#پیامبر_اعظم_ص_مدح
وصف تو را خدا به بیانی رسا نوشت
روز ازل به یمن شما « هَل اَتی » نوشت
زیباترین قصیده ی خلقت کلید خورد
آن جا که استعاره ی چشم تو را نوشت
@hosenih
هفت آسمان خلاصه ی « وَالشّمس » روی توست
دیباچه ی فروغ تو را « والضّحی » نوشت
وقتی که در جهان به تجلّی در آمدی
اسرار « یا» و «سین » تو را در خفا نوشت
منظور خلقتی و خداوند از ابتدا
نام تو را به دفتر خود مبتدا نوشت
آن گاه آیه آیه تو را منتشر نمود
تشریح انبعاث تو را در حرا نوشت
نوری شد و تمام تو را در خودش سرود
در «نَجم » و «دَهر » و «نور » و « دُخان » بر ملا نوشت
آن قدر خوب و پاک و زلالی که دست حق
یک پرده از مقام تورا در «کسا» نوشت
@hosenih
محمودِ آفرینش و اسم تو را خدا
در هر کجا نوشت یقیناً به جا نوشت
شرح تو را خدا به بیانی دگر نوشت
تو خوبِ خوب بودی و او خوب تر نوشت
شاعر: #علی_کفشگر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#احمد_ایرانی_نسب
▶️
هوای شهر نسیم پیمبری دارد
چقدر عطر گلاب معطری دارد
چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند
که این پسر قدم عشق پروری دارد
امیدوار به فردای بهتری شده ایم
زمانه در سر خود فکر بهتری دارد
نشسته اند به راهش همه پیمبرها
نوشته اند که او قصد دلبری دارد
خدا هم عاشق او شد شبیه حسی که
پدر همیشه به فرزند آخری دارد
خدا سند زده قلب مرا به نام رسول
به نام عشق ، به نام خدا ، به نام رسول
@hosenih
بزرگواری و عالیجناب یعنی تو
و اوج خلقت انسان ناب یعنی تو
نگین خلقت عالم که حضرت زهراست
بر این عقیقِ بهشتی رکاب یعنی تو
خدا نخواست خودش را نشانمان بدهد
وگرنه نور خدا بین قاب یعنی تو
خدا رسانده تورا تا به داد ما برسی
دمِ خدا ، نفس مستجاب یعنی تو
همینکه دور و برت سایه نیست پس قطعا
تو نور باطنی و آفتاب یعنی تو
تو نور باطنی و سایه هم نمیخواهی
پیمبری، قسم و آیه هم نمیخواهی
@hosenih
اویس وار نشستم به شوق آمدنت
میان سینه قَرَن را نموده ام وطنت
برای دست گرفتن ز امتت کافیست
نخی ز تار عبایت ، نخی ز پیرهنت
بیا برای همه دلبرانه حرف بزن
که شهد عشق چکیده ست از دل سخنت
تو آیه آیه عسل را به کام ما دادی
به غیر عشق نمیریزد از لب و دهنت
شبیه شیشه ی عطری که زیر باران است
گلاب ناب چکیده ست از بهار تنت
میان عرش عجب رفت و آمدی داری
چقدر عطر گلاب محمدی داری
@hosenih
نگاه مهر تو انسان نمود انسان را
چه عاشقانه مسلمان نمود سلمان را
اسیر ظلمت شب بوده ایم تا اینکه
میان چشم تو دیدیم نور قرآن را
چقدر رحمت محض است ربناهایت
میان دست تو دیدیم راه باران را
نگیر از همه ی عاشقان خود دل را
بخواه از همه ی عاشقان خود جان را
میان اشک و تحیّر چگونه شکر کنیم
طلوع نور تو این نعمت فراوان را
جهانِ قبل رسول خدا امیر نداشت
نگاه سبز کسی اینهمه اسیر نداشت
@hosenih
