eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑 به مدد الهی و با تلاش گروه محققین حسینیه مقتل و حسینیه مدح و مرثیه 🔸کتاب روضه های آسمانی🔸 منتشر شد. ◾️روضه ها به شرح ذیل می باشد: ☑️ حضرت مسلم بن عقیل (ع) ☑️ ورود به کربلا ☑️ حضرت رقیه (ع) ☑️ ابناء الزینب (ع) ☑️ جناب حر (ع) ☑️ حضرت عبدالله بن الحسن (ع) ☑️ حضرت قاسم بن الحسن (ع) ☑️ حضرت علی اصغر (ع) ☑️ حضرت علی اکبر (ع) ☑️ حضرت اباالفضل العباس (ع) ☑️ شب عاشورا ☑️ روز عاشورا ✔️باید عرض کنیم در همه روضه ها از عبارات عربی کلیدی مقتل همراه با اِعراب صحیح + سند صحیح +ترجمه صحیح+گریز روضه+اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا به راحتی مادحین گرامی عبارات کلیدی عربی و اشعار مربوط به آن‌ها را تا محرم حفظ کنند و در روضه خوانی از بیان آن‌ها بهره ببرند. 🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات(فایل pdf) ، به آیدی زیر مراجعه نمایید. 👇👇👇 🔵 @addmin_roze
فقط ۳ روز مانده تا ادامه ی دعای امام رضا علیه السلام در سجده ی شکر: اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ خَالَفَا مِلَّتَكَ وَ صَدَّا عَنْ سَبِيلِكَ وَ جَحَدَا آيَاتِكَ وَ رَدَّا عَلَيْكَ كَلَامَكَ وَ اسْتَهْزَءَا بِرَسُولِكَ وَ اسْتَكْبَرَا عَنْ عِبَادَتِكَ وَ سَخِرَا بِآيَاتِكَ وَ قَتَلَا أَوْلِيَاءَكَ جَلَسَا فِي مَجْلِسٍ لَمْ يَكُنْ لَهُمَا بِحَقٍّ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَى أَكْتَافِ آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام. خداوندا آن دو نفر را لعنت کن که با ملت تو مخالفت کردند و راه تو را مسدود کردند و با آیات تو را انکار کردند و ردّ كردند بر تو سخن و قرآن تو را و پیامبرت را مسخره کردند و از عبادت تو تکبر ورزیدند و مسخره کردند آیات تو را و اولیاء تو را کشتند و نشستند در جایگاهی كه نبود آنها را در آن هيچ حقّى و سوار كردند مردمان را بر دوشهاى آل محمّد عليهم السلام. 📚مهج الدعوات ، ص: ۴۰۳ 🌹🌹🌹 شعر چهارم 🌹🌹🌹 دَم بگیرید همه ذکر مسیحا دَم را سجده بر اوست که انسان بکند آدم را گر خدا گفت به پیغمبر خود: "نادَ علی..." ذکر او می برد از هر دل غمگین، غم را مثل او نیست کرامات کسی اینگونه سیره ی زندگی اش طعنه زده حاتم را روز خیبر همه دیدند میان اصحاب که پیمبر به علی داد فقط پرچم را امر کرده است خدا تا همه بیعت بکنند کاشف کرب نبی، تاج سر خاتم را حاکمی مثل علی در دل این امت نیست جز علی هیچکسی لایق این خلعت نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چون وصل، که درمانِ جدایی دارد درد دل ما نیز دوایی دارد دلخوش به عنایت علی(ع) می خوانیم " ایوان نجف عجب صفایی دارد " شاعر: @dobeity_robaey
غیر از علی شهنشه و عالیجناب نیست آباد نیست هرکه به عشقش خراب نیست @hosenih هر آیه را که می‌نگری جلوه‌ای از اوست آری به غیر وصف علی در کتاب نیست "یا عالیُ بِحَقّ علی" اسم اعظم است بی اذن او دعای کسی مستجاب نیست ما را که دلسپرده‌ی حَبل‌ُالمَتین شدیم ترس از پل صراط به روز حساب نیست میزان روز حشر دو ابروی مرتضی‌ست جز اخم و خنده‌اش که ثواب و عقاب نیست @hosenih در دام ظلمت است و در انکار آفتاب هر ذره‌ای که خاک درِ بوتراب نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ انسان‌ساختن در اختیار اوست نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است سیبِ شب معراج در دست یدالله است بال ملائک منبر روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوق عبادات سحرگاهی در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دور مدار افتاد حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها علی ناقوس ها را درک می کرده در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستی خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند آنان که با سجاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی در اوج عزت همنشینِ با گدایانی تو بانی لبخند شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی حال مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کنی بد نیست من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ ولیُّ‌الله از ما برنمی آید این کار جز از دست زهـرا برنمی آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه جای پایش در زمین است صدایش جاری از عرش برین است هرآنچه خواستید از او بپرسید به افلاک آشناتر از زمین است اگر ثروت بخواهید آخرین اوست اگر ایمان بجویید اولین است @hosenih اگرچه مسندش در عرش اعلی ست ولی با مستمندان همنشین است به جای نان غم ایتام خورده غذای هر شب و روزش همین است اگر تسبیح در دستش بگیرد مناجاتش طریق العارفین است اگر شمشیر در دستش بگیرد ثنایش کار جبریل امین است چنان از قلعه آن دروازه را کند که مانندی ندارد، بی قرین است خبر پیچید بین خیبری ها یداللهی که می گفتند این است چقدر اعجاز دارد دست هایش مگر دست خدا در آستین است؟ اگر بالا روم، پایین بیایم علی تنها صراط راستین است @hosenih دوباره بی خود از خود کرد ما را که وصفش خود به خود شورآفرین است علی هم مصطفی را جان شیرین علی هم مصطفی را جانشین است به مدحش باکی از تضمین ندارم فقط حیدر امیرالمومنین است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هُول و هَراس روز حساب از سرش گذشت هر زاهدی که فِکرِ ثواب از سرش گذشت هر کس چشید عشق تو را آبرو گرفت هرکس چشید عشق تو آب از سرش گذشت @hosenih میثم فقط به جرم علی دوست بودنش تا پای دار رفت و طناب از سرش گذشت جان ها فدای" موضِعُ الاِصبَعین" در ضریح بیچاره آنکه تیغ عتاب از سرش گذشت هر کس مدد گرفت ز دریای لطف تو با یک اراده موج عذاب از سرش گذشت @hosenih انگور بر ضریح تو را هر کسی که دید فکر و خیال باده ی ناب از سرش گذشت مولا کریم بود و چنان باده ریخت که سرریز کرد جام و شراب از سرش گذشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_مدح هُول و هَراس روز حساب از سرش گذشت هر زاهدی که فِکرِ ثواب از سرش گذشت هر کس چ
موضع الاِصبَعَین یا جایگاه دو انگشت؛ داخل ضریح مطهر امام (علیه‌السّلام)، روی ضلع جنوبی صندوقچه چوبی روی قبر و روبه‌روی صورت حضرت، نشانه‌ای به صورت یک دریچه کوچک، میان یک صفحه فلزی به شکل محراب وجود دارد که به نام موضع الاصبعین (جایگاه دو انگشت) شناخته می‌شود. در ارتباط با این جایگاه، داستان عجیبی مبنی بر وقوع کرامتی از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) نقل شده است. «شیخ جعفر نقدی» و دیگران، این داستان را به تفصیل از کتاب «تذکرة المؤمنین» چنین نقل کرده‌اند: «مرّة بن قیس»، مرد فاجر و فاسقی بود که اموال فراوانی داشت. روزی نزد قوم خود، سخن از پدران و اجداد و بزرگان خویش به میان آورد. به او گفتند که بسیاری از آنان به دست علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) کشته شدند. او از مدفن علی (علیه‌السّلام) پرسید و پاسخ دادند که در نجف است. او با لشکری دو هزار نفره، به نجف حمله کرد و اهالی آنجا، از شهر دفاع کردند و میانشان جنگ درگرفت. پس از شش روز، بخشی از حصار نجف، تخریب شد و متجاوزان، وارد شهر شدند. «مرّه»، وارد حرم مطهر شد و خطاب به امام (علیه‌السّلام) گفت: «تو پدران و اجداد من را به قتل رساندی!». خواست نبش قبر کند که از ضریح مطهر، دو انگشت شبیه شمشیر ذوالفقار، خارج شد و او را به دو نیم کرد و دو نیمه بدن او، به دو سنگ سیاه‌رنگ تبدیل شد. این سنگ‌ها را بیرون دروازه نجف‌انداختند و هرکس که به زیارت بارگاه امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) می‌آمد، با پایش به این سنگ‌ها لگد می‌زد و چهارپایان روی آن بول می‌کردند. تا اینکه روزی انسان جاهلی، آنها را به مسجد کوفه برد تا از طریق آن، کسب روزی کند و هرکس بخواهد آن را ببیند، از او مبلغی بگیرد و به مرور زمان، سنگ از بین رفت. همچنین از شیخ قاسم کاظمی، صاحب کتاب «شرح الاستبصار» نقل شده است که کسی را که این دو سنگ را از نجف بیرون برد، نفرین می‌کرد و می‌گفت: «خدا نیامرزد کسی را که این دو سنگ را از این بارگاه مقدس بیرون برد و این معجزه آشکار را مخفی کرد». 📚تمیمی، محمدعلی، مشهد الامام (علیه‌السّلام) او مدینة النجف، ج۱، ص۱۸۸
