#امام_سجاد_ع_مدح_و_مناجات
#امام_سجاد_ع_مدح_و_شهادت
ای پسر بی بدل آفتاب
دیده تو وصف زلالی آب
پلک تو باشد ورقی از کتاب
پلک بزن سوره نوری بتاب
مصحف رویت بخدا خواندنی است
قاری آن غیر خداوند نیست
سوره حمد است ثنا گوی تو
واقعه ساطع شده از بوی تو
سوره والشمس ضحی روی تو
سجده واجب به دو ابروی تو
والقمر آن طره بر شانه ات
ارض و سما دور تو پروانه ات
جلوه حق بین دو دنیا علی
هرپسر خانه زهرا علی
معنی هم نامی تو با علی
لعن علی عدوک یا علی
عشق علی در پدرت منجلی
ای علی بن علی بن علی
@hosenih
هر کسی از لطف وعنایات گفت
چشم تورا قبله حاجات گفت
ذره به خورشید مباهات گفت
از نفس گرم کرامات گفت
ذات شما ذات کریم خداست
ذات غلام تو فقیرشماست
آن حرم قدس تو افلاکی است
جلوه جنات از آن حاکی است
چیست ضریحی که به این پاکی است
چادر زهرا است اگر خاکی است
پهن شده بر حرمت چادرش
گشته به عالم علمت چادرش
چون علی اکبر توعلی اکبری
آینهی حیدر و پیغمبری
گرچه نشد تیغ به کار آوری
تیغ کلام تو کند حیدری
کرببلا را تو نگه داشتی
دین خدا را تو نگه داشتی
بعد پدر کرببلا کار تو
این همه درد است و دل زار تو
غم نخوری عمه غمخوار تو
بعد ابالفضل علمدار تو
تک یل این قافله آقا تویی
مثل حسن شاهد غمها تویی
تو همهی دلخوشی خواهری
غم نخوری کم نشده معجری
کم نشده از پدرت جز سری
پیرهنی رفته و انگشتری
آب بخور گریه نکن اینقدر
روضه نخوان از لب خشک پدر
خصم گمان کرد که صبرت گسست
دست تورا با غل و زنجیر بست
صبر ولی پای تو از پا نشست
کی بتوان پشت علی را شکست
گرچه که صبرت نشدآقا تمام
زخم تو کاری شده در شهر شام
@hosenih
سخت ترین جای سفرشام بود
سنگ به دست همه بر بام بود
تلخ ترین باده در جام بود
زخم زبان ،طعنه و دشنام بود
دور تو و قافله ات صف زدند
برغم و بر گریه تو کف زدند
وای ازآن دم که گرفتار رفت
قافله ات بی کس بی یار رفت
اشک از آن دیده خونبار رفت
بنت علی بر سر بازار رفت
تا که ابالفضل نفس می کشید
سایه اورا به خدا کس ندید
از سر هر بام تورا میزنند
سنگ بر این آیینه ها میزنند
وجه خدا را به خدا میزنند
دست تو بسته است چرا می زنند
بام چه داغی به دل ما نهاد
بر سر عمامه ات آتش فتاد
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
به دنيا آمدى تا مطلبى ديگر بياموزم
من از رفتار تو الله را اكبر بياموزم
كلاس درس شد سجاده ات،من روز ميلادت
نشستم تا جهان را پاى اين منبر بياموزم
@hosenih
بريزم دور اين ناعلم ها را و منِ خود را
بدون واسطه از ساقى كوثر بياموزم
سر شب در تَعَلُّم سر به مهر كربلا بگذار
سحر بردار سر از سجده تا از سر بياموزم
دعا در حق دشمن كردن و با دوست سر كردن
مرام شيعه را در سطح بالاتر بياموزم
زبان تائبين وخائفين را پانزده گانه
به هنگام دعا از چهارمين حيدر بياموزم
طريق روضه خواندن را ز تو آموختم،اما؛
طريق نوكرى را بايد از قنبر بياموزم
دعا را از ابوحمزه،مكارم را از اخلاقت
تجافى جهان را از همين منظر بياموزم
هر آن چيزى كه ميبينم دليلش كربلا باشد