به عرش میروی از جبرئیل بالاتر
به آسمان بروی تا شوی شکوفاتر
کلاه از سر هر چه ملائکه افتاد
و چشم ها همه در لحظه ی تماشا تر
هر آنکه رنگ محبت گرفت دریا شد
هر آنکه رنگ محمد (ص) گرفت دریاتر
زمان آن شده دست از ترنج بردارند
برای آنکه ندیدند از تو زیباتر
بیا برای همه جان تازه ای بفرست
نشان بده که تویی از همه مسیحا تر
تو آمدی برسانی به تشنه آب حیات
نثار مقدم خیرت چهارده صلوات
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
امروز نوشتند کبوتر شدنم را
پروازکنان راهى دلبر شدنم را
چشمان من از شوق، مهیاى شراب است
مدیون توأم لذت ساغر شدنم را
آنقدر نرفتم ز در خانه گرفتم
تا روز ابد سائل این در شدنم را
گفتند برو نوکر صاحبکرمى باش
دادم به شما نامهى قنبر شدنم را
یکعمر به دور سر تو گرد طوافم
امضا بزن از اهل جهان سر شدنم را
باید که بگوش همه حالا برسانم
فوراً خبر مست پیمبر شدنم را
خوب است بدانید به دربار رسیدم
تا پشت در احمد مختار رسیدم
@hosenih
روزى که تو از راه رسیدى دل ما ریخت
خیر قدمت وِلوله در أرض و سما ریخت
کفار هم از بودن تو بهره گرفتند
باران کرامات تو آقا همهجا ریخت
مکه ز نفسهاى تو توحید سرا شد
از بسکه به هر جا گذرت عطر خدا ریخت
دیدند به ایوان مدائن ترک افتاد
از هیبت سبحانى تو بتکدهها ریخت
پیچید در عالم خبر آمدن تو
تا صبح در خانهى تو خیل گدا ریخت
گر اهل مناجات شدیم علتش این بود
الطاف تو در کاسهى ما شوق دعا ریخت
با امر شما ساعت خورشید عوض شد
حتى جهت حرکت خورشید عوض شد
@hosenih
تا هست خدا نام تو برجاست یقیناً
بر دامن تو دست گداهاست یقیناً
در کشور ما اسم تو در صدر اسامى است
چون نام محمد شرف ماست یقیناً
یک عمر پناه غم تو چادر زهراست
پس دختر تو ام ابیهاست یقیناً
فهمیدهام از بوسهى هر روزه به دستش
آرامش تو حضرت زهراست یقیناً
وقتى همهجا ورد زبان تو على بود
یعنى که وصى، حضرت مولاست یقیناً
هربار که در جنگ به کار تو گره خورد
شمشیر على حل معماست یقیناً
با تیغ کج آورده به حیرت همگان را
خم کرده قد و قامت شمشاد قدان را
@hosenih
ما تا به ابد دست به دامان شماییم
خاریم ولى جزو گلستان شماییم
خشکیم، کویریم ولى شکرگزاریم
صد شکر که لبتشنهى باران شماییم
از رى به امیدى در این خانه رسیدیم
راهى بده آقا همه مهمان شماییم
اى کاش که ما را به غلامى بپذیرد
تا فخر کنیم اینکه غلامان شماییم
ما شیعه شدیم از کرم حضرت صادق
مؤمن به تعالیم و مسلمان شماییم
ارث از تو گرفتیم که بىتاب حسینیم
دلسوختهى دیدهى گریان شماییم
از یُمن روایات شما روضهنشینیم
در بَندِ حسینیم و گرفتار ترینیم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
دیوانه ی نگاه توام یامحمدا
گرد و غبار راه توام یامحمدا
مشتاق روی ماه توام یامحمدا
عمریست در پناه توام یامحمدا
دستی اگر بروی سرم میشود بکش
