#حضرت_زهرا_س_مدح
شرح خیرالعمل ولایت توست
زندگی وامدار خلقت توست
ای معمای آفرینش که...
قبل هر نور، نور رحمت توست
ای قدیمیترین بهار خدا
هر چه دارد زمین به برکت توست
بیشتر از هزار اقیانوس
شرح یک قطره از سخاوت توست
جملهها کوچکاند وقتیکه
صحبت از عزت و کرامت توست
به نمازت نماز زینت یافت
بسکه محض خدا عبادت توست
چه نیازی به سیم و زر داری
عشق حیدر شکوه ثروت توست
چه مقامی برای جبرائیل
بهتر از اینکه پای صحبت توست
از کمالت شرف کمال گرفت
شرفی که غبار عفت توست
بی نظیر خدا چه اعجازی
در قنوت پر از لطافت توست
گوشه چشمت چه میکند بیبی
فضه یک گوشه از صناعت توست
تو مگر روز حشر دیده شوی
چون قیامت فقط قیامت توست
افتخار بزرگ اهل البیت
به تو و آیههای عصمت توست
ما به نامت همیشه حساسیم
این هم از لطف بینهایت توست
**
بهترین احتجاج بر حق ما
صحبت از نحوهی شهادت توست
قبر پنهانی تو چون خورشید
سند محکم برائت توست
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #مادران_شهدا
اگر چه بر لب تو سایههای لبخند است
دل شکستهات از درد و رنج آکندهست
اگر چه زمزمهی روز مادر است، امّا
هنوز در دل تو زخم داغ فرزند است
نفس کشیدنت آتشفشانی از آه است
غبار خاک قدمهای تو دماوند است
بهار هم بشود رنگی از زمستانی
برای حال تو اردیبهشت، اسفند است
تو هاجری که گذشتی از عشق اسماعیل
جهاد کردی و اجر تو با خداوند است
شبیه امّبنین بیصدا شکسته شدی
زمانه محضر صبر شما سرافکندهست
امانتی که خدا داده بود، بخشیدی
امانتی که برای تو بیهمانند است
به خطّ سرخ شهادت نوشته اُمّ شهید
کنار نام و نشانت حضور پسوند است
هنوز چادر تو عطر مادری دارد
به نام حضرت زهرا که قید سوگند است
دعای نیمه شبت مستجاب خواهد شد
برای هر دل عاشق که آرزومند است
جواب عشق به عقل معاش دنیا چیست؟!
بهای عشق در این روزگار ما چند است؟؟
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
محض وجود فاطمه، ماهمگی در عدمیم
هر چه نگارد او شود، ما اثر آن قلمیم
قدر و قضا ندیم او، خلق اثر قدیم او
مُلک مکان حریم او، ما همگی بیحرمیم
جان به جهانیان دمد، هر قدمی که مینهد
ما همه آفریدهی، خاک ره آن قدمیم
نامش اگر وصفکنان، به حق ادا کند زبان
در مد نام او زجان، تا به ابد «هو» بدمیم
جلوهای از خداست او، امام مرتضاست او
نبی مصطفاست او، مات مقام اعظمیم
در ید اوست ماسوا، از نم اوست بحرها
خاک رهش در گِل ما، از دم اوست آدمیم
شأن نزول کوثرش، مصحف اسرار مگو
کجاست پس صعود او، پُر از سؤال مبهمیم
چادر او عصمت کل، عصمت او بیرق گل
در این پناه چار قل، سایهنشین علمیم
قیمت این ملک عبس، غیر محبتش چه هست؟
رزق به دست فضه است، اگر به فکر کرمیم
اوست تمام لامکان، اوست حقیقت زمان
اوست اگر معنی جان، ما زعدم بیش کمیم
مرحمتی است مادری، شیعهی اثنی العشری
نیک اگر که بنگری، صاحب کل نعمیم
در همه جا از او نشان، در همه کس بُود نهان
ماهمه بندگانی از، پردهنشین عالمیم
فاطمه پشت ابرها، پای نهد در این سرا
گرکه عیان بتابد او، فانی او چو شبنمیم
قصه حُسن او اگر، موی به مو دهد خبر
تا به ابد دراین گذر، تازه سر زلف خمیم
مهرش اگر که آب شد، ساقی ابوتراب شد
ازبرکات مهر او، گریهکن محرمیم
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
رفت از دلِ فردوس هزاران قلم آورد
اندازهی آفاق ورق روی هم آورد
میخواست که جبریل کمی از تو نویسد
جایی که خدا نامِ تو را محترم آورد
صدبار تراشید درختانِ جهان را
صدبار نوشت از تو و صدبار کم آورد
تو بودی و دستانِ خدا مُلک و مَلَک را
محضِ گُلِ انوارِ شما از عدم آورد
ما هیچ نبودیم.. ولی مادریات بود
در هیچ نظر کرد و مرا در رقم آورد
این جلوهی پُر جذبه بر افلاک مبارک
مهمانِ خدا آمده بر خاک ، مبارک
جبریل نوشت اولِ دفتر که علی کیست
پرسید مکرر و مکرر که علی کیست
یک عمر به معراج به هرجا که توان داشت
هِی رفت نفهمید در آخر که علی کیست
تا گفت از اوصافِ علی پیشِ رسولان
بشنید فقط پرسشِ دیگر که علی کیست
برداشت قلم را و خدا وحی به او کرد...
یعنی که تو را نیست مقدر که علی کیست
فهمید فقط فاطمه معنیِ علی را
فهمید فقط فهمِ پیمبر که علی کیست
هرکس که علی گفت از امداد علی گفت
با فاطمه یک عمر فقط نادِ علی گفت
حق داد به آغوشِ خدیجه دو جهان را
گفتم دو جهان ، لال شوم برتر از آن را
عالم نشنید از لبِ احمد لبِ مولا
جز فاطمهجان ، فاطمهجان فاطمهجان را
پلکت ، ضربانت تپشت نامِ علی گفت
وقتی که پدر گفت به گوشِ تو اذان را
تو آمدهای قبلِ خودت ، حق بده خاتون
سِیرِ تو بهم ریخته بنیادِ زمان را
هربار که جبریل برای تو غزل گفت
میگفت خدا بهتر از آن ، بهتر از آن را
هر دفعه به پیغمبرِ ما واجب عینی است
بوسیدن دستان شما واجب عینی است
ای رشتهی خورشید نخی از ملکوتت
ای جاذبهی عمقِ جهان از جبروتت
تسبیح گرفتی و زمین دید خدا را
گفتی علی و دید زمان زنگ سکوتت
در فصل بهاریِ جمادیِ ظهورت
افلاک شگفت است سرِ شاخهی توتت
تا که بچکد از سر انگشت تو فیضی
یک عمر نشسته است علی پای قنوتت
هرجا که تو هستی همهاش باغ بهشت است
سوگند که دلهاست فقط جای هبوطت
عشقی ازلی هست اگر هست حجابت
پُر جلوهتر از پردهی کعبه است حجابت
تو آمدی آزاد شدن را بنویسیم
تا سروری گل به چمن را بنویسیم
بازیچه شدن ، هرزه شدن ، هیچ شدن مُرد
تو آمدی آزادیِ زن را بنویسیم
تا دور شود زندگی از اینهمه آفات
تا حرف جدایی غدغن را بنویسیم
تو آمدهای بر سر یک سفره نشینیم
تا خانه مساویِ وطن را بنویسیم
بخشندگیات را به تبارت برسانی
تا اینکه کریمی حسن را بنویسیم
با خط تو باید بنویسیم که زن کیست
این شأن ولی جای دگر مطمئنن نیست
سوگند به شمع و شب و پروانه به زهرا
سوگند به گلخانه به ریحانه به زهرا
هرکس که نمک خوردهی زهرا و علی شد
هرگز نرود بر در بیگانه به زهرا
این خاک پُر از یاس ، پُر از لالهی سرخ است
این خاک ندارد غمِ ویرانه به زهرا
ویرانه اگر هست فقط خانهی خصم است
مائیم همین همتِ مردانه به زهرا
این خاک حرام است به غیرش ، حرمِ ماست
مائیم همه مردم یک خانه به زهرا
این خاک سراسر همه تسبیح حسین است
سوگند که ایران همه بینالحرمین است
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ای مادر مؤمنان
🌹ای مادر عاشقان
🌹ای مادر آنکه خواهدآمد
🎥 #حاج_محمود_کریمی
🔹 دیدار ستایشگران اهلبیت(ع) با
رهبرمعظمانقلاب |دیماه ۱۴۰۱
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
بهار، سفرهی سبزیست از سیادت تو
شب تولد هستیست یا ولادت تو؟
شاعر: #علیرضا_قزوه
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شرف هر دوجهان ...فاطمه تشریف آورد
شاعر: #مجید_تال
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح
خوشبخت، آن زنیست که در طول زندگی
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته...
شاعر: #سارا_جلوداریان
@dobeity_robaey
به مناسبت #روز_زن و #روز_مادر
نه تنها نگاهش به زنگ در است
زن منتظر، منتظرپرور است
زن منتظر دختر یاسهاست
گل رازقی را خودش مادر است
بلند آیت مهر و آرامش است
ولی عاشق سورهی کوثر است
گل سرخ چادرنمازش یقین
به هر صبحدم عهد را از بَر است
به گریه اگر کودکش آب خواست
به زیر لبش روضهی اصغر است
از این اربعین کوله را بسته است
که دلشورهاش هم خودش محشر است
جهاد زنان، یاری زینب است
جهاد زنان، چشمهای تر است
جهاد زنان فرق دارد کمی
همین خانهی سادهاش سنگر است
تو ای منتظر! مادرم! میهنم!
پّر چادرت پرچم کشور است
شاعر: #زهرا_سپهکار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت #روز_مادر
مریم؟ شقایق؟ یاس؟ نیلوفر؟
زیباتر از اینهاست، زیباتر
خوشبوترین: در دامنش ریحان
جاریترین: یک چشمه از کوثر
گاهی بخوانش سیب، سیبی سرخ
گاهی گلاب تازۀ قمصر
از چشمهایش شعر میبارد
روی خطوط خالی دفتر
در هفت سال تشنگی، باران
در هفت دور تشنگی، هاجر
در خندههایش شور رستاخیز
در گریههایش یادی از محشر
"عشق" است اسم اعظمش امّا
در خانه، نام کوچکش، مادر
شاعر: #فاطمه_عارف_نژاد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
عطر نفسی پاکسرشت آمده است
آئینهی نور سرنوشت آمده است
سرتاسر شهر مکه را گُل بزنید
زهرای مطّهر از بهشت آمده است
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
در آسمان ندیده کسی أختری چنین
یزدان نهفته در صدفش گوهری چنین
بعد از ظهور حضرت زهرا، دگر خدا
خِلقت نکرده جلوهی زیباتری چنین
سیب بهشتی است به دامان مصطفی
هرگز نداشته پدری دختری چنین
جز فاطمه که (أمّ أبیها) لقب گرفت؟
دیگر نبوده بهر پدر مادری چنین
مثل علی و فاطمه در زیر چرخ نیست
دنیا ندیده شوهری و همسری چنین
یک فاطمه برای ولایت کفایت است
دارد علی به خانهی خود یاوری چنین
دو گوشوارهاش حسنیناند، ای جهان…
…داری سراغ بهر کسی زیوری چنین؟!
زهرا نبود نخل امامت ثمر نداشت
از او به جلوه آمده برگوبَری چنین
زهرا شناس باش، حدیث کسا بخوان
بی او نداشت اهل کسا مِحوری چنین
بانوی بانوان جهان نیست غیر او
هرگز نبوده است زن دیگری چنین
پایش به روی بال فرشته نهاده است
عالم به حیرت آمده از مَعبری چنین
با چادرش چقدر مسلمان درست کرد
هستم دخیل چادری و مَعجری چنین
هرگز نماند سائل درمانده بیجواب
بايد كه سر نهاد فقط بر دری چنین
محشر بدون فاطمه محشر نمیشود
محشر به وَجْد آمده از محشری چنین
با دستهای ساقی کوثر به روز حَشْر
سیراب هست تشنه لبِ کوثری چنین
بگرفتهام ز درگه او تاج بندگی
بالاتر است از دو جهان أفسری چنین
ما عاقبتبهخیر شویم از محبتش
خوشبخت آنکه داشت دم آخری چنین
هرچه که داشته است همه خوب بودهاند
هرگز نداشته است ستایشگری چنین
شاعر: #على_اصغر_انصاريان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e