#شب_زیارتی_ارباب
#دستم بگیــر تا ڪہ #بھشتم بنا شود
شایدسرم قبول ڪنی #خاڪ پا شود
بالے بده ڪہ #بال بگیرد اسیر تو..
شاید ڪبوتر حرم #کربلا شود...🕊
@defae_moghadas2
وچه خوبست اگر پنجره را بازكنيم
طرف سبزترين قافله پرواز كنيم
هركجا سوخته گرباغ وكويري ديديم
بارشي يكسره از عاطفه آغاز كنيم
دم به دم سبز بمانيم وبخوانيم زعشق
مهر ورزيم ودراين مرحله اعجاز كنيم
به پر شاپركي شاخه نوري بدهيم
روشناي دل خود را به گل ابراز كنيم
روي گلبرگ شقايق بنويسيم شهيد
عشق را دست بگيريم وسرافراز كنيم
@defae_moghadas
❣
🍃🌸
يادمان باشد
#راه دراز است و #مقصد بلند!
يادمان باشد،
اين جاده را #چراغ_خون_شهدا
#روشن نگاه داشته ،
تا ما به #سلامت بگذريم!
#شهید_منصور_معمارزاده🕊🌹
@defae_moghadas2
🍃🌸
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 يادمان باشد #راه دراز است و #مقصد بلند! يادمان باشد، اين جاده را #چراغ_خون_شهدا #روشن نگا
🍃🌸
🔴 #شهید_منصور_معمارزاده 🕊🌹
💥 منصور معمارزاده جوانی بلندقامت، تکیده، انقلابی، مؤمن و مهذب، صادق و بیریا، صابر و فهیم، با معرفت و نیکو سرشت، با چهرهای معصوم و دوستداشتنی بود و من بیش از همه، شیفته اخلاق و منش او بودم و از هر فرصتی برای مصاحبت با وی او و بهرهوری از معنویتی که در وجود او موج میزد، سود میجستم .
🔺کتاب دین _علیرضا مسرتی
نام و نام خانوادگی: #شهید_منصور_معمارزاده
تاریخ تولد:1340/1/1
تاریخ شهادت:1359/7/6
متولد:اهواز
محل شهادت:سوسنگرد
عملیات:حصر سوسنگرد
یگان:گروه بلالی_عملیات سپاه اهواز
@defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸
🔴 #شهید_منصور_معمارزاده🕊🌹
💥شهید «منصور معمارزاده» گویی به عشق شهادت زنده بود. اصلاً روح بزرگش در قالب تنگ تن نمی گنجید. حال عجیبی داشت. نیمه های شب، گاه تک و تنها به مزار شهدای انقلاب اهواز می رفت و با آن سرخ گلهای پریشان در باد، چونان بلبلی شیدا ناله و راز و نیاز داشت. اصلاً در دنیای دیگری سیر می کرد؛ ورای این جهان آب و رنگ.
💥 خلاصه، خدا هم زیاد منتظرش نگذاشت. سه روز از آغاز جنگ تحمیلی که گذشت، او نیز بر براق تندسیر شهادت نشست و از مرز آسمان گذشت.
✍راوی: حجة الاسلام صادق کرمانشاهی
حماسه جنوب،شهدا🚩
سمت راست : #شهیدمنصورمعمارزاده🕊🌹 سمت چپ : #شهیدامیرعلم🕊🌹 @defae_moghadas2
🍃🌸
🔴 #شهید_منصور_معمارزاده 🕊🌹
💥از بستان تا سبحانیه را جنگیده بودیم. سلاح مان اندک، نیروها و تجهیزات، اندک، و خستگی چیره شده بود. پشت خاکریزِ کوتاهی پناه گرفته و به سمت یگانهای زرهی عراق، شلیک میکردیم. آنچه در توان داشتیم را در جهت نجات سوسنگرد از سقوط، به کار گرفته بودیم. منصور با آرپیجی چند دستگاه از نفربرها و تانکهای عراقی را هدف قرار داد، که خودش مورد اصابت دشمن قرار گرفت.
💥خودم را به پیکر او رساندم. غرق در خون بود. با او حرف میزدم و پاسخی نمیگرفتم. اشک میریختم و بیتابی میکردم. نمیتوانستم حتی برای لحظهای از او دور باشم. امیر امینی رسید. مرا از پیکر منصور جدا کرد و گفت: ‘به خودت بیا؛ دشمن در حال پیشروی است. رزم، ادامه دارد. عشق به منصور، در ادامه راه اوست. برخیز و به جنگیدن ادامه بده.’
💥حق با او بود. امکان توقف نبرد وجود نداشت. میبایست وداع میکردم. برخاستم و اسلحهام را در دست گرفتم. پشت خاکریز رفتم و به سمت دشمن در حال پیشروی، شلیک کردم. اما در آن لحظه، هیچ چیز نمیدیدم و نمیشنیدم. فقط دشت سبحانیه را میدیدم که از نقطه نقطة آن نغمه غم فراق منصور به گوش می رسید .
🔺کتاب دین _ #شهید_امیر_علم🕊🌹
@defae_moghadas2
رفیق شفیق
ڪہ مےگویند
همین ها هستند
رفاقت شـــــان
از زمین شروع شد
و تا بهشت ادامہ یافت
📸شهدای مدافع حرم
#عباس_کردانی
#محمد_کیهانی
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان