eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼پیامبر مهربانی‌ها (ص) می‌فرمایند: 🌱أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ اِنْتِظَارُ اَلْفَرَج🌱 در جهانی که پُر از قیل و پُر از قال بُوَد انتظارِ فرجش افضلِ اعمال بُوَد@hosenih@dobeity_robaey
🤲أَللَّهُمّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَة🤲 چه بیقرار دلم میل سامرا کرده خدا به حضرت نرگس، پسر عطا کرده 🌱اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌱
🌸السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد تمام هستیِ زهرا، نصیب نرجس شد 🍀عیدتان مبارک باد☘
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷خوش‌آمدی آقای من... امشب حسنات می‌فرستد، حسنات صدها برکات می‌فرستد، برکات نذر پسرش، حضرت نرجس خاتون… دارد صلوات می‌فرستد، صلوات @hosenih
26.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم | منتظر واقعی امام زمان(عج) در بیان مرحوم آیت الله ناصری ما غیرِ تو رو به هرکسی هست، زدیم بیهوده به صد کوچه‌ی بن‌بست زدیم گفتی که بیار دست بیعت اما... ما روز ولادتت فقط "دست" زدیم © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شاعر نشدم از این و آن بنویسم از قیمت آب و نرخ نان بنویسم شاعر شده‌ام که هر زمان شعر آمد از حضرت صاحب الزّمان بنویسم @dobeity_robaey
وقتی مساجد تشنۀ یک ختم قرآنند در گیر و داری که خیابان‌ها چراغانند وقتی برای بستۀ درها کلیدی نیست وقتی تمام قفل‌ها سر در گریبانند می‌آیی و «اِنّا فَتَحنا» روی لب داری یعنی برایت کارهای سخت آسانند ارباب‌ها و خواب‌های بر پر قوشان از چند شب قبل از ظهور تو پریشانند احوالشان آن لحظه باید دیدنی باشد وقتی مُعبّرها تو را «منصور» می‌خوانند می‌آیی و یک عده بر خود سخت می‌لرزند می‌آیی و یک عده قَدرت را نمی‌دانند من در خیابان‌هایمان گَز می‌کنم نذرت! وقتی تمام چشم‌ها دنبال مهمانند © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید همان خورشید موعودی که در روز طلوع او حدیث صبح صادق می‌شود تفسیر، می‌آید زمین آبی‌تر از این آسمان‌ها می‌شود وقتی که آن آیینۀ سبز «خدا تصویر» می‌آید شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی به روی سنگ‌ها هم می‌کند تأثیر، می‌آید در اعماق نگاهش می‌توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از مهر است و با شمشیر می‌آید چنان با ضربه‌های حیدری اعجاز خواهد کرد که از دیوار هم گل‌نغمۀ تکبیر می‌آید دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است نه قدری زودتر از آن نه با تأخیر می‌آید © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
أَقْبِلْ عَلَىَّ* ، خسته و نالانم از خودم آغوش باز کن که گریزانم از خودم آغوش باز کن که به سوی تو آمدم اقرار می‌کنم که پشیمانم از خودم غیر از تلف‌شدن چه نصیبی مرا ز عمر؟! آن‌گونه‌ام که سیر شده جانم از خودم پوشانده‌ام درونِ خودم را ز دیگران این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟! از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من مانند گردباد پریشانم از خودم از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست توفیق دِه که روی بگردانم از خودم *وَأَقْبِلْ عَلَىَّ إِذا ناجَيْتُكَ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ، وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ اِنْ كانَ قَدْدَنا اَجَلى وَ لَمْ یُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْكَ وَسیلَتى. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روی بوم عشق نقشی از محبت می‌کشند عاشقانی که به پای یار زحمت می‌کشند جای درمان، درد بی درمان تقاضا می‌کنند غالباً عُشّاق این‌گونه ریاضت می‌کشند "اشک"، مبنای شروع دردِدل با چشم‌هاست لال‌ها هرگاه لالی را به صحبت می‌کشند عالمی دارند با سوزِ مُدامِ پینه‌ها کوله‌برهایی که بر شانه "ملامت" می‌کشند آن‌قَدَر از سنگ‌های طعنه لذّت می‌برند طاقت آئینه‌ها را هم به حیرت می‌کشند کار هر روز مجانین گریه‌های بی‌حد است "آه" را هنگام اوقات فراغت می‌کشند روضه‌گردی‌کردنِ ما از دعای فاطمه است مادران، فرزندها را به ضیافت می‌کشند رزق را ارباب‌ها شخصاً تقبل می‌کنند سفره را تنها میان خانه، رعیت می‌کشند مُهر تائیدی به نوکر بودن خود می‌زنند آن جبین‌هایی که خود را روی تُربت می‌کشند آن گلوهایی که در روضه مدارا می‌کنند مطمئناً در قیامت دادِ حسرت می‌کشند قُرب حق را در تَمَسُّک بر شَعائِر دیده‌اند که ملائک پَر به پَرهای علامت می‌کشند بی حسینش قید جنات خدا را می‌زند حوریان از گریه‌کُن با اینکه منّت می‌کشند* روضه‌ای در روضه‌ی رضوان به‌پا خواهند کرد عرشیان را پای این ذکر مصیبت می‌کشند ▪️ حیفِ این آقا که مُشتی بی حیا تا قتلگاه پیکر بی جان او را با جسارت می‌کشند روی هر سرپنجه‌ای یک تکّه نخ آویز بود... گرگ‌ها پیراهنش را وقت غارت..، می‌کشند بعد از او وای از زنان بی پناه خیمه ها... پرده پوشانش چه زجری در اسارت می‌کشند ✍ *اشاره به روایت حُدّاثُ‌ الحسین © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام ای آشنای سال و ماهم سلام ای عهد و پیمان قدیمی سلام ای ماه پنهان از نظرها سلام ای مهربان یار صمیمی دلی دارم پر از هجرانت ای یار من از تن‌ها، به تنهایی رسیدم دویدم، گرچه پایی لنگ دارم شنیدم جمعه می آیی، رسیدم سر شب توبه کردم مثل هربار سحر شد با دعایت عهد بستم ولی صبح آمد و ظهر آمد و باز همان عهدی که بستم را شکستم گنهکارم خودم میدانم آقا دلیل این همه دوری منم من تو خیلی مهربانی، پس عجب نیست اگر بر آب و آتش می‌زنم من سر بازار دیدار تو هر روز ضرر کردم، دلم بی مشتری ماند گرفتند از تو مردم حاجت اما برات من که بودم آخری، ماند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e