eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره عشق، سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می‌گیرد سرِ راهِ نگاهم را کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را؟! که برگردانده امشب سوی دیگر قبله‌گاهم را من امشب حاجی این قبله، این قبله‌نما هستم من امشب بنده‌ی مولای سُرَّ مَنْ رَءا هستم   درون سینه‌ام انگار شور دیگری دارم به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم شرابی ناب از انگورهای عسکری دارم من امشب عشق را تکرار در تکرار می‌خوانم حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم   وزیده از پگاه شهرِ پیغمبر، نسیمی که رسیده سال‌هایی قبل، همراه شمیمی که تمام شهر را پُر کرد آن فیض عظیمی که خبر داده است باز از جلوه‌ی دست کریمی که همان خُلق و همان خو در جمالش منجلی باشد و مثل آن حسن آرامِ جانِ یک علی باشد   نگاهت چون مسیحایی‌ست که بر مرده‌ها جان است که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است و یا ابری‌ست که در آسمان هم حکم باران است بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟   رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه‌ی آمال، قبرت قبله‌ی امید گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می‌خواهید دخیل عشق بندید از همان‌جا بر در خورشید اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد می‌آیی و برای مهدی‌ات دلداده می‌سازی هزاران عاشق در دامِ عشقْ افتاده می‌سازی ز اشکِ دیده‌ی چشم انتظاران جاده می‌سازی برای امر غیبت شیعه را آماده می‌سازی میان پرده‌ اسرار خدا را بی صدا گفتی برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی   تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست به جز درد فراق مهدی‌ات آقا ملالی نیست یقیناً در کنار ماست امشب جاش خالی نیست دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان! دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان!  * * اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم؟ صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم؟ غریب سامرا! از غربت یک آشنا گویم برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را از آن مادر که بین کوچه‌ها گم کرد راهش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما دیده به راه دلبری مه روئیم با باده‌ی ناب دیده را می‌شوئیم در این شب پُر شکوه با هر تبریک به صاحب الزمان می‌گوئیم @hosenih @dobeity_robaey
📣 زائرین گرامی دوبیتی‌ها و رباعیاتِ آیینی با موضوع ولادت امام حسن عسکری (ع) را، در کانال زیر مشاهده نمایید 👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 🌱 التماس دعای فرج 🌱
ای حُسن سراپا و سراپا همگی حُسن ای چون پدرانت شده یکجا همگی حُسن چون مادر خود حضرت زهرا همگی حُسن لبریز شود با تو به هر جا همگی حُسن ای حُسن حَسن در حَسن، ای جلوه‌ی سرمد ای حضرت دوم حَسن آلِ محمد ای حُسن خداوند ز روی تو مجسم ای روح کرم، نور کریمان مکرم سرمست سبوی تو لبِ کوثر و زمزم تو کعبه نرفته، شده‌ای کعبه‌ی عالم جبریل گذارد به قدوم تو جبین را تشریف تو داده‌ست شرف خاک زمین را ای سجده پر از شوقِ سلام و صلواتت لبریز شده عالم ما از برکاتت هوش از سر فردوس ربوده نفحاتت حیدر متجلی شده باز از جلواتت ای جان نبی، نور علی، زاده‌ی زهرا جبریل تبرک ببرد خاک رهت را ای نبض دو دنیا به نگاه تو هماهنگ تو آینه در آینه، ماییم چنان سنگ روی لب ما نغمه‌ی نامت شده آهنگ دور از رخ زیبای تو چشمان نظر تنگ ای مِهر تو مُهرِ سند بندگی ما باید که شبیه تو شود زندگی ما تا خاک قدوم تو بُوَد، زر به چه معناست؟ پیش رخ تو، ماه منور به چه معناست؟ باید که دل آورد تو را، سر به چه معناست؟ عالم شده در بند تو، عسکر به چه معناست؟ کوی تو، ملک را همه‌ی عمر مطاف است تو کعبه‌ای و کعبه تو را گرم طواف است تو یازدهم قبله‌ای و سیزدهم ماه باشد متجلی ز رخت جلوه‌ی الله گردیده تو را خیل ملک بنده‌ی درگاه والله تویی در همه عالم بلدِ راه ای کاش که ما علت لبخند تو باشیم در هر دو جهان یاور فرزند تو باشیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو بی اندازه‌ای، محدوده‌ی لطفت مشخص نیست و اسلام بدون تو برای ما مقدس نیست حسن را در جهان تکرار کردن کار هر کس نیست پدر هادی، پسر مهدی، دوعالم را همین بس نیست؟ تو آن دریای زیبایی که ابعاد تو ناپیداست اگر کم گفته‌ایم از تو، یقیناً کاستی از ماست 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پروانه‌زاده‌ایم که با سوختن خوشیم ما کوچ کرده‌ایم ولی با وطن خوشیم ما از طُفیلیِ گِلِ یاریم هرکجا خیمه زدیم اگر، به هوای قرَن خوشیم ایل و تبارِ عشق به یک ریشه می‌رسد آئینه‌ی همیم که با خویشتن خوشیم از هرچه نعمت است به ما بهترش رسید با یک «حسین» عاشق و با دو «حسن» خوشیم عطرِ نجف که می‌وزد آواره می‌شویم تقصیرِ ما که نیست فقط با وطن خوشیم آواره‌ایم  مثلِ اویسِ یمن شدیم شکرِ خدا هلاکِ دو «جانم‌حسن» شدیم تنها زمینِ جلوه‌ی تو، سامرا که نیست عالم پُر است از تو و نورت کجا که نیست گفتیم «جان حسن» به تو، زهرا جواب داد فرقی میان عسکری و مجتبی که نیست در ناکجای عالمی اما خوشیم که... از تار و پودِ ما غمِ عشقت جدا که نیست گفتند تو کریمی و چیزی نخواستیم غیر از خودت که حاجتِ ما جز شما که نیست تا با توأیم، آنچه که دارید مال ماست پیشِ کریم صحبت این حرف‌ها که نیست با دستِ تو بساطِ کرَم جور شد حسن! تنها «گدای سامره» مشهور شد حسن! عاشق شدیم عاشق کشور گشایی‌ات ما را رها نمی‌کند این دلربایی‌ات ای کودک مدینه‌ی زهرا! جهان بساز قربانِ پنجه‌های شگفتِ خدایی‌ات ای یازده حسین و حسن یازده علی در کِسوَت کرامت و بی انتهایی‌ات فصل انار آمده و چیده فاطمه تا تر شود دوباره لبِ مجتبایی‌ات آوردی از حجاز، پِیِ خویش قبله را تا دل بَری به جاذبه‌ی سامرایی‌ات با نورِ تو، تبسم مادر به ما رسید از مهرِ فاطمه، دوبرابر به ما رسید هرچند نیست از من و از ما قلیل‌تر نشنیده‌ایم از تو و ایلت جلیل‌تر آبِ قلیل آمده، دریا شدیم زود تا کامِ ما شد از لبِ این سلسبیل‌، تر پشت درت هرآنکه گدا شد، بزرگ شد دور از تو هرکه سربه‌هوا تر، ذلیل‌تر گنجشک‌های پرسه‌زنِ کوچه‌ات شدیم گشتیم جبرئیل که نه، جبرئیل‌تر این حال عشق چیست؟! که تا گفته‌ام حسن این چشم می‌شود همه شب بی دلیل، تر فیض حدیث توست که عاشق‌ترین شدیم از زائران دربه‌درِ اربعین شدیم کوچانده‌ای قبله‌ی ما را به سامرا باید ندید غیرِ خدا را به سامرا راهی دراز آمده‌ایم از مدینه که بر رُخ کشیم خاک شما را به سامرا طعمِ اجابت تو چشید آنکه پیشِ تو بالا گرفت دستِ دعا را به سامرا تو زائرت حسین و اباالفضل و زینب است ما دیده‌ایم کرببلا را به سامرا سردابت آمدیم، ندیدیم یارِ خود گشتیم در پی‌اش همه‌جا را به سامرا ما را که کُشت زخمِ بلاهای غیبتش ما را سفارشی تو بفرما به حضرتش ما شیعه‌ایم، شیعه اگر امتحان شود آری زمانْ زمانِ امامِ زمان شود فرموده است فاطمه