eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زیباترین مسافر دنیا خوش آمدی درآمدی به دیدنم اما خوش آمدی این شهر بارقیه ی تو قهر کرده است هم صحبت سه ساله ی تنها خوش آمدی @hosenih سرمای این خرابه فراموشمان شده دلگرمی خرابه نشینها خوش آمدی ای کشتی شکسته ی زخمی و سوخته با این طبق به دامن دریا خوش آمدی خیلی شدم شبیه به مادربزرگ خویش حالا برای دیدن زهرا خوش آمدی @hosenih رگهای گردنت چقدر نامرتبند با تو چه کرده اند چرا ناخوش آمدی لکنت زبان گرفته ام از ترس حرمله با بابا ب بابا با بابا ب با خوش آمدی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مست آن است که از باده سبو بر دارد چشم اميد ز هرکس به جز او بر دارد يار عيسى نفسم زنده کند عالم را گر لب از لب به دم قدسى هو بردارد در قنوت سحرى نامه به آب اندازيم يار وقت گذرش نامه ز جو بردارد @hosenih اى که يک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد گو به غم پنجه ی خود را ز گلو بردارد آنقدر پيرُهن عصمتِ من پاره شده سخت با سوزن خياط رفو بردارد عاشق آن است که تطهير کند دل با اشک سحر از ديده ی تر آب وضو بر دارد @hosenih حُسن ظن داشتنِ عاشق از آنجا پيداست که رسد هر چه ز معشوق نکو بر دارد پير ويرانه غيورانه اراده فرمود سنت سَبِ على را ز عدو بردارد داد زد در وسط بزم شراب اى عمه چوب تر را ز لب خشک بگو بردارد @hosenih بعدِ زينب چه کسى جز من اجازه دارد بوسه اى با لب خونين ز گلو بردارد سينه گر ضربه خورَد زود نفس ميگيرد واى اگر دنده ی دختر کمى مو بر دارد معجرم را به سر نيزه چو پرچم ديدم نرسد چون قد من، بايد عمو بردارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سحر که ناله ی پر درد در گلوی من است زجا بلند شوم وقت گفتگوی من است مرور می کنم ایام عمر می بینم هزار راه نرفته است رو بروی من است همین یکی دو سه قطره ز اشک هم دارم قسم به چشم تو ته مانده سبوی من است @hosenih تو ناز می کنی و من پی تو سرگردان چه بی اثر همه اوقات جستجوی من است چه گویم از غم هجران همین بس ای اقا برای نافله با خون دل وضوی من است به خاک چادر زهرا قسم که اشک حسین تمام ثروت عمر است و آبروی من است @hosenih میان روضه خدا شاهد است می فهمم نگاه مرحمت مادرت به سوی من است به این دو دیده ی گریان خویش می نازم نَمی ز چشمه ی کوثر میان جوی من است به هر چه عشق قسم می خورم شب جمعه زیارت حرم جدت آرزوی من است غروب سرخ حریم حسین دیدنی است صدای روضه ز لبهای تو شنیدنی است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ می کُشد بابا مرا چشم ترت از یک طرف دیدنِ مویِ پر از خاکسترت از یک طرف خشکیِ لبهات از یک سو مرا بیچاره کرد نا مرتب بودنِ موی سرت از یک طرف @hosenih بودنِ سر با چنین وضعی ز یک سو می کُشد قصۀ تلخ نبودِ پیکرت از یک طرف بابت رنجِ دو مطلب عمه خیلی گریه کرد پیرهن از یک طرف انگشترت از یک طرف دوریت از یک طرف بابا مرا می داد عذاب خجلت و شرمندگی از خواهرت از یک طرف گیسوان درهمت از یک طرف جانم گرفت حالت رگهای سرخ حنجرت از یک طرف @hosenih از روی نیزه دوتایی سایبانم بوده اید تو خودت از یک طرف آب آورت از یک طرف هر کجا از قافله جا مانده بودم ، ناجی ام- خواهرت از یک طرف شد مادرت از یک طرف ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ غمهای ما امشب تکثیر شد بابا تو آمدی خوابم تعبیر شد بابا من بی رمق بودم تو بی رمق بودی من روی خاک و سنگ تو در طبق بودی @hosenih امشب سرت بابا مهمان ویران است مانند حال من مویت پریشان است دُردانه ات با تو غم مشترک دارد مثل لبم لبهات کُلّی تَرَک دارد تنها سفر رفتی ؟ من دخترت بودم منزل به منزل را پشت سرت بودم سمتِ سرت از دور تا بوسه می دادم چشمم به تو بود از ناقه می افتادم @hosenih سخت است درکَش که من قامتم خم شد خیمه گرفت آتش موی سرم کم شد بر روی پای خود صد آبله دارم از دست شامیها خیلی گله دارم پیشانی ات زخم و روی سرت زخم است هم پلک تو مجروح هم حنجرت زخم است @hosenih یک روز در گودال حالا در این ویران لبهات خشکیده هستی هنوز عطشان این حرمله من را می زد به قصد کُشت بر صورتم مانده جای چهار انگشت چشمان من تار و چشمان تو خواب است من را ببَر با خود دُردانه بی تاب است چشمان من سرخ و رخساره ام نیلی روزم نمی شد شب بی خوردن سیلی دیدم که روی نِی مویت پریشان بود لبهای مجروحت قاریِ قرآن بود @hosenih دیدی چطوری زجر ما را لگد می زد هر روز یا سیلی یا حرف بد می زد انگشترت بابا سهم حرامی شد بر خواهرت خیلی بی احترامی شد روزی هزاران بار صبرش محک می خورد جایِ تمام ما عمه کتک می خورد @hosenih عمه کمک کرده گر زنده ام بابا از خواهرت خیلی شرمنده ام بابا بابا همان بهتر دستم اجل گیرد حالا که دستت نیست من را بغل گیرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خاطرات زيارتي هرچند از نظر غالباً نخواهد رفت آخرين بار كه حرم رفتم هرگز از ياد من نخواهد رفت ياد دارم در آخرين ديدار در حرم ازدحام زائر بود در نگاهم دويد دختركي به گمانم كه از عشائر بود @hosenih دست در دست مادرش آرام دخترك رفت روبروي ضريح دست خود را گذاشت بر سينه دست خود را كشيد روي ضريح با همان لحن كودكانۀ خود گفت آرام:"دوستت دالم" دو سه شب پيش كه سه سالم شد مادرم گفت با تو همسالم @hosenih مادرم گفته مي شناسيدم ايلياتي ام،اهل ايرانم تا زبان باز كرده ام،اول زير لب گفته ام"حسين جانم" مادرم گفته از تو بايد خواست آرزوي بزرگ و كوچك را تاكه هم بازي ات شوم امروز هديه آوردم اين عروسك را @hosenih مادرم گفته در كنار ضريح حرف سوغاتي حرم نزنم تشنه ام شد اگر،نگويم آب حرف از گوشواره هم نزنم مادرم گفته است بابايت مثل باباي من شهيد شده راستي گيسوان من مشكيست تو چرا گيسويت سپيد شده @hosenih مادرم گفته پاي تو زخميست همه همراه مرهم آوردند نيست باباي ما ولي ما را تا حرم چند مَحرم آوردند باصداي بلند هم نشده هيچ مردي مرا صدا بزند بعد بابا چه بر سرت آمد كي دلش آمده تو را بزند @hosenih به تن زخمي ات قسم هرگز خال بر اين حرم نمي افتد قول دادم به مادرم چون تو چادرم از سرم نمي افتد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از جهان گر چه به جز غصه ندیدیم حسین غم و اندوه شما باز خریدیم حسین شیوه ی چشم شما بود به دل آتش زد چقدر از غم تان داغ کشیدیم حسین @hosenih آتش عشق تو تا روز ازل شعله کشید ما چنان دانه ی اسپند پریدیم حسین تو قتیل العبراتی، تو حسین اشکی ما هم عمری است به پای تو شهیدیم حسین قصد، پروانه شدن بود که بر سینه زدیم پیله ی عشق تو در سینه تنیدیم حسین ** قامت افراخته بودیم چنان سرو ولی دخترت را چو بدیدیم خمیدیم حسین @hosenih ما به دنبال تو با پای پر از آبله اش در پی قافله ی روضه دویدیم حسین آنقدر خار به پاهای من و عمه رسید تا به این منزل ویرانه رسیدیم حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ دوباره روضه ی با آب و تاب می گیرم من از مراثی ام آخر جواب میگیرم سه روز کرده کفن چون تن تو را خورشید عزا برای تو با آفتاب میگیرم پر است چهره ام از روضه های مکشوفه ولی ز چشم تو بابا حجاب میگیرم @hosenih نشسته ام که برای سر تو گریه کنم عزا برای سرت با رباب میگیرم خدا کند که سرت را سوی نجف ببرند برای تو کمک از بوتراب میگیرم برای شستن زلفت که دست شمر افتاد نشسته ام ز سرشکم گلاب میگیرم @hosenih من انتقام تو را از تنور و خاکستر