#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
میخواستند داغ تو را شعلهور کنند
وقتی که سوختی همه را با خبر کنند
میخواستند دفن شوی زیر خاکها
تا زنده زنده از سر خاکت گذر کنند
میخواستند شام غریبان بهپا کنند
تا بچههای فاطمه را در به در کنند
از ناسزا بگو که چه آورده بر سرت
میخواستند باز تو را خونجگر کنند
میخواستند دست شما بسته باشد و...
…مثل مدینه فاطمهات را سپر کنند
قوم یهود را به مصافت کشیدهاند
تا تازیانهها به مراتب اثر کنند
حالا بیا بگو که ملائک یکی یکی
فکری برای این تن بی پال و پر کنند
::
این اشکها مسافر یک جسم بی سرند
وقتش رسیده است به آنجا سفر کنند
✍ #رحمان_نوازنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
چون کمانداری رها کردهست چشمت تیر را
تا که در چنگ آورَد این "صیدِ از جان سیر" را
در هوای پایبوسیِ تو باید رشک برد
از ازل تا صبح محشر بوسهی زنجیر را
ای امام بی جماعت! ای که میگوید فلک
بعدِ هر تکبیرةُ الاحرامِ تو تکبیر را
با نگاه تو هدایت شد زنی آوازه خوان
ای بنازم! گوشهی چشم تو، این اِکسیر را
گرچه بر یک تخت چوب، اما تنت تشییع داشت...
یادم آوردهست این تشییع، آن تصویر را
شد قیامت، آسمان خاموش شد، خورشید سوخت
باز نازل کرد ایزد سورهی تَکویر را
پادشاهی زیر سُمّ اسبها تشییع شد
در حصیری جمع کردند آیهی تطهیر را...!
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
خدایا آرزو دارم ببینم بچههایم را
در این خلوت اجابت کن دوباره ربنایم را
ندارد فرق چندانی برایم روز و شب دیگر
از این رو که نمیبینم رُخ ماهِ رضایم را
دلم تنگ است میخواهم کنار دخترم باشم
چه میشد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را
نشد امروز دستم را بگیرد گرم در دستش
ولی یک روز میگیرد غریبانه عزایم را
دعا کردم برای حال زندانبان ولی افسوس
تلافی کرد با شلاّق همواره دعایم را
بلائی بر سرم آورد این جا سِندی نامرد
که جز مردن نمیبینم در این دنیا شفایم را
ندارد روزنی زندان، امان از دست زندانبان
که با زنجیرِ غم بسته گلوی بیصدایم را
ندارم قوتی حتی که برخیزم به روی پا
فشار ضربهی پایی شکسته ساقِ پایم را
غریب و تشنه و زخمی بهفکر همسر و فرزند
بیا مادر! بیا مادر! ببینی کربلایم را
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
چهار گلدسته با دوتا گنبد
شش جهت نور کبریا دارد
هر که در آن حرم رسد گوید
جلوهی مشهد الرضا دارد
چهار گلدسته چهار رکن بهشت
یک ضریح از دو حجت داور
هم ضریح جواد اهل البیت
هم تجلای موسیِ جعفر
ای مزارت مدار جود و کرم
دست حاجات خلق سوی شماست
مهری و چند تا ستارهی فضل
معتکف در کنار کوی شماست
مثل "فرهاد میرزا" شدهاند
خاکبوس تو بس امیر و وزیر
"کلبُهم باسطٌ ذِراعیهِ"
حک شده روی قبر "خواجه نصیر"
دلم از درد و غم به تنگ آمد
سر و پا رنج و غصه و دردم
سمت باب الحوائج آمدهام
رو به باب المراد آوردم
من جوانی گناه آلوده
رو به دیوار میکنم از شرم
دست بر روی شانهام بگذار
دعوتم کن به یک نصیحت گرم
گرمی دست تو براتِ خداست
با شما توبهام پذیرفتهست
سفرهی تو دوای هر دردیست
مادر این راز را به من گفتهست
ای ید الله! دست تو باز است
گره از کار بستهام وا کن
گوشهی خانه بستری پهن است
درد بیمار من مداوا کن
آه ای یوسفی که زندان را
بوی پیراهن تو گلشن کرد
نور حقی و سجدههای شبت
ظلمت آن محیط روشن کرد
دست زنجیر پایبندت شد
گریهی زخمها به حال تو بود
این شب و روزهای آخر هم
گوئیا موعد وصال تو بود
بدنی در احاطهی زنجیر
روی یک تختهی در آوردند
پدری را چنین غریبانه
پیش چشمان دختر آوردند
آه، از این وصال درد آمیز
آه، از این وداع رنج آور
ماجرا را خدا بخیر کند
باز هم دختری و جسم پدر ...
