بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#علی_ذوالقدر
▶️
رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را
تا خلق کند حوری انسانی خود را
ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد
بر خاک قدمهای تو پیشانی خود را
@hosenih
هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر
مدیون تو هستند مسلمانی خود را
در بند غمت هر که اسیر است عزیز است
آزاد مکن یوسف زندانی خود را
چون مور اگر ریزهخور خوان تو باشیم
یک روز ببینیم سلیمانی خود را
@hosenih
ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم
در روضهی تو لحظهی پایانی خود را
دل را به منای غم تو ذبح نمودیم
از یاد مبر این همه قربانی خود را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#محمد_بختیاری
▶️
نيست چون ذات الهی در حجابی جز خودش
مثل قرآن نیست محتاج کتابی جز خودش
هر چه را زهرا اراده میکند، آن میشود
پس نمیبیند دعای مستجابی جز خودش
@hosenih
جبرئیل از فاطمه بر فاطمه نازل شده
حوض کوثر نیست لبریز شرابی جز خودش
از زبان مرتضی پژواک خود را میشنید
پردهی این گوش نشنیده جوابی جز خودش
فاطمه هرگز ندارد سرنوشتی جز علی
علت خلقت ندارد انتخابی جز خودش
نیمی از عمرش شده سهم نبی، نیمی علی
این نگین را در نمیگیرد رکابی جز خودش
@hosenih
دیدن روی خدا با چشمها مقدور نیست
روز محشر نیست در پشت نقابی جز خودش
نامهی اعمال او خالیست از غیر علی
او نخواهد داشت در محشر ثوابی جز خودش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#سیدمحمدرضا_هاشمی_زاده
▶️
غارتگران گلبرگ گلها را شکستند
آلالههای سرخ زیبا را شکستند
با آه و حسرت یک شبی اندر مدینه
گنجینهی عشق و تمنا را شکستند
@hosenih
گویا تمام وسعت... سبز ولایت
یعنی بهار عشق مولا را شکستند
این گوهر یکدانهی دریای عصمت
آیینهی پاک مصفا را شکستند
حق علی را بیسببب از او گرفتند
از سوز در پهلوی زهرا را شکستند
تا در صدف از وسعت آن گنج عصمت
آن گوهر پاک مهیا را... شکستند
چشم و چراغ بانوان جمله عالم
بال و پر زیبای عنقا را شکستند
یاس کبود حضرت مولا به حسرت
در شعلهها آن لالهی زیبا شکستند
@hosenih
خستند... بازوی... ز گل نازکترت را
در سینه قلب شیعه را یکجا شکستند
تنها نه قلب زهرهی زهرای اطهر
قلب تمام اهل دنیا را شکستتند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حسن_لطفی
▶️
غم که آوار میشود اِی وای
درد بسیار میشود اِی وای
خواب دُشوار میشود اِی وای
سُرفه خونبار میشود اِی وای
روضه تکرار میشود اِی وای
غربتِ بیحَدَش به یادش هست
هِقهقِ مُمتدَش به یادش هست
پسرِ ارشدش به یادش هست
قاتلی که زَدَش به یادش هست
تا که بیدار میشود اِی وای
@hosenih
کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد
هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد
لا اقل بیخبر زمین نَخورَد
پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد
که چنین زار میشود اِی وای
شهر صد رنگ بود و مادر بود
نیَتِ چَنگ بود و مادر بود
کوچهای تَنگ بود و مادر بود
هر طرف سنگ بود و مادر بود
فصل آزار میشود اِی وای
خواست پیشَش سپر شود که نشُد
سدِ چندین نفر شود که نشُد
مانعی در گُذَر شود که نشُد
قَدِّ او بیشتر شود که نشُد
حرفِ انظار میشود اِی وای
وای از ازدحام و نامحرم
آه بیتالحرام و نامحرم
فاصله یک دو گام و نامحرم
پا به ماهِ امام و نامحرم
چشم خونبار میشود اِی وای
کَمَرَش را گرفت برخیزَد
پسرش را گرفت برخیزَد
چادرش را گرفت برخیزَد
تا سرش را گرفت برخیزَد
همهجا تار میشود اِی وای
@hosenih
از زمین خوردنش شکسته شده
هفتجایِ تنش شکسته شده
حسن از دیدنش شکسته شده
هم علی هم زنش شکسته شده
وقتِ دیدار میشود ای وای
با رُخِ خیس و چهرهی زردش
پسرش تا به خانه آوردش
صورتش را گرفته از مَردَش
نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش
سنگِ دیوار میشود ای وای
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
#علی_فردوسی
▶️
گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود
درد اندوه علی از درد پایش بیشتر بود
عشق یعنی تا علی از راز او سر در نیارد
هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود
@hosenih
عشق یعنی گرچه میدانست روز آخرین است
بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود
کوچههای شهر خاکی هست اما این اواخر
رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود
وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است
این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود
کار با آن کس که اسمش را نمیگویم ندارم
کاش اما شعلهی آتش حیایش بیشتر بود
