eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
50هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
397 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تو یاور من در همه جایی ...من نه تو بهر دلم عقده گشایی…من نه ازبس که کریم و مهربانی ؛هرشب... در فکرمن بی سر پایی…من نه شاعر: @dobeity_robaey
خوشا لبی که دم زد از نوای صاحب الزمان عج خوشا دلی که پر شد از ولای صاحب الزمان عج خوشا بحال عاشقی که هر سحر دقایقی کند کبوتر دلش هوای صاحب الزمان عج @hosenih خوشا به دیده ای که تر. شود به یاد منتَظَر خوشا سری که می رسد به پای صاحب الزمان عج تو عارفی تو ذاکری. به کربلا تو زائری اگر کنی چو شاعری ثنای صاحب الزمان عج دِی اش بهار میشود چوشهریار میشود کسی که یار میشود برای صاحب الزمان عج طعنه خورد از این و آن. ولی نمی کند فغان هر آنکه شد در این جهان گدای صاحب الزمان عج اگر کسی نوا کند بهر فرج دعا کند حاجت او روا کند خدای صاحب الزمان عج خدا رضا نمیشود درد دوا نمیشود ندبه دعا نمیشود جدای صاحب الزمان عج @hosenih قسم به لحظه ی سحر قسم به شمس والقمر رضایت خداست در رضای صاحب الزمان عج دوباره مثل هر شبش بیاد عمه زینبش به عرش حق رسیده ناله های صاحب الزمان عج شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمشیر علی شد قلمِ علامه شد غربت فاطمه غمِ علامه در هر نفسی علی علی جان می گفت تا روز جزا گرم دمِ علامه ✅ روز مدافع حریم ولایت امیر المومنین علی علیه السلام رحمة الله علیه گرامی باد. @dobeity_robaey
شب اگر مثل امشب است خوش است اگر از می لبالب است خوش است هر کسی که به زیر چرخ کبود آستان بوس زینب است خوش است شب گرفتار خانه ی علی است حق پدیدار خانه ی علی است غصه ای نیست دیگر از امشب او پرستار خانه ی علی است @hosenih آمد و خود قرار فاطمه شد لحظه ی انتظار فاطمه شد مثل زهراست صبر و حوصله اش زینب آئینه دار فاطمه شد میکده هست مست باده هنوز دست ما عشق کار داده هنوز شاهکار است و مادر دنیا دختری اینچنین نزاده هنوز او پرستوی در هوای علیست او طلای پر از بهای علیست اخم در چهره اش ابهت داشت صوت خندیدنش صدای علیست او جواب دعای بی کسی است ناطق او صدای بی کسی است با نگاهش به مجتبی فهماند یاور روزهای بی کسی است خنده مادرش دلیلی داشت اول و آخرش دلیلی داشت طالعش سخت بود و صبر فقط اشک پیغمبرش دلیلی داشت از حسن راز را مگو آموخت باده شد باده شد سبو آموخت پدرش مرتضی ست پس بی شک خطبه خوانی خود به او آموخت @hosenih به سر سفره ها نمک انداخت فاطمه پای او فدک انداخت از همان ابتداش قنداقه ش لرزه بر جان نُه فلک انداخت مرد تر از همه ست گرچه زن است تکیه گاه حسین با حسن است نطق حیدر ، صلابت زهرا زینب اصلا تمام پنجتن است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای وجودت تَغزّلِ تقویٰ بیت بیتِ دلت چکیدۀ عشق ای سرودِ سرشتِ جاویدت حاصل خوشترین قصیدۀ عشق ای چکادِ چکامۀ عرفان کوهها محوِ استقامت تو انبیاء جمله در عجب ماندند از شکوفایی رسالت تو @hosenih درحقیقت ، حیات دین خدا ثبت شد با نبوّت صبرت دیدنی بود حیرتِ جبریل در تماشای بعثت صبرت ای صلابت نهفته درنامت بهترین استعارۀ عشقی ای زبان تو ذوالفقارِ علی تو زبان اشارۀ عشقی ماهتاب جمال تو بانو انعکاسی ز پنج خورشید است خطبه های غروراَنگیزت معنی آیه های توحید است چشمهای تمام حور و ملک سُرمه سودِ غبار قافله ات وامدار است چشمۀ خورشید از زلال نماز نافله ات خطبه هایت تَجلّیِ توحید در شبانگاه تار اَلْحٰاد است اشکِ چشم تو سیل و بارانی روی آتشفشان بیداد است ای بلندایِ سبزِ احساست برتر از قلّه های وَهم و خیال قلّۀ قافت ای الهۀ صبر عشقبازی توست درگودال @hosenih ای شکوه زنانۀ ایثار مردِ حق ، شیرِ بیشه ای بانو تو طلوع دوبارۀ زهرا بی غروبی ، همیشه ای بانو دستگیر درختهای غریب