✍ #سیدروح_الله_موید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
آنکه عالم همه در دست توانایش بود
مرکز دایرهی غم دلِ دانایش بود
هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جایش بود
دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت
که به زندان بلا طور تجلایش بود
معنی "قَعر سُجون" باید و "ساقِ المَرضُوض"
پرسی از حلقهی زنجیر که بر پایش بود
یاد حق، همْ نفس گوشهی تنهایی او
آهِ دل، روشنی خلوت شبهایش بود
بس که غم دید ز زندان و ز زندان بانش
زندگیبخش جهان، مرگْ تمنایش بود
نه همین زهر جفا بر دلش افروخت شرر
ز شهادت اثری بر همه اعضایش بود
یوسف فاطمه یارب چه وصیت فرمود
که پس از مرگ همی سلسله بر پایش بود
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ندارد كس در اين عالم دل زاری كه من دارم
ندارد سينهای آه شرر باری كه من دارم
نديده هيچ مظلومی چنين ظلمی كه من ديدم
ندارد چشم گردون چشم خونباری كه من دارم
ندارد هيچ زندانی نگهبانی كه من دارم
ندارد كس بعالم خصم خونخواری كه من دارم
شب و روزم بُوَد يكسان ز تاريكی اين زندان
نديده ديدهی گردون، شب تاری كه من دارم
ندارم محرم رازي بجز اين كُنده و زنجير
ندارد هیچ بیماری پرستاری که من دارم
بگيرم روزه و ذكر خدا هر دم به لب دارم
نباشد روزهداری را چو افطاری كه من دارم
از اين ظلمي كه هارون میكند بر من خدا داند
كسي باور ندارد چشم خونباری كه من دارم
✍مرحوم #ژولیده_نیشابوری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
خدا در اوج شادی، گاه غم بخشید انسان را
در آغوش بهار انداخت سرمای زمستان را
میان تار و پود پیلهها پروانه خواهد شد
تحمل میکند هرکس مصیبتهای زندان را
تو نور آسمانهایی که "فی قعرِ السُجون" هستی
خدا گاهی به چاهی میسپارد ماهِ تابان را
چه اعجازیست پنهان در نگاه روشنیبخشت؟
که تابانده به قلب "بُشرِ حافی" نور ایمان را
نگاه مهربانت آیهی "والکاظمین الغیظ"
نشان دادی در اعمال خودت تفسیر قرآن را
چه حالی داشت هارون آن زمانی که به چشمش دید
به راه آورده اعجاز کلام تو کنیزان را
پر و بال قنوتت را شکست اما نرنجیدی
نکردی از دعای خویش محروم آن نگهبان را
کرامت را رساندی تا به سر حد خودش آری
نمکگیرِ خودت کردی تمام خاک ایران را
خودم را در حریم تو تصور میکنم هربار
زیارت میکنم شیراز را، قم را، خراسان را
یقین دارم شفاعت میکنی آن را که عمری داشت
به لب "یا حضرت معصومه" و "جانم رضا جان" را
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
جایی برایش معنی زندان نمیداد
جز سجده بغضش را کسی پایان نمیداد
باب الحوائج بود، و ابر تشنه حتی
بی اذن او یک قطره هم باران نمیداد
آری کسی غیر از نگاه روشن او
نوری به قلب تیرۀ انسان نمیداد
از گل فقط یک ساقه باقی ماند، اما
اصلأ به طوفان لحظهای میدان نمیداد
شلاق با خود زیر لب میگفت، ای کاش
دنیا مرا آن شب، به زندانبان نمیداد
او زندهتر شد کاش دنیا نیز آن شب
با دوری از موسی بن جعفر جان نمیداد
✍ #علی_گلی_حسین_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
حرفِ رفتن میزنی در ربنًایت بیشتر
"رَبِّ خَلِّصنی" است در سوز صدایت بیشتر
وقت مغرب روزهات با تازیانه باز شد
می شود دشنامها سهم عشایت بیشتر
از سر شب دخترت «معصومه» دارد اضطراب
در دلش دلشوره افتاده «رضا»یت بیشتر
آنچنان با آتش زهر جدایی سوختی
پُر شد از خاکسترت زیر عبایت بیشتر
ای که نور ساق عرشی! این غل و زنجیرها
فاصله انداخت بین ساقِ پایت بیشتر
ماجرای لنگهی دَر داغمان را تازه کرد
بوی مادر میرسد از روضههایت بیشتر
کربلایت کاظمین و کاظمینت کربلاست
تشنه جان دادی به یاد کربلایت بیشتر...
✍ #محمدجواد_مهدوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
به بارگاه امامالهدی سلام بگو
و از تبسم زخم و از التیام بگو
شروع مستی ما، خطّ جور و بغداد است
از ابتدای غزل، از خطوط جام بگو
دلم گرفتهترین است، مثل ابر شدم
بگو چرا شدهام غربت تمام؟ بگو
درِ بهشت خدا را به روی ما بستند
از آن امام، از آن فیض خاص و عام بگو
کسی نگفت چرا جای ماه در چاه است
چرا به یوسف ما مصر شد حرام؟ بگو!
جهان پر است از ابهام ظلم هارونی
تو هم جهاد کن ای شعرِ ناتمام، بگو...
بگو از آینههایی که سنگباران شد
همیشه شعر من از تلخی مدام بگو
گذاشتند از آن کوثرانه مست شویم؟
از این خماریمان، شعرِ تلخ کام بگو...
در آستان خدا، ذبح کن غرورت را
ز ننگ و نام نترس و از این مقام بگو
سلام میدهد از عرش آه میشنوی
غزل جواب سلامی بده، سلام بگو
سلام امام همه! ای امام دشمن و دوست!
ز جلوههای خودت در حصار شام بگو
ز قتل صبر بگو ای پرندهی محبوس
از آن توالیِ بیداد، یک کلام بگو
سیاهچال تو گودال قتلگاه تو شد
شهادت تو مبارک! از این قیام بگو
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
زندان صبر بود و هوای رضای او
شوقش کشیده بود به خلوت سرای او
زندان نبود! چاه پر از کینه بود و بس
زنده به گور کردن آیئنه بود و بس
زندان نبود! یک قفس زیر خاک بود
هر کس نفس نداشت در آنجا هلاک بود
زندان نبود! کرب و بلای دوباره بود
یک قتلگاهِ مخفیِ پر استعاره بود
زندان نبود! یوسف در بین چاه بود
زندان نبود! گودی یک قتلگاه بود
زنجیر بود و آینه بود و نگاه بود
تصویر هر چه بود، کبود و سیاه بود
زنجیر را به گردن آیینه بستهاند
صحن و سرای آینه را هم شکستهاند
دیگر کسی به نور کنایه نمیزند
شلاق روی صورت آیه نمیزند
میخواستند ظلم به آل علی کنند
میخواستند روز و شبش را یکی کنند
هر کس که میرسید در آنجا ادب نداشت
جز ناسزا کلام خوشی روی لب نداشت
زندان نبود! روضهی گودال یار بود
هر شب برای عمهی خود بی قرار بود
حرف از اسارت و غل و زنجیر یار بود
زینب میان جمعیت نیزهدار بود
در شهر شام، غیرت و شرم و حیا نبود
زندان برای دختر زهرا روا نبود
✍ #رحمان_نوازنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
کنج زندان شده روشن به دعای سحرم
گرچه تاریکی محض است همه دور و برم
خواستم خلوت و سِیر و سفرِ عرش و کنون
چند سالیست که سجدهست انیس سفرم
چند سال است که اولادِ غریبم همگی
چشمشان مانده به در تا که بیاید خبرم
چه کنم؛ با که بگویم چقَدَر دلتنگم؟!
کاش میشد که رضایم بنشیند به برم
در سیهچال بلا راه نفس نیست که نیست
جز خدا با که بگویم که چه آمد به سرم؟!
نه هوایی نه غذایی، هدف خصم این است:
آنقَدر آب شوم تا که نماند اثرم
لاله لاله گل سرخ از بدنم میریزد
زخم شد از غل و زنجیر همه بال و پرم
کاش اسیری به سیه چالِ مسلمان بودم
این یهودی نکند رحم به چشمان ترم
میزند هر شب و هر روز مرا، میدانم،
جان سالم به وطن از دلِ زندان نبرم
تازیانه زدنش کشت مرا، پیرم کرد
تیره و تار شده هر دوجهان در نظرم
سر من بر سرِ زانوی رضا بود رضا
آن زمان که پسرم دید دگر محتضرم
::
جان به قربان امامی که به صحرای بلا
گفت ای اکبر من! ای پسرم! ای جگرم!
ای تنِ غرق به خون آمده بابا برخیز
خیز بابا که تو را خیمهی عمه ببرم
هفت بار از جگرم ناله و فریاد زنم:
پسرم! ای پسرم! ای پسرم! ای پسرم!
✍️ #مجتبی_شکریان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e