من انتقام تو را از شراب میگیرم من از شنیدن لفظ ، کنیز بیزارم من از شنیدن آن اضطراب میگیرم شبیه آینه ام،که هزار تکه شدم شکسته ام سوی مرگم شتاب میگیرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کنج خرابه حالم از این غم خراب شد پیراهنم ز پهلوی زخمی خضاب شد خیلی برای خشکی لبهات گریه کرد دیدم کنار آب فرات عمه آب شد بابا ، کنیزه خانه ی زهرا به شهر شام از خیر عمه بود که عالی جناب شد @hosenih بازار برده ها و یتیمان و شهر شام خرج سفر میان خرابه حساب شد سهم سر تو نیزه شد و سهم دخترت در بین کاروان اسیری طناب شد رنج سفر به قیمت بابا خریدنی است درد رقیه دیدن بزم شراب شد @hosenih آوای غربتت به دلم چنگ میزند حالم ببین شبیه به حال رباب شد بابا دعای دختر تو بین هرنماز کنج خرابه پیش سرت مستجاب شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سورۀ کوثرِ امام حسین جلوۀ مادرِ امام حسین نمکِ لشگرِ امام حسین نازنین دخترِ امام حسین ای بزرگ قبیلۀ عشاق یا رقیه توئی «هوالرزاق» @hosenih دست پروردۀ عقیله توئی صاحبِ شوکتی جلیله توئی نازدارِ همه قبیله توئی پایِ معشوقِ خود قتیله توئی صاحبِ صحن وبارگاهی تو بر گنهکارها پناهی تو @hosenih می بری دل ز دلبرانِ حرم ای میاندارِ دخترانِ حرم خونِ ما نذرِ آستانِ حرم ای فدایت مدافعانِ حرم شود آیا که رو سپید شوم در دفاع از حرم شهید شوم @hosenih رویت آئینه دارِ زهرا بود گیسوانت ضریحِ بابا بود اولین چادرت چه زیبا بود در بغل کردنِ تو دعوا بود تو خودت قبلگاهِ حاجاتی دستگیری ، رقیه ساداتی @hosenih این عمو ها بد عادتت کردند رویِ شانه زیارتت کردند گریه ها بر اسارتت کردند چون نبودند غارتت کردند به تو سیلی زدند چند نفر روبرویِ سرِ علی اکبر @hosenih ای زمین خورده ، ضربه ها خوردی ضربه ها را تو بی هوا خوردی بی هوا بین کوچه ها خوردی مثلِ مادر ز چند جا خوردی چند جا ناقه ات محاصره شد معجرِ پارۀ تو مسخره شد @hosenih چه کسی گفته خواب بود افتاد؟؟ بی حیا بی هوا تو را هُل داد نشد آخر کنی کمی فریاد کاش عمو بود تا کند امداد بعد از آن پهلویِ تو خوب نشد سوزش گیسوی تو خوب نشد @hosenih چند روزه سپید شد مویت وارثِ مادر است پهلویت مانده یک جایِ دست بر رویت لای دستانِ ضجر گیسویت تک و تنها تو را زد و آوَرد بین آغوش عمه پَرتت کرد @hosenih همه جا را غبار می دیدی چهره ها را تو تار می دیدی همه را نیزه دار می دیدی پنجه را در شکار می دیدی لعنتی داد زد سرت را بُرد چنگ انداخت ، معجرت را بُرد @hosenih عمه دیگر سرِ تو را می بست سِفت تر معجر تو را می بست زخم هایِ پرِ تو را می بست چند جا پیکرِ تو را می بست گفتی عمه، بهم نریز بگو چیست معنایِ این کنیز بگو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیروز گفته بودند، تنش کفن ندارد بابا رسیده با سر، ولی بدن ندارد این کودک سه ساله،با اشک و آه و ناله جز گوشۀ خرابه، بیت الحزن ندارد بگذار تا بسوزم، پای سر بُریده شمع دلم علاجی ، جز سوختن ندارد @hosenih برخارها دویدم، آه از جگر کشیدم سه ساله دختر تو، جانی به تن ندارد دربین هجمۀ غم، یک تن نگفت با خود طفلی که داغ دیده، سیلی زدن ندارد خوردم زبس که سیلی، لکنت زبان گرفتم طفلت توان آنکه ،گوید سخن ندارد @hosenih یک بوسه از لبانت ،برمن ببخش ای گُل این غنچه فرصتی تا، پرپرشدن ندارد بگذار تا کنارت، این نیمه جان دهدجان میلی به بازگشتِ، سوی وطن ندارد با اشک غم«وفائی»، برلوح خاک بنویس بابا کفن ندارد، دختر کفن ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام کرد و نشان داد جای سلسله را چه بی مقدمه آغاز می کند گله را @hosenih نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih