eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷پیام یکی از مخاطبین درباره کتاب 🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات(فایل pdf) ، به آیدی زیر مراجعه نمایید. 👇👇 🔵 @addmin_roze
حالا که داری میخری آماده ام کن آقا برای نوکری آماده ام کن از مادر خود رزق اشکم را بگیر و با یک دعای مادری آماده ام کن @hosenih سنگم! مرا با دست خود از خاک بردار مانند زیبا گوهری آماده ام کن نگذار باشم کمتر از حرّ و زهیرت با نیّت یاریگری آماده ام کن تا بر تنِ باطل فرود آیم به شدّت برّنده ام کن، خنجری آماده ام کن بگذار از عشق تو در خونم بغلطتم با گوشه-چشم ِ محشری آماده ام کن لطفا شهیدم کن! به آن نحوی که از من اصلا نماند پیکری...آماده ام کن تا که مرا عاشق تر از سابق بسازی با داغِ ویرانگرتری آماده ام کن باید بمیرم سوم ماه محرم نذر سه ساله دختری آماده ام کن @hosenih بر روی تل می ایستم حیران، برای- گریان شدن با خواهری آماده ام کن بر سینهٔ عطشانِ تو؛ «ألشمرُ جالسْ»... با روضهٔ شعله وری آماده ام کن! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بازهم پیچیده عطر روضه ها در کوچه ها بازهم مشکی شده دیوار های شهر ما لرزه افتاده گمانم باز در عرش خدا آمده ماه محرم آمده ماه عزا یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء @hosenih این حسینیه ست میعاد پریشان های شهر جمع ما جمع است اینجا با مسلمانهای شهر از در تکیه بفرمایید مهمانهای شهر ای گنهکاران بیایید ای پشیمان های شهر یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء پر شده حالا دوباره شهرمان از بوی سیب دستها مهمان سینه روی لب امن یجیب اشکمان جاری ست پای روضه ی شیب الخضیب هم صدا با گریه های زخمی یابن الشبیب یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء @hosenih بر مشامش می رسد هرلحظه بوی کربلا ده قدم مانده شود اینجا سرش ازتن جدا چند روز بعد هم در پیش چشم بچه ها خواهرش تنها سرش بر نی تنش هم زیر پا یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با خون نوشته اند به روی جگر حسین اکسیر اعظم است همین گریه بر حسین الله و احمد و علی و فاطمه، حسن هستند محو یک نفر، آن یک نفر حسین @hosenih بالا حسین و تاج سر انبیا حسین بیخود گدای تو نشده معتبر حسین میلم به میوه های بهشتی نمی کشد در سفره ریخته نمکی مختصر حسین پشت درم، حواله نده جای دیگری دِرهم نخواستم زتو، دَرهم بخر حسین شد توبه ام قشنگ ترین توبه از قدیم گفتم به جای ذکر، فقط بیشتر حسین وا شد به تربت تو زبان بسته طفل من ای بهترین سخن به لب محتضر حسین رفتی تنور تا که نسوزیم در گناه افتاده ای بجای همه در خطر حسین بر روی نیزه قبله شدی چرخ می خوری محشر برای من شدی از هر نظر حسین @hosenih ای از قفا بریده سر آهسته تر برو ما را نگاه کن کمی از پشت سر حسین ** دائم مواظبم که نیفتد سرت زمین ای ماه سنگ خورده! ندارم سپر حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم @hosenih قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم @hosenih والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم ** از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما @hosenih هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما این بار لطفی کن ، وَ نعمت را نگیر از ما ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم‌ ، آقا جان لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما @hosenih ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محرّم شد محرّم باز هم دل ها هوايى شد صداى طبل غم آمد، زمان دلگشايى شد چه شورى و چه حالى دارد اين شب هاى مهتابى همين شب ها سرآغازى براى آشنايى شد @hosenih خدا را شكر آمد فصل سرخ جانفشانى ها پس از يك سال دلتنگى، بهار باصفايى شد چه عشقى دارد آن چشمى كه با خون خدا جاريست به دريا وصل شد چون رود، چشمى كه خدايى شد ميان هيأت خورشيد، عطر سيب پيچيده نسيم روضه ى عشق است، عاشق نينوايى شد عطش دارم عطش يك جرعه چاى روضه مى خواهم چه شيرين كرد كامم را چه زيبا ماجرايى شد براى مرهم دردم زيارتنامه مى خوانم سلام اى كشته بى سر! چرا اصغر فدايى شد؟! سلام اى ساكن بالا، چرا در شام عاشورا سرت بالاى نيزه آه گرم دلربايى شد هواى روضه ات كردم، همين يك جمله من را بس شروع هر گرفتارى از آن روز جدايى شد @hosenih نمى خواهم جدا باشم پس از اين لحظه اى از تو رها كن در حرم من را، بگو فصل رهايى شد اجازه مى دهى آقا؟! بگويم دوستت دارم دعاى خير مادر بود شاعر كربلايى شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آرام شد دلم که رسیدم به هیئتت مدیون لطف حقّم و ممنون دعوتت اینجا همیشه یاد خدا موج می زند اصلاً خداست بانی شبهای هیئتت از کودکی که با غم تو آشنا شدم یک دم نشد دریغ زحالم عناییت @hosenih من تاخدارسیده ام ای کشتی نجات از قعر جهل خویش ، به نور هدایتت ای قبله گاه عارف و عامی حریم تو پُر مشتری تراست ز جنت زیارتت مقصود، بندگی ست بهشت برین که نیست این است سِرِّ این همه جولان ِعزتت ای کاش با تو خلق جهان آشنا شوند حیف است بی نصیب شوندازکرامتت یادامام(ره) وعطر شهیدان همیشه هست هرجا که هست روضه ی جانسوز غربتت تاهست فیض اشک غمت روزی ام چه غم باران رحمت است سرشک مصیبتت @hosenih ماندندعرشیان همه حیرانت ای حسین(ع) حیران صبر بی حد و مبهوت طاقتت گودال بود وپیکر پاکت به خاک وخون گودال بود و سجده شکر و رضایتت لب تشنه سر برید تو را دشمنت ولی غافل که شد غروب دهم ، صبح دولتت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز هم رزق عزا را برسان ای‌مادر شد محرم غم ما را برسان ای‌مادر قابلیت بده، بر چشم گناه‌آلوده اشک بر خون‌خدا را برسان ای‌مادر @hosenih درد‌ما سینه‌زنان دوری از بزم‌عزاست به عزادار دوا را برسان ای‌مادر ای که در چای حسینیه شفا می‌ریزی دفع شر کرونا را برسان ای‌مادر شب‌اول وسط‌حلقه تو مظلوم بکش آتش و سوز‌ و نوا را برسان ای‌مادر بوی پیراهن‌خونین حسینت آمد پیرهن مشکی ما را برسان ای‌مادر @hosenih گریه‌کن‌های حسینت همه حاجتمندند اربعین، کرببلا را برسان ای‌مادر وسط‌روضه که حرف از عطش مسلم شد ناله‌ی واپسرا را برسان ای‌مادر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🍃پیرو سؤالات مکرر بزرگواران به اطلاع می رسانیم کتاب روضه های آسمانی محرم ۱۴۰۰ با کتاب ارائه شده در سال گذشته می باشد. ✔️در همه روضه ها از عبارات عربی کلیدی مقتل همراه با اِعراب صحیح + سند صحیح +ترجمه صحیح+گریز روضه+اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا به راحتی مادحین گرامی عبارات کلیدی عربی و اشعار مربوط به آن‌ها را تا محرم حفظ کنند و در روضه خوانی از بیان آن‌ها بهره ببرند. 🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات(فایل pdf) ، به آیدی زیر مراجعه نمایید. 👇👇 🔵 @addmin_roze
نمی‌دانم کجایی ای که از بی‌راهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم که با شش‌ماهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم جدا از چاره‌ات کردم چرا از خانه‌ی زهرا چنین آواره‌ات کردم @hosenih سرِ دارالاماره  جان تو  جانی ندارم که تماشایی شدم  حالا که دندانی ندارم که بگو تا کوفه‌ی مولا کُشِ ناخوش نمی‌آیی به سوی مردمِ نامردِ مِهمان‌کُش نمی‌آیی اگرچه کوچه کوچه گریه‌ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم همینکه ریختند از در به راه شعله‌ور رفتم اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری به سنگِ کوچه‌های تنگ می‌خوردم کشیده می‌شدم هربار و بر هر سنگ می‌خوردم سرِ زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازش‌های یک چکمه شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم بُرد و به صورت بر زمین خوردم @hosenih از آن گودالِ خون تا این بلندی راه بسیار است کشیدن‌های زخمی روی صدها پله دشواراست نه فکرِ دختران خود  که فکر دخترت بودم همین امروز چندیدن بار یادِ مادرت بودم... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین انداختم زیر علم بارِ گناهم را و شستم با گلابِ گریه‌ام روی سیاهم را به دیوارِ عزایت میخ‌کوبم مثل بیرق‌ها نخواهم داد، حتی آجری از تکیه‌گاهم را هزار و نهصد و پنجاه لشگر اشک آوردم که شاید مرهمت باشد؛ بگیر از من سلاحم را دم هَل‌مِن‌مُعینت چارده قرن است در گوش است که باشم لحظه‌ای سرباز، شاه کم‌سپاهم را هزار و چارصد سال است دنبال تو می‌گردم بیانداز از مسیر کج به راه راست، راهم را همیشه سایه‌ی دست تو را روی سرم دیدم همیشه آرزو کردم ببوسم سرپناهم را به دیوار اتاقم نیست تقویمی به جز بیرق غم روز دَهُم گم کرده روز و سال و ماهم را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e