شاخه ای در مسیرت افتاده بی تو دلها کلافِ سردرگم با تو دنیای من شده «ســـاده» شاعر: «ساده» © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشکیم و می چکیم به پای شما فقط تقدیم می شویم برای شما فقط قلب تمام ما شده جای شما فقط اصل است تا همیشه رضای شما فقط خوابیم و بی محبتتان پا نمی شویم بی شور عشق آدم دنیا نمی شویم ای سرو سربلند گلستان اهل بیت ای تا ابد فروغ شبستان اهل بیت زهرا ترین مدافع میدان اهل بیت مدیون جان فشانیِ تو جان اهل بیت زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت دنیای شیعه از نفسش آبرو گرفت @hosenih دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر از هرچه جز خدای جهان بی نیازتر در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر نام تو هست از همگان چاره سازتر شاعر شدم برای تو و خانواده ات ای هرچه زندگی ست، فدای اراده ات جز مادری که بوده ز دنیا بزرگ تر فضل تو از تمامی زن ها بزرگ تر مریم بزرگ،زینب کبری بزرگ تر دریای صبر بودی و حتی بزرگ تر غیر از تو صبر مرجع دیگر نداشته ست بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته ست ای آفتاب سر زده از صبح خانه ات حب الحسین، مشق شب عاشقانه ات افتاده بار عشق تمامأ به شانه ات نقش است در حیات امامت نشانه ات نامت برای فاطمه قند مکرر است چشمت گره گشای دل تنگ حیدر است رنگ خداست تاب و تب زندگانی ات وقف حسین گشته تمام جوانی ات تا حشر جاودانه شده جان فشانی ات بی مثل مانده خواهریِ جاودانی ات آغاز شد تنفس دنیات با حسین ای اولین ترانه ی لبهات یاحسین ای قلب بی قرار،قرار دل حسین نقش دل تو نقش و نگار دل حسین آیینه ی همیشه کنار دل حسین لبخند تو شکوه بهار دل حسین ای لحظه ی نخست دل آرام تو حسین تقدیر عاشقانه ی فرجام تو حسین @hosenih زینب شدی که زینت مولای ما شوی فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی آیینه ای به عفت دنیای ما شوی ما را گدایی از تو چنین روسفید کرد اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد نوکر شدیم و خاک قدم های زینبیم ما سربلند خطبه ی غوغای زینبیم تسلیم محض لحظه ی فتوای زینبیم در سایه سار محشر کبرای زینبیم از تو به یک اشاره و از ما فدا شدن سرمست جان فدایی کرببلا شدن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عصمت الله منم، فخر و مباهات منم رحمت الله منم، سوره و آیات منم از پگاهِ ازلی، تا به اَبد هر سحری با خداوندِ جلی، غرقِ مناجات منم عبدِ سرگشته ی ممسوس، بِذاتُ اللهَم اَمَتُ الله منم، غرقِ عبادات منم در حضورِ نظرش چون به سخن میآیم اُشهِدُالله، مُشَرَف به ملاقات منم قابِ قَوسین اگر ، شاملِ اَو اَدنی شد شاهد و ناظرِ اَسرار ، در آن ذات منم حضرتِ خالقِ نور ، از دلِ من ساخته طور طورِ سینای تجلّیِ موالات منم @hosenih همه ی عز و شرف، در گِروِ اسمِ من است وِردِ مُورود منم، معنیِ لَذات منم ذکرِ من در همه ی اهلِ کُرات است، قدیم قبلِ خَلقِ اَرَضین، ذکرِ سماوات منم حبِ من بر همه اَنفاسِ خلایق، واجب ناظرِ فعلِ بشر در همه حالات منم من کیم؟ فخر ملائک، اثرِ داوری اَم روحِ جنبنده ی در جمله ی ذرات منم □ □ □ زینبم بنتِ خدیجه، گُلِ دامانِ رسول دخترِ ناموَرِ مادرِ سادات منم جانِ پیغبرم و زینتِ نامِ علی اَم جلوه ی حیدرِ کرار به کَرّات منم هستیِ عترتم و نایبهُ الفاطمه اَم آیتُ الله منم، اُسوه ی طاعات منم مَظهرِ فاضله ی راضیه ی مرضیه اَم مُظهرِ کامله ی جمعِ مقامات منم شد عقیله لقبم، نسلِ جلیله نَسَبم حجت اللهِ حجج را همه مرآت منم □ □ □ من تجلای غدیرم، همه خیرات منم کربلا و نجف و کعبه ی حاجات منم به حسن خلدِ برینم، به حسینم جنت آینه دارِ بهشت، آیه ی جنات منم همه ی جان من و روح و روان است حسین آنکه باشد پِیِ او راهیِ بِالذات منم جَبَلُ الصبرم و در اوجِ بلا آرامم قله ی قاف، به هر کوهِ مصیبات منم @hosenih بانوی عصمتم و تالیِ معصومینم امتحان داده بحق، در همه اوقات منم نه اسیرم به عدو بلکه اسیرم به حسین تن به ذلت ندهم، هیبتِ هیهات منم قتلگاهِ شهدا اولِ راه است مرا رهبرِ قافله از مقتلِ میقات منم بوسه بر حنجره ی پاره ی دلبر زده اَم آنکه با خونِ خدا کرده ملاقات منم غارتِ اهلِ حرم را که به چشمم دیدم سپرِ درد و بلا ، وقتِ مواسات منم چوبه ی محمل و پیشانیِ من شاهد بود آنکه برداشت سرش، سخت جراحات منم آنکه با خطبه ی زهراییِ خود پیشِ همه دشمنِ فاطمه را کرده مجازات منم حافظِ جانِ شریفِ دو امامم در اصل قدرتِ فاطمه، در اوجِ مهمات منم از دو معصوم ز گودال، ولایت دارم رهبرِ قافله تا کوفه و شامات منم وسطِ جمعیتی بی سر و پا، از سرِ درد آنکه با صوتِ علی، کرده افاضات منم محو شد کاخِ یزید از دمِ تیغِ سخنم قاریِ فاطمه را معنیِ آیات منم هم علمدارم و هم حجتِ حق در طوفان منجیِ نور ، به دروازه ی ساعات منم متحیر شده ی شامِ خرابم، دلِ شب بس مصیبت زده ی شامِ خرابات منم آنکه از پیکرِ هفتاد و دو کشته ز سفر آه، یک پیرهن آورد به سوغات منم @hosenih یاریِ خونِ خدا، اشکِ خدا میخواهد حافظ دائمیِ این دو مساوات منم جبرئیل است، عَنان دارِ صفِ ناقه ی من از حرم تا به حرم، غرقِ عنایات منم هر که شد کشته، بعنوانِ دفاع از حرمم محشرش آنکه کند قبله ی حاجات منم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود @hosenih پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا  مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند  شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به سویِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند @hosenih خواهری بود که  بی  پنج برادر  بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهیم خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد @hosenih حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد @hosenih جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) @hosenih وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است باشد شفای شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست در عالم ایجاد تو داری زینب خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب کلماتی که خداوند به قرآن فرمود آن معانی همه را یاد، تو داری زینب چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی خوب‌تر از همه استاد، تو داری زینب پسر کعبه علی بود و تویی دختر او خون آن مرد حَرم‌زاد، تو داری زینب @hosenih طینتی فاطمه‌پرور چوحسین است تو را همّتی عاطفه‌بنیاد، تو داری زینب چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب همه اجداد تو آقای دو عالم هستند ارث آقایی اجداد، تو داری زینب پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا باغ گل در گذر باد، تو داری زینب چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین که به او اُنس خداداد، تو داری زینب پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند این‌چنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب ای وفادارترین خواهر عاشورایی مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب ز عبادات چنانی که خدا خواسته است برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین! تا ابد دولت آباد، تو داری زینب در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی در سکوت، این‌همه فریاد، تو داری زینب @hosenih شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب ذرّه‌ای کاش ببخشند «مؤید» را هم ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ایزد زُلال دیده ی تر آفریده است بُنیان گذار اشک سحر آفریده است یک قبله ای برای بشر آفریده است این کعبه را شبیه پدر آفریده است تو انعکاس چشمه ی نورِ پیمبری آئینه ی تمام قدِ شیر خیبری شب پُشت کوه روشنِ مشرق نزول کرد خورشید از آسمان طلبش را وصول کرد نور خدا به قالب یک زن حلول کرد دنیا دوباره بار امانت قبول کرد... ...تا که تو روی فرش زمین پا گذاشتی پا روی دیدگان تر ما گذاشتی ما با گدایی در تو خو گرفته ایم از چشمه های کوثر تو جو گرفته ایم از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم با ذکر نامِ تو دمِ "یا هو" گرفته ایم آیات مستجاب دعا نام زینب است ذکر علی علیِ خدا نام زینب است @hosenih ما را گدای سیّده زینب نوشته اند ما را برای سیّده زینب نوشته اند تحت لوای سیّده زینب نوشته اند اصلاً فدای سیّده زنیب نوشته اند پروانه های اهل جنون پرپر تواند ایل و تبار من همگی نوکر تواند با تو دمِ حسین لب ما درست شد ذکر همیشه پُر طرب ما درست شد باران اشک نیمه شب ما درست شد با نوکریمان لقب ما درست شد بانو برای ما نم چشم تری بس است بانو برای ما لقب نوکری بس است ای مُحکمات سوره ی مادر..،مدد بده ای سومین تلألو کوثر..،مدد بده ای دلخوشی فاتح خیبر..،مدد بده ای ذوالفقار حضرت حیدر..،مدد بده بانو!مدد بده که خریدار غم شوم در این مسیر عشق شهید حرم شوم ما را جنون سوریه عاقل نموده است محکومِ حُکمِ محکمه یِ دل نموده است از این جهان شبزده غافل نموده است پُشت درِ حریم تو سائل نموده است ما را غلام حلقه به گوشِ خودت بخوان ما را مدافعان حریم خودت بدان دریای علم،سمت وجودت گُسیل شد یک قطره از علوم تو صد سلسبیل شد جهل از وقار علمِ تو بانو،ذلیل شد شاگرد ابتدائیتان،جبرئیل شد سرمشق خضر و حضرت عیسی تو بوده ای آموزگار عالم بالا تو بوده ای دنیا سیاه می شود از دودِ آه تو صد مرده زنده می شود از یک نگاه تو راه خدایِ عَزَّوَجَل است راه تو پشت و پناه هردو جهان شد پناه تو عالم فدای آنکه پناه تو می شود شب ها چراغ روشن راه تو می شود گل های سرخ باغچه ی عشق چیدنی است تصویر باغ سبز بهاری کشیدنی است این حالت جنون ملائک چه دیدنی است ذکر حسین جان تو از بس شنیدنی است هفت آسمان به خاطر ذکرت سکوت کرد عشق برادر تو به دل ها هُبوط کرد کم کم شروع تلخ ترین اتفاق شد کم کم گذشت و نوبت روز فراق شد در کربلا تنور جدایی که داغ شد با سینه های ما غمتان هم اتاق شد آنجا که نیزه بر بدن آسمان نشست آنجا که خصم روی تن کهکشان نشست وای از دمی که شاه ز پیکار خسته شد راه نفس نفس زدنش نیز بسته شد سرنیزه ها به روی تن او شکسته شد شیرازه ی کتاب امامت گسسته شد او را به ضرب نیزه ای از حال بُرده اند او را کِشان کِشان تهِ گودال برده اند برگشت سمت خیمه اطفال..،ذوالجناح جانی نمانده در بدن ناتوان شاه آه از نگاه مادر پهلو شکسته..،آه دارد صدای چکمه می آید ز قتلگاه لعنت به شمر..،سنگ و عصا در تَحَیُّرَند با خنجری که کُند شده سر نمی بُردند آتش به جان لانه ی پروانه ها زدند با تازیانه دخترکی را صدا زدند با سیلی و لگد همه را بی هوا زدند پیش نگاه شاه سر از تن جدا زدند وقتی طنابِ حرمله سهم رباب شد بالای نیزه ها سرعباس آب شد @hosenih دارد کبودی پرتان سنگ می خورد در کوچه ها به معجرتان سنگ می خورد از پُشت بام ها سرتان سنگ می خورد راس علی اصغرتان سنگ می خورد ای کاشکی بگویم عدو حرف بد نزد در ازحادم کوچه تو را با لگد نزد هرگز دلی شبیه دل تو کباب نیست ولله در عرب،زدن زن ثواب نیست آهی شبیه آه مُدام رباب نیست جای مخدّرات که بزم شراب نیست ناموس شاه بود و نگاه حرامیان دندان شاه بود و لگدهای خیزران یک سال و نیم،درهمه جا گریه کرده است هرشب به یاد خاطره ها گریه کرده است با یاد زجر کرببلا گریه کرده است با داغ سیدالشهدا گریه کرده است وقتش رسیده..،پیرهنش را بیاورید آن یادگارِ بی کفنش را بیاورید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما امشب تو بہ احترام زینب… یا رب شاعر: @dobeity_robaey