دستی دگر به چشمِ ترم میشود بکش
خوش آمدی تو ای سرو سامان عصرها
با مقدمت بخاک بیافتند قصرها
مستضعفین به یُمنِ تو بینند نصرها
مستکبران روند بدامانِ حصرها
با مقدم تو بر دل ما غم نمانده است
جایی برای غصه بعالم نمانده است
@hosenih
نقش ترا خدا چو در این دیده قاب کرد
ما را برای فخرِ بشر انتخاب کرد
خورشید را ز نور رخَت آفتاب کرد
نام تو در تمام جهان انقلاب کرد
"عبدالمطلب" آمد و قنداقه اَت بدست
فرمود: این نشان الهی "محمد" است
قنداقه ی مبارک تو در شهود بود
از آسمانِ مکه ملَک در فرود بود
هر کس که دید روی ترا در سجود بود
تنها به بغض و کینه قلوبِ یهود بود
امت، امامِ رحمتِ خود را که خوب دید
قومِ عنود هستیِ خود، در غروب دید
تو آمدی و مَه سرِ جایش خجل نشست
نام ترا که گفت خدایت، به دل نشست
تخت شهنشهان ز طلوعت به گِل نشست
آتشکده ز نور رخَت منفعل نشست
تو آمدی که جلوه دهی اقتدار را
آن سیزده ستاره ی دنباله دار را
وقتی علی به گِردِ تو در اقتدار شد
زهرا ز عطر و بوی تو کوثر مدار شد
آری حسن به یُمنِ شما سفره دار شد
پس تا ابد حسین، ترا اعتبار شد
بعد از حسین، داده خدا لطفِ تام را
از صُلبِ تو رسانده به او نُه امام را
تو مقتدای صادق آل عبا شدی
تو رهنمای مکتبِ شیعه بما شدی
تو ابتدای دانش و علمِ خدا شدی
تو انتهای جاده ی قالوا بلا شدی
ما نورِ فقهِ جعفری از تو گرفته ایم
آیاتِ راهِ رهبری از تو گرفته ایم
شکرِ خدا که یکّه و تنها نیامدی
بی نسل و بی دوام بدنیا نیامدی
بی انتصابِ یوسف زهرا نیامدی
بی نعمتِ شفاعتِ عقبا نیامدی
یعنی خدا ز نسلِ تو منّت نهاده است
تا آخرِ جهان بتو برنامه داده است
تو آمدی و دینِ خدا با تو آمده
هم مصحفِ مبینِ خدا با تو آمده
هم ختمِ مرسلینِ خدا با تو آمده
سلطانِ مومنینِ خدا با تو آمده
وقتی علی امینِ خدا تا قیامت است
یعنی که جانشینِ خدا تا قیامت است
تو آمدی به اصلِ عدالت عمل کنی
یعنی به آیه های رسالت عمل کنی
فطرت نشان دهی، به اصالت عمل کنی
بر ذاتِ عقل، ضدِ جهالت عمل کنی
تو آمدی بشر به هدایت قدم زند
یعنی که در صراطِ ولایت قدم زند
هر چند امت تو غدیری نمانده اند
بر محورِ امام پذیری نمانده اند
تا انتها میانِ مسیری نمانده اند
جز اندکی، بپای امیری نمانده اند
اما قلیل، چون غلبه بر کثیر داشت
همواره راه پاکِ تو اهلِ غدیر داشت
□ □ □
دست از حمایتِ تو که امت نمیکشد
این دست را ز دست ولایت نمیکشد
بر موهِنانِ پَست که منّت نمیکشد
این انتقام را به قیامت نمیکشد
کوته کنیم، دستِ خیانت کنندگان
ای ننگ بر تمام اهانت کنندگان
فرموده ای: یهود و نصارا رفیق نیست
هر مدعی که یار و رفیقِ شفیق نیست
قرآن کتاب و مصحفِ عهدِ عتیق نیست
آیاتِ آن، بجز کلماتی دقیق نیست
باید ز دشمنانِ خدا ناامید بود
باید هماره پیروِ راهِ شهید بود
@hosenih
ما حمزه های دین "محمد" شویم باز