من که از این رازها سر در نمیآرم ولی باز
سورهی کوثر الهی نقطههایش بیشتر بود
@hosenih
از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه
بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود
شاعرم با بیتهایی الکن، اما کاش وسعم
از غزلهایی که میگویم برایش بیشتر بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
حجتالاسلام #جواد_محمدزمانی
▶️
روی عدم ندید وجودی که داشتی
امکان نما نبود نمودی که داشتی
در خاک هم به دیدن افلاک رفتهای
عین فراز بود فرودی که داشتی
@hosenih
ای از تبار لیلهی قدر اندکی درنگ
ما را ببر به سمت شهودی که داشتی
ای بانویی که بود مباهات نسل تو
با جبرئیل، گفت و شنودی که داشتی
ققنوسوار در پی خورشید پر زدی
از شعلههای آتش و دودی که داشتی
@hosenih
گفتی و باز منکر شأن شما شدند
نفرین به دشمنان حسودی که داشتی
اما حماسه در تن آفاق پا گرفت
از پشت روزهای کبودی که داشتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده
حال و هوای خانهام تغییر کرده
از کوچه بیزارم خدا... این کوچهی تنگ
یاس جوانم را کمان و پیر کرده
@hosenih
صبر و سکوت من برای حفظ اسلام
روباهِ یثرب را برایم شیر کرده
ریحانهام در بستر است و درد دارد
سرتاسرش از ضربهها تغییر کرده
این که چرا زهرایم از من رو گرفته
این روزها فکر مرا درگیر کرده
پهلو به پهلو کرد... رنگش مثل گچ شد
سرّ درونش را رخش تفسیر کرده
در خواب دیدم فضه با اسماء میگفت:
مرهم به زخم بازویش تأثیر کرده
سجادهاش را نیمهشب انداخت زهرا
دیدم نشست و نیت تکبیر کرده
رفته به سجده دست بر پهلو گرفته
هنگام برگشتش چرا تأخیر کرده؟!
شأن نزول آیهی تطهیر قرآن
با خون خود بیت مرا تطهیر کرده
با گفتن عجل وفاتی در قنوتش
از زندگیکردن مرا هم سیر کرده
@hosenih
فهمیدم از رنگ در و دیوار خانه
مسمار بدجوری به یاسم گیر کرده
قنبر خدا خیرش دهد با چشم گریان
میخ در این خانه را تعمیر کرده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#نوید_اسماعیل_زاده
▶️
عرش زیر پای او مثل حصیر افتاده است
رونق عشق است در دستانش از بس ساده است
نه فلک در گردش است از گردش دستاس او
اينكه دستش بر سر دنياست فوق العاده است
@hosenih
بعد پیغمبر چه بیعتها که نشکستند خلق
نان به نرخ روز خوردن سفرهاش آماده است
روی دستانش ورم دارد به پهلو جای زخم
باز هم با هر مشقت بر سر سجاده است
هرکسی این روزها حال و هوایش روضهایست
خوش بحالش، عشق زهرا کار دستش داده است
***
با غم و اندوه و تب هر روز خلوت میکند
یک دل سیر اشک می ریزد، عبادت میکند
خسته از زخم زبانها، بیتالاحزان ساخته
از غمش هر روز با پیغمبر شکایت میکند
تا مبادا خدشهای بر دین کسی وارد کند
جان خود را هم شده، خرج ولایت میکند
يادشان رفته است این نامردها او کوثر است؟؟
هر كسی از راه میآيد جسارت میكند
هرچه باران بر زمين میبارد از اندوه اوست
غربتش را با جهان با اشک قسمت میكند
جان محض است او و حتی روح سربارش شده
لاجرم روح از تن او رفع زحمت میكند
***
روضه اما میرسد با چشمهای تر به در
وای از آن وقتی كه زهرا میرسد آخر به در
طاقتش در پشت در هر بار كمتر میشود
دشمنان هربار میكوبند محکمتر به در
ياس تا پرپر شود آيا لگد كافی نبود؟
كاش میكردند فكر شعله را از سر به در
خواست تا از سینهاش در را جدا سازد ولی
آه، قنفذ با لگد زد ضربهای دیگر به در
@hosenih
فاطمه رفت و علی یک عمر حسرت خورد که
كاش میكوبيد يک مسمار كوچکتر به در
***
بر مداری گيج میگردد جهان تا روز حشر
در هوای مدفن زهراست دنيا در به در
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#غلامرضا_سازگار
▶️
شیطان به بیت حی تعالی چه میکند؟
آتش به گرد خانهی مولا چه میکند؟
از باغ خلد دود چرا میشود بلند؟
بر روی حور، سیلی اعدا چه میکند؟
@hosenih
رویش سیاه گردد و دستش شکسته باد
قنفذ کنار خانهی مولا چه میکند؟
دارالزیارهی نبی و آستان وحی
ای وای من، مغیره در آنجا چه میکند؟
گیرم رواست سوختن خانه، میخ در
در سینهی شکستهی زهرا چه میکند؟
باید ز تازیانه بپرسم که در بهشت
آثار خون به قامت طوبی چه میکند؟
زن در میان خانه و مرد غریب او
با دست بسته و تن تنها چه میکند؟
در بیت وحی، حرمت یاسین به زیر پا
یک لحظه بنگرید که طاها چه میکند؟
@hosenih
گلها ز غم فسرده و پروانه منتظر
شمع ز پا فتاده به صحرا چه میکند؟
با بودن دو داغ بر او گریه گشته منع
(میثم) ببین به فاطمه دنیا چه میکند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
سورهی نور سورهی کوثر
السلام علیکِ یا مادر
ای دعاهای مستجاب رسول
شادمانی قلب پیغمبر
@hosenih
نظرت آفتاب بخشایش
نفست نغمهی لطیف سحر
نظری مرحمت بفرما تا...
