eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان @hosenih کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان @hosenih هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بيقراريم چون پريشانيم چون پريشان درد هجرانيم باز هم جمعه آمد و بي تو ندبه هاي فراق ميخوانيم @hosenih شايد اينجايي و نمي بينيم يا كه هستي؛ كجا؟! نميدانيم بيقراري جمعه هاي تو را چند قرن است ابر بارانيم... ...صبح، اميدوار آمدنت عصر، از خيل نا اميدانيم گرچه اين اشك ها براي تو نيست ما پريشان لقمه ي نانيم كاش روزي به خويش مي ديديم چون تو صبح و مساء گريانيم @hosenih صبح گريان راس بي پيكر عصر گريان جسم عريانيم صبح گريان طفل بي شيريم عصر گريان شاه عطشانيم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای خوش آنروز که بر دیده دری باز شود دارم امید دری از سحری باز شود مگر از خدمت صاحب نفسان فیض رسد ورنه از غیر،بعید است دری باز شود @hosenih جز غم و غصۀ تو،غصه و غم نیست مرا سفرۀ دل نَه به هر خیره سری باز شود مرغ بی بال و پرم گوشۀ زندانِ فراق باید از کنج قفس بال و پری باز شود وعده های دلِ بشکسته به جایی نرسید شاید از غیب مسیر دگری باز شود جز حریمِ نظرت نیست پناه دگری گِره بستۀ من با نظری باز شود دم بدم یادِ تو هستم که تو یادم باشی درد گفتم که ز کویت خبری باز شود عَن قَریب است که دیدار، نصیبم بشود آری این بخت به صاحب اثری باز شود بس دعا کردم و گِرییدم و دادم قَسَمت تا درِ وصلِ تو با چشم تری باز شود @hosenih ای خوش آن دیده که سر چشمۀ مقتل باشد وقت روضه ست که باب هنری باز شود تشنه ام تشنه، مِیِ کرب و بلا میخواهم در حرم دایرۀ بیشتری باز شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلم خوش است که یک عمر، بی قرار تو باشم به آن امید که روزی، رکابدار تو باشم چو عمرِ نوح، اگر مانده از زمانۀ غیبت دلم خوش است که سلمانِ روزگار تو باشم @hosenih نشد ز ماه مبارک، به درکِ صوم و صلاتی عزیز فاطمه! یکبار روزه دار تو باشم مدافعان حرم هم، فدا شدند،ولی من امیر قافله! تا کِی گناهکار تو باشم در آرزوی تو و دولتِ کریمه شدم پیر نشد بیایی و منهم، به کارزار تو باشم غلامیِ دو ولیِ فقیه روزیِ من شد که در میان سپاه تو پاسدار تو باشم مرا چه سود که سربارِ لشگر تو بمانم خدا کند ز شهیدانِ سربِدار تو باشم خدا نیاورد آنروز را که صِرفِ شعاری... هماره مدّعیِ صبحِ انتظار تو باشم بجای پای تو باید گذاشت،پای اطاعت نه پیش و پس بِروَم،بلکه در کنار تو باشم سلام ما به خدای ادب، پناهِ امامت چه خوب میشد علمدار باوقار تو باشم قسم به غیرت عباس،راهِ ما رهِ عزّت به زینبیّه قسم، رخصتی که یار تو باشم سرِ حسین،دوباره به نیزه میرود آری اگر چو لشگرِ کوفی، فریبکار تو باشم قسم به کرب و بلا، کربلا شود همه عالم بنام حیدر کرار ذوالفقار تو باشم @hosenih به قتلگاه، عبورش فتاد زینب و میگفت: به انتقامِ تو تا حشر، سوگوار تو باشم بیا بیا پسر فاطمه! عزیز پیمبر حسینِ فاطمه فرمود: بی قرار تو باشم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلِ شکسته‌ی ما را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم این مُحَرمی دریاب به سر به زیریِ ما، شَرمِ ما، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحرَمی دریاب @hosenih کمِ تو از سرِ ما که زیاد هم باشد تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب شبیهِ حالِ شماییم حالِ ما را که نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم مرا که می‌روم آقا به هر غمی دریاب @hosenih حیاتِ ما همه از گریه است پایِ حسین دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب هزار شُکر فقط با حسین کار داریم هزار شُکر که داریم عالمی دریاب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا شامل عنایت یارم، دعا شوم غفلت کنم اگر سرِ مویی، فنا شوم دل هر چه صافتر شود از دودۀ گناه من زودتر ملازمِ آن با صفا شوم @hosenih چشمِ نجیبِ یار نگاهم که میکند احساس میکنم، چقدَر با حیا شوم خوب است بارِ رفتنِ خود را سبک کنم وقت است از اسارتِ دنیا رها شوم همراه با امام زمان مویه سَر دهم همدرد با تمامیِ آل عبا شوم این روزها شدیدتر از هر زمانه ای با ناحیه، به وقتِ سحر همنوا شوم آنجا که صحبت از عطش و نیزه میکند جا دارد از دهانِ پر از خون فدا شوم در زیر نور ماه، نگین برق میزند از ساربان بپرس که گریان چرا شوم اینها مصائبیست که هر صبح و هر مساء گِریَد بر آن امام و من از او جدا شوم @hosenih ما را برای یاریِ او آفریده اند پس کی به سبکِ زندگی اَش آشنا شوم دارد زمان یاریِ من دیر میشود آقا بیا که همسفر کربلا شوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از نفاق بی فضیلت ها، فضیلت کشته شد خاک عالم بر سرم دریای رحمت کشته شد بی بصیرت ها به قصد قُرب سنگش می زدند زینت دوش نبی از جهل امت کشته شد @hosenih چند عضو حضرتش از تشنگی حسی نداشت عاقبت هم با لبان تشنه حضرت کشته شد هرچه تیر و نیزه مانده بود رویش ریختند با هزار و نهصد و چندین جراحت کشته شد آه از آن حرفی که فرموده است مولانا الرضا روز عاشورا عزیز ما به ذلت کشته شد گفته مقتل خنجری کُند از قفا با ضربه ها... نصّ مقتل گفته آقا با مشقت کشته شد دختری که معجرش آتش گرفته ناگهان زیر سم اسب، در هنگام غارت کشته شد @hosenih خواهری با دست بسته در کناره ناقه گفت: ساقی لشگر کجایی، شرم و غیرت کشته شد قاسم و عباس و جعفر، اکبر و عون و حسین هرچه مَحرم داشتم، در چند ساعت کشته شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می نوشم امشب واژه ها را از سبویت پر میشود جام عطش از آبرویت سجاده ات پهن است در محراب ، حالا تر میشود ابیات از آب وضویت مهر نمازت از کدامین خاک پاک است؟ اینگونه چرخیدست عالم رو به سویت؟ @hosenih تکبیر میگوید غزل (الله اکبر) بوی خوش سیب است اینک از گلویت . . . قد قامتت کرده قیامت عالمی را در سجده رب العالمین در گفتگویت تبدار دار هستم در ورقهای صحیفه مانند وقتی که تو دیدی روبرویت @hosenih مردی کمر خم کرد از داغ برادر چشم انتظاری ماند آنجا که عمویت ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وارد میکده شد میکده را مست گرفت نیستها را به نگاه خودش از هست گرفت بیخود از کرببلا رهگذر شام نشد حکمتی داشت که شمشیر دعا دست گرفت @hosenih من به بیراهه رسیدم ، سحری دستم را با ابوحمزه ی خود آخر بن بست گرفت وصله خوردم به کتاب گنه آلوده ای و نامه ام را شبی از آن همه پیوست گرفت @hosenih دم افتادن من بود ولی دستم را دید این گمشده در آخر راه است ، گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کار تو مدام ربنّا بود و نماز در هر نفست عطر دعا بود و نماز @hosenih در آینه‌ی چشم تو ای روح دعا تصویر پر از نور خدا بود و نماز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است صد جاده به سمت آسمانها باز است @hosenih چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست چون پنجره ای که رو به دریا باز است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقت باران داغ چشم تر عذابم می‌دهد آب می‌نوشم غم حنجر عذابم می‌دهد شیرخواره سیر باشد زود خوابش می‌برد از عطش بی‌خوابی اصغر عذابم می‌دهد @hosenih مجلس ختم جوان رفتم دلم آتش گرفت یاد تشییع تن اکبر عذابم می‌دهد غیرتم را شعله‌ور کرده! چهل سالست که ماجرای غارت معجر عذابم می‌دهد ذبح را وقتی که می‌بینم کسی سر می‌برد خاطرات کندی خنجر عذابم می‌دهد روی دست من اثر از حلقه‌های آهن است این کبودی‌های بر پیکر عذابم می‌دهد موی بابایم به روی نیزه‌ها آشفته بود شانه را تا می‌زنم بر سر عذابم می‌دهد کاش غارت می‌شد از روی سرم عمامه‌ام بر سرم جامانده خاکستر عذابم می‌دهد @hosenih از دم دروازه تا بازار ساعت‌ها گذشت این شلوغی‌های هر معبر عذابم می‌دهد شامیان در پیش من حرف از کنیزی می‌زدند التماس چشم آن دختر عذابم می‌دهد داغ چوب خیزران و مجلس شوم شراب از تمام داغ‌ها بدتر عذابم می‌دهد @hosenih خطبه را با لعن بر جدم علی آغاز کرد چون به مسجد می‌روم منبر عذابم می‌دهد هرچه آمد بر سر ما از بلای شام بود قتلگاه اصلی ما کوچه‌های شام بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih