eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر در فراق پدر مرحومشان استاد قضا بگشوده بر من باب دنیای یتیمی را به بی مهری نشانم داد معنای یتیمی را چه پنهان از شما، هر روز میگویم پدر دارم ولی سر میکنم با بغض شب های یتیمی را صبوری میکنند این داغ را دریا دلان اما به جز اندوه دُری نیست دریای یتیمی را تسلا می دهم خود را به یاد آن غریبی که میان کوچه ها نوشید مینای یتیمی را (یتیمی درد بی درمان یتیمی خواری دوران) خدا آسان کند ای کاش فردای یتیمی را © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوش به حال آنکه در کنج ضریحت بیقرار شانه خالی میکند از دردهای روزگار رونمایی میکند از رازهایش مو به مو می نشیند روبروی گنبدت شبهای تار @hosenih حضرتِ سلطانی و در بارگاهت سالهاست هیچ فرقی نیست بینِ فردِ دارا و ندار آمد و شد همنشینِ پنجره فولادِ تو زائری که ناخوش احوال است و دارد حالِ زار رغبتش کم شد به نعمتهایِ بسیارِ بهشت هر که شد با جنّتِ باب الجوادت همجوار شد به این علت گوارا آبِ سقاخانه ات تا که از أذهان بشوید خاطراتِ ناگوار @hosenih سایه ات بالا سرِ این خاک؛ لطفِ ویژه است صاحب ایرانِ مایی! از یمین تا به یسار نقشه های اهل فتنه سنگِ بر یخ میشود تا حفاظت میکنی با رأفَتت از این دیار! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله @hosenih در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله @hosenih غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ  دختر گریه میکرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید یک فاطمه هم قسمت ایران شده باشد شاعر: @dobeity_robaey
و به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد شاعر: @dobeity_robaey
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون شاعر ارجمند اهل‌بیت (علیهم السلام) جناب آقای 🏴درگذشت گرامی‌تان را تسلیت عرض نموده و از خداوند منّان برای ایشان رحمت و غفران و برای شما و خانواده محترمتان صبر جمیل و اجر جزیل، مسئلت داریم. روحشان همنشین با حضرت زهرا سلام الله علیها *حسینیه* تقدیم به روح این مادر بزرگوار، فاتحه‌ای به همراه صلوات قرائت بفرمایید.
حالم به حال عبد مُکَدَّر نمی خورد وضعم به وضع بنده ی مضطر نمی خورد نفرین به من که اشک دُرُستی نریختم این گریه ها به درد من آخر نمی خورد عاشق به عشق یار ز اغیار می بُرد عاشق غمی به جز غم دلبر نمی خورد @hosenih اقدام کرده‌ام بپرم بارها..،نشد بال و پرم به بال کبوتر نمی خورد در می زنم رئوف..،جواب مرا بده در می زنم رئوف..،مگر در نمی خورد؟! اصلاً قد و قواره ی من را نگاه کن باور بکن به بنده ی خودسر نمی خورد گرچه بدم ولی به علی دوست دارمت این لب قسم..،دروغ..،به حیدر نمی خورد ما را به جان حضرت زهرا قبول کن ما را قبول کن..،به کسی بر نمی خورد بی حُبِّ فاطمه بخدا کارنامه ام مُهر امان وادی محشر نمی خورد @hosenih نان تنور فاطمه را هرکسی چشید جز دستپخت حضرت مادر نمی خورد افطارها به خاطرِ عطشانِ فاطمه یک جرعه آب خوش لب نوکر نمی خورد ▪️ ▪️ با چکمه روی سینه ی او پا نمی نَهَند لب تشنه را که نیزه به خوردش نمی دهند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بازیچه شود ، آنکه تنش عریان است آزادیِ از حیا ، خودش زندان است هشدار که قصدشان ز "آزادی زن" "آزادی مردهای شهوتران" است شاعر: @dobeity_robaey
روضه‌خوان از حال رفت چون مسیر روضه‌اش تا گوشه‌ی گودال رفت یک‌نفر تا قتلگاه یک‌حرامی هم به سمت خیمه‌ی اطفال رفت @hosenih لحظه‌ی غارت که شد هرکسی با کیسه‌ای از مال مالامال رفت این چه سرّی داشت که هرکه آمد ناراحت آمد، ولی خوشحال رفت‌ دست‌خالی آمد و با النگو، گوشواره، یا که با خلخال رفت عمه زینب پیر شد گویی از عمرش در این یک‌شب هزاران‌سال رفت کار بالاتر گرفت شمر هم از قتلگاه این‌بار با جنجال رفت ذبح قربانی که شد یک‌حرامی هم سراغ باقی اعمال رفت هرکه آمد قتلگاه با عصا و سنگ و با نیزه به استقبال رفت پس به دست کافران غصب شد مال مسلمان و به بیت‌المال رفت @hosenih او هم آخر سهم برد ساربان هم سمت او در کسوت دلال رفت اشک‌وخون در چشم‌ها عمر ما در روضه‌های او بر این منوال رفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما فکر گناهیم و تو فکر غم مایی... ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم شاعر: @dobeity_robaey
گرچه در دنیا فراوان می‌شود پیدا کریم نیست مانند حسن اما در این دنیا کریم آن‌قدر پیش خدا بالاست شان و رتبه‌اش پس به عشق او لقب داده‌ست قرآن را "کریم" @hosenih ما اگر از عرض‌حاجت‌ها خجالت می‌کشیم غافلیم از این که می‌آید به سمت ما کریم این‌چنین امروز اگر روزی ما را می‌دهد بی‌گمان از ما شفاعت می‌کند فردا کریم روزی همسایه‌ها چندین برابر می‌شود تا که بین کوچه‌ی ما می‌گذارد پا کریم یک‌نفر می‌گفت؛ "انسان‌ها حریص ذاتی‌اند" گفتم؛ آری ای رفیق! الّاکریم، الّاکریم... @hosenih از کرامات حسن ضرب‌المثل‌ها ساختند سخت آسان است مشکل‌های دنیا با کریم ذکر ما شد مثل قُمری‌های صحن خاکی‌اش؛ " یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم... " شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فتنه‌ی های من هشتگ رهای فضای مجازی ام با حرف و خط «فاصله» درگیر بازی ام حاشیه را هر آینه دنبال میکنم شک را ترند میکنم و حال میکنم مسئول بولد کردن هر شک و شبهه ام این روزها اینیستاگرام است جبهه ام هر پیج ، لشکریست و پستش تفنگ آن هر کپشن است ماشه و هشتگ فشنگ آن @hosenih هشتگ شدم که شایعه را خوب پر کنم می‌آیم از مجاز که حق را ترور کنم من هشتگ رهای فضای مجازی ام از من خدا نه، من ولی از خویش راضی ام من تیغ را نبرده به حلقوم میکُشم در دست ظالمانم و مظلوم میکشم روزی من ز سفره‌ی آشوب میرسد از خاور میانه به من خوب میرسد از پیش حرفهای خدا میکنم عبور از روی مرزهای حیا میکنم عبور من مثل گیسوان زنان سرکشیده ام پا از گلیم خویش فراتر کشیده ام نام حسین را به همه میدهم نشان اما به سبک کوفه میارم به راهشان من هشتگ رهای فضای مجازی ام سرگرم از گلیم خودم پا درازی ام اشرار برده اند به ارثیه ام هنوز آری سلاح دست معاویه ام هنوز دیدم علی زرنگ تر از هر تلاطم است تنها حریف تیغ علی جهل مردم است گفتم علی به درد حکومت نمیخورد آزادی شما به ولایت نمیخورد من در سقیفه رفتم و زنگ خطر زدم من بوده ام که فاطمه را پشت در زدم درکوفه شایعات «زیادم» ضریب خورد طوری که کل کوفه ز دستم فریب خورد من هشتگ رهای فضای مجازی ام من را ببین چه اسلحه‌ی کارسازی ام من تیغ بودم و تن اکبر دریده ام یعنی تن شریف پیمبر دریده ام با طعنه ها به جنگ‌ بنی هاشم آمدم با سنگ‌کوفیان به سر قاسم آمدم اما یکی فریب ضریب مرا نخورد عباس نامدار فریب مرا نخورد درد حسین را فقط عباس چاره کرد در دست های شمر امان نامه پاره کرد من از حسد عمود به فرق سرش زدم با تیرهای عقده به چشم ترش زدم وقتی به خاک خورد علمدار قافله رفتم شبیه تیر به دستان حرمله طفل حسین ذبح شد از تیر حرمله گفتم به لشکر عمر سعد ! هلهله! من هشتگ رهای فضای مجازی ام در قلب کوفیان سبب کینه سازی ام با هر طریق بود قوی تر ز یک سپاه بردم حسین را به هیاهوی قتلگاه سرنیزه‌ی سنان شدم و با سنان زدم با بی سلاح رفتم و زخم زبان زدم @hosenih با هر سلاح بر بدنش طعنه ها زدم با هر هزار و نهصد و پنجاه تا زدم با طعنه ها زدم به تنش مثل دشنه ای گفتم حسین آب حیاتی و تشنه ای تنها حسین ماند ، و یک جسم زیر و رو خورشید سر برهنه و یک خنجر و گلو آه ای حسین قاتل تو تیغ جهل بود با جهل سر ز عشق بریدن چه سهل بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e