eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی یک عکس دنیایی ست از حرف و خاطره و... براستی از این تصویر چه برداشتی دارید؟ #نیزار_هور #شب_عملیات #بوی_شهادت #شور_پیروزی ترکیب همه اینها، عشق را معنی می کند با گلواژه ای به نام "ایمان" @defae_moghadas 🍂
صبح با هر تپش ثانیه آمیخته است گوشواری که به آونگ ِ دل آویخته است هر نفس ، دست ِ دعا ، صبحدم از جانب ما رنگ خورشید به چشمان شما ریخته است 🌹 @defae_moghadas
حماسه جنوب،خاطرات
📞🌾📞🌾📞🌾📞🌾📞 🌾 📞 😢دردسرهای بیسیمچی 🔻🔻🔻قسمت دوم🔻🔻🔻 از همان بدو ورود " عمو مجید ( برادر نصاري )
📞🌾📞🌾📞🌾📞🌾📞 🌾 📞 😢درد سرهای بیسیمچی 🔻🔻🔻قسمت سوم🔻🔻🔻 آقا جان دردم که یکی دو تا نبود؟ 😢😭 یک گروه خفنی به سرکردگی کوهگرد 😱، محرابی ، مسعود کربلا ، ناصر سلطانی و یوسف الهی در منطقه فعالیت می کردند که همه کس و همه چیز را تحت قرق خودشان داشتند. وای به حال کسی که با آنها همکاری نمی کرد... باید فاتحه اش را می خواند ! اسمی روی گروه شان بود که تا عمر دارم و دنیا دنیاست فراموش نمی کنم : 👈❌🚫😱گروه چحچولها😱🚫❌👉 بین بچه های مخابرات یکی بود که زیاد با بحث می کرد . خداییش سعید مطیعی پسر خوب و خجالتی 😌بود ولی چند بار قانون😱 چحچولها😱 را نقض و حرفشان را گوش نکرده بود . به همین دلیل طبق قانون گروه چحچولها باید و عتاب می شد . گروه مذکور👆 ( الله اعلم ) ، برای سر به راه کردن محمد سعید ، دو سه تا نارنجک و تعدادی فشنگ در کوله پشتی اش گذاشتند . محمد سعید بی خبر از همه جا در حین برگشت از منطقه ؛ توسط دژباني بین جاده خرمشهر -اهواز بازرسی شده و بعد از کشف مهمات ، دستگیر می شود . گرچه حاج اصغر و برادر نصاری به محض شنیدن خبر ؛برای آزاد کردن محمد سعید اقدام کردند و با کلی زحمت او را از اتهامات مشروحه تبرئه نمودند . اما کی می تونست به " چحچول ها " بگوید : 😂👈 بالا چشت ابرو 👉😂 مسعود عباباف گردان جعفرطیار اهواز حماسه جنوب، خاطرات 📞 🌾📞🌾📞🌾📞🌾📞🌾📞
بیسیم چی های گردان جعفرطیار
به استقبال 🇮🇷"۱۳ آبان" روز تجدید بیعت با ولی امر مسلمین جهان، نائب بر حق امام زمان(عج)، امام خامنه ای(حفظه الله) و روز فریاد "مرگ بر آمریکا".🇮🇷 میرویم. 🇮🇷
‍ 🍂 🔻 حرف حساب 👈 آمریکا غلط کرد 👈 آمریکا غلط کرد 👈 آمریکا غلط کرد باصدای: سردار شهید حاج احمد کاظمی👇👇 🔸 کانال حماسه جنوب 🇮🇷
🍂 🔻 نکته‌ ای از جنگ 🔸   آمریکا, اتهام تروریست بودن را از پیشانی عراق پاک کرد آمریکا در فروردین 1361 نام عراق را از فهرست کشورهای مظنون به حمایت از تروریسم بین المللی حذف کرد. هر کشوری که نامش در این فهرست قرار داشت تحت کنترل سیاست خارجی آمریکا قرار می گرفت. مبادله تجاری آمریکا با آن کشور دشوار می شد و استحقاق دریافت کمک های ایالات متحده آمریکا را نداشت. پس برای آنکه آمریکا بتواند به بغداد کمک کند. باید ابتدا اتهام تروریسم بودن را از پیشانی عراق پاک می کرد. رادیو آمریکا: پس از حذف نام عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم, ناگهان سیل اعتبارات از سوی بانک بین المللی صادرات و واردات آمریکا روانه بغداد شد و موسسه اعتبارات بازرگانی آمریکا پرداخت وام بین المللی به عراق را تضمین کرد. علاوه بر آن, آمریکا در ژانویه 1984 به منظور هر چه تنگ تر کردن محاصره اقتصادی, نام ایران را به فهرست کشورهای حامی تروریسم افزود.                                  کتاب سودای مرگ 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
حماسه جنوب،خاطرات
