بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#یوسف_رحیمی
▶️
عمریست که دلتنگ توأم میآیم
مولا! به غریبیات قسم میآیم
@hosenih
از صحن نجف دوباره انشاءالله
با پای پیاده تا حرم میآیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
چه اعجازیست درکویت که دارد بهترین ها را
که خالی کرده از شوقش تمام سرزمین ها را
همه از خانه ها بیرون زدند و عازم یارند
دل باجمع بودن داده ای گوشه نشین ها را
@hosenih
مسیحی ارمنی هندو میان زائران هستند
تو یکجا جمع کردی زیر قبه کل دین ها را
زمین کربلا در آسمان هم مشتری دارد
همان روز ازل برده دل عرش برین ها را
مدال کربلا رفتن به روی سینۀ ما نیست
رکاب کج ندارد فیض دیدار نگین ها را
@hosenih
تمام کارهایم جور بود اما نشد آخر
و پایین میزنم دیگر به گریه آستین ها را
دوباره آخرش من ماندم و یک بغض هرساله
کنار عکس شش گوشه نشستم اربعین ها را
نجف تا کربلا پای پیاده عین معراج است
خیالش مست کرده تا ابد روح الامین ها را
@hosenih
به روضه آمدم شاید که اسمم را تو بنویسی
نگاهی از سر احسان کنی این دل غمین ها را...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
شکسته باد دهانی که ازتو دم نزند
بریده باد زبانی که حرف غم نزند
@hosenih
شب زیارتی ات زار می شود حالم
اگر دوباره هوای حرم سرم نزند
مسلم است به هم میخورد همه کارش
کسی که دیگ غذای تو را به هم نزند
چه لذتی و عجب عشقی از کفش رفته
کسیکه بوسه ای بر تیغه ی علم نزند
تمام حاجتم این بود در شب احیاء
خدا بدون تو سال مرا رقم نزند
طبیعی است اگر مرده جان تازه گرفت
بیار قلب کسی را که در حرم نزند ...
@hosenih
قرار ماست مسیر نجف به کرببلا
اگر خدای نکرده اجل به هم نزند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#سيدمحمد_ميرهاشمی
▶️
دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب
تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب
دوباره شور پیاده روی به سر دارم
شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب
@hosenih
نه خرج راه و نه ویزا و نه گذرنامه
سفر، رسیده! مهیا نمی شود اسباب
دو چشم سرخ و دل آشوبه های بی پایان
سزای این دل بی تاب و دیده ی بی خواب
هوای سیل خروشان زائران دارم
مرا ببر که نمانم اسیر این مرداب
@hosenih
تمام آرزوی من جواب این حرف است
سلام حضرت خورشید و ماه عالمتاب
شهید راه ظهور و زیارتم گردان
تورا به جان رقیه مرا بخر ارباب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زينب_س_در_مسير_كوفه_و_شام
#امام_حسین_ع_مناجات
#وحید_محمدی
▶️
کاسه ی چشم مرا از آب زمزم پر کنید
کاسه ی خالی من را نیز نم نم پر کنید
من به اینکه روز و شب اینجا بیایم دلخوشم
راضی ام این کاسه را هر بار، کم کم پر کنید
@hosenih
کربلایی شد کسی که صبر او لبریز شد
لطف کرده، کاسه ی صبر مرا هم پر کنید
این همان شورِ غمِ عشقِ حسین بن علی است
سینه ی ما را از این شور دمادم پر کنید
شیعیان باید قیام دیگری بر پا نمود
عالمی را از دم جانم حسینم پر کنید
بر سر نام علی این جنگ ها بر پا شده
هر کجا را باید از این ذکر و پرچم پر کنید
@hosenih
زینبش با دست بسته تا سر بازار رفت
دفتر اشک مرا این بار زین غم پر کنید
بعد از این دیدید اگر که خانمی خورده زمین
دور او را زودتر با چند مَحْرَم پر کنید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حبیب_الله_چایچیان
▶️
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم
من اسیر توام، نی اسیر عدو
من تو را جستجو کوبهکو میکنم
@hosenih
تا مگر بر مشامم رسد بوی تو
هر گلی را به یاد تو، بو میکنم
استخوانم شود آب از داغ تو
چون تماشای آب و سبو میکنم
صبر من آب چشم مرا سد کند
عقدهها را نهان در گلو میکنم
تا دعایت کنم در نماز شبم
نیمهشب با سرشکم وضو میکنم
@hosenih
همکلامم تویی روز بر روی نی
با خیال تو شب گفتگو میکنم
جان عالم تو هستی و دور از منی
مرگ خود را دگر آرزو میکنم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#غلامرضا_سازگار
▶️
روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود
ای زنان شهر شام این رسم مهمانی نبود
سنگ باران مسلمان آنهم از بالای بام
این ستم بالله روا در حق نصرانی نبود
پایکوبی در کنار رأس فرزند رسول
با نوای ساز آیین مسلمانی نبود
@hosenih
ما که رفتیم ای زنان شام نفرین بر شما
ناسزا گفتن سزای صوت قرآنی نبود
مردهاتان بر من آوردند هفده دسته گل
دستۀ گل غیر آن سرهای نورانی نبود
ای زنان شام، آتش بر سر ما ریختید
در شما یک ذرّه خُلق و خوی انسانی نبود
@hosenih
ای زنان شام، در اطراف مشتی داغدار
جای خوشحالیّ و رقص و دست افشانی نبود
ای زنان شام، گیرم خارجی بودیم ما
خارجی هم گوشۀ ویرانه زندانی نبود
طفل ما در گوشۀ ویران، دل شب دفن شد
هیچکس آگاه از آن سرّ پنهانی نبود
@hosenih
ای سرشک شیعه شاهد باشد بر آل رسول
کار «میثم» غیر مدح و مرثیه خوانی نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
آخر از راه می آید پدرم صبر کنید...
می رسد نور دو چشمان ترم صبر کنید...
خواب دیدم که به من گفت می آید پیشم
من که از آمدنش با خبرم صبر کنید...
@hosenih
عمه جان از تو خجالت زده هستم اما
به خدا کم بشود درد سرم صبر کنید...
ناقه آهسته برانید دگر خسته شدم
به خدا درد گرفته کمرم صبر کنید...
با طنابی که به دستم زده اید ای لشگر
نَکِشیدم که شکسته است پرم صبر کنید...
پیش چشمان عمو نیزه به کتفم زده اید
من شکایت به عمویم ببرم صبر کنید...
آنقدر ناله زنم یا ابتا می گویم
تا خودِ حشر بماند اثرم صبر کنید...
شب شد و ناقه زمینم زد و عمه هم رفت
بی امان داد زدم در خطرم صبر کنید...
کاش پاهای مرا هم به شتر می بستند
تا نیفتد به بیابان گذرم صبر کنید...
زجر نگذاشت بگویم که چرا جا ماندم
گفتم اینقدر نکش موی سرم صبر کنید...
@hosenih
گفتم ای زجر مزن من که خودم می آیم
همه جا تار شده در نظرم صبر کنید
ضربهء زجر مرا یاد مدینه انداخت
یاد زخم فدک و پهلو و سینه انداخت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#سیدحسین_صمدی
▶️
از زمین و زمان کتک خوردم
مثل تو از سنان کتک خوردم
شمر پنهانی و عیانی زجر
هم نهان هم عیان کتک خوردم
@hosenih
شمر و خولی چقدر بد دهنند
از دوتا بد زبان کتک خوردم
گم شدم زجر در پی ام آمد
ای پدر ناگهان کتک خوردم
شرح قصه برای من تلخ است
فقط این را بدان کتک خوردم
مثل اجدادشان کتک زده اند
مثل اجدادمان کتک خوردم
چادر عمه جان پناهم شد
تا که خوردم تکان کتک خوردم
آن امان نامه که عمو رد کرد
شد سبب بی امان کتک خوردم
لب من چون لبت ترک خورده
چون که از خیزران کتک خوردم
خنده ی حرمله کمانم کرد
چقدر با کمان کتک خوردم
من نگاهم به سمت اکبر بود
لحظه های اذان کتک خوردم
@hosenih
خورده انگشتر تو بر رویم
من از این ساربان کتک خوردم
بس کنم تو فقط بدان بابا
از زمین و زمان کتک خوردم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت #بحر_طویل
#امیر_عظیمی
▶️
سر آورده سر آورده
سر ماه مرا بر نیزهها همراه هفده اختر آورده
سری که از تنور خانهی خولی رسیده روی نی، خاکستر آورده
سری را هم برای خواندن قرآن و چوبِخیزر آورده
@hosenih
سر آورده سر آورده
و همراه خودش از کربلا انگشتر آورده
مسلمانی مگر مرده سر بابای من سر از کلیساها درآورده
کسی با خود سر قاسم
کسی با خود سر عباس و عون و جعفر آورده
و یک کوفی صدا زد گوییا -این مرد- روی نیزهاش پیغمبر آورده
صدایی از میان خیمه ها برخاست
- نه پیغمبر نیاورده، علیِاکبر آورده
یکی از لابلای نیزهها با پیچوتاب آمد
یکی که کرده قلب زار زهرا را کباب، آمد
به روی نیزهای جان رباب آمد
سوال این است:
- چگونه نیزهای با این بزرگی با خودش راسعلیِاصغر آورده؟!
سر آورده سر آورده
سری را روی دامان سهساله دختر آورده
- ببین بابا برایم دختر شامی به طعنه معجر آورده
نبودی گیرهی سر رفت
نبودی مو و معجر رفت
نبودی ناگهان از گوش، زیور رفت
ببین بابا
ببین بابا
کسی که در میان قتلگاه آمد یتیمم کرد
کسی که این بلا را بر سرم آورد
کسی که این بلا را بر سر این حنجر آورده
برای کشتنت بابا تبر یا خنجر آورده؟!
@hosenih
سر آورده سر آورده
کسی در قتلگه سر را بریده
نالهیزهرایاطهر را درآورده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
شعله ها بر چهره ام با خنده جا انداختند
دخترت را کعب نی ها از صدا انداختند
بر نمی خیزم به پای تو، دلیلش را نپرس
چند جا، پای مرا با کینه جا انداختند
@hosenih
جای موهای سرم می سوخت اما شامیان
سنگ و آتش بر سرم جای دوا انداختند
بر غرور عمه ام برخورد وقتی دشمنان
با تکبر پیش ما ظرف غذا انداختند
خسته ام، سردرد دارم، پیکرم درهم شده
بس که من را از بلندی، بی هوا انداختند
گفته بودم چادرم نه... زیورم را می دهم
از لج من چادرم را زیر پا انداختند
من بدون روسری خیلی خجالت می کشم
تو خبر داری چه شد؟! آن را کجا انداختند؟!
@hosenih
چشم بر من بسته ای، دیگر نمی خواهی مرا؟!
آخرش دیدی که از چشمت مرا انداختند؟!
من شفا دیگر نمی خواهم، مرا هم می بری؟!
حال که دردانه ات را از بها انداختند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#مصطفی_هاشمی_نسب
▶️
شکر خدا که فیض فراوان به ما رسید
یعنی عزای شاه شهیدان به ما رسید
ما وارثان مکتب حفظ شعائریم
وقتی اقامه ی غم جانان به ما رسید
@hosenih
روز الست، موقع تقسیم رزق ها
منت گذاشت، دیده گریان به ما رسید
منت خدای را که ز اسباب روزگار
رخت سیاه پاره گریبان به ما رسید
گریه برای ماتم تو اصل دین ماست
با اشک در عزای تو ایمان به ما رسید
دنبال وعده های دروغین نمی رویم
تا زیر خیمه های تو عرفان به ما رسید
محتاج هیچ کسی به غیر از تو نیستیم
از سفره های پاک شما نان به ما رسید
بر روی نیزه باد به زلفت که می وزید
از آن به بعد موی پریشان به ما رسید
@hosenih
با گریه گفت رقیه ، به جای ناز
بابا ببین که خار مغیلان به ما رسید
حتی برای مرکبشان سایه بان زدند!
گرمای ظهر گوشه ی ویران به ما رسید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih