وقت #پاسخگویی است نه #فرافکنی
علی ربیعی دیروز در ارگان دولت نوشت: «متأسفانه هرچه از زخمهای التیام نیافته آبان عبور میکنیم میبینم که چگونه آنان که در کسب مجلس و 1400 بهانه یافتهاند، نه در دل غمی دارند و نه رنج و درد مردم.
سرمستانه نه تنها به نقد بلکه با تحریف و توهین در پی کسب قدرت شادمانه پای میکوبند.
باید مصیبت قربانیان و بازماندگان و داغداران را به رسمیت شناخت وغم آنها را یک غم همگانی و ملی دانست. بیسبب نیست که رهبری بخشی از قربانیان را شهید دانستند و بخشی دیگر را که از سر هیجانات جوانی در یک آشوب جمعی ذوب شده بودند مخاطب خود قرار دادند و بر ضرورت دلجویی ملی تأکید کردند.
رسانههای #مروج_جنگ و #تحریم میخواهند آن خونها را خرج عبور از اصل انتخابات و جریانی در داخل آن خونها را خرج کسب قدرت کنند...
خیلی صریح باید گفت که پس از آبان دیگر نمیتوان انتخابات را به شیوه سابق برگزار و تکرار کرد.»
آیا رئیسجمهوری که پس از وارد کردن #شوک_بنزینی به مردم، میگوید؛ «خبر نداشتم و من هم مثل شما صبح دیدم قیمت تغییر کرده است» #رنج و #درد_مردم را در دل دارد؟
منتقدان دولت دنبال #کسب_قدرتاند یا افرادی که برخلاف تأکید قانون برنامه ششم بر اصلاح تدریجی قیمت بنزین، یکباره تکانه شدید به مردم وارد کرده و آن را به پس از پایان دولت یازدهم موکول کردند و به جای مسئولیت پذیری و با غرضِ فرافکنی فلش انتقاد خود را به طرف نظام میگیرند؟
چنین عناصر #مسئولیتگریزی نسبتی با مشکلات مردم دارند؟
چرا آنها که امروز باید پاسخگو باشند، از موضع یک #دگراندیش مطلب مینویسند؟
http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
حالا که #روحانی ناکام شده ربطی به ما #اصلاحطلبان ندارد؟!
یک سایت حامی دولت نوشت: #اصلاحطلبان نمیتوانند بگویند اگر روحانی موفق بود، مال ماست و اگر ناکام شده، ربطی به ما ندارد. نمره قبولی یا مردودی #روحانی حتما و قاعدتا در کارنامه اصلاحطلبان ثبت میشود.
عصر ایران در انتقاد از #مسئولیتگریزی اصلاحطلبان مینویسد:
جریان #اصلاحات، پای نام روحانی مهر تایید زد و رسانهها و مردم نیز به اعتبار همین تایید پای کار آمدند و روحانی را به پاستور فرستادند، بنابراین اصلاحطلبان نمیتوانند بگویند اگر روحانی #موفق بود، مال ماست و اگر #ناکام شده، ربطی به اصلاحطلبان ندارد. نمره قبولی یا مردودی روحانی، حتما و قاعدتا در کارنامه اصلاحطلبان نوشته میشود.
اما نتیجه این روند چیست؟ فقدان استراتژی تعریف شده اصلاحات در زمان #خاتمی، تضعیف و حذف اصلاحطلبان واقعی در دوران #احمدینژاد و #ضعف عملکرد دولت دوم روحانی(به هر علت) و رویگردانی عملی وی از ادبیات اصلاحطلبی، منجر به #وداع_تاریخی و رسمی با اصلاحات میشود.
آنچه در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی دیدیم تنها بیت اول #غزل_خداحافظی است و ادامه ماجرا در انتخابات ریاستجمهوری 28 خرداد 1400، عیانتر و عریانتر رخ نشان خواهد داد.
#خاتمی نیز «تَکرار» نخواهد کرد و تکرار هم کند، گوش شنوایی نخواهد یافت.
این سرنوشت محتوم جریانی است که به جای گفتمانسازی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی برای اجرای اصلاحات واقعی و مردمی، به اعتبار شخصی افراد تکیه کند و شروع به خرج کردن آن نماید و ناگهان ببیند که سرمایه بر باد رفته و دستها خالی شده است.
از این رو، هرچند نیاز به اصلاح امور کشور همچنان باقی است، اما باید گفت که جریان #اصلاحطلبی متعارف، رسما به محاق میرود، جریانی که زمانی تنها از فقدان استراتژی اصلاحطلبانه رنج میبرد و اینک، دچار افت سرمایه اجتماعی شده است.
نویسنده در پایان تاکید میکند که با این وضعیت باید از #اصلاحطلبان در #تاریخ_ایران #خداحافظی کرد.
http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339