اگر چيزى می آموزم به چشم تر بياموزم
فرات مست را از چشم،تل را از سر شانه
ته گودال را از گودى حنجر بياموزم
@hosenih
و مصداق شنيدن كى بود مانند ديدن را
بخوانم زندگی ات را،مگر بهتر بياموزم
اگر ديدم گلوى غنچه اى رد ميشود از تيغ
شبيه تو گريز بر على اصغر بياموزم
شاعر: #مهدی_رحیمی_زمستان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
#امام_سجاد_ع_مدح_و_شهادت
به دشت،، شبنمِ فصلِ بهار بنشسته
به باغ،، چلچله بر شاخسار بنشسته
بهشتِ سبزِ ولایت، بغل بغل گل داد
سبد سبد گلِ زهرا به بار بنشسته
اگر به چشمِ دل اینک نظر کنی بر خویش
میانِ سینه ببینی نگار بنشسته
خدا خود آفریده، ولی با نگاهِ وحدانی
به دیدنِ ثمری خوش عذار بنشسته
خدا به نسلِ حسینش چه کوثری بخشید
به آسمانِ امامت قرار بنشسته
همانکه آرزوی صد علی به قلبش داشت
به یک علی، نفَسِ صد علی خدا بِنِگاشت
@hosenih
علی علی علی بن الحسین پیدا شد
فلک ز خنده ی ارباب مست و شیدا شد
ز نسلِ حیدریون سبطِ بوتراب آمد
شهی که سیدِ سجادِ آلِ زهرا شد
ببین ز خلقتِ "دوم علی" صدوده بار
حدیثِ صد علی و ده حسین معنا شد
ز قصرِ باغِ بهشت آمد آن امامی که...
به نورِ مقدمِ او شاد، قلب طاها شد
برای کرب و بلا هم پیمبری آمد
جهان ز دیدنِ سجاد، چشمِ بینا شد
همینکه صحبتِ نسلِ حسین شد ابراز
طلوعِ سلسله ی نُه امام شد آغاز
@hosenih
رسید مَخزنُ الاسرارِ کربلا سجاد
امامِ مفترضُ الطاعه ی ولا سجاد
به دشتِ کرب و بلا در سکوتِ محض اما
به شام و کوفه چه غوغا کند بپا سجاد
به تیغِ اشکِ سحر، آنچنان قیامی کرد
که ریخت کاخِ ستم را به یک دعا سجاد
هرآنچه نقشه، یزیدِ پلید در سر داشت
خطابه اَش همه را ساخت برمَلا سجاد
پیامِ خونِ خدا شد ز منطقش جاوید
برای قافله سرمایه ی خدا سجاد
اگرچه خطبه ی حضرت بدونِ منبر بود
ولی شبیهِ سخنرانیِ پیمبر بود
@hosenih
خدا به خلقتِ هستی شرابِ مستی داد
تمامِ غمزدگان را خطاب مستی داد
شکسته بود اگرچه تمامِ آینه ها
دوباره آینه ها را عتابِ مستی داد
امامِ زمزمه ها،، پر خروش و پر فریاد
به حکم " کُن فَیَکون" انقلابِ مستی داد
میانِ مستیِ دشمن، "اَنابنُ حیدر" گفت
به صوتِ فاطمیِ خود، جوابِ مستی داد
علیِ کرب و بلا، هم امام، هم نبی است
به یک خروش، جوابِ سرابِ مستی داد
همان امام که اینگونه میکند جلوت
امان ز غصه، چو میرفت گوشه ی خلوت
@hosenih
تمامِ حادثه ها را به اشکِ خونین دید
تمام واقعه ها را به قلبِ غمگین دید
ز کنجِ خیمه نگاهش به قتلگاه افتاد
امامِ خویش به مقتل، فتاده از زین دید
به حصرِ شعله ی آتش عجیب مضطر بود
که بر خیامِ حریمش هجومِ ننگین دید
بخاک، پیکرِ هفتاد و دو شهیدِ غریب
بدونِ غسل و کفن، هم بدونِ تدفین دید
رگِ بریده ی بابای خویش را بوسید
اگرچه در تَهِ گودال، داغِ سنگین دید
علی چو عمه ی مظلومه شکرِ حق میکرد
که درد و داغ و بلا را به چشمِ حق بین دید
به ناقه، گریه ی هشتاد و چار بانو را
به نیزه ها، سرِ هجده شهید، رنگین دید
سرِ بریده ی آن کشته از قفا را نیز...
