✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
نیزه زار آمدهام یا تو پر از نیزه شدی؟
#محرم
روح الله رحیمیاننماهنگ انا عبدالله.mp3
زمان:
حجم:
2.99M
عمه دستمو رها کن الآن رفتنم لازمه...
✧بـَرایَم از ؏ِشق بِخـوان✧
با گریه بر تو، توبهی آدم قبول شد...
#یا_اباعبدالله
18.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴روایت پدرِ «دختر کاپشن صورتی با گوشوارههای قلبی» از روز حادثه برای اولین بار در حسینیه معلی شبکه سه
@MaddahionlinYEKNET.IR - zamine - shabe 6 moharram1399 - motiee.mp3
زمان:
حجم:
6.72M
خیلی بی قراره
شوق جبهه داره
قاسم یادگار حسن
میثم مطیعی🎙
دستگاه سیدالشهدا دوگانههایی دارد که باید تکلیف خودمان را با آن روشن کنیم.
به صحنه عاشورا نگاه کنیم؛
میتوانی برادر سیدالشهدا باشی و در کربلا نباشی ولی وهب نصرانی باشی و در کربلا باشی!
میتوانی فرمانده باشی، استاد اخلاق و تفسیر و ... باشی و در کربلا نباشی، اما غلام سیاه امام حسین باشی و در کربلا باشی!
جون، غلام امام حسین نام پدر و مادرش را نمیدانست، اما در کربلا بود و جزو اصحاب امام حسین در کربلا شهید شد.
جون را ابوذر به امام حسین هدیه کرد و امام هم او را آزاد کرد، اما وقتی دید سیدالشهدا به کربلا میرود، گفت امامم را رها نمیکنم و با شما میآیم. امام فرمود به یک شرط میآیی ...
جون شمشیر را خیلی خوب تیز میکرد و آمد تا خدمات سلاح به سپاه سیدالشهدا بدهد. روز عاشورا هم حضرت به او اذن میدان نمیداد، چون با او شرط کرده بود.
جون چند بار رفت و آمد ولی سیدالشهدا اذن نمیداد تا دفعه آخر فکر کرد چیزی بگوید تا دل امام حسین را به دست بیاورد. به حضرت گفت حق داری نگذاری به میدان بروم، چون سیاهم و بدبو هستم، اجازه نمیدهی بروم؟! امام اشک چشمانش را گرفت و گفت برو ...
یکی از کسانی که امام هنگام شهادت بالای سرش آمد و سر او را روی زانوی خود گذاشت، همین جون بود که امام دعا کرد بدنش خوشبو شود و در تاریخ هم وارد شده هر کس به مکانی که او بود وارد میشد، بوی خوش بلند میشد ...
شب آزمون ما کجا میایستیم؟!
14.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثلا تورو تاب میدم؛مثلا به تو آب میدم...💔
مداحی جانسوز حاج محمدرضا بذری برای حضرت علی اصغر علیه السلام