مولای زمین و آسمان هاست علی محبوبِ تمامِ کهکشان هاست علی از عالم ذر تا به قیامت باقی ست اُسطوره دوران و زمان هاست علی @hosenih سردار رشید خیبر و بدر و حنین معروف ميانِ پهلوان هاست علی بس نام رسایش به زبان شیرین است چون قند سر همه زبان هاست علی در راهِ خدا جوانی اش را طی کرد زین روست که الگوی جوان هاست علی از "اشهد ان علی.."اش معلوم است زیباییِ نغمه اذان هاست علی @hosenih در روز غدیر گفت احمد وصفش.. ..حقا که امام مهربان هاست علی شیوایی شعرِ ملتمس از مولاست زیرا گلِ شعرِ شعرخوان هاست علی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست الله؟ بیا از ولی‌الله بپرس مقصد قافله را از بلد راه بپرس پاسخی می‌دهدت بی حد و اندازه، فقط به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس @hosenih جز علی نیست سزاوار خلافت، این را از فَهذا علیٌ سیّد و مَوْلاه بپرس راز مقبولیت بندگی حق را از اشْهَدُ انَّ عَلِیّاً وَلِیُ‌اللّٰه بپرس یازده آینه تفسیر کرامات علی‌‌ست آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس @hosenih چارده قرن گذشت و غم مولا جاری‌ست در دلش بغض عمیقی‌ست که از چاه بپرس یوسف فاطمه زندانی بی مهری ماست ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چگونه مدح تو گوید کسی که مثل من است الا که مادح تو ذات حیّ ذوالمنن است میان این همه القاب و کنیه های نکوت همان که برده دل از فاطمه، "ابوالحسن" است "ابوتراب" و "ابوالاُمَّة" و "ابوالاَیتام" امیر عالم امکان به محضر تو سلام به کوی عشق تو نام اسیر ما را بس فقط همین که تو باشی امیر ما را بس برای اینکه زند فاطمه به ما لبخند؛ سرور و شادی "عید غدیر" ما را بس به شادی دل زهراست قلب عالم شاد بگو امیری مولا "علی" مبارک باد غدیر آمده، دلهای ما غدیر خم است دوباره شیعه ز عشق علی شده سرمست به عرش دست علی را رساند احمد و گفت: که نیست فوق یداللهِ مرتضایم دست وصی احمد مختار، والی است و ولی "هزار جان گرامی فدای نام علی" * @hosenih رسول گفت که ای مسلمین! امام، علیست کمال دین خدا، نعمت تمام، علیست رسول گفت شما حاجی و علی کعبه ست ولیّ امر به معنیِ خاص و عام، علیست علی برادر من، جان من، شهنشاه است کسی که نیست دلش با غدیر گمراه است علیست حقّ و مع الحق، علیست سرِّ اِله علی به راز زمین و زمان بوَد آگاه شهادتین حرام است بی ولای علی بگو که "اشهد انّ علی ولی الله" دهید مژده که کامل شده است دین خدا خجسته باد مسلمانی غدیریِ ما علیست فاتح میدان، علیست فتح مبین علیست همدم معراجیِ رسول امین علیست ذکر عبادت، علیست باب علوم علیست چهره ی قرآن، علی امام مبین به هر کجا نگرَم وجه خالق ازلی ست ببین که آیت عظمای کردگار، علی ست علیست مرکز و هستی مدارِ حب علیست بهشت بردنت ای دوست، کارِ حب علیست ز لعن دشمن او دست بر نمی دارم؛ چرا که بغض سقیفه کنارِ حب علیست چقدر حشر محبان مرتضی زیباست "حلال زاده رهش از حرامزاده جداست" * صدای هر طپش قلب عاشقم حیدر علَی الدّوام به قربان نفس پیغمبر فدای آنکه ببخشد به دشمنش شمشیر و آنکه بین رکوعش ببخشد انگشتر فدای آنکه نشد هیچ کس از او نومید همیشه بر سر هر سائلی کرم بارید شبیه "عبد" ز "نعم الاَمیر" باید گفت کمال و فضل علی، بی نظیر باید گفت به پای غربت حیدر همیشه باید سوخت برای حضرت او "الغدیر" باید گفت کسی که گوید از او باخداترین باشد عزیز کرده ی مولای مؤمنین باشد @hosenih علیست مثل خدای خودش بدون شبیه