به طشت و نیزه و دِیر و درخت و خورجین دید
ولی تمامِ مصیبات یکطرف، ای وای...
از آن زمان که به ناموسِ خویش، توهین دید
عزیزِ فاطمه را خارجی لقب دادند
هزار تهمت و توهین به آل یاسین دید
میانِ بزمِ شراب، عصمتش بدونِ نقاب
به دستِ بسته و سرها فتاده پایین دید
به بند و سلسله، در جشنِ عده ای اوباش
تمامِ اهلِ حرم را به آه و نفرین دید
چو لفظِ زشتِ کنیزی به خواهرش دادند
ز آهِ زینب کبری، هلاکِ بی دین دید
به لب دعای فرج را که زمزمه میکرد
صدای ناله ی عمه، به ذکرِ آمین دید
بیا امامِ زمانه که عمه منتظر است
دل امامِ اسیران ز غصه منکسر است
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_مناجات
روزها سرمست و شبها راهیم
کیف دارد حال خاطرخواهیم
در فرات چشمهایش ماهیم
لا الهی نه، که الا اللهیم
من اسیرم!جان به این آزادیم
الله الله حضرت سجادایم
از تبش حالی به حالی میشوم
پر ازاو از خویش خالی میشوم
او اگر خواهد ثمالی میشوم
دوره گرد این حوالی میشوم
هر طرف از عشق صحبت میکنم
با ابوحمزه قیامت میکنم
@hosenih
اینکه آوردست مارا بر سجود..
روی دشمن های خود در میگشود
نیست هم شانش در این چرخ کبود
نیست بابا جان نرو!گشتم نبود..
داده بر این شاهزاده دل حسین
عشق ما یعنی علی بن الحسین
مینویسم روی ساغرها علی
مینویسم هرطرف هرجا علی
مینویسم لا فتی الا علی
یاعلی یاعلی و یاعلی
یا حسین این سر فدای خاک پات
جان ما قربان اسم بچه هات
با ستم بیداد کردن کار اوست
خسته را امداد کردن کار اوست
قلب ما را شاد کردن کار اوست
هم حسین اباد کردن کار اوست
آیه های قدر وفجر وشفع ماست
زندگی بااو سراسر نفع ماست
سنگر عمه ست دلدار عمو
رفته به زهرای اطهر مو به مو
غافل! از حج رفتنش راحت مگو
کعبه می آید به استقبال او
نیست مثلش در سماوات و زمین
عابدین قربان زین العابدین
صاحبان غصه راغمخوار بود
خواهران را.دختران رایار بود
مقتدر هم بود،اگر بیمار بود
با سلاح خطبه اش کراربود
بعد از آنکه خطبه هایش را شنید
دست و پا گم کرد ضایع شد یزید
@hosenih
پیش او اسرار هستی بر ملاست
خاک داده دست ما دیدم طلاست
بنده ذات خدا ذاتا خداست
او رییس روضه های کربلاست
سوخته هی سوخته هی سوخته
گریه کردن را به ما آموخته
داغ شام وکوفه دارد برتنش
مانده جای سلسله برگردنش
دید عمه خورده آتش دامنش
گریه کرده درغم اودشنمنش
چه غمی بالا ترازاین، درمسیر
زینب ازبی چادری شد سربه زیر
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_مناجات
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
رسم است پسر بوسه زند دست پدر را
غیر از تو که زد دست خدا بوسه به دستت
شاعر: #میلاد_حسنی
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
هر حاجتمان بسته به نامش آمد
صد شکر که قلبمان به دامش آمد
سلطان ادب ببین که میلادش هم
از روی ادب پس از امامش آمد
شاعر: #زهرا_آراسته_نیا
@dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
آمد و در مقدمش شور و نوا آماده شد
عالمی با نیت مدح و ثنا آماده شد
تا که اربابم صدایش زد علی بن الحسین(ع)
در طوافش کعبه و سعی و منا، آماده شده
@hosenih
منسبش ذرّیة الحیدر، برای وصف او
مسجد و محراب، با قبله نما آماده شد
بیقرارِ بندگی بود و لبش مشغولِ ذکر
تا شود ورد زبانش؛ «ربنا» آماده شد
اسوهٔ عشق و عبادت بود زین العابدین
در قنوتش بهترین حالِ دعا آماده شد
غبطه میخوردند بر حالش تمام انبیا
تا برای ارتباطِ با خدا آماده شد
آیه آیه، نسخه نسخه، صفحه صفحه عشق را
در صحیفه ثبت کرد و پس شفا آماده شد
@hosenih
دردمندان آمدند و در مدینه صف به صف
دانه دانه دانه مُهر کربلا آماده شد
شد نماز شکرِ میلادش به خوبی برگزار
تا به دست سائلان سجاده ها آماده شد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
گفتند که در جاه و جلالت جبروت است
دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است
سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی
آدم همهی عمر به دنبال هبوط است
تو جامع ابعاد کمالات خدایی
یک دست به شمشیری و یک دست قنوت است
آن خانه که قرآن نشنیده است خراب است
آن دل که نخوانده است صحیفه برهوت است
آشفتگیِ روحِ مرا بُرد نسیمت
صد شُکر که روی سرما سایهی توت است
دیدیم در آئینهی تو جانِ علی را
در طاق دو اَبروی تو ایوانِ علی را
@hosenih
میخواست خدا ما همه از ایلِ تو باشیم
یعنی که نوشتند که فامیل تو باشیم
یک بار نگاه از تو و یک بال هم از ما
تا فطرسِ تو ، حضرت جبریل تو باشیم
بگذار که ما عین دعاهای تو گردیدم
بگذار که در چشمهی تنزیل تو باشیم
آیات تو دلبازتر از هرچه زَبور است
ای کاش که همسُفرهی ترتیل تو باشیم
تا نوح تر از صالح و موسی و مسیحا
یعقوب تر از یوسف و حِزقیل تو باشیم
اَبروی تو محراب و دو چشمت ثقلین است
قربان لبت که شرفالشمس حسین است
@hosenih
بر باد مده عقلِ مرا خانهات آباد
فریاد از این جلوه و آن جاذبه فریاد
گفتیم نشان از سرِ راه تو بگیرد
آنقدر که جبریل پرید از نفس اُفتاد
زهرا گرهاش را زده از اولِ خلقت
هر دل که گره خورده به سجادهی سجاد
سجادهی ما را بتکان تا که بریزند
این خیلِ خیالیِ خدایانِ پری زاد
سجادهی ما را بتکان تا بتکانی
دلهای غم آلودهی آشفته به هر باد
بگذار که در سایهی اوقات تو باشیم
ای کاش سرِ راه مناجات تو باشیم
@hosenih
تا صبحِ سرا پردهی اشراق رسیدند
آنان که سحر از میِ این چشمه چشیدند
صد پنجره وا شد به تماشای خدا تا...