پس همصدای یاری احمد شویم باز
بر روی خصم، سیلیِ بی حد شویم باز
با "بولهب" چو آیه ی سرمد شویم باز
"تَبَّت یدی اَبی لَهَب" آیات سرمد است
یعنی خودِ خداست که یار "محمد" است
آن طایفه که مَردمِ قعر جهنمند
تا روز حشر هیزم قعر جهنمند
آن غاصبین سه چارمِ قعر جهنمند
آتشفشانِ گندم قعر جهنمند
شد انتقام از قَتَله، آرزوی ما
"یا منتقم" بیا و بخر آبروی ما
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#امیرالمومنین_ع_مدح
از نزول وحی، از آیاتِ قرآنی بگو
از تب غار حرا پیش از مسلمانی بگو
از شبِ شقّ القمر، از طاق کسری، از خسوف
از جهانی مملو از اعجازِ ربّانی بگو
@hosenih
از غرور از جهل، از سرمای دست دختران
از شکنجه گاه، از حالِ زمستانی بگو
از خدای لالِ مادرزاد؛ از لات و هبل
از رواج کفرِ مطلق هر چه میدانی بگو
مهربان و رحمةٌ للعالمین می خوانَمت
یامحمد(ص) از محبت های پنهانی بگو
باز کن دستار را با شیوهٔ تحت الحنک
دلبری کن از عجم! از یار ایرانی بگو
دوست دارم از لبت «سلمانُ منّا» بشنوم
لطفا از این قومیت با لحن جانانی بگو
از علی(ع) و جانشین خود در آغازِ غدیر
از همان که شیعه را شد باعث و بانی بگو
گرچه توصیفش هزاران سال فرصت میبرَد
قدرِ فهم ما...کمی از آن فراوانی بگو
ما ندیدیمَش بیا و جانِ مشتاقان، شبی-
-از نگاه نافذش وقت رجزخوانی بگو
از زمانی که درِ خیبر به دستش بوسه زد
زد زمین آنجا که مرحب را به آسانی، بگو
@hosenih
از هجوم ذوالفقارِ خشمگینش در اُحد
از فراری هایِ لبریز از پریشانی بگو
از لقب هایش که هر یک هست بابی از بهشت
از «أمیرالمؤمنین» در بیت پایانی بگو!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
ای جان جهان فدای نامت
مرغ دل عاشقان به دامت
ای آنکه خدا ز شوق رویت
با وحی رسانده حق سلامت
هم آنکه تویی نبی و مرسل
هم داده خدا تو را امامت
هنگام طلوع طلعت تو
خورشید نشسته روی بامت
چشم همه انبیا به دستت
قلب همه اولیا مقامت
@hosenih
هر دم ز لبان نازنینت
ریزد دُر و گوهر از کلامت
هستی همه مست چشم مستت
مستان همه جرعه نوش جامت
ای آنکه به حد قاب قوسین
در عرش نموده ای اقامت
تو رحمت عالمینی ای جان
لبخند تو بهترین علامت
آنجا که علی بود عبیدت
شاهان همه کمترین غلامت
جبریل به همره ملائک
همواره نموده احترامت
دریای کرامت و سخایی
شاهنشه جودی و کرامت
تو معرفت مجسم هستی
من کشته و مرده ی مرامت
ای باده نور جام مستی
ای جان جهان و جان هستی
ای جلوه ذات حی معبود
از روز ازل نوید موعود
ای آنکه تمام آفرینش
از عشق تو حق نمود موجود
ای علت و رمز و راز هستی
بر خلقت کائنات مقصود
ای پاکترین حقیقت محض
در وصف تو حق چه نیک فرمود
@hosenih
لولاک لما خلقت الافلاک
عالم ز وجود توست خشنود
تو آینه ی صفات ذاتی
بر جلوه ی ذات حق تو مشهود
تو نور خدای ذوالجلالی
کان شب به جلال تو بیفزود
پیموده ای آن رهی که حتی
بودست به جبرئیل مسدود
معراج تو تا به قاب قوسین
آنجا که تو بودی و خدا بود
حتی ز بهشت و خلد و فردوس
بُد پاکترین سرای بهبود
حجت تویی و دلیل و برهان
بر خلقت ماسوی تو فرنود
چون سجده نکرد بر تو ابلیس
از درگه حق بگشت مطرود
گر ختم نبوتی ولی هر
پیغامبری ره تو پیمود
نوحی که به ورطه ی بلا بود
چون دید تو ناخدایی آسود
آتش به خلیل شد گلستان
با مرحمتت ز خشم نمرود
موسی ارِنی چو گفت در طور
نور تو به طور جلوه گر بود
جان یافت مسیح از دم تو
دم می زد و مرده زنده بنمود
شد بنده ی درگهت سلیمان
تا ارث دهد به نسل داوود
همواره ز تو مدد گرفتند
ادریس و شعیب و صالح و هود
شد ابرهه و سپاه فیلش
در سال ولادت تو نابود
آتشکده ای که بود روشن
خاموش و تهی ز نور و شد دود
دریاچه ی ساوه خشک گردید
پر آب سماوه گشت و شد رود
شد کنگره ها جدا ز کسری
خسرو پس از آن فسرد و فرسود
@hosenih
ای پاک و ستوده ای محمد
ای احمد و مصطفی و محمود
بی مهر تو و ولای حیدر
طاعات خلائق است مردود
تو رحمت بی کرانی ای جان
مدحت نشود به شعر محدود
ای مطلع تو همیشه عالی
ای طالع تو همیشه مسعود
ای جلوه پر فروغ سرمد
ای سیّد کائنات احمد
شاعر: #جواد_کریم_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
میبارد از بهشت دگرگون بهارها
بر دامن تمامی دل بیقرارها
میبارد آنکه بارش رحمت به دست اوست
در خشک سال عاطفه چون چشمهسارها
@hosenih
پیغمبرانه در دل صحرا قدم گذاشت
رونق گرفت با نفسش کوهسارها
آمد خلیل بت شکن از خیمهگاه صبح
تا بشکند غرور یمین و یسارها
ظلمت شکست و تشنه ی نوری شگرف شد
لبخند صبح قسمت لیل و نهارها
نوری دمید و هاله ی غم اعتکاف کرد
در قبله گاه باور چشم انتظارها
@hosenih
نوری که از فروغ رخش محو گشتهاند
خورشید و ماه با همه آیینه دارها
نور «محمّد» است که اعجاز میکند
در خلوت تمامی شب زنده دارها
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
به لحظه لحظه ی پر نور لیله الاسرا
به پرتو قدمت بین مسجد الاقصی
به ماه نصف شده با اشاره دستت
به واژه های رسالت میان غار حرا
به میهمانی روح الامین سر خوانت
به انعکاس حضورت به واژه بطحا
به آیه های جنان در ملاحت رویت
به سبح اسم پر اعجاز ربک الاعلی
@hosenih
به بازتاب تو در آیه های رحمت حق
به جایگاه رفیعت به قرب او ادنی
هزار آینه در آینه تلالو نور
هزار شعشعه در شعشعه شکوه خدا
چقدر خلوت قرآنی ات تماشایی است
نشسته کوثر و انسان مقابل طه
به لحظه های پر اعجاز لیله القدر و
به حظ وافر تو در حضور انزلنا
طنین پر شعفت لا اله الا الله
غلام صف به صفت اهل عالم بالا
غزل غزل بسرا نور در شب دنیا
طلوع طلعت والشمس یا ابا الزهرا
وقوف قافیه را با نگات معنا کن
درِ عطای خودت را به شعر من وا کن
ز والضحی بگشا در خیال راهی که...
دوباره سائلت آمد بکن نگاهی که...
دوباری کاسه خالیم پر ستاره شود
ز چشم های تو کافیست تا اشاره شود
که مهر بر قلمم انعکاس اندازد
که واژه واژه ز تو استعاره پردازد
چقدر از سوی معبود رحمت آوردی
تو ابر عرش خدایی و برکت آوردی
که در شعاع تو خورشید بی خبر افتاد
و هرچه غیر خدا بود از نظر افتاد
تو آمدی به زمین و به یمن پا قدمت
تمام قدرت هر ساحر از اثر افتاد
@hosenih
و راه های سما بسته شد به شیطان و
خیال منزلت کفر در خطر افتاد
خدا نمایی و تا چشم خویش بگشودی
صنم صنم همه بت خانه ها به سر افتاد
درخشش تو گذشت از نگاه آفاق و
شکوه کاخ مداین سر گذر افتاد
و عرش غرق طرب شد سرود احمد را
چو قلب مادرت آواز زد محمد را
شاعر: #احمد_حیدری_قرا
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#صلوات
بر روز حساب خود براتی بفرست
در باغچه ی دل نفحاتی بفرست
با نام علی ، دهان خود شیرین کن
با نام محمد ، صلواتی بفرست
شاعر: #میثم_مؤمنی_نژاد
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#پیامبر_اعظم_ص_ولادت
#امام_صادق_ع_ولادت
#صلوات
روئید چو عطر گل حیاتی دیگر
در مکه و یثرب ، برکاتی دیگر
" بر خاتم انبیا محمد صلوات "
بر حضرت صادق صلواتی دیگر
#میثم_مؤمنی_نژاد
@dobeity_robaey
#پیامبر_اعظم_ص_ولادت
بی جنب و جوش، خالی و خاموش، جان نبود
در هستی از علائم هستی نشان نبود
مفهومی از گذشته و آینده ای نداشت
جز حی لایموت دگر زنده ای نداشت
گنج نهان چگونه خودش را عیان کند؟
اسرار سینه با چه زبانی بیان کند؟
دلتنگ خویش بود خدا در سرای خویش
می خواست همدمی بگزیند برای خویش
اینگونه شد که یک نفس از روح خود دمید
و از نور لایزال خودش نوری آفرید
@hosenih
لبریز کرد عاطفه را در سلاله اش
خلقی عظیم ریخت درون پیاله اش
آنگونه خلق شد که نیاید مثال او
روشن شد آسمان و زمین از جمال او
همتا نداشت مثل خدا بی بدیل بود
این نور خلق عالمیان را دلیل بود
لبخند زد مراتب نعمت شروع شد
زنجیره وار قصه خلقت شروع شد
حور و ملک، اجنه و روح آفریده شد
دریا و دشت، جنگل و کوه آفریده شد
انسان حیات یافت و پا بر زمین گذاشت
از خاک آن گرفت هرآنچه نیاز داشت
انسان قرار بود که خوش زندگی کند
تنها به پیشگاه خدا بندگی کند
اما امان از آتش جهل و کشاکشش
واحیرتا از آدم و آن نفس سرکشش
هرگز دل از غرور و حسد شستشو نکرد
ظلمی به خویش کرد که شیطان به او نکرد
آنروز که بشر به ته خط رسیده بود
از خاک زیر پاش خدا آفریده بود
خالق، خودش به حکم تدبر زبان گشود
نوری که آفریده خود بود را ستود
ای فخر آسمان و زمین بی رقیب من
ای جلوه قداست من ای حبیب من
ناگفته حرف ها که تو داری شنیدنی ست
وصف من از زبان تو آری شنیدنی ست
در گوش این جهان خبر از آن جهان بده
در آسمان به اهل زمین آشیان بده
از رنج گور دخترکان را خلاص کن
شان و مقام را به زنان ارمغان بده