علیست آنکه فتادم به پای او چو ذبیح به زیر قبّه ی حیدر، شراب طُهر شدم به لطف دیدن انگورهای روی ضریح کنار ساقی کوثر همیشه خوشحالم از اینکه اوست امیرم به خویش میبالم مدال دوستی مرتضی شده شرفم هرآن طرف که علی هست من همان طرفم دلم به یُمنِ ولای علیست گوهر ناب شبیه دُرّم و از قلب معدن نجفم قسم به عصمت کبری، به مادر سادات جدا نمی شوم از مهر مرتضی، هیهات من آن دعای قنوتم که مستجاب شدم برای نوکری حیدر انتخاب شدم هزار شکر، گِل من ز خاک پای علیست هزار شکر، که فرزند بوتراب شدم و من به وعده بابای خویش، خوشبینم به آن امید دهم جان که مرتضی بینم * تضمین از استاد سازگار... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بارانم و چو قطره زمین میخورم گهی دریایم و به موجِ وزین میخورم گهی طوفانم و به گِردِ تو چین میخورم گهی آوایم و به صوتِ حزین میخورم گهی عمر من و حیات من و ذکر یاعلی در هر بلا نجات من و ذکر یاعلی این اسم اعظم است که ما را دهد نجات این حبل محکم است ما را دهد نجات روح مکرم است که ما را دهد نجات حقِ مسلّم است که ما را دهد نجات قال النبی، حدیثِ موثّق: بگو علی حق با علی، علی است مع الحق، بگو علی بالاتر از نبی مکرم، که جز خداست؟ در حیطه ی ولایتِ اعظم که مقتداست؟ این نور بر فرازِ سرِ مصطفی چراست؟ بر روی دستِ احمدِ مختار، مرتضاست من مانده اَم، علی ولیِ حیِ سرمد است!؟ یا روح و جان و نفس و امان محمد است!؟ @hosenih این قصه چیست، پای علی، دوشِ مصطفی؟ در غار، مرتضاست کفن پوشِ مصطفی معراج هم علی است هم آغوش مصطفی یعنی علی است، جان و دل و هوشِ مصطفی یک لحظه بی علی، نتواند نفَس کشد او بی علی نشد قدمی پیش و پس کشد در اصل روح و جان نبوت، ولایت است در نزد حق نبی و علی یک حقیقت است یک روح در دو جسم، که این اوج وحدت است کی گفته که غدیر حدیثِ محبت است حبِ علی، ز نخلِ ولایت شکوفه ایست حالا ببین حدیثِ ولایت چه تحفه ایست هر جا گره فتاد بکارِ پیمبری... هر جا که جلوه کرد به کس وجهِ داوری... هر جا بَدَل ز حادثه ای شد مقدری... هر جا که ابتری به فنا شد ز کوثری... یا دستی از ولای علی شد نجات بخش یا صوتی از ندای علی شد نجات بخش کشتیِ نوح را که ز طوفان نجات داد؟ جانِ خلیل را که ز نیران نجات داد؟ موسا و قوم را که ز عدوان نجات داد؟ اصلاً رسول را که ز نجران نجات داد؟ آیا کسی به غیرِ علی، یار انبیاست؟ آیا کسی به غیرِ علی بابِ اوصیاست؟ تکمیلِ دین بدونِ علی غیر ممکن است دینِ مبین بدونِ علی غیر ممکن است عرش و زمین بدونِ علی غیر ممکن است خلد برین بدونِ علی غیر ممکن است یعنی علی تمامیِ سرمایه ی خداست حیدر، خدا گواه که هستیِ کبریاست قرآنِ ناطق است، علیاً سینجلی کشف الحقایق است، علیاً سینجلی برهان صادق است، علیاً سینجلی ضدِ منافق است، علیاً سینجلی یا قاهر العدوّ و یا والیَ الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی دامادِ مصطفی نه فقط، یار احمد است شیر خدا، وصیِ فداکار احمد است در جنگ و صلح یکّه علمدار احمد است در نصبِ او خداست، نگهدار احمد است ابلاغ کن رسول خدا! انتصاب را بالای دستِ خویش ببر آفتاب را @hosenih پیغمبرِ خدا چو اطاعت ز حق نمود با امر وحی، خطبه ی مدحِ علی سرود بابِ علی شناسیِ اسلام را گشود در برکه ی غدیر که آمد به خُم فرود فرمود: این سخن، سخنِ خالقِ جلیست هر کس که من ولیِ وِی اَم، این علی ولیست گفتا میانِ خطبه به چشمانِ اشکبار یارب تو بر مطیعِ علی، رحمتت ببار با دوستانِ او تو خودت باش دوستدار هر کس که دشمن است به او دشمنش بدار بیعت گرفت از همه امت میان جمع سبقت گرفت هر که به بیعت میان جمع دیری نشد که عهدِ علی را شکست قوم پیمانِ خود، ز بیعتِ مولا شکست قوم حرمت ز بیتِ حضرت طاها شکست قوم زد ضربه ای و پهلوی زهرا شکست قوم وای از مصیبتی که به دلها نشست وای بر سینه ی حسین از اینجا نشست وای © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e