eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
لازم به ذکر است: هزینه کتاب، توسط متقاضیان کتاب، مستقیم به حساب (به نفع جبهه مقاومت) واریز می‌گردد.
ای جمع خوبی‌ها و مصداق رشادت‌ها پیداست در آیینه‌ی چشمت نجابت‌ها در هر قیام تو شکوه بی‌نظیری هست پایت ورم کرده‌ست از فرط عبادت‌ها سرچشمه‌ی فیض الهی هستی ای بانو با اذن تو وا می‌شود دارالعنایت‌ها تفسیر ناب سوره‌ی انسان تو هستی که می‌ریزد از دامان پر مهرت کرامت‌ها هم پیرهن، هم نان شب می‌بخشی از لطفت دل می‌بری از سائلت با این سخاوت‌ها یاد تو کردن رونقی دارد به دنبالش جانی دوباره می‌دهد نامت به هیئت‌ها کوچه به کوچه روضه‌ات در شهر ما برپاست با همت و ایثار چمران‌ها و همت‌ها میل اناری کن که من حاجت روا گردم چشم امید هر شب و روز رعیت‌ها! هر شب به انصار و مهاجر سر زدی بانو اما دریغ از یک اجابت بعد دعوت‌ها یک بار صحن خانه و یک بار در کوچه با تو چه کرده، ای فرشته هتک حرمت‌ها؟ انگار نه انگار "...قد آذانی... " احمد دیوار و در بود و تو بودی و اذیت‌ها تنها نه چادر که پرت را هم لگد کردند در رفت و آمدهای کوچه بی‌مروّت‌ها درهم شکستی تا درِ خانه شکست آن روز با اتحاد بی‌نظیرِ بی‌بصیرت‌ها "أشکوا الیک یا رسول الله" می‌خوانی با اشک‌هایت، از اهانت‌ها جسارت‌ها با خود مروری می‌کنی "الا المودة" را خسته شدی دیگر از اظهار محبت‌ها گل از گل گل‌ها شکفت ای مادرم وقتی برخاستی از بستر خود بعد مدّت‌ها دستاس یاری می‌کند نانی مهیا کن آخر نتیجه می‌دهد مادر! ریاضت‌ها با طعنه می‌سوزی و با همسایه می‌سازی کم نیست از درد لگد درد شکایت‌ها دیگر به چشم آشنایان هم نمی‌آیی مانند شمعی آب گشتی از جراحت‌ها حرف از یتیمی می‌زند همسایه با زینب دل‌شوره می‌گیرد حسینت با عیادت‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شرح‌ غمت نمی‌شود این بیت‌های لال باید نوشت از غم تو سالیان سال آن روز کاش پشت در خانه مثل قبل سائل رسیده بود به دنبال عرض حال هیزم وَ شعله‌های حسد هم‌قسم شدند تا روسیاهی‌اش بشود قسمت ذغال این خانواده منتظر یک مسافرند با استعاره روضه بخوانم در این مجال با استعاره روضه‌ بخوانم که بهتر است با دست باد‌ می‌شکند زودتر نهال آیینه‌ی تمام‌نمای پیمبری اما چرا شکستن آیینه شد حلال؟ از آسمان چشم تو غم چکه می‌کند مرثیه خواندن است اذان گفتن بلال دلتنگ اقتدا به قد و قامت پدر! دلتنگ یک قنوت شدی با فراغ بال مثل پری سبک شده‌ای از وبال تن بگذار بگذرم دگر از شرح کالخیال ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من گريه می‌كنم سحر انتظار را تا كه به سينه‌ام برسانی قرار را دارد بدون تو سپری می‌كند دلم اين جمعه‌های پرغم و ناسازگار را وقتي كه با قدوم تو ما زنده می‌شويم بايد به پای‌ تو بنويسم بهار را دارم غروب جمعه به اين فكر می‌كنم اين هفته هم گذشت نديدم نگار را من مطمئن شدم كه دلت را شكسته‌ام وقتی شكستم آن همه قول و قرار را من را به پای‌بوسی خود مفتخر كن و من هم به چشم می‌كشم اين افتخار را پيراهن سياه تنم بيرق عزاست از من نگير اين سند اعتبار را ای كاش صحن حضرت زهرا پس از ظهور روزی ببيند اين همه خدمتگزار را امن يجيب كيست كه می‌خواهد اينچنين از حق شفای مادر در احتضار را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی درد این است که ما مدعی هجرانیم! درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی غافل از چشمِ خدابین تو مستیم همه فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی بی‌حیاییم و به جای همه‌ی ما آقا لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی هر سحر توبه به جای همه‌ی ما کردی جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی بارها وقت زمین خوردن ما با عجله بهر امداد دویدی و نفهمید کسی چه شد آخر وسط روضه‌ی ما غوغا شد؟ به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا سرمان دست کشیدی و نفهمید کسی صبح و شب گریه برای غم مادر کردی مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی دیده‌ای واقعه را... آجرک الله آقا شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با پیامبر رحمت... تو می‌روی، پس از این، احترام می‌شکند تو می‌روی و دل من مدام می‌شکند علی، غریب‌ترین عابر است وقتی که میان کوچه جواب سلام می‌شکند بگو امام جماعت اگر معاویه شد نماز از اول رکن قیام می‌شکند امام اگر که " مُذل" خوانده شد در این کوچه بگو که معنی قرآن، تمام می‌شکند مدینه شهر فروش غدیر اگر بشود بگو "عقیله" به بازار شام می‌شکند هر آن که چشم بدوزد به سکه‌های طلا میان برق دو چشمش، امام می‌شکند به منفعت‌طلبی گر خواص رو کردند حریم شرع، میان عوام می‌شکند سر حسین مرا سنگ‌های کوفی نه که لقمه، لقمه‌ی شوم حرام می‌شکند :: چه فرق می‌کند این کوچه یا ته گودال؟ چه فرق می‌کند این سال یا کدامین سال؟ بگو امام‌کُشی رسم می‌شود وقتی که جابه جا بشود سنت حرام و حلال بگو که شبهه چنان میکند که "ابن زیاد" "حسین" جلوه کند زیر سبزی یک شال بگو حرام اگر خورده شد نمی‌فهمید امام عصر به خطبه نشسته یا دجال مشخص است که یک روز خیمه می‌سوزد که روشن است مداوم، چراغ بیت‌المال دگر به تاک خراسان هم اعتمادی نیست اگر که پیش رود وضع، بر همین منوال... گران گرفت فدک را... گرانتر از هر چیز نخوانده بود به عمرش" مکاسب" این دلّال دلم گرفته، دلم داغدار رفتن توست مگر که کارگشایی کند اذان بلال ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیستم من خاک پای حضرت خیر النساء می‌شناسندم گدای حضرت خیر النساء هرچه دارم از سر لطف و نگاه فاطمه ست هرچه که دارم فدای حضرت خیرالنساء می‌رسد مادر به داد بچه‌هایش روز حشر آه، ماییم و عطای حضرت خیرالنساء سوره‌های عشق را گر بنگری با چشم دل حک شده آیه به آیه حضرت خیرالنسا کیست او آنکه رسول الله شد دلداده‌اش ناسزا نَبْوَد سزای حضرت خیرالنساء می‌کشد ما را غم فِضّه خُذیٖنی گفتنش می‌کشد ما را عزای حضرت خیرالنساء گفت تا عَجِّلْ وَفاتٖی، مرتضی بی تاب شد کشته مارا این دعای حضرت خیرالنساء هرکه هر چه داشت همراه خودش آورده بود کوچه شد کرب و بلای حضرت خیر النساء ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هنگام استغاثه، این ذکرِ اعظمِ ماست "یافاطمه دَخیلکْ" عنوانِ پرچمِ ماست دارالشفاست زهرا؛ عین دواست زهرا واضح‌ترین دلیلِ تأثیرِ مرهمِ ماست در سینه چند وقتی‌ست دیگر نفس ندارد انبوهِ دردهایش، اندوهِ هر دمِ ماست افتاده بینِ بستر، حالِ خوشی نداریم هستیم بچه‌شیعه! مادر، غمش غمِ ماست از ضربه‌های بر "در" آخر به بستر افتاد دیدیم داغِ سنگین! ایّامِ ماتمِ ماست در صحنهٔ قیامت، زهرا بگوید ای‌کاش این گریه‌کُن به نامِ ما خورده! آدمِ ماست ماییم و گریهٔ شوق از آن همه کرامت محشر دچارِ حیرت از اشکِ نم‌نمِ ماست والله فاطمیه، هم خط قرمز ماست؛ هم تا قیام مهدی؛ خطّ مقدّم ماست ما فکر آب و نانیم در فاطمیه هر سال مادر ولی به فکرِ رزقِ محرّمِ ماست تنها نَه در محرّم! بلکه تمامِ ایّام... داغِ حسینِ عطشان، داغِ دمادم ماست! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دنیا به چشم گریه‌کنان تار می‌شود تا روضه، روضه‌ی در و دیوار می‌شود زخم هزار ساله‌ی‌مان تیر می‌کشد تا صحبت از حرارت مسمار می‌شود بی اختیار یاد غم محسنت کنیم تا یک گلی به شعله گرفتار می‌شود "دیوار می‌کند کمکش راه می‌رود" وقتی جوان ز حادثه‌ای زار می‌شود با بغض و درد یاد مغیره کند دلم تا بین خلق، صحبت کفتار می‌شود زخمی که تیغ خنده‌ی کفتار می‌زند بدتر ز هر چه زخم شرربار می‌شود یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش زهرا فقط برای علی یار می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای امید دل بی تاب همه رعیت‌ها چشم ما پُر شده از اشک پر از حسرت‌ها باز از مرحمت یک نظرت جمع شدند بر سر سفره‌ی روضه، همه‌ی هیات ها ما سیه‌پوش غم مادر مظلومه شدیم و در این روضه گرفتیم بسی عزت‌ها تو حواست به من نوکر نالایق هست بارها دست گرفتی وسط غفلت‌ها بارها مرحمتت شامل حالم شده است بارها داده‌ام آقا به تو من زحمت‌ها (تا نیایی گره از کار بشر وا نشود) همگان منتظرت؛ امت‌ها ... دولت‌ها تو بیا تا که به زیر قدم فاطمی‌ات بشکند سیطره‌ی کل ابرقدرت‌ها پسر مادری هستی که به مسجد فرمود بارها جمله‌ی "هیهات من الذلت" ها... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خیال کن پسری مادرش زمین بخورد به پیش چشم ترش، یاورش زمین بخورد خدا کند که نبینی یگانه مادر تو همین که پا شود از بسترش زمین بخورد سر نماز قیامش چونان رکوع شود هنوز سجده نرفته، سرش زمین بخورد بدا به حال مدینه که در نبود نبی گذاشت دختر پیغمبرش زمین بخورد اگر چه پشت در از پا نشست مادر ما نخواست ثانیه‌ای حیدرش زمین بخورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو را سرشت که خلقت، عیار داشته باشد که خاک بایر هستی، بهار داشته باشد فقط نه سوره‌ی کوثر؛ فقط نه آیه‌ی تطهیر تو را سرشت کتاب اعتبار داشته باشد اراده کرده خدا بین خیل عالم و آدم علی به داشتنت افتخار داشته باشد ز احترام‌ بدل می‌شود به خاک سرایت اگر که هفت فلک اختيار داشته باشد ز بیکرانِ وقار تو قطره‌ای‌ست کفایت که کل عالم هستی وقار داشته باشد ولی دریغ که از نور خلقت تو چه‌فهمد؟ دل آنکه در گرو شام تار داشته‌ باشد رقم زدند چنان عده‌ای، که صفحه‌ی تاریخ به سینه حادثه‌ای ناگوار داشته باشد از آنکه منکر جریان خانه‌است بپرسید چرا نخواسته زهرا مزار داشته باشد؟ چرا نخواسته از بین خلق در شب دفنش _به غیر چند نفر_ سوگوار داشته باشد؟ ز داغ آنکه به آتش کشیده شد دل زهرا رواست سینه‌ی جنت شرار داشته باشد شکوفه سوخت و نگذاشتند خانه مولا از او گل دگری يادگار داشته باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e