما نزدیک حمله و یا وقتی عملیات انجام میشد سریع برمی گشتم.✨ علی بهزادی فرمانده گروهان ما بود که شهید 🌹🌹 میشن، ایشون بهم خبر میداد، منم درس و کتاب 📗 رو کنار میذاشتم و سریع به جبهه میرفتم ☺️ حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2
🍂از راست شهید حسام وند، شهید یارعلی شهید ماپار سال 63، پادگان کرخه
❣ تا اینکه در عملیات ✌️ بدر و در شرق دجله در تاریخ 1363/12/23 یه ترکش عاشورایی به ناحیه شکمم خورد و بشدت مجروح شدم 😷 و منو به تهران اعزام کردن و چهار روز بعد در 27 اسفند ماه دعوت حق رو لبیک گفتم و به آرزوی دیرینه خودم رسیدم 😆🌹 آری شهدا🌹🌹 رفتن و رسالتی از جنس آگاهی و حرکت رو بر دوش ما باقی گذاشتن .💠💠 شهیدان 🌹🌹 پیامبران حماسه انسانن که ما را مسئولیتی ممتد که در لحظه لحظه زندگی مان جاری یه ، نازل فرمودن .💭💭💭 حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2
گروهان نجف از راست دریاییان -صفری -عبیات - بهروش-شهید مسعود ماپار - نشسته ( ناشناس) پلاژ. سال۶۳ قبل از عملیات بدر ❣
❣ مقدم همه شما مهمونهای💞 قرار عاشقی💞 رو گرامی میدارم . از حضور سبزتون ☘ مرخص میشم خدا نگهدارتون 👋 شادی🌹 روح شهدا صلواتی عنایت بفرمایین ✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم ✨ یا علی ✋ حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2
این عکس رو بعد شهادتم 🌹🌹 دوستام یادگاری ازم میگیرن
باز دلتنگ شهیدان مےشوم بی قرارِ یـاد یاران مےشوم یاد جانبازان میدان جنون آشنایان غبار و خاڪ و خون یاد آنانےڪه مجنون بوده‌اند تشنهٔ اروند و کارون بوده اند... @defae_moghadas2 ❣
جزیره مجنون -ازراست:شهید سیدحمیدبن شاهی فرمانده گروهان ایمان،اصغرمعینی فرمانده گردان جعفرطیار،اسماعیل زبیدی فرمانده گروهان تقوا،شهیدبن شاهی @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 🏹 شکارچی ✴️"قسمت پنجم " دومین کار، شناخت منطقه دشمن بود. برای شناخت دقیق این منطقه، در چند روز اول بدون هیچ شلیکی، فقط دیده بانی👀 می کردم و محل سنگرهای آمبولانس🚑 و دپوهای شلیک آنان را شناسایی و روی کاغذ کالک📈 ثبت می نمودم. سومین مسئله برای من، شناسایی محل های استتار و اختفاء خودم بود. به طوری که کلاه 🎩خودم را با گونی پوشانده، اسلحه ام🔫 را گلی و با پوشیدن لایه داخلی اورکت های ایرانی، خودم را کاملاً استتار می کردم. هیچ ریسکی درکار نبود. حتی در مواقعی که محل شلیک، مناسب نبود، گونی سر می کردم و به تماشا می نشستم و همین کار موجب شوخی و خنده 😂بچه ها هم شده بود. ادامه را پیگیر باشید ⏬ شهید حرم مصطفی رشیدپور @defae_moghadas2 🍃❣
#شهید_مصطفی_رشیدپور
🍃🌹 🏹 شکارچی ✴️"قسمت ششم " اوایل از دیدن عراقی ها 👹در حالی که خودم دیده نمی شدم، ذوق می کردم و دوست داشتم دست به اسلحه برده و شلیک کنم، ولی آرام آرام بر خودم مسلط شدم. یاد گرفته بودم قبل از هر شلیکی روی خاکهای مقابلم کمی با دست آب💦 بپاشم. این کار باعث می شد تا در موقع شلیک خاک بلند نشود و موقعیتم برای دشمن مشخص نباشد. یک ساختمان اداری سه طبقه در گمرک خرمشهر وجود داشت که هنوز هم پا بر جاست. یک بار وسوسه 🙄شده بودم تا بالای آن بروم و سروگوشی آب بدهم. بعضی جاهای راه پله منهدم شده بود و خیلی سخت و خطرناک می شد از آن بالا رفتم. روزی بعد از نماز صبح و با استفاده از تاریکی هوا، با یک مشقتی بالای آن رفتم. چشمم که به فضای مقابلم افتاد زیر لب گفتم : (ص) چیزی که می دیدم باور کردنی نبود. تا خط دوم زیر چشمم بود. ولی اگر مرا می دیدند تکه بزرگم، گوشم 👂بود !! سبک و چابک بودم. فوری از آنجا پایین آمدم تا برای آن نقشه ای بکشم. ادامه را پیگیر باشید ⏬ شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور @defae_moghadas2 🍃❣