اَلجارُ ثُمَّ دار باید که غزه غُصه‌ی ایرانیان شود اسلام سخت ریشه دوانده به خونِ ما این سرزمین به خونِ جوانان جوان شود رسوا شوند جمع مسلمان فروش‌ها وقتی که پشتِ بی طرفی‌ها عیان شود محکم بایست مسجدالاقصی! که زودِ زود غزه دوباره صاحبِ این آستان شود ای کاخِ ظلمِ سُست‌تر از تارِ عنکبوت چیزی نماده است که طوفان عیان شود صهیون! بمیر، وعده‌ی حق است یک کلام ما می‌رسیم تا که بمیرید، والسلام 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌وزد طُرفه نسیمی که دم روحانی‌ست همه جا جلوه‌ی یار و همه جا نورانی‌ست شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانی‌ست هشتمین روز همایون ربیع الثّانی‌ست از محیط عظمت گوهر زهرا آمد البشاره حسن دیگر زهرا آمد آمد از برج ولایت قمر یازدهم یا ز دریای امامت گهر یازدهم یا ز سینای نبوّت شجر یازدهم حجّت یازدهم دادگر یازدهم خرّم این گلشن توحید و گل یاسمنش می‌برد دل ز همه حُسن حَسن در حسنش کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت حَسنی حُسن و حسینی دم و زهرا عصمت یازده ماه به یک آینه در یک صورت عجبا یک پسر و این‌همه مجد و عظمت خاکیان مژده که امروز درخشید به خاک گوهر ده یم نور و یم یک گوهر پاک این پسر کیست که پیر خردش خاک در است به خدا از همه خوبانِ جهان، خوب‌تر است این پسر آینه‌ی طلعت خیر البشر است بشنوید این پدر حجّت ثانی عشر است صلوات همه بر ماه جمال پدرش پدر و مادر من باد فدای پسرش عسکر او ملک و حوری و جنّ و بشرند پرتوی از رخ او اختر و شمس و قمرند خلق عالم به گدایّی درش مفتخرند همه خوبان جهان منتَظِر منتَظَرند منتَظَر کیست همان حجّت ثانی عشر است یوسف فاطمه مهدی خلف این پسر است این پسر، والی شهر قَدَر و مُلک قضاست این پسر، عیسیِ جان با نَفَس روح فزاست این پسر شافع و فریادرس روز جزاست این گل باغ علیّ بن جواد بن رضاست روی حق، حُسن نبی، بازوی حیدر دارد آنچه خوبان همه دارند، فزونتر دارد اهل معنی ولی ذوالمننش می‌خوانند اختران جمله مه انجمنش می‌خوانند عارفان واقف سّر و علنش می‌خوانند پای تا سر همه حُسن و حَسنش می‌خوانند سرو قد، ماه جبین، گلرخ و شیرین دهن است حسن است این، حسن است این، حسن است این، حسن است دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش مهر افتاده به خاک قدم زوّارش همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش همه جا سامره با یاد گلِ رخسارش مُلک پهناور هستی به قدومش گلشن دیدۀ حضرت هادی به جمالش روشن ای دل اهل ولا زائر سامرّایت کعبۀ خلق جهان روی جهان آرایت حَسن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت فرش از بال ملائک حرم زیبایت ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت شود آیا که برم سجده به خاک حرمت؟ کیستی تو پسر فاطمۀ زهرایی نبوی خُلق و علی خوی و حسن سیمایی جلوه‌ی سیزدهم، یازدهم مولایی حسن عسکری و گوهر ده دریایی مکتبت بندگی و دوستی و هم عهدی‌ست پدرت هادی و فرزند عزیزت مهدی‌ست من کی‌ام بنده‌ی آلودۀ دربار توأم گنهم کرده گرفتار و گرفتار توأم با دو دست تهی خویش، خریدار توأم چه کنم تو گل من هستی و من خار توأم دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی بپذیریّ و بخوانیّ و جوابم نکنی نگهی بر من و بر دیده‌ی گریانم کن نظری بر دل و بر حال پریشانم کن غرق عصیانم، غرق یم غفرانم کن بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن هر که‌ام، هر چه بدم، «میثم» این درگاهم ذاکرم ذاکر اولاد رسول اللّهم ✍استاد 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمان: حجم: 226K
بند 1⃣ هر قدم زائرت، سوی بهشت خداست هر نفس خادمت، در حرم، کیمیاست ما را قیامت شفاعت نما ای دست تو مستجاب الدعا قال علی بن موسی الرضا مَنْ زارَ فاطمه، فله الجَنَّه (٢) بند 2⃣ جلوه‌گه اهل بیت، شد حرم با صفات سینه‌زنان معتکف، بین صحن و سرات قم شد حرم از حضور شما قم معتبر شد به نور شما قال علی بن موسی الرضا مَنْ زارَ فاطمه، فله الجَنَّه (٢) بند 3⃣ زینب ثانی تویی، عمه‌ی صاحب زمان شکر خدا که نشد، قامتت چون کمان معنا شده با شما روضه‌ها دارد حرم جلوه‌ی کربلا قال علی بن موسی الرضا مَنْ زارَ فاطمه، فله الجَنَّه (٢) شاعر: نغمه پرداز: 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب بود..، نور عرش خداوند دیده شد فریاد ابرهای بهاری شنیده شد باران به سمت پهنه‌ی ساحل کشیده شد در جزر و مَدِّ عاطفه، عشق آفریده شد امواجِ حاجتیم که غرقِ تلاطمیم دلدادگان حضرت معصومه‌ی قُمیم بالاترین عروج قنوتِ دعا! سلام پنهان‌ترین تشرف جبریل‌ها! سلام شوق توسلات سحرگاه‌ِ ما! سلام ای قبله‌ی قیامِ امامِ رضا! سلام ما حاجیان کعبه‌ی خواهر_برادریم سجده‌گذار تُربت موسَی‌بن‌جعفریم غم در شکوه شادی آئینه‌ها گُم است رزق شراب مستیِ ما پای این خُم است میلِ کبوترانگیِ ما به گندم است زیباترین مسافرتم، مشهد و قم است این سعیِ پُر صفایِ گدا را زیاد کن جان رضا زیارت ما را زیاد کن فوّاره‌های صحن تو حظِّ وضوی ما مِهرت همیشه آمده در جستجوی‌ ما ای کاش یاکریم حرم بود..، قوی ما «بانو» نگو..، بگو همه‌ی آبروی ما نامت، حجاب روی سر دخترِ من است ذکر رضا رضا شرفِ کشور من است تا طفلِ مکتب تو به عالِم شبیه شد دست هزار عِلم، دخیل ضریح شد مشق پُر اشتباه شب ما، صحیح شد هر مرجعی کنار تو نُطقش فصیح شد حوزه، نشانه‌ی هنر سروری توست فخرِ طباطباییِ ما..، نوکری توست از شوق وصلِ چشمه‌ی تو، جو شدن خوش است مثل گلاب، در حرم‌ات بو شدن خوش است در دست خادمان تو، جارو شدن خوش است در صحن آب و آینه، آهو شدن خوش است آهو نشد..، نشد..، تو بیا وُ ثواب کن من را کبوتر حرم‌ات انتخاب کن از برکت حضور تو دنیا ادامه داشت امروز رفت و فرصت فردا ادامه داشت در هیبت تو جلوه‌ی زهرا ادامه داشت این "اشفعی لنا"ی لب ما ادامه داشت... ...تا در زمان حادثه‌ها مادری کنی در حشر با شفاعت خود، محشری کنی * * کم کم شروع واقعه‌ی اشک و آه شد تب کردی و کرانه ی گیتی تباه شد روز عَجم زمان غروبت..، سیاه شد قم نه..، بگو تمام جهان بی پناه شد سَم گرچه نای پَر زدنت را نشانده است امّا وقار ساحت تو حفظ مانده است بالت نسوخت و پَر تو لطمه‌ای ندید در قم حریم معجر تو لطمه‌ای ندید در طوس، شأن دلبر تو لطمه‌ای ندید موی سر برادر تو لطمه‌ای ندید وای از دَمی که خواهری از تَل نگاه کرد یک مست..، نیزه واردِ حلقوم شاه کرد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر گدای خانه‌اش، معصومه عصمت می‌دهد دستِ زائرهای خود، برگ شفاعت می‌دهد برکسی که خاک شد، تأثیرِ تربت می‌دهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت می‌دهد مثل سلطان، گنبدِ این شاه‌بانو با صفاست زائرِ معصومه در قم، زائر قبرِ رضاست سفره‌ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد، باخته... ... شک ندارم اصلاً او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می‌کند با تکان چادرش کافر مسلمان می‌کند دست او باز است و زینب‌وار، احسان می‌کند خواهر سلطانِ عالم، کارِ سلطان می‌کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چارده معصوم شد رشته‌های معجر او دست‌بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه‌ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه‌اش پیدا نشد سال‌های سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله‌ها افروخته گریه‌های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می‌داشتند دور تا دورش برادرها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه‌اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه‌های تنگ دید اما در و دیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر، قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه‌ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک «در» گیر کرد سینه‌ی زخمی، سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضاجان بیشتر مأنوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن‌دم در تمام ِ هستی‌اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یک‌سال مانند قفس گریه می‌کرد و صدا می‌زد رضا را هرنفس نامه‌ای از یار آمد، بال‌هایش باز شد موسم ناقه سواری‌های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای کبوترها شکارِ باز شد صحنه‌ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی، داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می‌رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه‌ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده‌اند عمه‌ی سادات را خیلی مُعَطّل کرده‌اند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
... نشنیده‌اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا... رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته‌اش شده‌ست دراین سال‌ها رضا خواهر نگو، که دار و ندار برادر است آمد به قم رسید، گلستان درست کرد چادر تکاند، رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار، راه رفت بیمار بود با تن تب‌دار، راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شأن واقعی نوامیس حیدر است پادرد می‌کشید ولی خون‌ْجگر نبود با مست‌های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه‌ی صدها نفر نبود حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زن‌ها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک‌ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هر دیده‌ای تر است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم است سائلی کردنِ از فاطمه‌ی معصومه است دختر بابِ حوائج‌ شدنش حکمت داشت چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است چه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟! شأن او شأن امام است که نامعلوم است چهارده نور به دل دارم و این بانو هم خواهر حضرت خورشید در این منظومه است نام زوار حریمش که بهشتی شده‌اند در میان صُحُف مادر او مرقوم است هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند از عنایات غریب الغربا محروم است روز محشر به محبش برسد دار نعیم سهم هر کس نشود نوکر او، زقوم است حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد جنتِ بی حرمش باغچه‌ای موهوم است سال‌ها دوری بابا و برادر دیدن... گوشه‌ای از غم و دردِ دل این مظلومه است * * در غریبی زیادش فقط این نکته بس است شیعیانش نشنیدند که او مسموم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e