eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است •┈┈••✾••┈┈• اشعار آیینی حسینیه https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ هر زمانی در دلم درگیر طوفان می‌شوم یا حسینی می‌نویسم غرق باران می‌شوم از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است آخر از عشق علی یک روز سلمان می‌شوم کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید در گرفتاری دخیل یا حسن جان می‌شوم من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده‌ام تا گناهی می‌کنم فوراً پشیمان می‌شوم بار سنگینم مرا خیلی خجالت می‌دهد؛ هر زمانی که سر این سفره مهمان می‌شوم روزه می‌گیرم ولی دائم به فکر روضه‌ام آب می‌نوشم دم افطار و گریان می‌شوم روضه آب و گریه نانِ هر شب اهل دل است دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می‌شوم جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر جان تو بی روضه من خیلی پریشان می‌شوم ** مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می‌شود همسفر با حرمله، با نیزه داران می‌شود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کشکول من شکسته در این کوچه‌ها خدا دستی بکش به روی سر این گدا..، خدا هربار در زدم تو جوابم نکرده‌ای هربار گفته‌ای که بیا..، باوفا خدا از بس گناه کرده‌ام این چشمه خُشک شد اشکی برای توبه نمانده است یا خدا اوج کمالِ سجده همین سربه‌زیری است خیری ندیده بنده‌ی سربه‌هوا..، خدا گاهی صلاحِ طفل به تنبیه گشتن است پس مرحمت نما و ادب کن مرا خدا این بال، بال نیست، وبالِ پریدن است وقتی سحر مرا نرسانده‌ست تا خدا ممنون که باز تا رمضان زنده مانده‌ایم فرصت شده‌ست تا بزنیمت صدا خدا درهم بخر..، سوا نکنی جانِ فاطمه درهم بخر..، به حُرمت خیرالنساء ..، خدا گرچه کسی ضمانتمان را نمی‌کند امّا هنوز هست خراسان ما..، خدا در صحن انقلاب دلم منقلب شده تا گفته ام: به حقِّ امامِ رضا خدا هرگاه کار بندگی‌ام لنگ می‌شود انّی اعوذ بالحرم کربلا..، خدا ما را "حسین" لطف نمود و دُرُست کرد ما را حسینِ فاطمه کرده‌ست باخدا در ظاهر است ذکر لب ما؛ حسین حسین در باطن است ذکر لب ما؛ خدا خدا این روزها که تشنه ترم یاد می‌کنم کام عطش کشیده‌ی ارباب را خدا ▪️ لب تشنه بود و رفت به گودال..، آه..، آه دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🪴حلول و آغاز ضیافت الهی، مبارک باد. با سوزِ دل و ناله و با آه بيا با شرم حضور و دلِ آگاه بيا اكنون كه خدا سُفره‌ی رحمت چيده‌ست ای بنده! سـویِ ضيــافتُ الله بيا شاعر: ~~~~اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج~~~~
به اذنِ عالیِ اَعلی، به احترامِ علی شروع می‌کنم این ماه را به نامِ علی   @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غروب، کوه، نسیم، آسمان، ستاره، هلال دوباره فرصت آن شد که وا کنم پر و بال به شهر مژدهٔ لبخند ماه خواهم داد اگر بچینمش از پشت بامِ استهلال منی که کنج دلم آیه‌ آیه خوف‌ و رجاست منی روی لبم یا محول الاحوال رسیده وقت رسیدن! چرا بمانم دور؟ رسیده فصل رسیدن! چرا بمانم کال؟ دل خزان‌زدهٔ من بیا جوانه بزن ببر به درک سحرها بهار را امسال تو می‌رسی _اگر این‌روزها اراده کنی_ به دشتِ‌ ناشدنی‌ها، به قله‌های محال نگاه کن به در خانه‌اش! ببین باز است! و آمده‌ست خود میزبان به استقبال! عجب شروع قشنگی‌ست ماه مهمانی تمام سال نو ای کاش بر همین منوال… ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی شکوفه‌های دعا باز می‌شود درهای باغ لطف خدا باز می‌شود صدها فرشته نغمه‌ی «اُدعُونی اَستَجِب»_ خوانند تا لبی به دعا باز می‌شود از خوانِ فیض رحمتِ حق فیض می‌برد چشمی که نیمه‌شب به سما باز می‌شود هرگز نیایش سحری را مده ز دست کاین پنجره به عرش علا باز می‌شود تا بندگی حق ننمایی، ز پای دل زنجیر بردگیت کجا باز می‌شود باشد صحیفه‌ی عمل ما چو شب سیاه این نامه تا که روز جزا باز می‌شود روکن به اهل بیت که با مهر اهل بیت راهی به سوی عفو خدا باز می‌شود دارم امید چون دری از گلشنِ بهشت با نام سیدالشهدا باز می‌شود با ذکر یاحسین ببندیم چشم خویش با شوق وصل دیده‌ی ما باز می شود دل‌های غم گرفته «وفایی» خدا گواست تنها به یاد و نام خدا باز می شود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز ماه رحمت عام الهی دیده شـد بازهم خوان بزرگ میهمانی چیده شد ای دلِ درد آشنا، تا کِی به خواب غفلتی چشم واکن ماهِ قدر و ماهِ رحمت دیده شد رو به محراب دعا آرید ای اهل دعا کزفَلَک برخاکیان عطر دعا پاشیده شد ازشکوه بارش الطاف ستارالعیوب نامه‌ی خلق گنه‌کار ازنظر پوشیده شد تشنگانِ مغفرت برکف سبو بگرفته‌اند چشمه‌ی دریایی عفو و کرم جوشیده شد عرشیان باشوق می‌گویند از عرشِ برین آفرین بر هرکه در ماه خدا بخشیده شد باز هم از کاتبان عرش در کانون عشق از فروغ گوهر مِهرِ علی پرسیده شد محرمان عشق گفتند ای مریدان علی نامه‌ی اعمالتان با مُهر او پیچیده شـد ای «وفایی» گوهر اشک محبّان الرضا باتولای علی و فاطمه سنجیده شد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه مهمانی خدا آمد ابروی یار در سما آمد تا که راهم دهند بنشینم سوز و آهم دهند بنشینم قَدر و یس و نور می‌خوانم از شراب طهور می‌خوانم گریه‌های زیاد می‌خواهم های های زیاد می‌خواهم اشک من گاه اشک توبه شود اشک من گاه اشک روضه شود بنده اینجا بیاید آزاد است هر که ویران بیاید آباد است در پناهِ حسین می‌بخشند با نگاهِ حسین می‌بخشند شمع و پروانه‌ی دل است حسین در نهان‌خانه‌ی دل است حسین در توانِ غریب نایی نیست حاجتی غیر آشنایی نیست از حضورت نیامده گفتیم محنتی بدتر از جدایی نیست چشم و دل سیرها خبر دارند بهتر از ساحت تو جایی نیست پیش لطف کسی به غیر از تو دست من کاسه‌ی گدایی نیست در حضور تو ای اجابت محض مسئلت‌کردن ابتدایی نیست ابتدا گر کنی به جود و کرم می‌رسد دائم، انتهایی نیست پَر شکستم که پیش تو باشم این کبوتر دلش هوایی نیست دائماً بُرده‌ایم در بندت لذتی را که در رهایی نیست حسرت بی حساب خواهد خورد هر که را مُهر کربلایی نیست خاکِ راهِ توأم، به سر غیر از جای پای تو ردِّ پایی نیست داد و فریاد می‌کنم اینجا گریه بر بوریا ریایی نیست ** بی کفن مانده بود در گودال از وطن مانده بود در گودال ظاهرا یک نفر ولی در اصل مانده بود در گودال آتش خیمه‌ها که جای خودش سوختن مانده بود در گودال از گلوی بریده گفت بیا از سخن مانده بود در گودال مادرش قد خمیده مویه‌کُنان با حسن مانده بود در گودال از حسینِ مدینه تنها یک پیرهن مانده بود در گودال گفت زینب: زمان رفتن خود جان من مانده بود در گودال ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شد بنده پشیمان و خدایش بخشید هر کس که رسید و زد صدایش، بخشید انگار نه انگار گنهکاری دید زود از سر مغفرت خطایش بخشید مخلوق حیا نکرد هنگام گناه درد است که خالق از حیایش بخشید تا بنده دلش نرم شود، گریه کند شیرینی و لذت دعایش بخشید هر کس که خدا خیر و صلاحش را خواست از دوستی آل عبایش بخشید بخشید به هر بهانه‌ای هر کس را ما را به علی و ربنایش بخشید هر آنچه خدا از شرف و عزت داشت بر ساحت پاک مرتضایش بخشید من بنده‌ی آن شهم که هنگام رکوع انگشتری از زیر عبایش بخشید مستی مرا، اشک مرا، رزق مرا در گوشه‌ی ایوان طلایش بخشید از شاه نجف هر که فلاحش را خواست فی الفور برات کربلایش بخشید بی نامِ حسین، هر مناجاتی بود باید که عطایش به لقایش بخشید آن قدر به مقتلش حسین آه کشید تا حق، همه را به ناله‌هایش بخشید ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پای دل در پیشگاه یار لغزش می‌کند هرچه با ما می‌کند، این نَفْسِ سرکش می‌کند زیرِ گوشِ من بزن..، شاید بیاید اشک من عاقبت این گریه ما را اهل بخشش می‌کند اوّلِ ماه آمدم، رَدَّم نکن ای با مَرام سفره‌داریِ تو را عالم ستایش می‌کند ای به قربانِ کریمی که گدا را پَس نَزَد... رَبِّ ما با عبد خاطی نیز سازش می‌کند جان سلطان خراسان، آبرویم را نریز... این گناه‌آلوده دارد از تو خواهش می‌کند! هر زمان دلگیر بودم، گفته‌ام: یا فاطمه کودکِ آزُرده را مادر نوازش می‌کند بد خُمارم..، چارهَ‌ی من چیست؟! انگور "نجف" مستِ حیدر دور این میخانه گردش می‌کند لذت افطار قنبرهاست..، خرمایِ "علی" نوکری را رزق او دارای ارزش می‌کند حُبِّ حیدر شرطِ اصلیِ قبول بندگیست روزِ حشر او را خدا معیار سنجش می‌کند چاره‌ی بی تابیِ ما صحن شاه کربلاست آتشِ دل در حریمِ او فروکش می‌کند روزه‌دارِ تشنه‌لب! فَبْکِ عَلَی العَطشان حـسیـن گریه را تنها خدا بر او سفارش می کند ▪️ آن‌قَدَر زیر سُم‌ِ مرکب تنش پاشیده شد بوریا با گریه گفت: این جسم ریزش می‌کند! ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e