📞🌾📞🌾📞🌾📞🌾📞 🌾 📞 😢درد سرهای بیسیمچی 🔻🔻🔻قسمت سوم🔻🔻🔻 آقا جان دردم که یکی دو تا نبود؟ 😢😭 یک گروه خف
📞🌾📞🌾📞🌾📞 🌾 😢دردسرهای بیسیم چی 🔻🔻🔻قسمت آخر🔻🔻🔻 😍سلام . می دونم منتظرید تا ببینید آخرش کار من با به کجا کشید ?? پس خوب ببینید ↙️ تادنیا؛ دنیا بوده،پارتی بازی و رفیق بازی هم بوده ! قانون آمد که ماهیگیری در منطقه ممنوع است . همین قدر بدانید ماهیگیری برای همه ممنوع شد الا برای گروه👈&چحچول ها& . آنها آنقدر مهارت داشتند که وقتی قوانین را نقض می کردند ؛ خیلی راحت و عین آب خوردن مستندات و شواهد صحنه جرم را پنهان مینمودند . من که عمرا به پا آنها می رسیدم اما چه کنم ?دل منم هوس ماهی کرده بود🐠🐟😶 . آخرش دل به دریا زدم . یک قلاب 🎣با سنجاق ، نخ ، سیم تلفن و خمیر درست کردم و بعد برای گرفتن ماهی یواشکی 👀با همراهی صفارنيا به پشت سنگر شناور مخابرات رفتیم . چندین روز پنهانی و با تقلای زیاد در شکار ماهی بودیم تا اینکه توانستم یک ماهی خوب و بزرگی بگیرم . با خوشحالی آن را پاک کردم . نمک زدم و برای چند ساعت در مقابل آفتاب قرار دادم تا سرخ ردنش راحت باشد و با خیال راحت دنبال کارهایم رفتم . غافل از اینکه عده ای از بچه های گردان یا مخابرات مترصد قاپیدن ماهی از دست من هستند و آخرش هم آن را تک زدند . 😭 نوش جانشان😍😋 اما .... !!!!! اما آنها برای خدمتی ؛ سفره ای پهن کردند و ماهی را وسط سفره قرار دادند .... بعد نه که مهمان حبیب خداست ؛ "آمو مجید " را مهمان کردند .اما ....! درحین خوردن ماهی خوشمزه "من" ؛ به نحوه صید آن مشکوک شد . بنابراین همه بچه ها را تهدید کرد و گفت : وای به حالتون اگه نگید این ماهی از کجا آمده ?? ( فکر کنم یه چیز تو این مایه ها گفته باشه ... آخه ... چطور بگم 😪 ... می دونید ?... 👇) هیچی دیگه ! بچه ها دوباره مرا و در حالی که هنوز چند روزی از اولین تنبیه من نگذشته بود ؛ آمو مجید مرا تنبیه کرد . 😎😜 مسعود عباباف گردان جعفرطیار حماسه جنوب، خاطرات 📞 📞 🌾📞🌾📞🌾📞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃 آبراه هجرت خاطرات رزمنده اندیمشکی برادر پرویز پور حسینی ( عملیات کربلای 4 ) 🔻 قسمت هفتم سه روز در گسبه بودیم . بعد از این سه روز به ما گفتند وسایل خود را جمع کنید . ما را سوار کمپرسی🚛🚚 کردند و برادر محمد به ما گفت حتی برای یک لحظه نگاه( 👁👁 )کردن از جای خود بلند نشوید .😎 یک ساعتی در راه بودیم که باز برادر جاری به ما گفت : حالا می توانید نگاه کنید .😱😳 بچه ها از روی کنجکاوی از جا بلند شدند . اما جز چند خانه ویران چیزی دیگر نبود 😯. آنجا نشانه یک شهری را داشت که در سابق آباد بوده است . نیم ساعت⌚️ دیگر در راه بودیم که ماشین ایستاد و ما را مقابل ساختمانی پیاده کرد . فهمیدیم این ساختمان فرودگاه 🛫🛫بین اللملی است وآن شهر ویران آبادان ! شب را استراحت کردیم و نزدیک ظهر روز بعد برای ما اسلحه 🔫🔫آوردند . مسئول تسلیحات گردان با نوشتن اسم بچه ها یک سلاح کلاش نو به آنها تحویل می داد که هنوز درون گریس بود . بچه ها هر کدام در گوشه ای مشغول پاک کردن سلاح خود بودند . من هم بعد از پاک کردن سلاحم ، وضو ✳️گرفتم و به اتاق گروهان حدید رفتم . آنجا نمازم را به جماعت با بچه ها خواندم . در همین حین برادر نیازی پیش من آمد و گفت : خودکار🖊 داری ؟ گفتم : برای چی می خوای ؟ گفت : می خوام وصیت نامه بنویسم .😔😭 لبخندی زدم و در حالی که خودکارم را به او می دادم ، گفتم : التماس دعا 🔴 ادامه دارد ⏪ _______/\_______ حماسه جنوب، خاطرات @defae_moghadas 🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