پر شویم از ولایت حیدر
در مسیر محبت مولا
در دل ما بریز شوق سفر
مادرانه بگیر دست مرا
تا نیفتم دگر به دام خطر
از دعاهای صبحگاه شماست
که مرا دادهاند دیدهی تر
نالهی آتشین هیچ کسی
قدر آه شما نداشت اثر
نفسم را بگیر و سوز بده
سوز آتش گداز، سوز جگر
نیت روضه کردهام رخصت
ای به راه امام، سینه سپر
باب کعبه کجا و هیزم خشک
درِ جنت کجا و هُرم شرر
خاک دنیا کجا و یاس بهشت
گل ریحان کجا و ضرب تبر
نفست را برید هجمهی دود
سینهات را شکست لطمهی در
@hosenih
خاک بر فرق من تو و سیلی...
چه شده بر شما در آن معبر
رخ حوری کجا و خار جفا
لاله روئید گوشهی معجر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#سیدرضا_موید
▶️
شروع نامهام نامی کریم است
که بسم الله الرحمن الرحیم است
به آن نامی که شد زآن اسم اعظم
قبول توبهی حوا و آدم
@hosenih
به آن نامی که موسی خواند در طور
وز آن دریافت از حق لوحی از نور
به آن نامی که چون شمع حرا شد
محمد خواند و ختم الانبیا شد
ظهورآن نام تا از ماء و طین کرد
نبی را رحمة للعالمین کرد
علی زآن نام او را جانشین شد
امام اولین و آخرین شد
به آن نامی که بر ما روح بخشید
ز نورش زهرهی زهرا درخشید
چه زهرایی که معنی بخش اسماست
همانا اسم اعظم اسم زهراست
به غیر از او که وحیش پروریده
زن و یک آسمان مردی که دیده؟
خدا گر مدح او نازل نمیکرد
کتاب خویش را کامل نمیکرد
حساب نام یازهرا به ابجد:
برآید یا علی و یا محمد
کسی که کفو آن نور جلی بود
علی بود و علی بود و علی بود
@hosenih
رسیدش در شب جشن عروسی
عروس آسمان بر خاکبوسی
سفالینکوزهای و مشکی از پوست
اثاث چشمگیر خانهی اوست
سپهر آئینهدار هستیاش بود
رهین آسیای دستیاش بود
حصیری گرچه فرش زیر پا داشت
به روی سر همه نور خدا داشت
الا ای چرخ دین را زهره زهرا
به حسن خانهداری شهره زهرا
زنان را با عمل ارشاد کردی
"جهاد المراة" را فریاد کردی
تو در شعب ابوطالب شکفتی
که در شبهای خوفانگیز خفتی
به طفلی داغ مادر شد نصیبت
سرشک چشم و خون دل طبیبت
حمایت از پدر با جان نمودی
انیس او به عامالحزن بودی
خدا را بندهای یکدانه بودی
پدر را دلخوشی در خانه بودی
دو تن بودید او را پشتوانه
تو در خانه، علی بیرون زخانه
به وحدت داده هر مویت شهادت
ورم کرده است پایت از عبادت
تویی یاسین تویی طاهای قرآن
تویی رمز اشارتهای قرآن
زمین و آسمان در اختیارت
تمام کهکشانها بیقرارت
الا ای کرده روحت سیر قرآن
کتابت مصحف است و غیر قرآن
@hosenih
کتابی را که با آیات والا
علی با گفته تو کرده املا
کتابی اینچنین والاست امروز
بدست مهدی زهراست امروز
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حسین_صادقی
▶️
روضهخوان پایش زمانی که به منبر باز شد
گفت وای از لحظهای که ناگهان در باز شد
@hosenih
روضه را میخواست سر بسته بخواند هر چه کرد
تا که حرف از ضرب سیلی آمد آخر باز شد
گفت دستان علی را مردمی بستند که
صد گره از کارشان با دست حیدر باز شد
ما در و دیوار را تنها شنیدیم و حسن
دید در را با چه شدت سوی مادر باز شد
کاش میبستند در کوچه حساب کینه را
آن چه از من کنت مولای پیمبر باز شد
@hosenih
روضهخوان از دود کوچه سرفه کرد و آب خواست
راه گودال اینچنین از روی منبر باز شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih