eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
12.1هزار دنبال‌کننده
715 عکس
130 ویدیو
6 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
در کرببلا به دردها درمان داد جان داد ولی جان به ره جانان داد بر برگ گل لاله نوشتند به خون از هجر حسین، زینب آخر جان داد@dobeity_robaey
سوگند به هر کلام زینب، یارب بر ذکر علی الدوام زینب، یارب از کار فرج گره گشایی فرما امشب تو به احترام زینب، یارب@hosseinieh_net@dobeity_robaey
📎آیت‌الله میرزا احمد سیبویه از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه‌ای طرف عصر به سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من احدی نیست؛ حالی پیدا کردم و متوجه مقام حضرت صاحب الامر (عج) شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید که خدارا به حق عمه‌ام حضرت زینب (س) قسم دهند که فرج من را نزدیک گرداند. 📚ستاره درخشان شام، ص ٣٣٠ یارب، یارب، یارب، یارب، یارب! حاجات‌مرا روا کن امشب یارب! این‌است دعای‌من به‌دستور امام؛ «عَجِّل فَرَجَه بِحَقِّ زینب» یارب!@dobeity_robaey
تو مُهر قبول کربلایی زینب زهرای بتول کربلایی زینب ای وارث نهضت حسین بن علی در شام، رسول کربلایی زینب ✍ @dobeity_robaey
امام باقر(علیه‌السلام) «ما ضَرَّ مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَنْ لا یَمُوتَ فی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمَهْدِیِّ(علیه‌السلام) وَ عَسْكَرِهِ» آنکه در انتظار امر ما بميرد، از اينکه در وسط خيمه مهدی (علیه‌السلام) و لشکرش از دنيا نرفته، ضرر نکرده است. 📗 الکافی، ج۱، ص۳۷۲ هر منتظری که دل به ایمان داده‌ست جان بر سر عشق ما به جانان داده‌ست انگار که هم‌رکاب مهدی بوده در لشکر و خیمه‌گاه او جان داده‌ست@dobeity_robaey
آن بغض گلوگیر که سرتاسر بود لالاییِ بی صدای یک مادر بود آن داغ دل همیشه سوزان رباب گهواره‌ی خالیِ علی اصغر بود@dobeity_robaey
رباب است و خروش و خسته‌حالی به دامن اشک و جای طفل خالی اگر گهواره را پس داده بودند دلش خوش بود با طفل خیالی نمودی‌ بر پدر یاری‌ عزیزم‌ از او کردی‌ طرفداری‌ عزیزم‌ الهی‌ مادرت‌ دورت‌ بگرده‌ چه‌ قبر کوچکی‌ داری‌ عزیزم‌ فدای‌ چشم‌ تو که‌ نیمه‌ بازه‌ بگو با داغ‌ تو مادر چه‌ سازه‌ اگر چه‌ گوش‌ تا گوشت‌ بُریدند رقیه‌ با تو در راز و نیازه‌ تو رفتی‌ و شدم‌ درمونده‌ اصغر لباسات‌ پیش‌ مادر مونده‌ اصغر پدر در وقت‌ دفنت‌ جای‌ تلقین‌ برا تو لای‌ لایی‌ خونده‌ اصغر به‌ پشت‌ خیمه‌ای‌ مولا خجل‌ رفت‌ به‌ همراهش‌ دل‌ صد خسته‌‌دل‌ رفت‌ الهی‌ بیش‌ از این‌ زنده‌ نمونم‌ تموم‌ آرزوهام‌ زیر گِل‌ رفت‌ پس‌ از عباس‌ دشمن‌ بی‌ حیا شد دگر نزدیک‌تر بر خیمه‌ها شد چنان‌ تیر سه‌ شعبه‌ داشت‌ سرعت‌ سر اصغر به‌ یک‌ بوسه‌ جدا شد :: در دشت بلا، تیر و سنان می‌بارد گویی که فلک خون به زمین می‌کارد ای کاش کسی ز حرمله می‌پرسید نوزاد، گلو، تیر، چه نسبت دارد ✍ @dobeity_robaey
حاشا بکشیم از غمت دست، حسین جز مهر تو باید به چه دل بست، حسین؟ تقویم هنوز ظهر روز دهم است خورشید سر تو بی‌غروب است حسین ✍ @dobeity_robaey
جز سبط نبی، شهید پیروزی نیست در عشق،‌ چراغ عالم‌افروزی نیست از صبح ازل گرفته تا شام ابد چون روز حسین در جهان روزی نیست@dobeity_robaey
بوده‌ست پذیرای غمت آغوشم از نام تو سرشار، لبالب، گوشم اما شب و روز در هراسم، نکند یک موی تو را به مُلک ری بفروشم@dobeity_robaey
با این‌همه دِين، یا قدیم الاحسان... با اشک دو عین، یا قدیم الاحسان... ما آمده‌ایم تا ببخشی ما را امشب به حسین، یا قدیم‌ الاحسان! @dobeity_robaey
از درد نبود اگر که از پا افتاد هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد با این‌همه زنجیر، زمین‌گیر نشد زنجیر به دست و پای مولا افتاد@dobeity_robaey