#زبان_حال_حضرت_رباب_س
#حضرت_رباب_س_مصائب
بعد از تو آفتاب به دردم نمیخورد*
این قطرههای آب به دردم نمیخورد
بعد از تو، آسمان و من و آفتاب و خاک
فرش و گلیم نه، زمین و رباب و خاک
عکسِ لبِ عطش زدهات رو به روی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
ای آفتابِ روز و شبم! ای حسین من!
آه ای شهیدِ تشنهلبم! ای حسین من!
بعد از تو شوقِ زندگیِ من تمام شد
بر من به زیر سایهنشستن حرام شد
از هر چه غیر یادِ غم تو گریختم
بر خاک بودم و به سرم خاک ریختم
چون پیکر تو سوخته شد زیر آفتاب
باید بسوزد از غم تو صورت رباب
هر چند بر دلم غم اصغر گذاشتند
بر روی دست من گل پرپر گذاشتند؛
اما برای پیکر پاک تو سوختم
بر پیکر فتاده به خاک تو سوختم
تفدیده خاک بود و تنِ بی نشانِ تو
خورشید بود و پیکر بی سایبانِ تو
پرپر تر از تن تو به عالم تنی نبود
بر پیکر شریف تو پیراهنی نبود
بعد از تو جوهری به صدایم نمانده است
کاری به غیر گریه برایم نمانده است
هر شب برای پیکر تو زار میزنم
با گریههای خواهر تو زار میزنم
✍️ #مجتبی_شکریان
*مصراع اول: مهدی صفی یاری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رباب_س_مصائب
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
چه زود این همه تغییر کرد آب فرات
چه کرد با جگر تشنهها؟ نمیدانم
رباب را که زمین گیر کرد آب فرات
رباب را چقدر در حرم خجالت داد
همان دو لحظه که تأخیر کرد آب فرات
سفید شد همۀ گیسویش یکی به یکی
عروس فاطمه را پیر کرد آب فرات
همان که آبرویت را ز گریهاش داری
سه شعبه در گلویش گیر کرد آب فرات
دوباره آب رسید و دوباره شیر آمد
ولی چه سود، کمی دیر کرد آب فرات
تمام اهل حرم تشنه، اسبها سیراب
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#زبان_حال_حضرت_رباب_س با امام حسین علیهالسلام
#حضرت_رباب_س_مصائب
کاش میآمدی به این خانه
تا دوباره به تو سلام کنم
پیش پاهای تو بلند شوم
و به تو عرض احترام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانوادهی من
نذر راهت امام زادهی من
من چه دارم مگر به جز اینها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصهات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
✍ #سعیده_کرمانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
دارد به دل صلابت کوه شکیب را
از لحظهای که بوسه زده زخم سیب را
هر چند دستبسته... رقم زد چه با شکوه
در کربلا حماسهٔ أمن یجیب را
با کاروان نیزه چهل منزل آمده
این راه پر فراز بدون نشیب را
کوبید صبح قافله بر طبل روزگار
رسوایی اهالی شام فریب را
با خطبههای ناله و اشکش غروبها
تفسیر کرد غربت «شیب الخضیب» را
جانش رسید بر لبش از دست خیزران
طاقت نداشت طعنهٔ تلخ رقیب را
میریخت عطر سیب نفسهای خستهاش
در جان باغ، وعدهٔ صبحی قریب را
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
بر روی محملی که به منبر شبیه بود
سرداد خطبهای که به خنجر شبیه بود
یک سو سپاه کوفه و یک سو سپاه شام
تنهاییاش چقدر به حیدر شبیه بود
یک زن که در محاصرۀ تازیانهها
از حق که نگذریم، به مادر شبیه بود..
سردار بود و پشت سرش بیشمار سر
آن کاروان نیزه به لشکر شبیه بود
گفت از حسین و سنگدلان هم به سر زدند
حال و هوای کوفه به محشر شبیه بود
اندوه خواهرانگیاش را کسی ندید
از بس که غیرتش به برادر شبیه بود..
قصه به سر شد و دلم آرام شد، ولی
حالم به روضۀ شب آخر شبیه بود
✍ #رضا_اسمخانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_حسین_ع_مناجات
#زیارت_کربلا
با اینهمه دِين، یا قدیم الاحسان...
با اشک دو عین، یا قدیم الاحسان...
ما آمدهایم تا ببخشی ما را
امشب به حسین، یا قدیم الاحسان!
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @dobeity_robaey
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
هر كه یک دفعه سر این سفره مهمان میشود
مور هم باشد اگر، روزی سلیمان میشود
سر به زیر انداختن، ذاتش توسل كردن است
دردها در این حرم ناگفته درمان میشود
این كریمان لطفشان هر چند آمادهست، لیک
نام مادر كه وسط باشد دو چندان میشود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجبها كاظمین ما خراسان میشود
نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری
هر كه میبیند تو را، از نو مسلمان میشود
نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند
یک نفر از آن همه پیر جماران میشود
این دلِ ما، سینهی ما، عرش ما، حتی بهشت
هر كجا موسی بن جعفر نیست، زندان میشود
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
تجلی دادهای با هر دعایت، روح عرفان را
فضیلت داده القابت، تجلیگاه انسان را
تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟
رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی
کشیدی بر فضیلتهای هارون، خط بطلان را
پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر
ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را
تو با این بردباریها به اصحابت نشان دادی،
برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را
"شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری📎
تو روشنکردهای با این سخن، تکلیف صفوان را
"أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار" و "کظم غیظ" را با هم
نشان دادی چنین توصیههای ناب قرآن را
اگر چه ماه محبوسی و "فِی قَعْرِ السُّجُون" بودی
ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را
✍ #عاطفه_جعفری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📎ماجرای فرمایش امام کاظم (ع) خطاب به صفوان جَمّال دربارهی کرایه دادن شتر به هارون عباسی
📖صفوان بن مهران که با کرایه شتران خود، امرار معاش میکرد و از شاگردان ممتاز امام کاظم(ع) بود، نزد آن حضرت آمد؛ امام(ع) به او فرمود: «همهی کارهایت نیک است جز یک کارت»
صفوان: آن یک کار چیست؟
امام کاظم(ع): شتران خود را به این مرد (هارون) کرایه میدهی.
صفوان: سوگند به خدا، شترانم را برای کارهای ناشایست و شکار و امور بیهوده کرایه نمیدهم؛ ولی برای سفر حجّ کرایه دادهام و خودم عهدهدار راندن شترها نشدهام؛ بلکه آنها را به غلامان سپردهام.
امام کاظم(ع): آیا پول کرایه بر عهده آنها (دستگاه هارون) است؟
صفوان: آری.
امام کاظم(ع): آیا دوست داری آنها زنده بمانند تا کرایه تو پرداخت گردد؟
صفوان: آری.
امام کاظم(ع): «مَنْ اَحَبَّ بَقائَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کانَ مِنْهُم کانَ وِرْدَ النَّارِ
کسی که بقای آنها را دوست بدارد، جزء آنها است و کسی که جزء آنها باشد، در دوزخ وارد خواهد شد».
صفوان میگوید: از خدمت امام(ع) رفتم و همهی شترانم را فروختم تا دیگر به این گناه گرفتار نشوم. هارون از ماجرا اطلاع یافت، مرا احضار کرد و گفت: «شنیدهام شترانت را فروختهای»
گفتم: آری.
گفت: چرا؟
گفتم: پیر شدهام و غلامانم پایبند کار نیستند.
گفت: هیهات، هیهات! من میدانم که به اشاره چه کسی تو این کار را کردهای، آن کس که به تو اشاره کرد، موسی بن جعفر(ع) بود.
گفتم: مرا به موسی بن جعفر(ع) چه کار؟ گفت:
«دَعْ هذا عَنْکَ، فَوَاللهِ لَوْلا حُسْنُ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُکَ
از این حرفها نزن، سوگند به خدا اگر سابقهی رفاقت نیک من با تو نبود، قطعاً تو را میکشتم».
📚وسائل الشّیعه، ج ١٢، ص ١٣١ و ١٣٢.
↳ @hosseinieh_net
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
همانگونه که شب را روشنایِ ماه میبخشد
خدا در ظلمت دنیا چراغ راه میبخشد
به حکم"اَلْبَلاءُ لِلْوِلا" است اینکه در تاریخ
خدا به دوستان خود غمی جانکاه میبخشد
تو از نسل همان مردی که هنگام رکوع خود
عقیقش را به سائل قُربةً لله میبخشد
نگاه مهربانت آیهی "وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ"
تو "عَافِينَ عَنِ النَّاسِی" که بی اکراه میبخشد
* *
به کم قانع نشو امشب، بخواه از او خودِ او را
به کم قانع نشو ای دل، که دارد شاه میبخشد
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e