از خط ابوحمزهی تو نور دمیدند
نام تو که بردیم همان لحظهی اول
بر این دل بیچارهی ما دست کشیدند
چشمان تو چون چشمِ ترِ زینب کبراست
جز عشق نگفتند بجز عشق ندیدند
گفتیم حدیثی و تو گفتی که هلاکاند
آنانکه نفسهای حکیمی نچشیدند*
"همت طلب از باطن پیرانِ سحرخیز
زیرا که یکی را زِ دو عالم طلبیدند"**
بر دوشِ خَمَت کیسهی نان است بمیرم
سهم تو ولی زخمِ زبان است بمیرم
@hosenih
یکبار بگو با تنِ بیمار چه کردی
ای مرد در آن خیمهی تبدار چه کردی
آن لحظه که اُفتاد سرت خیمهی آتش
با خواهر در شعله گرفتار چه کردی
وقتی که غُلِ جامعه پیچید دو دستت
با آنهمه آزار در انظار چه کردی
یک مرد تو و قافله ای بانوی بی یار
در کشمکش کوچه و بازار چه کردی
این ظرفِ پُر از آب که شد کاسهی خون باز....
با چشم ترت موقع افطار چه کردی
ای تکیه گه خستگیِ دوش تو زینب
ای گریه کن خستهی آغوش تو زینب
,*اشاره به حدیث شریف امام سجاد علیه السلام:" وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُهُ وَ ذَلَّ مَنْ لَيْسَ لَهُ سَفِيهٌ يَعْضُدُهُ. "
**از فروغی بسطامی
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
🌻 #نیمه_شعبان نزدیک است...🌻
#امام_زمان_عج_مناجات
ما هی زحمات می فرستیم ...برات
هدیه ظلمات می فرستیم... برات
شرمنده به جای آنکه کاری بکنیم
تنها " #صلوات" می فرستیم... برات
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#اخلاقی_و_اندرز
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿زمر ۵۳}
بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را می بخشد، كه او آمرزنده مهربان است
برون شد از حد و اندازه ، عصیانی که من دارم
مَلَک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم
چنان ننگم به دامانِ مسلمانیِ خود اینجا
که حتی ننگ دارد از من ، عنوانی که من دارم
@hosenih
نه با خالق سَر و سِرّی ، نه با مخلوق احسانی
نمی ارزد به کُفری ، سُست ایمانی که من دارم
چنان این سینه مالامال از آمال و شهوت شد
که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم
همانگونه که از دود است رسوا آتش پنهان
کند رسوایم آخر عیب پنهانی که من دارم
به شانه نظم دادم گرچه این زلف پریشان را
چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم؟!
چنان آلوده دامانم ، ثوابی گر به جا آرم
ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم
@hosenih
ولی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله" اش صدایم کرد
قبولم کرد آخر ربّ رَحمانی که من دارم
دو قطره اشکِ بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی
گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم
شاعر: #عاصی_خراسانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#نیمه_شعبان نزدیک است...
یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
دیروز کتیبهی محرم بودم
امروز چراغ نیمهی شعبانم
شاعر: #میلاد_حسنی
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
قبلهام روىِ تو و خانه ى تو جاىِ من است
ياحسين وِردِ زبانِ منو لبهای من است
@hosenih
مُرده آرند به هر مجلسِ تو ، زنده شَوَد
محفلِ روضه ى تو وادىِ سيناىِ من است
كودكى بيش نبودم ، به تو وابَسته شُدَم
اين هَم از مَرحَمَتِ مادرِ مولاىِ من است
هَر زَبانى كه"سه"بار عَرضِ سلامَت گويد
بارِ سِوّم نَشُده اَشك به سيماىِ من است
@hosenih
همه ى دِلخوشىِ من به تو و مادرِ توست
گريه كردن به شُما لَذّتِ دُنياىِ من است
شاعر: #سعید_خرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e