آری، به خاک بینی ابلیس را بمال
آنروی سکه را به خلایق نشان بده
انسان خودش که فکر خودش نیست، غافل است
روح به خواب رفته او را تکان بده
سمتش برو اگرچه نیاید به سمت تو
آغوش مهر وا کن و او را امان بده
وقتش رسیده ماه منیر ات کند حلول
اینک خودی نشان بده یا ایها الرسول
ای نور، من چگونه بشر را رها کنم؟
باید برای تو بدنی دست و پا کنم
دل را به کار داد کمی گِل درست کرد
با ذوق و با سلیقه خود دل درست کرد
بر استخوان و گوشت او کالبد گذاشت
بی منت از جمال خودش هر چه شد گذاشت
او را صدا کن آمنه نامش مبارک است
ذاتش ز هرچه پستی و زشتی ست منفک است
امروز کودکی که در آغوش ات آمده است
حسن ختام عهد نبوت محمد است
@hosenih
او خاتم است و خاتمه عصر جاهلی
زیبا شمایل است و چه والا فضایلی
بین دو کتف اوست همینک نشانی اش
رفته به مهربانی من مهربانی اش
خاک حجاز مبداء و افلاک مقصدش
آن روز می رسد که جهان می شناسدش
دلواپس اش مباش که دارایی اش منم
شصت و سه سال همدم تنهایی اش منم
فرزند تو نشانه شأن رفیع توست
خرسند باش و شاد که فردا شفیع توست
شاعر: #سیدجعفر_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_ولادت
#امام_صادق_ع_ولادت
زمین غم را کنار انداخت، سرتاسر به وجد آمد
جهان در لحظهٔ میلاد پیغمبر(ص) به وجد آمد
رسید و خواندمش! از شوقِ نامش باز هم اسپند
برایش دانه دانه در دلِ مجمر به وجد آمد
چکید از خنده اش عطر گلابِ ناب! تا جایی...
که استشمام کرد و هر سحر قمصر به وجد آمد
أبوذر با صدای هر اذان شد وارد مسجد
به عشقش اقتدا کرد و از این دلبر به وجد آمد
دل انگیزانه با لحن حجازی تا تلاوت کرد
دل قران؛ خصوصاً سورهٔ کوثر به وجد آمد
محمد(ص)یامحمد(ص)یامحمد(ص)یارسول الله
دلم همواره با این ذکر، تا محشر به وجد آمد
به إذنش آمدم عیدی بگیرم تا شوَم عاشق
شب میلادِ فرزندش امام جعفرِصادق(ع)
@hosenih
نگاهش تا ابد آرامشی دلخواه و ممتد شد
شبیه جدّ خود خوشنام شد! نامش محمد(ع) شد
کرَم از جانبش پیوسته پُر کرده ست دستم را
چنانچه قسمتِ اولادهایم رزقِ بی حد شد
چه شاگردانِ جابرگونه ای تحویلِ عالم داد
چه استادانه در فقه و اصولِ دین زبانزد شد
دلش شد صادقیه، خط به خط لبریز شد از حق
هر آنکس از کنار حوزهٔ علمیه اش رد شد
خدا را پای «توحید مفضل» میشود فهمید
جهان با بندگی آغاز و راهی سمتِ مقصد شد
رئیس مذهبم میخوانمَش یک عمر و این یعنی
هوادار و مطیعِ دیگری هرگز نبایدشد
برایم با تشیّع ساخت اسلام و چه اسلامی
برایش کاش باشم مایهٔ زینت نه بدنامی! *
*امام صادق علیه السّلام فرمودند:
يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً.
ای شيعيان، شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه آبروریزی ما.
مشکاة الأنوار، ص67
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e