eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی پر باز کردی لحظه ی موعود رفتی ای بانویی که شأن تو "برداًّ سلاما" ست با خاطرات آتش نمرود رفتی @hosenih شش ماه بودی داغدار خیمه سوزان با خستگی و چشم اشک آلودرفتی بی عاطفه ها یوسفت را سر بریدند دنیای زیبایت که شد نابود رفتی با حالتی که جای سیلی رد شلاق بر گونه ات بر شانه هایت بود رفتی @hosenih دلتنگ دیدار برادر زاده بودی باخاطری غمگین ولی خشنود رفتی "أشکوا الیک…" روی لب أُّختُّ المصائب! تا پیشگاه احمد محمود رفتی دریا برایت عاقبت آغوش وا کرد از غم خروشیدی شبیه رود رفتی @hosenih ای بی پلاک کربلا و کوفه و شام با قد خم تا محضر معبود رفتی ای یادگار ماندگار کربلایی ای خبره ی در روضه خیلی زود رفتی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آه زینب باز هم باید عزاداری کند ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟ آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟ @hosenih شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع میزبان آخرین افطار حیدر الوداع ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع آه پاره معجر شام غریبان الوداع بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟ در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟ خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است @hosenih شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال ! مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت برایش زندگی در اوج غم معنای دیگر داشت نگاهش کرد و روحش تازه شد از آن وقارِ ناب کنارش غرقِ آرامش شد و دنیایِ دیگر داشت @hosenih حسین بن علی(ع) بعد از غم بی مادری یک عمر کنار زینبش(س) یک خواهر والایِ دیگر داشت برادر را مدد میداد در روز دهم، وقتی- تک و تنها هزاران داغِ ناپیدایِ دیگر داشت پس از خود، پیش زینب(س)با بصیرت أم کلثومش(س) به طومار قیام ِ کربلا امضایِ دیگر داشت خیالش راحت از روشنگری بود و شبیهِ خود میان کاروان، خورشیدِ بی همتایِ دیگر داشت همان که دختر خیبرشکن بود و شجاعانه زمانِ گفتن از اجدادِ خود غوغایِ دیگر داشت کلامش موجز و نافذ، بیانش تیغِ برّنده کنارِ خطبه اش در کوفه عاشورایِ دیگر داشت @hosenih دلش خون بود از بزم یزید(لع) و خندهٔ خولی(لع) به یاد خیزران در گوش خود آوایِ دیگر داشت پس از سیلابِ داغ و آه؛ در چشمش پس از گریه نشست ابری که پشتش سیلِ باران هایِ دیگر داشت! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تفسیر بی پایان کوثر ام کلثوم تصویر ناپیدای مادر ام کلثوم نور خدا را دیده ام در ام کلثوم اول بگو زهرا و آخر ام کلثوم مثل صدف در آب که گوهر پسند است حجب و حیایت بیشتر حیدر پسند است در یاعلی یافاطمه یارب عیان است مستور هستی در دعا، مطلب عیان است نور قنوتت در نماز شب عیان است در بارگاه قدسی ات زینب عیان است باید که چشم دشمن تو کور می شد روزی به نام نامی ات منظور می شد @hosenih قرب تو را اشک سحر آورده بالا آه غمت را میخ در آورده بالا دیدی حسن، خون جگر آورده بالا با دست لرزانش سپر آورده بالا گرچه تو با این روضه ها خوب آشنایی در اصل، دلخون شهید کربلایی ای کاش که نذر رباب انجام می شد وحشی ترین خورشید صحرا رام می شد حالا مگر شش ماهه اش آرام می شد باب الحوائج بود و وقف عام می شد دلبستگی مادرش را می گرفتی وقتی علی اصغرش را می گرفتی باریدی و باریدی و باران نیامد سقا که رفته بود از میدان نیامد از خیمه رفت اصغر ولی عطشان نیامد برگشتنش بر هیچ کس آسان نیامد آمد حرم ارباب ما، اما چگونه؟ بین عبا پیچیده بود او را چگونه؟ @hosenih از دور دیدی که سواری بر زمین خورد آنکه پس از داغ علی اکبر زمین خورد در زیر تیغ و نیزه ها با سر، زمین خورد در ازدحام و خندهء لشکر، زمین خورد عصر عجیبی بود در گودال رفتی خوردی زمین با زینب و از حال رفتی تصویری از نیلوفرت را می کشیدند ازحال رفتی، معجرت را می کشیدند بعضی تو، بعضی خواهرت را می کشیدند .............................................. در کوچه و بازار شام....اصلاً بماند! بگذار شعرم ناتمام اصلاً بماند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت ارتحال فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیت الله افسوس نصیب دل شیعه غم شد یکبار دگر خون به دل عالم شد با رفتن این مرجع تقلید...آقا... یک منتظر از منتظرانت کم شد شاعر: @dobeity_robaey
980.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت ارتحال فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیت الله چون شمع، همیشه، آب گردد نوکر اینگونه، مگر، حساب گردد نوکر یک عمر مجاهدت، فقاهت، به کنار می‌خواست، فقط خطاب گردد: نوکر شاعر: @dobeity_robaey
به مناسبت 🇮🇷 آنروز چقدر آسمان زیبا بود باران امید ، هر کران پیدا بود شب کفش نپوشیده فراری شد و رفت خورشید هنوز در هواپیما بود! شاعر: @dobeity_robaey
آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور ناموس کبریایم، نور دل پیمبر هم دختر امامم هم یادگار عصمت یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت از کودکی هماره همدم به مجتبایم آگاه از تمام اسرار کربلایم مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من @hosenih چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب در هر غم و بلائی بودم کنار زینب از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم □ □ □ هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و... خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و... قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر چون خواست رَأسِ او با، جور و جفا بِبُرّد... تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد... خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر @hosenih کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت رَأسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید از کربلا نوای یا منتقم بیاید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب شاعر: * تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت شاعر: * در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد شاعر: * آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود شاعر: @dobeity_robaey
ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر * داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق * هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام * در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم * هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله @dobeity_robaey
یکی این سان، یکی این گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اخت المصائب لب گشاید * به حق بر فاطمه بوده است، نائب که یک لحظه نشد در صحنه، غائب در این عالم به غیر از «امّ‌کلثوم» برادر را که شد اخت المصائب؟ * کسی نشناختت، ‌ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ‌کلثوم»! @dobeity_robaey
انقلاب ما شکوهش وامدار فاطمه ست اعتبار این نظام از اعتبار فاطمه ست ما خدا را شکر چون کوه استوار و محکمیم الگوی ما گامهای استوار فاطمه ست @hosenih آری آری در مسیر نهضت پیر خمین ما اگر ثابت قدم هستیم ، کار فاطمه ست این صلابت ، این شکوه ، این قدرت ایران ما گوشه ای از معجزات آشکار فاطمه ست فتنه های دشمنان در نطفه خنثی می شود تا علم دست امیری از تبار فاطمه ست هر چه داریم از همان " الجار ثم الدار " اوست عزت ما از دعای بیشمار فاطمه ست از سر هر مأذنه نام علی آید به گوش پس یقینا این حکومت شاهکار فاطمه ست زیر این پرچم که نام شیعه را احیا نمود هر کسی خدمت کند خدمتگزار فاطمه ست هر که در راه ولایت بگذرد از جان خویش مطمئنا روز محشر در جوار فاطمه ست @hosenih او زمین افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین شیعه زنده از همین تقسیم کار فاطمه ست یک نفر باید بیاید تا بگیرد انتقام عالمی چشم انتظار یادگار فاطمه ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e