eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که شعله به پای تو بی‌امان پیچید صدای ناله‌ی تو بین آسمان پیچید نفس‌نفس زدنت پشت در عذابم داد نسیم سوختنت سمت بی‌کران پیچید @hosenih به روی صورت تو شعله چنگ می‌انداخت بهار بودی و در ناله‌ات خزان پیچید بنا نبود که در، سمت پهلویت آید ولی بسوی تو با یک لگد چنان پیچید... میان سینه‌ی تو میخ، فاصله انداخت میان پهلوی تو دردِ استخوان پیچید چنان زدند که از روی شاخه بار افتاد و در به روی سرت خورد و ناگهان پیچید همین که زیر در خانه گیر افتادی بسوی خانه‌ی من پای دشمنان پیچید @hosenih تو آن وقار نبودی که بر زمین بخوری گمان کنم وسط کوچه پایتان پیچید نشد برای تو کاری کنم فقط سلمان تو را میان عبایم در آن میان پیچید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همین‌که درد زِ چشمِ تو خواب می‌گیرد تمامِ جانِ مرا اضطراب می‌گیرد بیا به همسرِ خود لحظه‌ای تبسم کن دلم از این‌همه حالِ خراب می‌گیرد @hosenih گشوده دخترِ تو آیه‌هایِ قرآن را نشسته رویِ سرِ خود کتاب می‌گیرد عوض شده است در این خانه کارها امشب حسین پیش لبت ظرف آب می‌گیرد مواظب نَفَسَت باش ای ترک‌خورده یواش‌تر که تنت را عذاب می‌گیرد خدا کند که نبینند پهلوانی را که آستین رویِ ردِ طناب می‌گیرد سلام می‌کند اما علی از این مردم فقط زِ خنده‌یِ قنفذ جواب می‌گیرد ببین به خاک سیاهم نشاند آن نامرد که خانومم به رُخِ خود نقاب می‌گیرد کسی به سینه‌ی دیوار و در فشارت داد شبیه آن‌که زِ گل‌ها گلاب می‌گیرد *** سه‌تا کفن به رویِ دست زینب و غش کرد به طفل حق بده این روضه تاب می‌گیرد حسین بی‌کفن و تو به شام می‌آیی و بند بندِ تو را التهاب می‌گیرد تمامِ دُخترکانت گرسنه‌اند اما خرابه را همه بوی کباب می‌گیرد @hosenih همان‌که تَرکه‌ی او می‌خورَد به طشتِ طلا نشسته پیش حسینت شراب می‌گیرد صدای چوب بلند و صدای نامحرم میان دست سرش را رُباب می‌گیرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ياری ز که جويد؟ دلِ من، يار ندارد يک مَحرم و يک رازنگهدار ندارد! با ديدن سوزِ دلِ من در چمن و باغ با داغ دل لاله، کسی کار ندارد @hosenih بايد سر و کارش طرف چاه بيفتد يوسف که در اين شهر، خريدار ندارد *** از گريه‌ی پنهان علی در دل شب‌ها پيداست که دل دارد و، دلدار ندارد در گلشن آتش‌زده‌ی عصمت و ايثار پرپرشدن غنچه که انکار ندارد @hosenih با فضه بگوييد بيايد، که در اين باغ نيلوفر بيمار، پرستار ندارد بر حاشيه‌ی برگ شقايق بنويسيد: گل، تاب فشار در و ديوار ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دریاب این حال بد دنیای ما را بی‌تو گرفته دلهره دل‌های ما را ای کاش هر کس هم‌نشینت هست امشب خالی کند در محضر تو جای ما را @hosenih هستیم کمتر یاد تو چون که گرفته بار گناه و معصیت تقوای ما را بی‌خود به دنبال کس دیگر نباشید کم دارد این عالم فقط آقای ما را @hosenih یک روز می‌آید که این عالم ببیند بین الطلوعین شب یلدای ما را ممنونم از این قدر لطفت باز کردی در روضه‌های فاطمیه پای ما را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را تا خلق کند حوری انسانی خود را ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد بر خاک قدم‌های تو پیشانی خود را @hosenih هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر مدیون تو هستند مسلمانی خود را در بند غمت هر که اسیر است عزیز است آزاد مکن یوسف زندانی خود را چون مور اگر ریزه‌خور خوان تو باشیم یک روز ببینیم سلیمانی خود را @hosenih ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم در روضه‌ی تو لحظه‌ی پایانی خود را دل را به منای غم تو ذبح نمودیم از یاد مبر این همه قربانی خود را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نيست چون ذات الهی در حجابی جز خودش مثل قرآن نیست محتاج کتابی جز خودش هر چه را زهرا اراده می‌کند، آن می‌شود پس نمی‌بیند دعای مستجابی جز خودش @hosenih جبرئیل از فاطمه بر فاطمه نازل شده حوض کوثر نیست لبریز شرابی جز خودش از زبان مرتضی پژواک خود را می‌شنید پرده‌ی این گوش نشنیده جوابی جز خودش فاطمه هرگز ندارد سرنوشتی جز علی علت خلقت ندارد انتخابی جز خودش نیمی از عمرش شده سهم نبی، نیمی علی این نگین را در نمی‌گیرد رکابی جز خودش @hosenih دیدن روی خدا با چشم‌ها مقدور نیست روز محشر نیست در پشت نقابی جز خودش نامه‌ی اعمال او خالی‌ست از غیر علی او نخواهد داشت در محشر ثوابی جز خودش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غارت‌گران گلبرگ گل‌ها را شکستند آلاله‌های سرخ زیبا را شکستند با آه و حسرت یک شبی اندر مدینه گنجینه‌ی عشق و تمنا را شکستند @hosenih گویا تمام وسعت... سبز ولایت یعنی بهار عشق مولا را شکستند این گوهر یکدانه‌ی دریای عصمت آیینه‌ی پاک مصفا را شکستند حق علی را بی‌سببب از او گرفتند از سوز در پهلوی زهرا را شکستند تا در صدف از وسعت آن گنج عصمت آن گوهر پاک مهیا را... شکستند چشم و چراغ بانوان جمله عالم بال و پر زیبای عنقا را شکستند یاس کبود حضرت مولا به حسرت در شعله‌ها آن لاله‌ی زیبا شکستند @hosenih خستند... بازوی... ز گل نازک‌ترت را در سینه قلب شیعه را یک‌جا شکستند تنها نه قلب زهره‌ی زهرای اطهر قلب تمام اهل دنیا را شکستتند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم که آوار می‌شود اِی وای درد بسیار می‌شود اِی وای خواب دُشوار می‌شود اِی وای سُرفه خونبار می‌شود اِی وای روضه تکرار می‌شود اِی وای غربتِ بی‌حَدَش به یادش هست هِق‌هقِ مُمتدَش به یادش هست پسرِ ارشدش به یادش هست قاتلی که زَدَش به یادش هست تا که بیدار می‌شود اِی وای @hosenih کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد لا اقل بی‌خبر زمین نَخورَد پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد که چنین زار می‌شود اِی وای شهر صد رنگ بود و مادر بود نیَتِ چَنگ بود و مادر بود کوچه‌ای تَنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود اِی وای خواست پیشَش سپر شود که نشُد سدِ چندین نفر شود که نشُد مانعی در گُذَر شود که نشُد قَدِّ او بیشتر شود که نشُد حرفِ انظار می‌شود اِی وای وای از ازدحام و نامحرم آه بیت‌الحرام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم چشم خونبار می‌شود اِی وای کَمَرَش را گرفت برخیزَد پسرش را گرفت برخیزَد چادرش را گرفت برخیزَد تا سرش را گرفت برخیزَد همه‌جا تار می‌شود اِی وای @hosenih از زمین خوردنش شکسته شده هفت‌جایِ تنش شکسته شده حسن از دیدنش شکسته شده هم علی هم زنش شکسته شده وقتِ دیدار می‌شود ای وای با رُخِ خیس و چهره‌ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مَردَش نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش سنگِ دیوار می‌شود ای وای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود درد اندوه علی از درد پایش بیشتر بود عشق یعنی تا علی از راز او سر در نیارد هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود @hosenih عشق یعنی گرچه می‌دانست روز آخرین است بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود کوچه‌های شهر خاکی هست اما این اواخر رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود کار با آن کس که اسمش را نمی‌گویم ندارم کاش اما شعله‌ی آتش حیایش بیشتر بود من که از این رازها سر در نمی‌آرم ولی باز سوره‌ی کوثر الهی نقطه‌هایش بیشتر بود @hosenih از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود شاعرم با بیت‌هایی الکن، اما کاش وسعم از غزل‌هایی که می‌گویم برایش بیشتر بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ روی عدم ندید وجودی که داشتی امکان نما نبود نمودی که داشتی در خاک هم به دیدن افلاک رفته‌ای عین فراز بود فرودی که داشتی @hosenih ای از تبار لیله‌ی قدر اندکی درنگ ما را ببر به سمت شهودی که داشتی ای بانویی که بود مباهات نسل تو با جبرئیل، گفت و شنودی که داشتی ققنوس‌وار در پی خورشید پر زدی از شعله‌های آتش و دودی که داشتی @hosenih گفتی و باز منکر شأن شما شدند نفرین به دشمنان حسودی که داشتی اما حماسه در تن آفاق پا گرفت از پشت روزهای کبودی که داشتی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده حال و هوای خانه‌ام تغییر کرده از کوچه بیزارم خدا... این کوچه‌ی تنگ یاس جوانم را کمان و پیر کرده @hosenih صبر و سکوت من برای حفظ اسلام روباهِ یثرب را برایم شیر کرده ریحانه‌ام در بستر است و درد دارد سرتاسرش از ضربه‌ها تغییر کرده این که چرا زهرایم از من رو گرفته این روزها فکر مرا درگیر کرده پهلو به پهلو کرد... رنگش مثل گچ شد سرّ درونش را رخش تفسیر کرده در خواب دیدم فضه با اسماء می‌گفت: مرهم به زخم بازویش تأثیر کرده سجاده‌اش را نیمه‌شب انداخت زهرا دیدم نشست و نیت تکبیر کرده رفته به سجده دست بر پهلو گرفته هنگام برگشتش چرا تأخیر کرده؟! شأن نزول آیه‌ی تطهیر قرآن با خون خود بیت مرا تطهیر کرده با گفتن عجل وفاتی در قنوتش از زندگی‌کردن مرا هم سیر کرده @hosenih فهمیدم از رنگ در و دیوار خانه مسمار بدجوری به یاسم گیر کرده قنبر خدا خیرش دهد با چشم گریان میخ در این خانه را تعمیر کرده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عرش زیر پای او مثل حصیر افتاده است رونق عشق است در دستانش از بس ساده است نه فلک در گردش است از گردش دستاس او اينكه دستش بر سر دنياست فوق العاده است @hosenih بعد پیغمبر چه بیعت‌ها که نشکستند خلق نان به نرخ روز خوردن سفره‌اش آماده است روی دستانش ورم دارد به پهلو جای زخم باز هم با هر مشقت بر سر سجاده است هرکسی این روزها حال و هوایش روضه‌ای‌ست خوش بحالش، عشق زهرا کار دستش داده است *** با غم و اندوه و تب هر روز خلوت می‌کند یک دل سیر اشک می ریزد، عبادت می‌کند خسته از زخم زبان‌ها، بیت‌الاحزان ساخته از غمش هر روز با پیغمبر شکایت می‌کند تا مبادا خدشه‌ای بر دین کسی وارد کند جان خود را هم شده، خرج ولایت می‌کند يادشان رفته است این نامردها او کوثر است؟؟ هر كسی از راه می‌آيد جسارت می‌كند هرچه باران بر زمين می‌بارد از اندوه اوست غربتش را با جهان با اشک قسمت می‌كند جان محض است او و حتی روح سربارش شده لاجرم روح از تن او رفع زحمت می‌كند *** روضه اما می‌رسد با چشم‌های تر به در وای از آن وقتی كه زهرا می‌رسد آخر به در طاقتش در پشت در هر بار كمتر می‌شود دشمنان هربار می‌كوبند محکم‌تر به در ياس تا پرپر شود آيا لگد كافی نبود؟ كاش می‌كردند فكر شعله را از سر به در خواست تا از سینه‌اش در را جدا سازد ولی آه، قنفذ با لگد زد ضربه‌ای دیگر به در @hosenih فاطمه رفت و علی یک عمر حسرت خورد که كاش می‌كوبيد يک مسمار كوچک‌تر به در *** بر مداری گيج می‌گردد جهان تا روز حشر در هوای مدفن زهراست دنيا در به در ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih